درباره ما   |  پیوندها   |  RSS  
  صفحه اول    نفت    گاز     پتروشیمی     پالایش و پخش    بورس و بازار سرمایه     بین الملل     اقتصاد انرژی   پنجشنبه، 9 فروردین 1403 - 20:13   
 
 
   اخبار رسانه ها  
  روحانی: وزیر کشور، امور خارجه، اطلاعات، آموزش و پرورش، علوم، ارشاد، دفاع و رئیس سازمان انرژی اتمی با هماهنگی رهبری معرفی می‌شوند
  مرعشی: اگر قرار بود رئیسی و قالیباف رئیس دو قوه شوند، خب چرا آنها را جابجا گذاشتید؟!
  وضعیت اقتصادی سال ۱۴۰۳ با سال قبل تفاوتی نخواهد داشت / اگر روند اقتصادی همین طور بماند باید خدا را شکر کنیم / دولت در کنار رکود و بیکاری و تورم، به دنبال این است که درآمد‌های مالیاتی‌اش را به شدت افزایش دهد؛ این موضوع بازار را نگران کرده
  تماشا کنید: طرح ۸۰۰ میلیارد دلاری سعودی‌ها
  اوضاع اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۳ چگونه خواهد بود؟
  سیاست دولت پوتین و جایگاه الیگارشی روسیه
  شخصی امتیاز سوآپ نفت گرفته و زمانی که عراق تحریم بوده نفت آنان را به ۵۰ درصد قیمت خریده و در مرزهای غرب ایران می‌فروخت؛ در مرزهای دیگر همان را به او می‌دادند و صادر می‌کرد / او تریلیارد شده؛ الآن هم یک مقام سیاسی و در مرکز یک الیگارشی است
  تعیین تکلیف برجام را در راس امور بگذارید / اگر در یک و نیم سال آینده، تعیین تکلیف نشود، تا مهر ۱۴۰۴، قطعنامه‌ها علیه تهران احیا خواهند شد / اگر برجام زنده نمی‌شود، دنبال راه حل خلاقانه بگردید / تفاهم نانوشته اخیر که فقط امکان تامین ارزاق عمومی را می‌دهد، به ضرر ایران است / توسعه اقتصادی بدون آرامش در حوزه سیاست خارجی ممکن نیست؛ ویتنام اگر در بند جنگ می‌ماند، نمی‌توانست توسعه پیدا کند
  تصویب قطعنامه آتش‌بس فوری در نوار غزه در شورای امنیت
  روحانی: عوامل داخلی در کنار عوامل خارجی دست به دست هم دادند و ترامپ را تشویق کردند که از برجام خارج شود
  متن سوگندجلاله رئیس جمهور/من به عنوان رئیس‌جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می‌کنم که پاسدار قانون اساسی کشور باشم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته‌است، حمایت کنم
  گل های زیبای درختان پالونیا
  الیگارشی های روسیه چگونه شکل گرفتند؟
  رهبر انقلاب: شهید باهنر متفکر، اسوه و الگوی فراموش‌نشدنی است/فیلم
  الیگارش‌هایی که پوتین را سرنگون نمی‌کنند
  بیست سال پیش در شب سال نو، قدرت به پوتین تفویض شد
  علم‌الهدی: می‌گویند، چون ۵۹ درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند، نمایندگان جدید، مورد پذیرش اکثریت نیستند / در اسلام، مراد از اکثریت، اکثریت متدین و متعبد است نه اکثریت عاصی و متمرد / برای اکثریتی که به دستور رهبری برای شرکت در انتخابات عمل نکردند، در مقابلِ رجحان اثباتی اقلیت، جایگاهی ندارد!!
  وزیر دفاع آمریکا: نخواهیم گذاشت اوکراین شکست بخورد
  چگونه صدام دو ماه پیش از آغاز جنگ توان هوایی و زرهی ایران را نابود کرد؟
  شوروی؛ تامین کننده ۸۵ درصد تسلیحات عراق در جنگ با ایران
  تماشا کنید: رابین هودی که زمین به نام صدیقی زد
  روسیه نگذاشت و نمی‌گذارد اروپا آرزوی استفاده از گاز ایران را محقق کند
  ربیعی: در ایران امروز همه سیاست‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی امنیتی شده است
  تهرانی‌ها حدود یک سوم از سال، در هوای ناسالم نفس کشیدند
  سید حسن خمینی:چیزی که اکثریت می‌گویند باید ملاک اطاعت باشد
  تکمیل پروژه ایران ال‌ان‌جی با فناوری روسی، شاید وقتی دیگر
  علاقمندی آلمان برای سرمایه‌گذاری ۱۲ میلیارد دلاری در بخش نفت ایران
  مراسم جذاب چهارشنبه سوری تا نوروز در روستای پالنگان - آپارات
  مذاکره بغداد با تهران برای انتقال گاز ترکمنستان با استفاده از خطوط ایران
  بررسی آمار تولید و مصرف گاز در کشور/ اتلاف منابع از خانه تا نیروگاه!
ادامه اخبار رسانه ها
 

