پیام نفت: آلمان در جنگ جهانی دوم در مدت کوتاه توانست ارتش های تا بن دندان مسلح و پیشرفته جهان را به زانو درآورد اما برای ادامه جنگ و توسعه پیشروی ها تا رسیدن به اهداف مد نظر به نفت نیاز داشت. در آن مقطع حدود نیمی از تولید نفت جهان متعلق به باکو در نزدیک مرز ایران بود لذا هیتلر با هدف تسلط بر میادین نفت باکو و تامین کل انرژی مورد نیاز خود به شوروی حمله کرد که این اشتباه بزرگ محاسباتی و استراتژیک هیتلر منجر به فرو رفتن ارتش آلمان در باتلاق شوروی گردید و بعد از آن شکست اشتباهات هیتلر زیاد و زیادتر شد تا اینکه نهایتا آلمان پیروز به آلمان شکست خورده با میلیون ها کشته و زخمی تبدیل گردید. بعد از جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم نفتی بزرگ اعراب بر علیه اسرائیل و آمریکا قیمت نفت شدیدا افزایش یافت و این افزایش قیمت نفت بر معادلات جهانی و برنامه ریزی های بلند مدت قدرتهای جهانی تأثیر زیادی داشت. جنگ ایران و عراق و تحریم نفتی ایران منجر به افزایش قیمت نفت شد و کشور شوروی با افزایش تولید در منطقه سیبری در کنار قیمت بالای نفت، شدیدا به درآمدهای حاصل از صادرات نفت متکی شده بود بگونه ای که حدود 80 درصد درآمد صادراتی شوروی از طریق نفت تامین می گردید، از سالهای آخر جنگ ایران و عراق و دو سال بعد از اتمام جنگ با افزایش تولید نفت روسیه و عربستان، ایران و عراق و چند کشور دیگر قیمت های جهانی نفت در مدت کوتاهی شدیدا کاهش یافت و از میانگین 5 ساله 33 دلار به میانگین 5 ساله 17 دلار رسید لذا اقتصاد شوروی که شدیدا به درآمدهای نفتی متکی شده بود از هم گسیخت که در نتیجه آن اتحاد جماهیر شوروی متلاشی شد. جدول قیمت های جهانی نفت طی 60 سال گذشته را اینجا مشاهده فرمائید نفت و گاز نقش مهمی در دو جنگ خلیج فارس و جنگ افغانستان داشت که تحلیل های متعددی در این خصوص وجود دارد. آمریکا از اواخر دوران اوباما و در زمان دونالد ترامپ با تحریم کامل فروش نفت ایران و ماجراجویی های خود و همچنین فشار به عربستان و سایر کشورهای تولید کننده نفت منجر به افزایش قیمت نفت تا 120 دلار در بشکه شد در این فاصله ترامپ توانست با نزدیکی به عربستان و بازی با برگ ایران( حداکثر فشار بر ایران جهت کسب حداکثر همراهی عربستان) عربستان را با سیاست های خود همراه نموده و با فروش انواع تجهیزات و محصولات تولیدی آمریکا بیش از 400 میلیارد دلار از 700 میلیارد دلار سرمایه های عربستان در بانکها و شرکتهای آمریکایی را از دستان عربستان خارج کند و این اهرم فشار قدرتمند عربستانی ها را به ماهرانه ترین شکل ممکن از کار بیاندازد افزایش شدید قیمت نفت منجر به اقتصادی شدن سرمایه گذاری در میادین شیل گاز و شیل اویل آمریکا شد و تولید این میادین نا متعارف افزایش چشمگیری یافت بگونه ای که واردات نفت آمریکا از ده میلیون بشکه در روز به نزدیک صفر رسید و آمریکا به صادر کننده بزرگ گاز متان و بوتان و اتان و پروپان تبدیل شد. افزایش قیمت نفت منافع زیادی برای کشورهای بزرگ صادرکننده نفت از قبیل عربستان روسیه عراق کویت و کانادا به دنبال دارد اما از طرف دیگر فشار اقتصادی سنگینی بر کشورهای بزرگ وارد کننده نفت و گاز از قبیل چین. ژاپن، فرانسه آلمان انگلیس، هند و کره جنوبی وارد می کند لذا نفت یکی از اهرم های مهم فشار آمریکا به کشور چین محسوب می گردد منتها این اهرم قدرتمند منجر به فشار بر هم پیمانان آمریکا در اروپا و شرق آسیا نیز می شود. و این موضوع معادلات را پیچیده می کند. با افزایش قیمت نفت کشورهای صاحب تکنولوژی سرمایه گذاری های کلانی روی انرژی های تجدید پذیر خصوصا انرژی خورشیدی انجام دادند و به پیشرفتهای بزرگی دست یافتند بگونه ای که هزینه تولید برق از انرژی خورشیدی در مدت ده سال به حدود نصف کاهش یافت. با سرمایه گذاری های جدید و ارتقاء سطح فن آوری تولد صفحات خورشیدی و باتری های ذخیره برق جهان طی ده سال آینده شاهد کاهش قیمت تمام شده برق خورشیدی خواهد شد و این تحویل بزرگ در حال تکمیل منجر به کاهش ارزش ذخایر نفت و گاز جهان خواهد گردید. میزان تولید برق از انرژی خورشیدی طی ده سال آینده بیش از ده برابر خواهد شد پیشبینی میشود تولید برق از منابع تجدیدپذیر