مذاکرات سه روزه وین 4 بدون صدور بیانیه و کنفرانس خبری مشترک و موکول شدن ادامه مذاکرات به زمانی دیگر که احتمالا در اواخر خردادماه خواهد بود، پایان یافت و این سوال را باقی گذاشت که چه اتفاقاتی در روند مذاکرات رخ داد که چنین نتیجه ای به بار آمد.
ایران و گروه 5 1 از صبح چهارشنبه مذاکرات سخت، فشرده خود را برای نگارش متن توافق نهایی در حالی آغاز کردند که به گفته دیپلماتهای حاضر در وین و از جمله عباس عراقچی موارد اختلافی بین دو طرف بسیار زیاد بود. با پافشاری طرفین در مواضع خود و به گفته یک مقام آگاه ایرانی در وین، زیادهخواهی طرف غربی مذاکرات را به بنبست کشاند.
آنچه از سوم آذر یعنی زمان امضا توافقنامه ژنو تا کنون می گذرد اجرای بی کم و کاست این توافق نامه از سوی ایران و عدم پایبندی طرف غربی به تعهداتش و در برخی موارد نقض آشکار آن بوده است.
پس از اینکه غربیها دریافتند که ایران از چارچوب ها عدول نمیکند، فشارهای بینالمللی را در خلال مذاکرات افزایش داد تا ایران وادار شود که بخشی از مطالبات آنها را بپذیرد، از جمله طرح مسائلی درباره سیستم دفاعی کشور، بحث موشکهای بالستیک، گزارش احمد شهید، قطعنامه پارلمان اتحادیه اروپا، تحریمهای جدید دولت انگلیس و وزارت خزانهداری آمریکا، اخراج دانشجویان ایرانی از نروژ، اظهارات اخیر وزیر خارجه کانادا علیه ایران و در آخرین مورد هم، قرارداد ایران و آرژانتین در مورد پرونده آمیا و...
در این دور از مذاکرات اما تیم هسته ای با خطوط قرمز مشخص و معین وارد وین شد.
موارد اختلافی ایران و 1 5
آب سنگین اراک، سیستم دفاعی و موشکی، تعداد سانتریفیوژها و کیفیت آنها و حتی تعداد سانتریفیوژها در هر کدام از سایتها و تحقیق و توسعه، و رفع تحریم ها از بحث های مدنظر طرف غربی است.
الف) آب سنگین اراک
گفته شده موارد اختلافی بیشتر بر روی آب سنگین اراک است و با اینکه ایران پذیرفت در الگوی کارخانه اراک تجدیدنظر کند اما خواسته طرف غربی با این توجیه که «آب سنگین اراک برای ایران ضروری نیست»، با تولید پلوتونیوم در اراک مخالفت کرده اند.
ب) تحقیق و توسعه و سطح غنی سازی
یکی از موارد مهم اختلاف در مورد نیاز ایران به غنیسازی، میزان آن و سوخت هستهای است و اینکه چه کسی باید این نیاز را تشخیص دهد که به چه حدی ایران نیاز دارد؛ بعد از تشخیص، آیا اجازه بدهند که خود جمهوری اسلامی تهیه کند و یا دیگران برای آن تهیه کنند.
طرف غربی به طور مشخص سطح 20 درصد غنی سازی را نمی پذیرد.
پیش از این بحث فروش سوخت 20 درصدی مطرح بود و حالا هم این پیشنهاد تغییری نکرده است چراکه فقط برای راکتور تهران، سوخت 20 درصد نیاز است و باقی سایتها به سوخت 3.5 درصد نیاز دارند.
پیش از این اما در یک دوره قرار بود که این سوخت از سوی غربیها تامین شود اما این اتفاق نیفتاد. بنا بود روسها غنیسازی کنند و فرانسویها هم میله سوخت را تامین کنند اما آنها به تعهداتشان عمل نکردند و ایران خود این نیاز را برای تولید رادیو داروها تامین کرد.
مطابق آنچه در 3 آذر 92 توافق شده است با این استدلال که جمهوری اسلامی ایران اصلا نیازی ندارد که غنیسازی بیش از 3.5 درصد داشته باشد توافق شد که حتی میزان ذخیره این غنیسازی را نیز آژانس تشخیص دهد؛ چنین چیزی به این معنی است که عملا جلوی تحقیق و توسعه فناوری هستهای گرفته میشود.
به همین جهت گفته شده فعالیت نسل سوم سانتریفیوژها، دامنه تحقیقاتمان و... از خطوط قرمز تیم مذاکرهکننده ایرانی است.
غربی ها مایلند برنامه تحقیق و توسعه در ایران عملا تعطیل شود و ماشین های ایران از نسل اول فراتر نرود.