انتخابات ریاست جمهوری

- اندازه متن: + -  کد خبر: 3266صفحه نخست » شنبه، 23 بهمن 1389 - 23:37
سکوت منتقدان مانع از رصد چالش‌های هدفمندی شد
سکوت منتقدان مانع از رصد چالش‌های هدفمندی شدمتاسفانه پس از آغاز اجرای طرح هدفمندی، شرایط منصفانه ای توسط صدا و سیما برای بیان دیدگاه های کارشناسی منتقد فراهم نشد
  
سکوت منتقدان مانع از رصد چالش‌های هدفمندی شد
متاسفانه پس از آغاز اجرای طرح هدفمندی، شرایط منصفانه ای توسط صدا و سیما برای بیان دیدگاه های کارشناسی منتقد فراهم نشد
پس از گذشت 50 روز از آغاز هدفمندی یارانه‌ها به تدریج نشانه‌های زندگی در عصر تازه اقتصادی آشکار می‌شود و مجموعه‌ای از امیدواری‌ها و البته برخی دلهره‌ها را در کنار هم رقم می‌زند. در چنین فضایی، با دکتر محمد خوش‌چهره، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه تهران و نماینده مردم تهران در دوره قبل مجلس شورای اسلامی در مورد نقاط قوت و ضعف طرح هدفمندی به‌گفت‌وگو پرداختیم؛ گفت‌وگویی که با توجه به‌انتقادات متعدد دکترخوش‌چهره در دو سال اخیر در مورد طرح هدفمندی و سکوت نسبی ایشان بعد از آغاز اجرای این طرح، ترتیب داده شده است.

می خواستم از شما در مورد ابهامات موجود در مورد نحوه تامین منابع مربوط به‌پرداخت یارانه نقدی بپرسم. با توجه به‌آنکه بعضا صحبت های کمابیش متفاوتی در مورد افزایش، کاهش و یا حتی حذف یارانه نقدی مطرح می شود، تحلیل شما به‌عنوان یکی از منتقدین طرح هدفمندی، در مورد نحوه عملکرد مدیران اجرایی طرح هدفمندی برای تامین منابع مالی مربوط به‌یارانه نقدی، در کوتاه‌مدت و بلندمدت چگونه است؟

اجازه بدهید در آغاز این مصاحبه، موضع کلی خودم در مورد طرح هدفمندی را به‌این صورت بیان کنم که موضع بنده از حدود 2 سال پیش که زمزمه های اجرای این طرح بیان شد، همواره گوشزد کردن تبعات بالقوه منفی این طرح، و تلاش برای ترغیب دست اندرکاران این طرح به‌مدنظر قرار دادن این تبعات منفی بالقوه و تلاش برای چاره اندیشی آنها بوده است. بنابراین من خودم را منتقد کامل و یا موافق کامل این طرح نمی دانم، و فقط به‌عنوان یک معلم اقتصاد همواره سعی کرده ام توجه کارشناسان و مدیران اجرایی را به‌چالش های پیش روی این طرح جلب نمایم اما در مورد پرسش شما، به‌نظر منطقی نمی رسد که ادعا کنیم طرحی قرار است اقتصاد کشور را به‌کلی متحول کند اما میزان نظم و برنامه ریزی در مورد شیوه اجرای این طرح به‌اندازه ای باشد که حتی در حال حاضر و بعد از کلید خوردن اجرای طرح، هنوز اطلاعات خاصی در مورد چگونگی افزایش قیمت انرژی مصرفی تولیدکنندگان، چگونگی حمایت از تولیدکنندگان برای کاهش تبعات منفی حاصل از افزایش قیمت انرژی و نیز چگونگی استمرار پرداخت یارانه نقدی به‌خانوارها ارائه نشده است. متاسفانه در مورد طراحی جزئیات اجرایی طرح هدفمندی و همین طور در مورد زمان آغاز اجرای این طرح، به‌نظر می رسد که با قدری شتابزدگی و ساده نگری مواجه هستیم و مدیران اجرایی این طرح به‌دلیل عدم اشراف کامل به‌اطلاعات، نگرش دقیقی در مورد چگونگی اجرای مراحل بعدی این طرح ندارند.بنابراین به‌نظر می رسد که بهتر بود آغاز اجرای طرح هدفمندی قدری به‌تعویق می افتاد تا مدیران اجرایی این طرح بتوانند به‌تجزیه و تحلیل نسبتا جامعی در مورد شرایط فعلی اقتصاد کشور رسیده و به‌این ترتیب قادر باشند جزئیات مربوط به‌مراحل مختلف این طرح را با دقت طراحی نمایند.

