امروزه یکی از مهمترین اصول کاربردی شکل گیری
جوامع مدنی چگونگی تاثیر پذیری و مشارکت پذیری
احزاب سیاس در آن است تا آنجا که تمامی رفتارها و تعاملات ملی ، منطقه ای و بین المللی بر اساس تامین امنیت و ثبات نسبی منطقه ای و وجود جامعه مدنی مشروع و دارای پشتوانه سیاسی اجتماعی صورت می گیرد .روابط کشورهای
جهان سوم نیز باید تابعی از ثبات منافع منطقه ای و اقتصادی
جوامع مدنی کشورهای منطقه باشد ولی آنچه در صحنه عمل مشاهده می شود این است که
جوامع مدنی در کشورهای
جهان سوم همواره مبتلا به بی ثباتی و تنش بوده اند . تنش های منطقه ای ، جنگ های داخلی ، تحولات انقلابی ،
نظامی گری ،شرایط بد اقتصادی، بی ثباتی
احزاب و نبود فرهنگ مشارکت سیاسی در جوامع
جهان سوم از جمله عوامل آسیب رسان در تشکیل و توسعه
جوامع مدنی در این کشورها بوده است. قدرتهای بزرگ با ایجاد زمینه های ناامنی در مناطق مختلف این منطقه و ایجاد گروهک های تروریستی و ایجاد تفرقه های مذهبی طایفه ای و... سعی بر ایجاد مناسب در گسترش استعمار و چپاول منابع کشورهای
جهان سوم نموده اند.در این مقاله تلاش شده است که با بررسی عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری و توسعه
جوامع مدنی ،روند نقش
احزاب در شکل گیری
جوامع مدنی کشورهای
جهان سوم بصورت موردی بررسی گردد .