پیام نفت:
مصداق «اولی الامر» در آیه 59 سوره نساء
منبع
پرسش : عبارت «اولی الامر» در آیه 59 سوره نساء چه کسانی را شامل می شود؟
پاسخ اجمالی:
تقریبا تمامی علما و دانشمندان شیعی و تعداد زیادی از علمای اهل سنت مانند حاکم حسکانى «اولی الامر» را بر على(ع) تطبیق داده اند. اگرچه افرادی در این مسئله اشکال گرفته و ایراداتی را مطرح نموده اند لکن به تمام این ایرادات از طرف اندیشمندان پاسخ داده شده است.
پاسخ تفصیلی:
مفسّر معروف حاکم حسکانى حنفى نیشابورى، ذیل آیه 59 سوره نساء «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً»؛ (ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیای پیامبر] را! و هر گاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید [و از آنها داوری بطلبید] اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این [کار] برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است)، پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان «اولوا الامر» بر على(علیه السلام) به عنوان یک مصداق روشن تطبیق شده است.
در نخستین حدیث از خود آن حضرت نقل مى کند که وقتى پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: شرکاى من کسانى هستند که خداوند آنها را قرین خودش و من ساخته و درباره آنها آیه «یا اَیّها الّذین آمَنُوا اَطیعُوا الله ...» را نازل کرده است، از آن حضرت پرسیدم: «یا نَبى اللهِ مَنْ هُمْ؟»؛ (اى پیامبر خدا «اولوا الامر» کیانند؟) «قالَ اَنْتَ اَوَّلُهُمْ»؛ (فرمود: تو نخستین آنها هستى!).(1)
و در حدیث دوّم از مجاهد مفسّر معروف نقل مى کند که این آیه درباره امیرمؤمنان على(علیه السلام) نازل شده در آن زمانى که او را جانشین خود در مدینه ساخت در حالى که عزم غزوه تبوک کرده بود.(2)
در حدیث سوّم همین معنى را از ابوجعفر الباقر(علیه السلام) نقل مى کند و در حدیث چهارم از زبان سعد وقّاص مى گوید: هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به عزم تبوک به جُرُف - محلى نزدیک مدینه - رسید، على(علیه السلام) پشت سر آن حضرت بود، در حالى که سلاح همراه خود داشت. عرض کرد: «اى رسول خدا! مرا به جاى خود گذاردى درحالیکه من در هیچ غزوه اى از شما جدا نبودم، منافقان شایعاتى پخش کرده اند که شما به این دلیل مرا در مدینه گذارده اى که از آمدنم ناخشنودى!» سعد مى گوید: با گوش خود شنیدم که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرمود: «یا عَلىّ اَلا تَرْضى اَنْ تَکُونَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوْسى اِلاّ اَنَّهُ لانَبىَّ بَعْدى فَارْجِعُ فَاَخْلُفْنى فى اَهْلى وَ اَهْلِکَ»(3)؛ (اى على! آیا راضى نمى شوى که تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى(علیه السلام) باشى؛ الا اینکه پیامبرى بعد از من نیست [تو همه مقامات هارون را دارى جز مقام نبوّت] بنابراین برگرد و جانشین من در میان خانواده ام و خانواده خودت باش [و مدینه را از شرّ منافقان حفظ کن]).
شبیه همین معنى در حدیث پنجم از على(علیه السلام) نقل شده است.
تفسیر «البحر المحیط» نوشته ابوحیّان اندلسى مغربى در میان اقوالى که درباره معنى «اولوا الامر» نقل کرده از مقاتل و میمون و کلبى - سه نفر از مفسّران - نقل مى کند که منظور از آن، امیران سرایا یا ائمّه اهل بیت(علیهم السلام) است.(4) سپس نامبرده در اینجا دو ایراد بر نزول آیه درباره على(علیه السلام) ذکر کرده است:
نخست اینکه: على(علیه السلام) یک فرد بود، در حالى که «اولوا الامر» صیغه جمع است. دیگر اینکه ظاهر آیه این است که مردم مأمور به اطاعت «اولوا الامر» در حال حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بودند، در حالى که على(علیه السلام) در حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) امام نبود.(5)
نظیر این ایرادها یا بهانه جوئى ها دقیقاً در آیه 55 سوره مائده «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»، مشهور به آیه «ولایت» نیز مطرح شده است.