بسیار خب، پرسش من در مورد تخمین شما از چگونگی تامین بودجه مربوط به‌پرداخت یارانه نقدی بدون جواب ماند!

بله، همان طور که اشاره کردم، وقتی ادعا می شود که طرح هدفمندی قرار است منجر به‌تحولات اساسی در اقتصاد ایران شود، دیگر منطقی نیست که شاهد باشیم بخش اعظم پازل اجرایی این طرح بعد از آغاز اجرای آن هنوز چیده نشده است‌و‌گویی مدیریت این طرح به‌شیوه آزمون و خطا پیش می‌رود. یکی از بخش‌های پازل طرح هدفمندی که به‌نظر می‌رسد متاسفانه تصمیم‌گیری در مورد آن به‌شیوه آزمون و خطا صورت می‌گیرد، همین مسئله پرداخت یارانه نقدی است. در کوتاه مدت می‌توان با کاهش بخش‌های عمرانی و دستکاری ردیف‌های بودجه و تخصیص این منابع برای پرداخت یارانه نقدی و نیز با چاپ و عرضه پول جدید تا حدی منابع مالی مربوط به‌پرداخت یارانه نقدی را تامین نمود اما در دراز مدت با توجه به‌مسئله شکل گیری انتظارات تورمی و با توجه به‌این که خود دولت بزرگ‌ترین مصرف‌کننده جامعه و در نتیجه بزرگ‌ترین آسیب‌پذیر در قبال تورم محسوب می‌شود، به‌نظر می‌رسد بخش های مربوط به‌بهداشت، آموزش و پرورش، نیروی نظامی و انتظامی و دیگر بخش های عمومی با کسری بودجه مواجه شوند و در تورم پیش آمده بیشترین فشار را متحمل شوند. به‌این ترتیب استمرار این طرح از دیدگاه صاحب نظران مستقل و منصف، هم به‌خاطر تبعات تورمی و هم به‌خاطر ابهام در مورد منابع تامین یارانه نقدی با چالش جدی مواجه است که باید مدیران مربوطه هر چه زودتر برای این دو مشکل چاره اندیشی نمایند.

آقای دکتر، اگر بخواهید به‌چالش‌های مهم دیگر پیش‌روی طرح هدفمندی اشاره نمایید به‌چه نکته‌ای اشاره می‌کنید؟

علاوه بر اینها، چالش جدی دیگری که در مورد طرح هدفمندی می توان مطرح نمود و من عمیقا امیدوارم مدنظر مدیران این طرح قرار گیرد، به‌چگونگی برنامه ریزی برای کاهش تبعات منفی این طرح بر تولیدکنندگان مربوط می‌شود. باید توجه کنیم که در شرایط فعلی، شاهد هستیم که به‌دلیل مشکلات متعددی که در مسیر تولیدکنندگان وجود دارد، روز به‌روز سرمایه گذاری در بخش های تولیدی کاهش یافته و این سرمایه ها به‌بخش های خدماتی غیرمولد منتقل می گردد. طبیعتا در صورتی که افزایش ناگهانی قیمت انرژی، شرایط را برای تولیدکنندگان در بخش های صنعتی و کشاورزی دشوارتر نماید، روند کاهش سرمایه‌گذاری در بخش های تولیدی تشدید خواهد شد. در حال حاضر نیز بخش قابل توجهی از منابع مالی کشور به‌سمت خدمات غیرمولد می‌رود. درست به‌همین دلیل است که می بینیم در شرایط حکمفرمایی رکود شدید بر بخش های تولیدی کشور، بانک‌های جدید مرتبا همچون قارچ رشد می کنند. باید توجه کنیم که در یک اقتصاد سالم، وظیفه بانک ها این است که خون را به‌بدن یک اقتصاد سالم پمپاژ نمایند اما در ایران می‌بینیم که تولید اقتصادی رونق چندانی ندارد و بدن اقتصاد ضعیف است اما پمپاژ فراوان خون داریم. با توجه به‌اینکه تولید در شرایط رکود شدید قرار دارد، می توان نتیجه گرفت که به‌احتمال زیاد بخش زیادی از اعتبارات بانکی به‌بخش های غیرتولیدی اختصاص می یابد که همان طور که اشاره کردم، به‌منزله هدر رفتن خون در یک بدن بیمار است.

