پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :
وضعيت عفاف و حجاب را در جامعه امروز ايران چگونه ارزيابي ميكنيد؟
وضعيت عفاف و حجاب در جامعه امروز ايران موضوعي پيچيده و چند وجهي است كه با چالشها و تناقضات متعددي همراه است. براي ارزيابي دقيق اين وضعيت بايد به ابعاد مختلف موضوع توجه كرد.
موضوع اول تنوع و گوناگوني در جامعه است، جامعه ايران از تنوع قومي، مذهبي، فرهنگي و اجتماعي بالايي برخوردار است. اين تنوع، به طور طبيعي در نوع پوشش و آداب و رسوم مردم نيز نمود پيدا ميكند. در برخي از مناطق و اقشار جامعه، پايبندي به عفاف و حجاب سنتي قويتر است، در حالي كه در برخي ديگر، شاهد گرايش به سمت پوششهاي جديدتر و متنوعتر هستيم.
موضوع دوم تغييرات نسلي است؛ نگاه نسلهاي جديد به موضوع عفاف و حجاب تا حدودي با نسلهاي گذشته متفاوت است. نسل جوان، به دنبال آزادي و انتخابهاي بيشتر در نوع پوشش خود است. اين موضوع، گاه به تنشهايي بين نسلها و تضاد در هنجارهاي اجتماعي منجر ميشود.
موضوع سوم نقش قوانين و سياستها است، جمهوري اسلامي ايران، بر اساس مباني ديني خود، قوانيني را براي ترويج عفاف و حجاب وضع كرده است. اين قوانين شامل محدوديتهايي در نوع پوشش و رفتار در اماكن عمومي ميشود. با وجود اين قوانين، هنوز هم شاهد ناهنجاريهايي در زمينه عفاف و حجاب هستيم.
موضوع چهارم تاثير عوامل خارجي است؛ عوامل خارجي مانند رسانههاي خارجي، شبكههاي اجتماعي و ماهواره نيز در نوع پوشش و نگرش مردم به عفاف و حجاب تاثيرگذار هستند. اين رسانهها گاه به طور هدفمند به ترويج بيحجابي و فرهنگ غربي ميپردازند.
موضوع پنجم نقش آموزش و فرهنگسازي است؛ آموزش و فرهنگسازي، نقش مهمي در ترويج عفاف و حجاب دارد. متاسفانه در اين زمينه كمكاريهايي صورت گرفته است. به نظر ميرسد بايد برنامههاي آموزشي و فرهنگي جامع و موثري براي ترويج عفاف و حجاب در جامعه اجرا شود.
در مجموع ميتوان گفت كه وضعيت عفاف و حجاب در جامعه امروز ايران در حال گذار و دگرگوني است. اين موضوع نيازمند بررسي دقيق و آسيبشناسي علمي است. براي حل چالشهاي موجود در اين زمينه بايد به تنوع و گوناگوني جامعه، تغييرات نسلي، نقش قوانين و سياستها، تاثير عوامل خارجي و نقش آموزش و فرهنگسازي توجه كرد.
علاوه بر اين بايد به دنبال راهكارهاي جديد و خلاقانه براي ترويج عفاف و حجاب در جامعه باشيم. اين راهكارها بايد با در نظر گرفتن شرايط و نيازهاي جامعه امروز ايران، تدوين و اجرا شوند.
آيا حجاب يك مسئله دروني و شخصي است يا يك مسئله بيروني و اجتماعي؟
حجاب هم يك مسئله دروني و شخصي و هم يك مسئله بيروني و اجتماعي است. از نظر دروني و شخصي، حجاب ميتواند به عنوان يك نماد از ايمان و اعتقادات مذهبي فرد باشد. حجاب ميتواند به عنوان ابزاري براي حفظ حيا و عفت فرد در نظر گرفته شود. حجاب ميتواند به عنوان راهي براي حفظ حريم خصوصي و استقلال فرد باشد.
