پیام نفت: نشان آنلاین: ضعف عملکرد صدا و سیما، از دلایل اصلی روی آوردن بخش های مختلف جامعه به سوی شبکه های ماهواره ای است. دستاورد تداوم این روند سبب می شود که سبک زندگی و افکار نسل جوان بر اساس ارزش های سیاست گذاری شده ی ماهواره شکل بگیرد و این امر ضربه بزرگی را به نحوه جامعه پذیری افراد وارد می کند، ضربه و ضرباتی که بی شک آسیب بسیاری از آن ها جبران ناپذیر است.
حال سوالی که مطرح می شود این است که ضعف صدا و سیما از کجا نشات می گیرد؟چرا رسانه ملی با وجود سخت افزار به روز و نرم افزارهای قابل اتکا نمی تواند راهکار مشخص و کارآمدی را برای افزایش مخاطبان خود برگزیند و نتیجه ی مطلوب را حاصل کند و در این میان از همه ی موارد فوق الذکر مهم تر، چرا با بی اقبالی جوانان جامعه روبرو شده است؟
نگاهی گذرا به آمار و مستندات این جواب را به ذهن متبادر می سازد که مشکل اصلی به مدیریت ادوار گذشته صدا و سیما برمی گردد. مدیریتی که امکان پاسخگویی مناسب به وقایع و اتفاقات روزمره را نداشت، نمونه بارز آن که سبب شد موجی از نارضایتی ها را در کشور شاهد باشیم و بسیاری از هموطنان را آزرده خاطر سازد،در هنگام وقوع زلزله استان آذربایجان شرقی صورت گرفت،زمانی که رسانه ی ملی می بایست براساس وظیفه ی ذاتی خود به التیام درد آسیب دیدگان می پرداخت، با اهمالی نابخشودنی چند روز نخست بروز فاجعه برنامه های عادی خود و حتی برنامه های طنز و... را پخش می کرد.
از سوی دیگر با حذف مدیران توانمند و خلاق سال های قبل تر، رسانه ی ملی فاقد توانایی اثرگذاری و جهت دهی به ذائقه و سلیقه مخاطب شده بود و بی اندک نوآوری مثبت برای جذب و اقناع مخاطب فعالیت می کرد. برخوردهای سلیقه ای در دوره ی پیشین مدیریت این سازمان مهم و موثر در توسعه فرهنگی کشور، باعث شد استقبال مردم از ساخته های صدا و سیما کم و کمتر شود.
به گزارش نشان آنلاین، همچنین عدم بهره گیری از صاحبنظران و کارشناسان حوزه رسانه و ارتباطات در ترسیم روزگار نه چندان خوشایند صدا و سیما موثر بود. نخبگان علمی و فرهنگی که تجارب ارزشمندی در این عرصه داشتند به ورطه ی فراموشی سپرده شدند و در این میان برنامه هایی مانند نود، ماه عسل و ... تنها ساخته هایی بودند که دلیل پیگیری مخاطبان و نظاره تصاویر جعبه ی چهارگوش تلویزیون بودند، اما واقعیت این است که آیا رسانه ی ملی در خصوص ساخت برنامه های محبوب مردم مثل برنامه هایی که از آن ها یاد شد، بضاعت کافی و وافی نداشت؟
نکته دیگر این است که برنامههای سازمان صدا و سیما در این سال ها، به ترویج پیامهای آموزشی، تربیتی و اعتقادی به صورت ظریف و نامحسوس توجه شایسته ای نشان نداد، رسانه ملی حتی تلاش نکرد تا با شناخت کافی نسبت به حساسیت ها و مشخصات اقلیم جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی تجدید نظری اساسی در محتوا و سبک برنامه های خود کند و همین مسئله موجب شد تا تاثیرات تبلیغی آن در مقایسه با رسانه های مشابه دیگر کمرنگ و کمرنگ تر شود.
براساس شواهد موجود، صدا و سیمای ایران قابلیت های ارزشمندی دارد تا اقشار مختلف مردم را به تماشای مستمر و جدیی رسانه ملی باز گرداند، به شرط آن که مدیران این رسانه از رویکرد محافظه کارانه و تنگ نظرانه دوری کنند، از سلائق و نظرات مختلف استفاده نمایند، دغدغه جدی نقد وضع موجود برای نیل به وضع مطلوب را داشته باشند و به تقویت تولیدات رسانه ای اهتمام ورزند، اقدامات مهمی که امید می رود در مدیریت جدید صدا و سیما محقق شوند.
|