با توجه به‌اینکه به‌نظر می‌رسد دغدغه‌های مربوط به‌تولیدکنندگان، موردنظر مدیران اجرایی طرح هدفمندی قرار دارد، شما به‌عنوان یک چهره آکادمیک اقتصادی باسابقه، چه توصیه هایی برای کاهش تبعات منفی این طرح بر بخش های تولیدی کشور دارید؟

در حال حاضر در بخش های کشاورزی، صنعت و همین‌طور مسکن دچار رکود هستیم و من امیدوارم مدیریت مناسبی برای کاهش تبعات منفی طرح هدفمندی بر این بخش‌ها درنظر گرفته شود تا این رکود دست‌کم تشدید نشود. برای مثال در بخش ساخت‌وساز مسکن، متاسفانه شاهد هستیم که این بخش که می تواند ده ها هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد نموده و جزو بخش های پیشتاز اقتصاد ما باشد، هم‌اکنون در رکود شدیدی گرفتار شده است که نشانه آن را می توان در افت قابل توجه میزان ساخت و ساز در کلیه شهرهای کشور مشاهده نمود. برای مثال هم اکنون تعداد پروانه هایی که برای ساخت مسکن توسط شهرداری‌ها صادر می‌شود، تقریبا یک سوم سال‌های گذشته است. با توجه به‌میزان نیاز موجود در کشور به‌مسکن جدید، سالانه باید حدود یک میلیون واحد مسکونی توسط بخش خصوصی ساخته شود تا شکاف بین عرضه و تقاضا در بازار مسکن برداشته شود. این در حالی است که هم اکنون تعداد مسکن ساخته شده توسط بخش خصوصی در شهرهای مختلف کشور به‌حدود 150 هزار مسکن در سال کاهش یافته است. به‌این ترتیب زمینه‌سازی برای رونق بخش مسکن، باید یکی از سیاست‌های کلیدی مدنظر در اقتصاد کشور باشد اما در صورتی که مدیریت منطقی در طرح هدفمندی به‌کار گرفته نشود، افزایش ناگهانی قیمت انرژی برای تولیدکنندگان سیمان و فولاد و آجر و امثالهم، می تواند رکود ساخت و ساز را باز هم تشدید نماید. در واقع در صورت افزایش قابل توجه قیمت مصالح ساختمانی و با توجه به‌اینکه به‌دلیل رکود موجود در بازار مسکن امکان افزایش قیمت فروش مسکن وجود ندارد، میزان سود سرمایه گذاری در بخش ساخت و ساز باز هم کاهش خواهد یافت و در نتیجه ممکن است سرمایه‌گذاری در بخش مسکن باز هم کاهش پیدا کند که قطعا باعث از بین رفتن موقعیت های شغلی فراوانی خواهد شد.

با این توضیحات، به‌نظر جناب‌عالی، بیشترین تبعات منفی طرح هدفمندی به‌بخش مسکن مربوط می شود؟ یعنی بخش مسکن بیشتر از بخش های مختلف صنعتی و کشاورزی آسیب خواهد دید؟

