در رابطه با جایگزینی نفت ایران توسط کشورهای اروپایی و پیدا کردن بازارهایی جدید برای ایران سؤال مهم آن است که آیا بازارهای جهانی با کاهش صادرات نفت ایران میتوانند به تعادل مورد نظر برسند و در غیر این صورت قیمت نفت تا چه اندازه افزایش خواهد داشت . مثلاً اگر قیمت نفت از حدود 100 دلار به 120 دلار برسد، کاهش 20 درصد صادرات نفت ایران به اروپا تأثیری بر درآمد نفتی ایران نخواهد داشت، اما اقتصاد جهان را با مخاطرات جدیدی روبرو خواهد کرد . مسئله دیگر آن است که آیا تولیدکنندگان اوپک ظرفیت و تمایل برای افزایش تولید خود برای پایین نگاه داشتن قیمت نفت را دارند؟
تقاضا برای نفت در جهان در سال 2012 حدود 89 میلیون بشکه در روز پیشبینی شده است که حدود 53 میلیون بشکه آن در روز از کشورهای غیر اوپک تأمین میشود و حدود 5/5 میلیون بشکه نیز به صورت NGL و میعانات گازی تأمین خواهد شد و حدود 30 میلیون بشکه در روز نیز از طرف اوپک تأمین خواهد شد. اگر عربستان بخواهد از رکورد تولید فعلی نفت خود که بیش از 10 میلیون بشکه در روز است به مقدار قابل توجهی بالاتر رود، قیمت نفت در بازارهای جهانی کاهش مییابد و همه تولید کنندگان متضرر خواهند شد. ضمناً معلوم نیست که آیا عربستان سعودی میتواند در دراز مدت بیش از 12 میلیون بشکه نفت در روز تولید کند و یا آنکه کیفیت این نفت تولیدی قابل جایگزینی با نفت ایران خواهد بود؟ نکته دیگری که میباید همزمان مورد بررسی قرار گیرد آنست که آیا تولید نفت از عراق طبق پیش بینیهای انجام شده، شاهد افزایش قابل ملاحظهای خواهد بود و آنکه آیا دولت عراق در شرایط فعلی تمایل به جایگزین کردن نفت خود با نفت ایران را دارد ؟
بطور کلی یافتن بازارهای جدید برای نفت ایران و سعی کشورهای اروپایی برای جایگزین کردن نفت ایران را میتوان از سه سناریوی محتمل بررسی کرد. این سناریوها بر مبنای تحولات اقتصاد جهان و عرضه و تقاضای نفت در سال 2012 شکل میگیرد و نقش مهمی بر تأثیر تصمیم اتحادیه اروپا برای جایگزینی نفت ایران دارد .
1- اقتصاد جهان در سال 2012 رشد بسیار کمی داشته باشد.
2- اقتصاد جهان در سال 2012 رشدی معادل سال 2011 داشته باشد.
3- اقتصاد جهان در سال 2012 رشدی به مراتب بیشتر از 2011 داشته باشد.
در حالت اول ایران برای فروش نفت خود با در نظر گرفتن فشارهای موجود دچار مشکل خواهد شد . زیرا تقاضا برای نفت و مصرف آن در جهان کاهش مییابد و مصرف کنندگان نفت بیشتر کاهش در تقاضا را به واردات نفت از ایران خواهند داد . بدین ترتیب با کاهش تقاضا برای نفت در یک کشور بیشترین کاهش در میان تولید کنندگان نفت نصیب ایران خواهد شد . در چنین حالتی عربستان سعودی میتواند ادعا کند که از قدرت تولید نفت خود علیه ایران استفاده نکرده است ؛ اما در واقع جایگزینی نفت این کشور با نفت ایران تحقق پیدا میکند. چه، درصد کاهش از صادارت نفت این کشور بسیار کمتر از ایران خواهد بود .
در سناریوی دوم اثرات تحریم و جابجایی میتواند همراه با هزینههایی انجام پذیرد . اگر جابجایی نفت با افزایش تولید و تخفیف های ویژه از طرف عربستان سعودی ، امارات و کویت انجام نگیرد مشکل عمده ای به وجود نمیآید، چون نفت ایران توسط شرکت های اروپایی با نفت سایر کشورها جایگزین میشود و نفت ایران به کشورهایی می رود که قبلاً از ایران کمتر نفت می خریدند. به طورکلی اگر سقف تولید اوپک همان 30 میلیون بشکه در روز باقی بماند جایگزینی در این غالب صورت میگیرد .
اما اگر این روند جایگزینی با افزایش تولید عربستان انجام شود نه تنها صادرات نفت ایران کاهش پیدا میکند بلکه بر روی قیمت نفت هم تأثیر میگذارد ، چون عرضه بیشتر نفت را به دنبال دارد . کشورهای اوپک در حال حاضر همگی به حفظ سقف تولید اوپک علاقمند هستند و اگر عربستان سعودی به صورت یک جانبه این معادله را برهم بزند احتمالاً با مخالفت دیگر تولید کنندگان نفت اوپک مواجه خواهد شد . در حالت سوم که اقتصاد پویایی را در جهان داشته باشیم و مصرف نفت بیش از سال گذشته باشد، جایگزینی نفت ایران توسط کشورهای اروپایی با جذب این نفت توسط دیگران جبران میشود و کمترین عواقب را برای اقتصاد ایران دارد .
این سناریوها در صورتی است که تحریم بانک مرکزی ایران بصورت جدی خللی در انتقال درآمدهای نفتی ایجاد نکند و ایران بتواند راههایی را برای دور زدن آن پیدا کند، بررسی گردیده است. در غیر اینصورت اقتصاد ایران دچار تحولات بیشتری خواهد شد. در حال حاضر عواقب تحریم بانک مرکزی ایران توسط آمریکا و اروپا و آنکه آیا کشورهای عمده وارد کننده نفت ایران تا چه اندازه به آن بها خواهند داد نامعلوم است.
کارشناس نفت و انرژی |