پیام نفت:
مهمترین شرکتهای فعال و تاثیر گذار در بورس عبارتند از شرکتهای پتروشیمی، شرکتهای سیمانی، شرکتهای فولادی
1- دولت در سال 93 خوراک گاز این شرکتها را چندین برابر افزایش داد و منجر به افزایش قابل توجه در هزینه تولید شرکتها گردید و بدین ترتیب حاشیه سود شرکتها را کاهش داد.(این موضوع در حاشیه دوگانگی در دولت و بر اساس لایحه پیشنهادی دولت در مجلس تصویب شد)
2- دولت قیمت سوخت گاز شرکتها را افزایش داده و منجر به کاهش حاشیه سود شرکتها شده است
3- دولت برخی شرکت های بورسی را مجبور می کند محصول خود را زیر قیمت بازار به فروش برسانند و حاضر به پرداخت مابه تفاوت قیمت تحمیلی با قیمت واقعی نیست و این سیاست تاسف بار منجر به زیان های سنگین به سهامداران می شود.
4- دولت بدهی خود به شرکتهای بورسی را پرداخت ننموده
5- دولت به بانکها اجازه داده بهره بانکی را بالا برده و بدین طریق به بازار بورس فشار وارد نموده و سرمایه ها را از این بازار دور می کند. هر چند بانکها نیز بابت پرداخت چنین بهره های سنگینی دست به اقداماتی خواهند زد که تورم را افزایش خواهد داد.
6- دولت بجای حمایت از میلیون ها سهامدار بورس با سیاست های فوق الذکر در مقابل آنها ایستاده و این جو روانی منفی بر بورس لطمه وارد نموده است
7- هزینه های سنگین ناشی از تحریم که به دولت ها برمی گردد نیز همچنان دامنگیر شرکتهای بورسی و سهامداران آنها می باشد
در نهایت لازم به توضیح است که تیم اقتصادی دولت دانسته یا ندانسته پای دولت را روی پوست خربزه گذارده اند چرا که سهامدار عمده شرکتهای بزرگ بورسی صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی هستند و کاهش سود این شرکتها و زیان ده کردن آنها منجر به بروز بحران در صندوق های یاد شده خواهد شد و این صندوق ها در مسیر ورشکستگی قرار خواهند گرفت و باز دولت مجبور خواهد شد با پرداخت وام و روش های دیگر این شرکتها را از سقوط و فروپاشی نجات دهد و این پوست خربزه همچنان دولت را به دنبال خود خواهد کشاند و در این میان میلیون سهامدار بورس به گوشت قربانی تبدیل شده اند و این سیاست درستی نیست نه از نظر عقلی و نه از نظر شرعی و نه از نظر قانونی ؛ چه قانون برنامه پنجم چه قانون خصوصی سازی چه سایر قوانین کشور، اقتصاد را با زور و دستوری نمی توان مدیریت کرد و عواقب این روش در آینده نمایان خواهد شد.
در سال گذشته برخی شرکتها با بورس بازی ارزش سهام خود را به شدت افزایش دادند سازمان بورس و دولت در آن مقطع کجا بودند و چرا در قبال این حرکتهای سودجویانه و منفعت طلبانه عده ای خاص سکوت کردند.
وقتی سود هر سهم شرکتی 150 تومان و قیمت هر سهم به حدود دو هزار تومان می رسد بدون وجود دلیل اقتصادی قابل قبول چرا سازمان بورس بی تفاوت نظاره گر بود. چرا سازمان بورس در مقابل بورس بازی ها و حباب قیمت بی تفاوت بوده و سکوت اختیار نمود و همواره حباب قیمتی را تکذیب می کرد. این سیاست و این بی تدبیری منجر به زیان صدها هزار و شاید چند میلیون نفر شد وسازمان بورس و مسئولین مربوطه باید اکنون به این سهامداران پاسخگو باشند. مسئولین سهام برخی شرکتها با خرید و فروش های حساب شده ارزش سهام خود را تا 10 برابر افزایش دادند آیا نباید این موضوع بررسی شود که چه منافع و چه انگیزه هایی در پشت پرده حباب سازی ها قرارداشت. P به E برخی شرکتها از 10 و 15 نیز فراتر رفت و باز هم صف خرید برای سهام این شرکتها وجود داشت دلایل واقعی چه بود؟
|