میزان آسیب بالقوه بخش های صنعتی و کشاورزی نیز ممکن است بالا باشد که علت آن کمابیش مشابه‌مطالبی است که در مورد بخش مسکن توضیح دادم. اما در این زمینه به‌دلیل ابهامات موجود در زمینه نحوه افزایش قیمت برق مصرفی صنایع و کشاورزان نمی توان اظهارنظر دقیقی ارائه نمود. ضمن آنکه نحوه افزایش قیمت گازوئیل هم می تواند در هزینه حمل‌ونقل محصولات کشاورزی و صنعتی و در نتیجه در قیمت تمام شده آنها تاثیرات جدی بر جای گذارد که باید برای رفع آن برنامه ریزی مناسب صورت گیرد. با این وجود، باید توجه کنیم که در حال حاضر یکی از دلایل کلیدی کم رونقی تولید محصولات صنعتی و کشاورزی، به‌واردات گسترده محصولات کشاورزی و صنعتی مربوط می شود. متاسفانه در حال حاضر می بینیم که از یک طرف مرتبا شعار حمایت از اقشار کم درآمد مطرح می شود، اما به‌واردات گسترده محصولات کشاورزی مختلف که جزو عوامل کلیدی لطمه به‌درآمد اقشار کم درآمد روستایی است، بسیار کم توجه می شود. قطعا هر مقدار هم که یارانه نقدی به‌اقشار کم درآمد پرداخته شود، نمی تواند جایگزین درآمد ازدست رفته‌ای گردد که می توانست در صورت کنترل واردات محصولات کشاورزی و مدیریت صحیح برنامه هایی مانند خرید تضمینی تولیدات کشاورزان نصیب اقشار کم درآمد روستایی شود.

همان طور که اشاره فرمودید، به‌نظر می رسد یک مسئله مهم دیگر به‌بحث هزینه های انتقال بار مربوط می شود، از هزینه های مربوط به انتقال محصولات کشاورزی و صنعتی گرفته تا هزینه‌های مربوط به‌انتقال مواد اولیه مورد نیاز برای تولیدکنندگان. به‌نظر شما در این حوزه چگونه می‌توان تبعات منفی ناشی از افزایش قیمت انرژی را به‌حداقل رساند؟

ایده‌آل آن است که مدیران طرح هدفمندی تلاش کنند تا اگر قیمت حامل های انرژی بالا می رود، تاثیر آن در افزایش قیمت کالاهای مختلف به‌حداقل ممکن برسد. یکی از مسائل مهمی که در این راستا باید مورد توجه قرار گیرد، آن است که در کنار افزایش قیمت سوخت، دست کم شرایط را برای حرکت به‌سمت یک سیستم حمل‌ونقل عمومی کارا فراهم سازیم. منظور من از سیستم حمل‌ونقل عمومی، هم به‌بحث جابه‌جایی مسافر و هم به‌بحث جابه‌جایی کالا مربوط می‌شود. برای مثال یکی از مشکلات مهم در کشور ما آن است که بخش قابل توجهی از سیستم حمل‌ونقل بار در کشور هنوز جاده‌ای است حمل‌ونقل کارآمد ریلی هنوز در کشور پا نگرفته است. همچنین در شهرهای مختلف کشور مشکلات متعددی در زمینه حمل‌ونقل عمومی مسافر از طریق اتوبوس یا مترو وجود دارد. من امیدوارم که در کنار اجرای طرح هدفمندی، شاهد اجرای طرح هایی هم برای ارتقای سیستم حمل‌ونقل عمومی مسافر و کالا در کشور باشیم. تصور من این است که طراحی چنین سیستمی، جزو اولویت های مهم اقتصاد کشور بوده و به‌نظر بنده اولویت آن از کلیت طرح هدفمندی بالاتر است. درست همان طور که تصور می کنم از نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی، کنترل واردات محصولات کشاورزی و اجرای قوی طرح های مناسب برای حمایت از کشاورزان مانند خرید تضمینی محصولات کشاورزی، اولویت بیشتری نسبت به‌طرح هدفمندی برای اقتصاد کشور دارد.

آقای دکتر، با وجود تاکید شما بر امکان تبعات منفی بالقوه طرح هدفمندی بر تولیدکنندگان اما به‌نظر می رسد که اکثریت قاطع مدیران اجرایی کشور عامل اصلی رکود تولید در کشور را به‌رکود جهانی مرتبط می دانند. نظر شما در این زمینه چیست؟