در سال 2021 بیش از 8 درصد گسترش یابد و به 8300 تراوات ساعت برسد که این نرخ سریعترین رشد از سال 1970 تاکنون است. حدود دوسوم از رشد مزبور از طریق پنلهای خورشیدی و بادی تامین خواهد شد گزارش کامل تر را اینجا مشاهده فرمایبد حدود 80 درصد نفت تولیدی جهان به گازوئیل و بنزین و مازوت و نفت سفید تبدیل می شود که هشتاد درصد این سوخت ها در حوزه حمل و نقل مورد استفاده قرار می گیرند. طی بیست سال آینده تولید برق از انرژی خورشیدی افزایش چشمگیری خواهد یافت و از طرف دیگر شرکتهای مطرح خودرو سازی جهان برنامه دارند طی بیست سال آینده تولید موتورهای بنزین سوز را به صفر برسانند و موتورهای برقی را جایگزین آنها نمایند به این ترتیب تفاضا برای بنزین و گازوئیل طی چند دهه آینده کاهش قابل توجهی خواهد یافت. با این وجود قیمت نفت طی یک دهه آینده فراز و فرود بسیار خواهد داشت و برخی از این فراز و فرودها ابزاری خواهد بود جهت اعمال فشار بین قدرتهای جهانی و تغییر موازنه های قدرت، اما با نگاه بلند مدت قیمت نفت نزولی خواهد بود و به احتمال قوی طی دو دهه آینده ارزش نفت به کمتر از نصف ارزش کنونی تقلیل خواهد یافت. فراز و فرود قیمت نفت در دو دهه آتی بر رشد اقتصادی و تصمیم گیری های استراتژیک در کشورهای مهم تولید کننده و مصرف کننده خصوصا کشورهای چین روسیه و عربستان و آمریکا بیشترین تاثیر را به دنبال خواهد داشت. به دلیل کاهش جایگاه نفت و گاز در اقتصاد انرژی آمریکا و سایر قدرتهای بزرگ جهانی؛ طی دهه های آتی، خاورمیانه و تحولات کشورهای عربستان ایران و اسرائیل و سایر کشورهای این منطقه از اهمیت راهبری همچون دهه های گذشته برای آمریکا برخوردار نخواهند بود و جایگزین انرژی های فسیلی با انرژی های تجدید پذیر سال به سال پر اهمیت تر خواهد شد. احتمالا سیاست آمریکا در یک دهه آینده این خواهد بود که میانگین قیمت نفت حدود 80 دلار بر بشکه باشد تا در این فاصله به سه هدف مهم دست یابد اول حداکثر بهره برداری از ذخایر نفت و گاز شیل و بهره گیری از آن جهت بهبود اقتصاد آمریکا دوم به بلوغ رسیدن دانش و فناوری و تکنولوژی تولید صفحات خورشیدی و باتری های ذخیره برق و سوم افزایش تولید خودروهای برقی بگونه ای که طی ده سال آینده حداقل 40 درصد خودروهای آمریکا و کشورهای توسعه یافته از انرژی برق تغذیه نمایند. البته سیاست بالا نگه داشتن قیمت نفت به نفع روسیه و عربستان و به زیان هم پیمانان اروپایی آمریکا و ژاپن و کره جنوبی خواهد بود لذا جهت ایجاد معادله توازن، لازم است با روسیه و عربستان تفاهم های استراتژیک بلند مدتی انعقاد شود که منافع هم پیمانان آمریکا نیز در آن لحاظ گردد. ارزش ذخایر نفت و گاز کشور بر اساس قیمت های کنونی نفت و گاز حدود پانزده هزار میلیارد دلار است اما با کاهش قیمت نفت به حدود 20 دلار تا 20 سال آینده، ارزش این سرمایه بزرگ ملی از هفت هزار میلیارد دلار نیز کمتر خواهد شد. چنانچه موارد مهم ذکر شده در تحلیل فوق مورد تایید باشند پیشنهاد های کاربردی ذیل قابل پیگیری می باشند: 1- ایران می بایست در تنطیم سیاست خارجی و برنامه ریزی های کلان اقتصادی بگونه ای عمل نماید که بیشترین میزان نفت را در طول ده سال آتی بصورت صیانتی تولید و صادر نماید. ایران نباید تحت هیچ شرایطی اجازه دهد تولید نفت کشور کاهش یابد. کاهش تولید و صادرات نفت به مفهوم کاهش ارزش سرمایه های ملی نسل موجود و نسل های آینده است. 2- مشوق های قانونی لازم از جمله تخفیف نرخ خوراک جهت جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی در صنعت پتروشیمی اعمال گردد. تا نهایت استفاده ممکن از گاز متان و پروپان در صنعت پتروشیمی بعمل آید. 3- با توجه به برنامه جایگزینی سوخت نیروگاه های ذغال سنگی در جهان که حدود 40 درصد برق جهان را تامین می کنند پیشنهاد می شود تولید گازوئیل و مازوت توسط بخش خصوصی در برنامه قرار گیرد. پالایشگاه های کوچک و متوسط می توانند نقش اصلی را در این برنامه به خود اختصاص دهند. 4- افزایش تولید برق با هدف تامین نیاز کشورهای همسایه و حتی احداث نیروگاه های برق در برخی کشورهای هدف از جمله سوریه و کشورهای رو به رشد دیگر در برنامه های آتی کشور قرار گیرد.
منبع اینجا
|