این بدان معناست که کیفیت غنی سازی در ایران هرگز رشد نخواهد کرد.
مقصود از ظرفیت غنی سازی در اینجا ترکیب تعداد و نوع ماشین های سانتریفیوژ است که بر اساس شاخصی به نام «واحد کاری تفکیک کنند» (SWU) محاسبه می شود.
ارزیابی سازمان انرژی اتمی در ایران این است که باید ظرفیت فعلی غنی سازی به طور کامل حفظ شود و آنچه می توان درباره آن مذاکره کرد صرفا برنامه آتی توسعه این صنعت است.
ایران اکنون حدود 21000 ماشین نصب شده (در نطنز و فردو) دارد که 1000 عدد آن ماشین نسل دوم است.
از این تعداد فقط 8000 ماشین در حال دریافت گاز و غنی سازی است.
اما طرف غربی تاکید دارد که اولا تعریف ایران از «نیاز عملی به غنی سازی» را نپذیرد، ثانیا غربی ها استدلال می کنند ایران در توافق ژنو پذیرفته است که باید برنامه غنی سازی خود را محدود کند و این موضوع قابل مذاکره مجدد نیست و ثالثا از دید امریکا آنچه تعیین می کند ظرفیت غنی سازی ایران چقدر باشد، افزایش زمان Break out (زمان لازم برای تولید اورانیوم یک سلاح) به 12-18 ماه است نه نیاز عملی ایران و چیزهایی از این قبیل.
کارشناسان می گویند بر اساس این فرمول، غربی ها اصرار دارند تعداد ماشین های ایران زیر 4000 عدد و مقدار مواد 5 درصدی که ایران می تواند حفظ کند زیر 1200 کیلوگرم باشد.
دو تحلیلگر ارشد امور ایران در روزنامه نیویورک تایمز می گویند امریکا در پی آن است که ایران در طور گام نهایی چیزی بین 2 تا 5 هزار ماشین سانتریفیوژ را حفظ کند.
سانگر و ارلانگر در ادامه با اشاره به اینکه تا کنون دو طرف درباره این مسئله مذاکره نکرده اند، درباره موضع امریکا در این خصوص نوشته اند: «سوزان رایس مشاور امنیت ملی آمریکا و وندی شرمن مذاکره کننده ارشد آمریکا در سفر هفته گذشته به اسرائیل، تصریح کردند که ایرانی ها قطعا حدی از ظرفیت غنی سازی خود را حفظ خواهند کرد اما آنها افزودند مقامات آمریکایی هرگز درباره میزان دقیق آن بحث نکرده اند. مقامات اسرائیلی می گویند انتظار دارند که این رقم 2000 تا 5000 سانتریفوژ باشد. مقامات آمریکایی می گویند هدف آنها این است که ایران را بیش از یک سال تا رسیدن به توانایی تولید مواد قابل استفاده در سلاح هسته ای دور نگه دارند، اما آنها درباره اینکه بیش از یک سال، دقیقا به چه معنا است، مبهم بوده اند. در چنین شرایطی برای ایران، اینکه آن مواد را به شکلی سلاحی قابل حمل درآورد، به مدت زمان بیشتری نیاز خواهد داشت».
ج) رفع تحیم ها
در حالی که ایران یک جدول زمانی برای رفع تحریمها پیشنهاد داده است اما 1 5 جدول دیگری دارند.
1 5 مدعی است بعد از اتمام مذاکرات، گفتوگوها و توافقات، جمهوری اسلامی تازه به یک کشور معمولی تبدیل میشود که باید از آنجا تازه گفتوگوهایش را آغاز کند تا به عنوان یک کشور صاحب فناوری شناخته شود؛ به گونه ای که ایران باید بعد از توافقنامه نهایی حسن نیت خود را اثبات کند تا آنها طی زمان، تحریمها را یکی یکی بردارند.
برخی مقامات غربی در اظهاراتشان در خصوص جدول زمانی رفع تحریمها از بازه ای 10 ساله سخن گفته اند.
در این دور از مذاکرات ایران می گوید در توافق نهایی به محض اجرای توافق، کل تحریمها باید رفع و برداشته شود اما 1 5 نظرشان این نیست اولا آنها میگویند که تحریمها دستهبندی دارد و حتی یک بازه 10 ساله را برای لغو تحریمها پیشنهاد دادهاند.
غربیها میگویند، بخشی از تحریمها مربوط به مسائل هستهای، بخشی دیگر برای حقوق بشر، بخشی دیگر برای تروریسم، بخشی دیگر برای بحرانهای منطقهای و بخش دیگر تحریمها مربوط به موشکهای بالستیک است.