من تایید می کنم که بخشی از دلیل رکود در تولید کشور، به‌تحریم های اقتصادی و شیطنت های برخی از کشورهای غربی مربوط می شود اما به‌نظرم منطقی نیست که بخواهیم رکود جهانی را دلیلی برای توجیه رکود در ایران اعلام کنیم. زیرا عامل اصلی رکود جهانی، به‌کمبود تقاضا برای محصولات مختلف صنعتی و کشاورزی مربوط می شود. در حالی که ما در ایران با یک بازار بزرگ 70 میلیونی رو به‌رو هستیم که اتفاقا تقاضای نسبتا بالایی برای انواع محصولات صنعتی و کشاورزی در آن وجود دارد. مصداق این تقاضای بالا، خرید قابل توجه محصولات کشاورزی و صنعتی وارداتی توسط 70 میلیون ایرانی است. بنابراین به‌نظر می رسد که تقاضای محصولات مختلف در ایران، همچنان قابل توجه است و همین مسئله شرایط بالقوه مناسبی برای رونق تولید در کشور فراهم می آورد. در نتیجه مسئله ای که باعث رکود تولید در کشور شده، این است که ما بخش عمده تقاضای محصولات کشاورزی و صنعتی را می‌خواهیم از طریق واردات گسترده جواب دهیم، نه از طریق تولیدات داخلی!

اجازه بدهید پرسش بعدی را به‌مسئله ای نسبتا متفاوت اختصاص دهم: به‌نظر می رسد که بلافاصله پس از آغاز اجرای طرح هدفمندی، افرادی که مرتبا نکاتی را در مورد این طرح گوشزد می کردند و بعضا تحت عنوان منتقدین طرح هدفمندی از آنان نام برده می شد، به‌صورت ناگهانی تصمیم به‌سکوت گرفتند. به‌نظر می رسد که این مسئله تاحدی در مورد جناب‌عالی هم مصداق دارد. تحلیل شما در مورد دلایل این سکوت ناگهانی چیست؟

در حال حاضر، دو نوع موضع گیری در میان کارشناسان دیده می شود: یک گروه، شتابان در جهت تایید و اعلام موفقیت طرح هدفمندی هستند و گروه دیگر در جهت نفی مطلق این طرح برآمده اند که به‌نظر بنده برخی از موضع‌گیری های هر دو گروه، غیرعالمانه و غیرمنطقی می باشد. زیرا هم‌اکنون کمتر از دو ماه از آغاز اجرای این طرح می‌گذرد و اگر این طرح را به‌یک مسابقه دو ماراتن تشبیه کنیم، گویا تازه سوت آغاز این مسابقه به‌صدا در آمده، در حالی که عده ای دارند با صدای بلند هورا می کشند و به‌برنده تبریک می گویند! به‌این ترتیب ذوق زدگی شتاب زده در دستگاه های دولتی، آن هم در شرایطی که فقط دو ماه از آغاز طرح هدفمندی گذشته و هنوز حتی یک عدد قبض برق و گاز با قیمت های جدید به‌خانه‌ها ارسال نشده، منطقی نیست و می تواند فضا را به‌سمتی پیش ببرد که نقاط آسیب‌پذیری بالقوه این طرح دیده نشده و برای آنها چاره اندیشی نشود. چگونه می توانیم از موفقیت قاطع طرح هدفمندی سخن بگوییم، در حالی که هنوز شیوه افزایش قیمت انرژی تولیدکنندگان مشخص نیست و حتی در مورد افزایش، کاهش یا حتی حذف یارانه نقدی، مرتبا شاهد اظهار نظرهای متفاوت و بعضا متناقضی هستیم؟

از طرف مقابل، این هم درست نیست که با دید منفی کامل موضع گیری نماییم و کلیت طرح را در اجرا شکست خورده ببینیم. زیرا چنین نگاهی می تواند باعث شود که از پتانسیل‌های موجود برای کاهش تبعات منفی طرح هدفمندی غافل شویم و این پتانسیل ها را گوشزد نکنیم. بنابراین به‌نظر بنده، بهترین رویکرد برای کارشناسان اقتصادی، آن است که در صدد نفی مطلق یا تایید مطلق طرح هدفمندی نبوده و تبعات منفی بالقوه این طرح و روش های کنترل این تبعات منفی را به‌شکلی دلسوزانه و خیرخواهانه مطرح نمایند.

از توضیحات شما متشکرم اما باز هم پرسش من در مورد دلایل سکوت ناگهانی منتقدین طرح هدفمندی پس از آغاز اجرای این طرح، بدون پاسخ ماند!

