پیام نفت:
مهندس سیدحسین میرافضلی، کارشناس اقتصادی
آلمان در جنگ جهانی دوم در مدت کوتاه توانست ارتشهای تا بن دندان مسلح و پیشرفته جهان را به زانو درآورد اما برای ادامه جنگ و توسعه پیشرویها تا رسیدن به اهداف مدنظر به نفت نیاز داشت.
در آن مقطع حدود نیمی از تولید نفت جهان متعلق به باکو در نزدیک مرز ایران بود بنابراین هیتلر با هدف تسلط بر میادین نفت باکو و تامین کل انرژی مورد نیاز خود به شوروی حمله کرد که این اشتباه بزرگ محاسباتی و استراتژیک هیتلر منجر به فرو رفتن ارتش آلمان در باتلاق شوروی شد و پس از آن شکست اشتباهات هیتلر زیاد و زیادتر شد تا اینکه نهایتا آلمان پیروز به آلمان شکست خورده با میلیونها کشته و زخمی تبدیل گردید. بعد از جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم نفتی بزرگ اعراب بر علیه اسرائیل و آمریکا قیمت نفت شدیدا افزایش یافت و این افزایش قیمت نفت بر معادلات جهانی و برنامهریزیهای بلند مدت قدرتهای جهانی تأثیر زیادی داشت.
جنگ ایران و عراق و تحریم نفتی ایران منجر به افزایش قیمت نفت شد و کشور شوروی با افزایش تولید در منطقه سیبری در کنار قیمت بالای نفت، شدیدا به درآمدهای حاصل از صادرات نفت متکی شده بود بهگونهای که حدود 80 درصد درآمد صادراتی شوروی از طریق نفت تامین میگردید، از سالهای آخر جنگ ایران و عراق و دو سال بعد از پایان جنگ با افزایش تولید نفت روسیه و عربستان، ایران و عراق و چند کشور دیگر قیمتهای جهانی نفت در مدت کوتاهی شدیدا کاهش یافت و از میانگین 5 ساله 33 دلار به میانگین 5 ساله 17 دلار رسید بنابراین اقتصاد شوروی که شدیدا به درآمدهای نفتی متکی شده بود از هم گسیخت که در نتیجه آن اتحاد جماهیر شوروی متلاشی شد.
نفت و گاز نقش مهمی در دو جنگ خلیج فارس و جنگ افغانستان داشت که تحلیلهای متعددی در این خصوص وجود دارد.
آمریکا از اواخر دوران اوباما و در زمان دونالد ترامپ با تحریم کامل فروش نفت ایران و ماجراجوییهای خود و همچنین فشار به عربستان و سایر کشورهای تولید کننده نفت منجر به افزایش قیمت نفت تا 120 دلار در بشکه شد در این فاصله ترامپ توانست با نزدیکی به عربستان و بازی با برگ ایران (حداکثر فشار بر ایران جهت کسب حداکثر همراهی عربستان) عربستان را با سیاستهای خود همراه نموده و با فروش انواع تجهیزات و محصولات تولیدی آمریکا بیش از 400 میلیارد دلار از 700 میلیارد دلار سرمایه های عربستان در بانکها و شرکتهای آمریکایی را از دستان عربستان خارج کند و این اهرم فشار قدرتمند عربستانیها را به ماهرانه ترین شکل ممکن از کار بیاندازد افزایش شدید قیمت نفت منجر به اقتصادی شدن سرمایه گذاری در میادین شیل گاز و شیلاویل آمریکا شد و تولید این میادین نا متعارف افزایش چشمگیری یافت بگونه ای که واردات نفت آمریکا از ده میلیون بشکه در روز به نزدیک صفر رسید و آمریکا به صادرکننده بزرگ گاز متان و بوتان و اتان و پروپان تبدیل شد.
افزایش قیمت نفت منافع زیادی برای کشورهای بزرگ صادرکننده نفت از قبیل عربستان روسیه عراق کویت و کانادا به دنبال دارد اما از طرف دیگر فشار اقتصادی سنگینی بر کشورهای بزرگ واردکننده نفت و گاز از قبیل چین. ژاپن، فرانسه آلمان انگلیس، هند و کرهجنوبی وارد میکند بنابراین نفت یکی از اهرمهای مهم فشار آمریکا به کشور چین محسوب میگردد منتها این اهرم قدرتمند منجر به فشار بر هم پیمانان آمریکا در اروپا و شرق آسیا نیز میشود و این موضوع معادلات را پیچیده میکند. با افزایش قیمت نفت کشورهای صاحب تکنولوژی سرمایهگذاریهای کلانی روی انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی انجام دادند و به پیشرفتهای بزرگی دست یافتند بهگونهای که هزینه تولید برق از انرژی خورشیدی در مدت ده سال به حدود نصف کاهش یافت.
با سرمایهگذاریهای جدید و ارتقاء سطح فنآوری تولد صفحات خورشیدی و باتریهای ذخیره برق جهان طی ده سال آینده شاهد کاهش قیمت تمام شده برق خورشیدی خواهد شد و این تحویل بزرگ در حال تکمیل منجر به کاهش ارزش ذخایر نفت و گاز جهان خواهد گردید. میزان تولید برق از انرژی خورشیدی طی ده سال آینده بیش از ده برابر خواهد شد.