در جواب این اشکالات از یک سو باید گفت: بسیار مى شود که افراد در حال حیات خود، وصى تعیین مى کنند و در گفته هایشان مى گویند و مى نویسند فلان کس وصىّ من است و باید چنین و چنان کند یا مثلا فرزند من از او تبعیّت نمایند و مفهوم همه اینها آن است که بعد از وفات، این برنامه ها انجام پذیرد.
مسأله جمع بودن عبارت نیز هرگز مشکلى ایجاد نمى کند؛ زیرا علاوه بر اینکه اطلاق جمع بر مفرد در قرآن و غیر قرآن از نثر و شعر فراوان است، در اینجا «اولوا الامر» واقعاً مفهوم جمعى دارد و مفهوم تمام امامان معصوم را شامل مى شود. گرچه در هر زمان، امام و معصوم واحدى است، ولى در مجموع، جماعت خواهند بود.
قابل توجه اینکه غیر از حاکم حسکانى در «شواهد التنزیل»، گروه دیگرى نیز روایاتى در شأن نزول این آیه نقل کرده اند که مى گویند آیه ناظر به مسأله خلافت على(علیه السلام) است.
از جمله دانشمند معروف، ابوبکر بن مؤمن شیرازى در رساله اعتقاد (مطابق نقل مناقب کاشى) از ابن عباس نقل مى کند که آیه فوق درباره على(علیه السلام) نازل شده است، هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) او را موقع عزیمت به میدان تبوک در مدینه گذاشت، على(علیه السلام) عرض کرد: اى رسول خدا آیا مرا همانند زنان و کودکان در مدینه قرار می دهى؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «اما تَرْضى اَنْ تَکونَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارونَ منْ موسى حینَ قالَ: «اُخْلُفْنى فى قَومى و اَصلِح»، فقالَ عزَّوَجَلَّ «وَ اولى الاَمرِ مِنْکُم»»(6)؛ (آیا دوست ندارى نسبت به من، همانند هارون نسبت به موسى باشى؛ آن زمان که موسى به او گفت در میان بنى اسرائیل جانشین من باش و اصلاح کن؟ سپس خداوند عزوجل فرمود: «وَ اولى الاَمْرِ مِنْکُمْ»).
نویسنده کتاب ینابیع الموده شیخ سلیمان حنفى قندوزى در کتاب خود از کتاب «مناقب» از سلیم بن قیس هلالى نقل مى کند: روزى مردى به خدمت على(علیه السلام) آمد و پرسید: کمترین چیزى که انسان در پرتو آن از مؤمنان خواهد بود چه چیز است؟ و نیز کمترین چیزى که با آن از کافران یا گمراهان مى گردد کدام است؟ امام فرمود: اما کمترین چیزى که انسان به سبب آن در زمره گمراهان در مى آید، این است که حجت و نماینده خدا و شاهد و گواه او را که اطاعت و قبول ولایتش لازم است نشناسد، آن مرد گفت: یا امیرالمؤمنین! آنها را براى من معرفى نما. على(علیه السلام) فرمود: همان ها که خداوند آنان را در ردیف خود و پیامبر قرار داده و فرموده: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمنوا اَطیعوا الله وَ اَطیعوا الرَّسولَ وَ اُولوا الاَمْرِ مِنْکُمْ».(7)
این حدیث گواه بر آن است که «اولوا الامر» حجت و نماینده خدا است نه منتخب مردم. در تفسیر برهان نیز دهها روایت از منابع اهل بیت(علیهم السلام) در ذیل این آیه آمده است که می فرماید: آیه مزبور درباره على(علیه السلام)، یا آن حضرت و سایر ائمه اهل بیت(علیهم السلام) نازل شده و حتى در بعضى از این روایات، نام ائمه دوازده گانه اهل بیت(علیهم السلام) یک یک آمده است.(8)،(9)
پی نوشت:
(1). شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، حسکانى، عبید الله بن احمد، تحقیق: محمد باقر محمودى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، تهران، چاپ اول، 1411ق، ج 1، ص 189، [سوره نساء، آیه 59].
|