همان طور که عرض کردم، بنده خودم را نه موافق طرح هدفمندی می دانم و نه منتقد آن. بلکه موضع بنده، تلاش برای گوشزد نمودن تبعات منفی بالقوه این طرح و ارائه پیشنهاداتی برای کاهش تبعات منفی و تقویت تبعات مثبت طرح هدفمندی می باشد. اما در مورد دلایل سکوت منتقدین، و همین طور افرادی مانند بنده، می توانم به‌چند دلیل اشاره کنم: اولا، برخی از افراد در طول دو سال اخیر بارها در مصاحبه‌ها و سخنرانی های مختلف، نقاط ضعف این طرح را گوشزد نموده‌اند اما متاسفانه بسیار کم مورد توجه مدیران اجرایی کشور قرار گرفته است و در نتیجه این افراد رغبت چندانی به‌تکرار مجدد مطالبی که پیش تر بیان نموده اند، ندارند. ثانیا متاسفانه پس از آغاز اجرای طرح هدفمندی، شرایط منصفانه ای توسط صدا و سیما برای بیان دیدگاه های کارشناسی منتقد فراهم نشده است. با تاسف بیشتر، شاهد هستیم که صداوسیما از هفته اول آغاز اجرای طرح هدفمندی، به‌دنبال تبلیغ در مورد نتایج موفقیت آمیز چشمگیر طرح هدفمندی است، در حالی که چنین رویکردی به‌نظر بنده منطقی نیست و می تواند در میان مدت اعتماد عمومی شهروندان به‌رسانه ملی را کاهش داده و تاثیرگذاری رسانه ملی در شرایط حساس و بحرانی کشور ار تنزل دهد.

پیشنهاد شفاف و دقیق شما در مورد نحوه عملکرد صدا و سیما در قبال طرح هدفمندی چیست؟

قطعا اگر صدا و سیما شرایط مناسبی را برای طرح دیدگاه‌های موافق و منتقد طرح هدفمندی در قالب میزگردهای منصفانه، عالمانه و متعهدانه فراهم سازد، این مسئله از یک طرف به‌افزایش اعتماد شهروندان به‌صدا و سیما منجر شده و از طرف دیگر شرایط را برای رصد شدن هر چه بهتر ایرادات این طرح و ارائه راه حل های هوشمندانه برای کاهش تبعات منفی مربوطه مهیا ساخته و قطعا باعث مدیریت هر چه بهتر طرح هدفمندی در مراحل بعدی اجرایی آن خواهد شد. علاوه بر این موارد، دلیل مهم دیگری که باعث سکوت بخش قابل‌توجهی از منتقدین طرح هدفمندی شده است، آن است که چنین طرحی به‌صورت بالقوه مستعد این موضوع است که به‌رکود شدید اقتصادی و بروز تنش های اجتماعی منجر شود. بنابراین خود طرح مثل یک چاشنی انفجاری است که اگر این چاشنی به‌باروت اصلی بخورد انفجار صورت می گیرد. بنابراین بسیاری از کارشناسان در اظهارنظرهای خود دقت می کنند تا مبادا به‌سمتی بروند که تنش های موجود تشدید شود. برای مثال بسیاری از کارشناسانی که معتقدند افزایش ناگهانی و شدید قیمت انرژی می تواند تبعات تورمی سنگینی داشته باشد، اکنون و پس از آغاز اجرای طرح هدفمندی این ملاحظه را مدنظر قرار می دهند که ممکن است تکرار چنین تحلیلی باعث افزایش انتظارات تورمی شهروندان شود.

اگر نکته تکمیلی خاصی برای بحث مدنظر دارید، بفرمایید.

به‌نظر می رسد که یکی از مشکلات فعلی کشور در حوزه مدیریت استراتژیک، اولویت بندی نیازها و اهداف اقتصادی است. باید توجه کنیم که هر مدیر برجسته ای می تواند چند هدف مهم و کلیدی برای اقتصاد کشور تشخیص دهد، ولی یک مدیر استراتژیک خبره باید بتواند در بین اهداف مذکور، اولویت‌ها را با توجه به‌ظرفیت ها، امکانات، تهدیدات و فرصت ها تشخیص دهد. در حال حاضر به‌نظر می رسد که در مقیاس ملی خطای مدیریت استراتژیک وجود دارد و به‌این ترتیب در شناخت اولویت ها دچار اختلال شده ایم. به‌نظر بنده به‌عنوان یک معلم اقتصاد، در شرایطی که فضای سرمایه گذاری تولیدی در کشور مساعد نیست، با واردات گسترده محصولات صنعتی و کشاورزی مواجه هستیم، رکود شدید در بخش مسکن باعث از میان رفتن هزاران موقعیت شغلی شده است و سیستم حمل‌ونقل عمومی مناسبی برای انتقال مسافر و همین طور کالا وجود ندارد، نمی توانیم بگوییم اولویت اصلی کشور طرح هدفمندی یارانه‌هاست و بعد بدون اینکه برنامه خاصی برای کنترل سایر مشکلات طراحی کنیم، بیاییم و برای بیش از دو سال، بخش قابل توجهی از وقت و انرژی دولت و مجلس را برای این طرح و حواشی آن اختصاص دهیم. به‌این ترتیب تصور می‌کنم که ما یک انحراف استراتژیک در نظام تصمیم گیری‌مان داشته‌ایم که امیدوارم دست‌کم در طراحی مراحل بعدی طرح هدفمندی تکرار نشود.