پیشبینی میشود تولید برق از منابع تجدیدپذیر در سال 2021 بیش از 8 درصد گسترش یابد و به 8300 تراوات ساعت برسد که این نرخ سریعترین رشد از سال 1970 تاکنون است. حدود دوسوم از رشد مزبور از طریق پنلهای خورشیدی و بادی تامین خواهد شد.
حدود 80 درصد نفت تولیدی جهان به گازوئیل و بنزین و مازوت و نفت سفید تبدیل میشود که هشتاد درصد این سوختها در حوزه حملونقل مورد استفاده قرار میگیرند. طی بیست سال آینده تولید برق از انرژی خورشیدی افزایش چشمگیری خواهد یافت و از طرف دیگر شرکتهای مطرح خودروسازی جهان برنامه دارند طی بیست سال آینده تولید موتورهای بنزینسوز را به صفر برسانند و موتورهای برقی را جایگزین آنها نمایند به این ترتیب تفاضا برای بنزین و گازوئیل طی چند دهه آینده کاهش قابل توجهی خواهد یافت.
با این وجود قیمت نفت طی یک دهه آینده فراز و فرود بسیار خواهد داشت و برخی از این فراز و فرودها ابزاری خواهد بود جهت اعمال فشار بین قدرتهای جهانی و تغییر موازنههای قدرت، اما با نگاه بلند مدت قیمت نفت نزولی خواهد بود و به احتمال قوی طی دو دهه آینده ارزش نفت به کمتر از نصف ارزش کنونی تقلیل خواهد یافت. فراز و فرود قیمت نفت در دو دهه آتی بر رشد اقتصادی و تصمیمگیریهای استراتژیک در کشورهای مهم تولیدکننده و مصرفکننده بهویژه کشورهای چین روسیه و عربستان و آمریکا بیشترین تاثیر را به دنبال خواهد داشت.
به دلیل کاهش جایگاه نفت و گاز در اقتصاد انرژی آمریکا و سایر قدرتهای بزرگ جهانی؛ طی دهههای آتی، خاورمیانه و تحولات کشورهای عربستان ایران و اسرائیل و سایر کشورهای این منطقه از اهمیت راهبری همچون دهههای گذشته برای آمریکا برخوردار نخواهند بود و جایگزین انرژیهای فسیلی با انرژیهای تجدیدپذیر سال به سال پر اهمیتتر خواهد شد.
احتمالا سیاست آمریکا در یک دهه آینده این خواهد بود که میانگین قیمت نفت حدود 80 دلار بر بشکه باشد تا در این فاصله به سه هدف مهم دست یابد اول حداکثر بهرهبرداری از ذخایر نفت و گاز شیل و بهرهگیری از آن جهت بهبود اقتصاد آمریکا دوم به بلوغ رسیدن دانش و فناوری و تکنولوژی تولید صفحات خورشیدی و باتریهای ذخیره برق و سوم افزایش تولید خودروهای برقی بهگونهای که طی ده سال آینده حداقل 40 درصد خودروهای آمریکا و کشورهای توسعه یافته از انرژی برق تغذیه نمایند. البته سیاست بالا نگه داشتن قیمت نفت به نفع روسیه و عربستان و به زیان همپیمانان اروپایی آمریکا و ژاپن و کرهجنوبی خواهد بود بنابراین جهت ایجاد معادله توازن، لازم است با روسیه و عربستان تفاهمهای استراتژیک بلندمدتی انعقاد شود که منافع هم پیمانان آمریکا نیز در آن لحاظ گردد.
ارزش ذخایر نفت و گاز کشور بر اساس قیمتهای کنونی نفت و گاز حدود پانزده هزار میلیارد دلار است اما با کاهش قیمت نفت به حدود 20 دلار تا 20 سال آینده، ارزش این سرمایه بزرگ ملی از هفت هزار میلیارد دلار نیز کمتر خواهد شد.
چنانچه موارد مهم گفته شده در تحلیل بالا مورد تایید باشند پیشنهادهای کاربردی ذیل قابل پیگیری میباشند:
- ایران میبایست در تنطیم سیاست خارجی و برنامهریزیهای کلان اقتصادی بهگونهای عمل نماید که بیشترین میزان نفت را در طول ده سال آتی بصورت صیانتی تولید و صادر نماید. ایران نباید تحت هیچ شرایطی اجازه دهد تولید نفت کشور کاهش یابد. کاهش تولید و صادرات نفت به مفهوم کاهش ارزش سرمایههای ملی نسل موجود و نسلهای آینده است.
- مشوقهای قانونی لازم از جمله تخفیف نرخ خوراک جهت جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی در صنعت پتروشیمی اعمال گردد. تا نهایت استفاده ممکن از گاز متان و پروپان در صنعت پتروشیمی بعمل آید.
- افزایش تولید برق با هدف تامین نیاز کشورهای همسایه و حتی ساخت نیروگاههای برق در برخی کشورهای هدف از جمله سوریه و کشورهای رو به رشد دیگر در برنامههای آتی کشور قرار گیرد.
منبع
|