پیام نفت:
تغییر تاریخی نقشها در بازار نفت، در بحبوحه آشفتگی ناشی از فروپاشی قیمتها، که از ماه سپتامبر (شهریور) تاکنون ٥٠ درصد کاهش داشته، اتفاق افتاد. برای دههها عربستان سعودی با پشتیبانی امارات متحده عربی، تولیدکننده تعدیلگر نوسان بود یعنی تولیدکننده انحصاری که دارای ظرفیتهای عظیم است و میتواند با کم و زیاد کردن تولید خود، کمبود یا مازاد بازار را برطرف کند.
اما در نشست ٢٧ نوامبر (٦ آذر) اوپک در وین، عربستان سعودی از این نقش سر باز زد و اوپک تمام مسوولیتها در مورد قیمت را به بازار سپرد.
به گزارش اعتماد به نقل از نیویرک تایمز، علی النعیمی، وزیر نفت عربستان سعودی گفت: بالاخره بازار خود را تثبیت خواهد کرد. تصمیم اوپک در این زمینه، تصمیمی به اتفاق آرا نبود. ونزوئلا و ایران تلاش زیادی کردند تا تولید کاهش یابد. پس از آن، ایران، عربستان سعودی را به راه انداختن جنگ نفت و دست داشتن در توطئه علیه ایران متهم کرد.
با سپردن وظیفه تعیین قیمت به بازار، عربستان سعودی و امارات متحده عربی همچنین مسوولیت تولیدکننده تعدیلگر نوسان (Swing Producer) را نیز به امریکا واگذار کردند. انتظار میرود، پادشاه جدید عربستان سعودی ملک سلمان که جمعه گذشته پس از درگذشت ملک عبدالله به قدرت رسید، نیز این رویه را ادامه دهد. این امر بدین معنی است که اینک تغییرات تولید نفت در امریکا نیز تاثیر مهمی در قیمت جهانی نفت دارد.
امریکا زمانی بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت و یک تولیدکننده تعدیلگر نوسان بود. اما در سال ١٩٧٠ تولید نفت در امریکا به بالاترین سطح خود یعنی ٦/٩ میلیون بشکه در روز رسید و سپس شروع به کاهش کرد.
امریکا شروع به واردات نفت کرد و واردات آن به تدریج افزایش یافت. در سال ٢٠٠٨ تولید نفت این کشور تقریبا ٥٠ درصد نسبت به رکورد آن کاهش پیدا کرد و قیمت نفت به ١٤٧ دلار در هر بشکه رسید.
اما، با انقلاب نفت و گاز غیرمعمول در امریکا، تولید نفت در این کشور بار دیگر افزایش یافت. این صنعت، دو فناوری را به هم پیوند داد؛ شکست هیدرولیکی و حفاری افقی. این فناوری تاثیر خود را ابتدا در رشد سریع تولید گاز شیل که اکنون در حدود نصف کل گاز امریکاییها را تامین میکند، نشان داد. توفان نفت شیل در امریکا، این کشور را از روسیه جلو انداخت و آن را تبدیل به تولیدکننده نخست گاز در جهان کرد. حول و حوش سال ٢٠١٠، همین فناوری در اکتشاف نفت نیز مورد استفاده قرار گرفت. نتیجه کار شگفتانگیز بود. در اواخر سال ٢٠١٤، تولید نفت در امریکا ٨٠ درصد بیش از تولید آن در سال ٢٠٠٨ بود. افزایش روزانه ١/٤ میلیون بشکهای نفت در امریکا، از تولید تک تک اعضای اوپک به جز عربستان سعودی بیشتر بود.
امروز، تولید نفت امریکا تقریبا به جایی برگشته که در سال ١٩٧٠ قرار داشت. اوج آن، تولید روزانه یک میلیون بشکه دیگر بود که از سال ٢٠٠٨ به بعد از ماسههای نفتی کانادا به دست آمد. خیال استقلال انرژی، دست کم در شمال امریکا، کم کم رنگ واقعیت به خود میگرفت.
انقلاب نفتی همچنین با ایجاد اشتغال، بهبود رقابت و سرمایهگذاریهای جدید بالغ بر ١٠٠ میلیارد دلار، موجب تقویت اقتصاد امریکا شد.
افزایش تولید نفت آن هم در چنین مقیاس و شتابی برای بسیاری غیرمنتظره بود. آخرین باری که بازار اینچنین از جانب عرضه غافلگیر شد، دهه ١٩٨٠ بود، زمانی که عرضه نفت از سوی مکزیک، دریای شمال و آلاسکا موجب مازاد عرضه در بازار و سقوط قیمتها شد. اینبار چند عامل فروپاشی قیمتها را به تعویق انداخت. یکی از آنها، افزایش مصرف نفت کشورهای در حال توسعه به پیشتازی چین بود. دیگری آشوب در لیبی، جنوب سودان و دیگر کشورها بود که به کاهش عرضه نفت منجر شد. بیش از یک میلیون بشکه در روز نیز به دلیل تحریمهای تحمیل شده بر ایران از بازار خارج شده بود. بدون افزایش چشمگیر نفت شیل امریکا، به احتمال زیاد تحریمها علیه ایران با ناکامی مواجه میشد. قیمتها افزایش مییافت و کشورهایی که خواهان نفت ارزانتر بودند، تحریمها را میشکستند و امکان نداشت ایران راضی به مذاکره شود.
در اواسط تابستان شرایط تغییر کرد. رشد اقتصادی جهان کاهش یافت. وضع اقتصادی اروپا نابسامان شد. از سال ٢٠٠٤ به بعد، افزایش سریع تقاضای نفت در چین یک عامل تعیینکننده در بازار نفت بوده است. اما از سرعت پیشرفت اقتصاد چین نیز کاسته شد و به این ترتیب، افزایش تقاضای جهانی نفت از شتاب کمتری برخوردار شد. همزمان، لیبی نیز موفق شد تولید نفت خود را چهار برابر و تیر آغاز کاهش قیمت نفت را از تپانچه رها کند.