از نظر بيروني و اجتماعي، حجاب ميتواند به عنوان يك هنجار اجتماعي و فرهنگي تلقي شود. حجاب ميتواند به عنوان يك نماد از هويت و تعلق به يك گروه خاص باشد. حجاب ميتواند به عنوان ابزاري براي كنترل و نظم اجتماعي مورد استفاده قرار گيرد. در واقع، حجاب در نقطه تلاقي دو حوزه شخصي و اجتماعي قرار دارد. از يك سو، حجاب يك انتخاب شخصي است كه به باورها، ارزشها و خواستههاي فرد مربوط ميشود، از سوي ديگر، حجاب در يك فضاي اجتماعي معنا پيدا ميكند و تحت تاثير هنجارها، قوانين و ساختارهاي اجتماعي قرار ميگيرد.
اهميت هر يك از اين دو بعد در افراد و جوامع مختلف متفاوت است. در برخي جوامع تاكيد بيشتر بر بعد دروني و شخصي حجاب است، در حالي كه در برخي ديگر بعد بيروني و اجتماعي حجاب پررنگتر است، به طور كلي ميتوان گفت كه حجاب يك پديده چند وجهي است كه نميتوان آن را به طور كامل در يكي از دو دسته دروني و بيروني طبقهبندي كرد. درك درست از حجاب، نيازمند بررسي دقيق و همهجانبه هر دو بعد دروني و بيروني آن است.
چه عواملي را در ايجاد و تشديد وضعيت كنوني عفاف و حجاب در جامعه مؤثر ميدانيد؟
عوامل متعددي در ايجاد و تشديد وضعيت كنوني عفاف و حجاب در جامعه ايران نقش دارند. يكي از اين عوامل، عامل فرهنگي است؛ ضعف باور و كاهش اعتقادات مذهبي و معنوي در جامعه ميتواند به بيتوجهي نسبت به ارزشهايي مانند عفاف و حجاب منجر شود. تهاجم فرهنگي و ترويج فرهنگ غربي از طريق رسانهها، شبكههاي اجتماعي و ماهواره ميتواند به تغيير نگرشها و ارزشها در جامعه، بهويژه در بين جوانان، منجر شود.
رسانههاي خارجي، شبكههاي اجتماعي و ماهواره اي به طور هدفمند به ترويج بيحجابي و فرهنگ غربي ميپردازند. اين تهاجم فرهنگي در تضعيف فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه موثر است. عدم ارائه آموزشهاي ديني و اخلاقي مناسب در خانواده، مدرسه و جامعه ميتواند خلأ بزرگي در زمينه ترويج فرهنگ عفاف و حجاب ايجاد كند.
متاسفانه در زمينه آموزش و فرهنگسازي عفاف و حجاب كمكاريهايي صورت گرفته است. برنامههاي آموزشي و فرهنگي موجود در بسياري موارد جامع و موثر نيست. تغيير سبك زندگي و گرايش به سمت تجملگرايي و مدگرايي ميتواند به بيتوجهي به حجاب و عفاف منجر شود.
با افزايش رفاه و ارتباطات شاهد تغييراتي در سبك زندگي و ارزشهاي مردم هستيم. اين تغييرات گاه به سمت گرايش به فرهنگ غربي و بيحجابي سوق پيدا ميكند.
يكي ديگر از اين عوامل، عامل اقتصادي است. مشكلات اقتصادي و معيشتي دغدغه اصلي بسياري از مردم شده است و در چنين شرايطي توجه به مقوله عفاف و حجاب براي برخي افراد به حاشيه رانده ميشود.
تبعيض و نابرابري اقتصادي به نارضايتي و بياعتمادي مردم نسبت به نظام منجر ميشود. اين نارضايتي گاه به صورت بيحجابي و بدحجابي به عنوان نوعي اعتراض بروز پيدا ميكند.
سومين عامل، عامل اجتماعي است؛ قوانين موجود در زمينه عفاف و حجاب در بسياري موارد ناقص و غيرقابل اجرا هستند. همچنين در زمينه اجراي قوانين نيز شاهد كمكاري و تناقض هستيم.