منبع: تهران امروز
  طرح تبدیل دودکش نیروگاه به خوراک واحد پتروشیمی
  تحلیل مقایسه ای مصرف واقعی انرژی برق در ایران
  نیاز به ۱۶۰ تا ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در حوزه نفت داریم
  در ١٠ سال آینده هیدروژن، جایگزین گاز در صنعت پتروشیمی دنیا می‌شود
  مواد شیمیایی اجاق گاز با خطر بیشتر سرطان خون مرتبط است
   
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
   بازخوانی خبرها و تحلیل ها  
  چه بر سر سیاست بایدن در قبال ایران آمده؟ / واشنگتن دیگر باید با تهران به عنوان یک قدرت هسته‌ای رفتار کند
  گزارش اکونومیست از دو رویدادی که سیاست نفتی دنیا در ۵۰ سال گذشته را شکل داد؛ تحریم نفتی اعراب در ۱۹۷۳ و شوک انقلاب ایران / ۵۰ سال بعد عرضه و تقاضای نفت چگونه خواهد بود؟
  پایان قرن نفت و هزاران میلیارد دلار سرمایه ای که کم ارزش می شود
  نفت در آستانه بی ارزش شدن
  نگرانی بزرگ شرکت های بزرگ نفت جهان/ آیا نفت در آینده واقعاً بی‌ارزش می شود
  نظم نوین انرژی با پایان «عصر نفت
  پایان زودتر از موعد عصر طلایی نفت نزدیک است
  درآمد صادرات نفت عراق در یک ماه؛ ۹.۵ میلیارد دلار
  درآمد ماهانه ۸.۵ میلیارد دلاری عراق از فروش نفت
  عراق جهت تثبت قیمت نفت، صادرات نفت خام خود را به ۳.۳ میلیون بشکه کاهش می‌دهد
  روسیه اجازه برداشت از میدان گاز سردار جنگل را به ایران نمی‌دهد
  روسیه مانع صادرات گاز ایران است؟
  طرح تبدیل دودکش نیروگاه به خوراک واحد پتروشیمی
  کویت از عمان برق می‌خرد
  فریدون مجلسی: با بازگشت ترامپ حتی نمی توانیم با تخفیف نفت بفروشیم
  افزایش واردات ال ان جی از روسیه به اتحادیه اروپا
  توهم ایران ال ان جی با روسیه
  ۷ سال بلاتکلیفی طرح ایران ال ان جی
  ساخت تنها پروژه LNG ایران ناگهان تعلیق شد
  اعلام آمادگی شرکت‌های اروپایی برای ورود به پروژه ایران LNG
  چرا ال‌ان‌جی در ایران پا نگرفت؟
  عدم تکمیل پروژه ایران LNG و ضرر سالیانه ۵ میلیارد دلاری
  آرامکو، غول نفتی عربستان، می‌گوید سود سالانه‌اش به ۱۲۱ میلیارد دلار کاهش یافته است
  وزیر نفت: آمدن ترامپ تاثیری در فروش نفت ندارد / تحریم ها تاثیری نداشته است!!?
  از سال ۱۴۰۴ هر سال 25میلیون متر مکعب در روز، کاهش تولید گاز ایران
  آشنایی با الکتروپمپ غوطه ور نفتی(ESP) و تجهیزات مربوطه
 
   معرفی پایگاه های اطلاع رسانی  
 
 
 
::  صفحه اصلی ::  پیوندها ::  نسخه موبایل ::  RSS ::  نسخه تلکس
© پیام نفت (استفاده از مطالب پیام نفت با ذکر منبع، منعی ندارد)
payamenaft@gmail.com
طراحی و اجرا: خبرافزار