فرض بر این بود که اوپک قدم پیش خواهد گذارد و تولید را کاهش خواهد داد تا قیمتها افزایش پیدا کند. هزاران میلیارد دلار سرمایهگذاری در چند سال اخیر بر پایه همین فرض صورت گرفته بود.
اما عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارسی اوپک از انجام این کار سر باز زدند. آنها چنین استدلال کردند که اگر تولید را کاهش دهند، برای همیشه سهم بازار خود را از دست خواهند داد و جای آنها در بازار را تولیدکنندگانی خواهند گرفت که هزینه تولیدشان زیاد است.
آنها نه تنها به رقابت با نفت شیل امریکا، بلکه به رقابت با نفت محبوس در ماسههای نفتی کانادا و عرضه جدید نفت از سوی روسیه، قطب شمال، برزیل و آسیای مرکزی میاندیشیدند. آنها همچنین نمیخواهند بازار را به عراق که از نظر آنها مطیع ایران و تولید نفتش روبه افزایش است، بدهند و از هموار شدن راه برای ایران که ممکن است به توافق هستهای با امریکا و متحدانش برسد و نفت خود را به بازار سرازیر کند، بیزارند.
عمق سقوط قیمت نفت ممکن است حتی بیش از مقداری باشد که برخی تولیدکنندگان خلیج فارسی پیشبینی کردهاند. در سراسر جهان، شرکتهای تولیدکننده نفت در حال کاهش هزینهها و تعداد پروژههای خود هستند و پروژههای جدید را نیز به تعویق میاندازند. برخی آنها نیز ممکن است دست از کار بکشند. عربستان سعودی امیدوار است در قیمتهای کمتر نفت، رشد اقتصادی قوت گیرد و تقاضای جهانی نفت افزایش یابد. در میان مدت، ظرفیت عظیم درآمدهای ارزی عربستان سعودی و کشورهای اوپکی همسو با آن، آنها را قادر خواهد ساخت به انتظار دستیابی به چنین نتیجه دلخواهی بنشینند.
این شرایط در مورد بسیاری دیگر از تولیدکنندگان نفت صدق نمیکند. ونزوئلا بهشدت در معرض خطر آشوب و حتی فروپاشی مالی است. روسیه که بیش از ٤٠ درصد درآمد آن از محل فروش نفت است، نه تنها با کاهش قیمت نفت دست و پنجه نرم میکند، بلکه با تحریمهایی که به دلیل مساله اوکراین بر آن تحمیل شده نیز دست به گریبان است و به نظر میرسد در آستانه یک رکود شدید قرار دارد. نیجریه، بزرگترین اقتصاد آفریقا و پرجمعیتترین کشور این قاره نیز در خطر است. بخش نفت در این کشور، ٩٥ درصد درآمد صادراتی و ٧٥ درصد درآمد دولت را تشکیل میدهد. درآمدهای این کشور در حالی روبه کاهش است که این کشور نیازمند پول بیشتر برای جنگیدن با بوکو حرام است.
بطور کلی، سقوط قیمت نفت میتواند به معنی انتقال ٥/ ١ تا ٢ هزار میلیارد دلار از کشورهای صادرکننده به کشورهای واردکننده نفت باشد. ژاپن و چین بیشترین سود را از این وضعیت میبرند. پالایشگاههای واردکننده نفت در امریکا نیز از این شرایط منتفع میشوند. با این وجود، کاهش قیمت نفت در امریکا به معنی حفر چاههای نفت کمتر است. دکلهای بیشتری از فعالیت باز خواهند ماند و به تدریج کارگران بیشتری بیکار خواهند شد. نفت شیل امریکا قطعا عامل جدیدی در بازار نفت خواهد بود و سبب خواهد شد جهان با قیمت بالای نفت خداحافظی کند.
قیمت نفت اکنون کمتر از ٥٠ دلار در هر بشکه است، قیمتی که برای یک قرارداد خوب برای شروع یک پروژه جدید شیل، اقتصادی نیست. احتمال میرود به دلیل تعهدات از پیش ساخته شده، در نیمه نخست سال ٢٠١٥، تولید همچنان افزایش یابد و روزانه ٥٠٠ هزار بشکه دیگر به تولید اضافه شود.
در اواسط سال جاری میلادی، از شتاب تولید نفت کاسته خواهد شد. تولیدکنندگان بهشدت تلاش خواهند کرد تا کارایی را افزایش و هزینهها را کمتر کنند. در سال ٢٠١٦، در قیمتهای جاری، تولید نفت امریکا کاهش خواهد یافت. در مناطق دیگر جهان نیز تولید نفت روبه کاهش خواهد نهاد
اما سپس احتمال میرود رشد اقتصاد جهانی افزایش یابد و موجب افزایش تقاضای نفت شود و قیمتها بار دیگر شروع به افزایش خواهند کرد. اگر کشورهای تولیدکننده نفت در خلیج فارس، رویه خود را تغییر ندهند و کماکان تنظیم بازار را به نیروهای بازار بسپارند، قیمت نفت به ١٠٠ دلار در هر بشکه باز نخواهند گشت. اما در قیمتهای بسیار کمتر از ١٠٠ دلار در هر بشکه نیز تولیدکنندگان نفت شیل در امریکا راهی برای کاهش هزینهها پیدا خواهند کرد و تولید بار دیگر بالا خواهد رفت و اینبار امریکا خود را در موقعیت تولیدکننده تعدیلگر نوسان در جهان باز خواهد یافت.
الف
|