متوليان امر عفاف و حجاب گاه به مطالبات و نيازهاي جامعه توجه كافي نميكنند. اين موضوع به بياعتمادي مردم و عدم تمايل آنها به رعايت عفاف و حجاب منجر ميشود. در زمينه ترويج عفاف و حجاب بيشتر به روشهاي سلبي و قهري توجه ميشود، در حالي كه بايد از روشهاي ايجابي مانند گفتمانسازي و اقناعسازي نيز استفاده كرد.
عدم وجود الگوهاي مناسب در جامعه بهويژه براي جوانان ميتواند به بيتوجهي به حجاب و عفاف منجر شود. وجود ناهنجاريهاي اجتماعي مانند بيبندوباري و فساد ميتواند به بيتوجهي به ارزشهايي مانند عفاف و حجاب منجر شود.
عامل چهارم، عامل سياسي است؛ وجود دوگانگي و تناقض در سياستگذاريها و برخوردهاي دولتي با موضوع عفاف و حجاب ميتواند به بياعتمادي مردم و بيتوجهي به اين موضوع منجر شود. برخي از سياستهاي داخلي و خارجي به طور مستقيم يا غيرمستقيم بر وضعيت عفاف و حجاب در جامعه تاثير ميگذارند.
برخي افراد و گروهها از مقوله عفاف و حجاب به عنوان ابزاري براي مقاصد سياسي خود استفاده ميكنند. اين موضوع به سوءاستفاده از اين مقوله و بياعتمادي مردم منجر ميشود.
عوامل رواني نيز پنجمين عامل است؛ برخي از افراد، بهويژه جوانان، ممكن است براي جلب توجه و يا به دليل عدم شناخت هويت خود به بيحجابي روي بياورند.
تمايل به همرنگ شدن با گروه همسالان ميتواند بهويژه در بين نوجوانان و جوانان به بيحجابي منجر شود. برخي از افراد ممكن است به دليل كمبود اعتماد به نفس و خودكمبيني از حجاب استفاده نكنند. ميل به خودنمايي و جلب توجه به خصوص در بين جوانان ميتواند به انتخاب پوششهاي نامناسب و بيحجابي منجر شود. تأثيرپذيري از مد و فشن بخصوص در بين جوانان ميتواند به انتخاب پوششهاي نامناسب و بيحجابي منجر شود.
نكته مهم اين است كه اين عوامل به طور جداگانه عمل نميكنند، بلكه در يك تعامل چندسويه با يكديگر وضعيت كنوني عفاف و حجاب در جامعه را ايجاد كردهاند. براي حل چالشهاي موجود در اين زمينه بايد به همه اين عوامل توجه كرد و راهكارهاي جامع و موثري براي آنها ارائه داد.
به نظر شما پيامدهاي اجتماعي و فردي بيحجابي و عدم پوشش اسلامي زنان در جامعه چيست؟
حجاب تضمينكننده حفظ شخصيت و كرامت زنان است و بيحجابي موجب آسيب به پايههاي فرهنگي و اجتماعي شده و به فرسودگي بناي خانواده ميانجامد. به طور كلي اين پيامدها را ميتوان در دو حوزه فردي و اجتماعي مطرح كرد.
پيامد اول پيامدهاي فردي است؛ مقوله اول كاهش اعتماد به نفس است؛ بيحجابي ميتواند به دليل نگاههاي سنگين و قضاوتهاي جامعه، اعتماد به نفس زنان را به خصوص در دختران جوان كاهش دهد.
مقوله دوم ايجاد حس ناامني است؛ بيحجابي ميتواند زنان را در معرض آزار و اذيت خياباني و ساير آسيبهاي اجتماعي قرار دهد و حس ناامني را در آنها ايجاد كند.
مقوله سوم از بين رفتن حيا و عفت است؛ بيحجابي ميتواند به مرور زمان حيا و عفت را در زنان از بين ببرد و آنها را به سمت رفتارهاي نامناسب سوق دهد.
مقوله چهارم مخدوش شدن شخصيت و ارزش زن است؛ بيحجابي ميتواند به نوعي بيارزش شمردن زن و تقليل او به يك كالاي جنسي تلقي شود.
مقوله پنجم ايجاد حس گناه و پشيماني است؛ بيحجابي ميتواند در برخي زنان، به خصوص در كساني كه به ارزشهاي ديني پايبند هستند، حس گناه و پشيماني ايجاد كند.
پيامد دوم، پيامدهاي اجتماعي است كه مقوله اول آن ترويج بيبندوباري و فساد است؛ بيحجابي ميتواند به عنوان عاملي براي ترويج بيبندوباري و فساد در جامعه تلقي شود.
مقوله دوم افزايش آسيبهاي اجتماعي است؛ بيحجابي ميتواند به طور غيرمستقيم به افزايش آسيبهاي اجتماعي مانند طلاق، روابط نامشروع و سوءاستفاده جنسي منجر شود.
مقوله سوم، ايجاد ناامني و تشويش است؛ بيحجابي ميتواند در برخي افراد، به ويژه مردان، تحريكات جنسي ايجاد كند و زمينه ناامني و تشويش در جامعه را فراهم كند.
مقوله چهارم به چالش كشيدن ارزشهاي ديني است؛ بيحجابي ميتواند به عنوان نوعي بياعتنايي به ارزشهاي ديني و هنجارهاي اجتماعي تلقي شود.
مقوله پنجم ايجاد تنش و دوگانگي در جامعه است؛ بيحجابي ميتواند منجر به ايجاد دوگانگي و تقابل بين افراد با ديدگاههاي مختلف در مورد حجاب شود.
مقوله ششم كالانمايي و سقوط ارزش زن است؛ رواج بيحجابي ميتواند زن را از يك موجود ارزشمند و قيمتي به يك موجود كمارزش و ارزان تبديل كند كه افراد هوسران دنبال كامجويي و لذتجويي از اويند.
براي اصلاح وضعيت كنوني عفاف و حجاب چه اقدامهايي بايد صورت گيرد؟
اصلاح وضعيت كنوني عفاف و حجاب در جامعه، نيازمند يك برنامه جامع و چندبعدي است كه از سطوح مختلف جامعه و با همكاري همه آحاد جامعه به اجرا در آيد. در ادامه به برخي از اقداماتي كه ميتوان در اين زمينه انجام داد اشاره ميكنم.
اقدام اول، اقدامات فرهنگي است.
گام اول ترويج فرهنگ عفاف و حجاب در خانوادهها است؛ آموزش و ترويج فرهنگ عفاف و حجاب از سنين كودكي در خانوادهها از اهميت بالايي برخوردار است.
گام دوم تقويت باورهاي ديني است؛ تقويت باورهاي ديني و معنوي در جامعه ميتواند به ترويج حجاب و عفاف به عنوان يك ارزش الهي كمك كند.
گام سوم استفاده از ابزارهاي فرهنگي است؛ استفاده از ابزارهاي فرهنگي مانند فيلم، سريال، كتاب، موسيقي و... براي ترويج فرهنگ عفاف و حجاب ميتواند بسيار مؤثر باشد. گام چهارم برگزاري همايشها و نشستهاي تخصصي است، برگزاري همايشها و نشستهاي تخصصي با حضور كارشناسان و صاحب نظران ميتواند به ارتقاي سطح آگاهي جامعه در مورد حجاب و عفاف كمك كند.
اقدام دوم، اقدامات اجتماعي است.
گام اول در اين زمينه ايجاد فضاي مناسب براي عفاف و حجاب در جامعه است؛ ايجاد فضاي مناسب براي عفاف و حجاب در جامعه به معناي فراهم كردن شرايطي است كه زنان با حفظ حجاب و عفاف بتوانند به فعاليتهاي اجتماعي خود بپردازند.
گام دوم، حمايت از زنان محجبه است؛ حمايت از زنان محجبه و تشويق آنها به حفظ حجاب ميتواند به ترويج اين فرهنگ در جامعه كمك كند. گام سوم برخورد با بيحجابي است، برخورد با بيحجابي با تمركز بر روشهاي فرهنگي و ارشادي است. گام چهارم، حمايت از توليدكنندگان پوشاك اسلامي است، حمايت از توليدكنندگان پوشاك اسلامي و ترويج استفاده از پوشاك عفيفانه ميتواند به ترويج حجاب در جامعه كمك كند.
سومين اقدام، اقدامات قانوني است.
وضع قوانين مناسب براي حمايت از عفاف و حجاب و برخورد با بيحجابي ميتواند به ساماندهي وضعيت حجاب در جامعه كمك كند.
لازم به ذكر است كه اصلاح وضعيت كنوني عفاف و حجاب يك فرايند زمانبر است و نيازمند صبر و حوصله و تلاش همه آحاد جامعه است.
هر يك از نهادها و سازمانهاي علمي، آموزشي، پژوهشي، انتظامي و قضايي، چه سهمي در اصلاح وضعيت كنوني عفاف و حجاب دارند؟
سازمانهاي علمي، آموزشي، پژوهشي، انتظامي و قضايي در اصلاح وضعيت كنوني عفاف و حجاب ميتوانند سهم بسزايي داشته باشند. در ادامه به برخي از وظايف و سهم هر يك از اين نهادها اشاره ميكنم.
نهادهاي علمي وظيفه انجام پژوهشهاي علمي در زمينه حجاب و عفاف را دارند، اين پژوهشها ميتواند به شناخت بهتر علل و عوامل بيحجابي و ارائه راهكارهاي مناسب براي ترويج حجاب و عفاف كمك كند.
وظيفه دوم تدوين و توليد محتواي علمي و آموزشي در زمينه حجاب و عفاف است؛ اين محتوا ميتواند در قالب كتاب، مقاله، فيلم، سريال و... توليد و در اختيار جامعه قرار گيرد.
وظيفه سوم برگزاري همايشها و نشستهاي علمي با حضور كارشناسان و صاحب نظران است؛ اين همايشها و نشستها ميتواند به تبادل نظر و ارائه راهكارهاي علمي براي ترويج حجاب و عفاف كمك كند.
نهادهاي آموزشي وظيفه آموزش فرهنگ عفاف و حجاب در مدارس و دانشگاهها را دارند، اين آموزشها ميتواند به نهادينه شدن فرهنگ عفاف و حجاب در نسل جوان كمك كند. وظيفه دوم تربيت مربيان و معلمان متخصص در زمينه حجاب و عفاف است، اين مربيان و معلمان ميتوانند به آموزش فرهنگ عفاف و حجاب به دانشآموزان و دانشجويان بپردازند. وظيفه سوم برگزاري برنامههاي فرهنگي و آموزشي در زمينه حجاب و عفاف است، اين برنامهها ميتواند در قالب اردوها، مسابقات، نمايشگاهها و... برگزار شود.
نهادهاي پژوهشي وظيفه انجام پژوهشهاي كاربردي در زمينه حجاب و عفاف را دارند، اين پژوهشها ميتواند به ارائه راهكارهاي عملي براي ترويج حجاب و عفاف در جامعه كمك كند. وظيفه سوم مطالعه و بررسي تجارب ساير كشورها در زمينه حجاب و عفاف است، اين مطالعات ميتواند به ارائه الگوهاي مناسب براي ترويج حجاب و عفاف در ايران كمك كند. وظيفه چهارم ارائه مشاوره به نهادهاي مختلف در زمينه حجاب و عفاف است، اين مشاورهها ميتواند به نهادهاي مختلف در تدوين و اجراي برنامههاي مناسب براي ترويج حجاب و عفاف كمك كند.
نهادهاي انتظامي نيز وظيفه برخورد با مظاهر علني بيحجابي را دارند، اين برخورد بايد با روشهاي قانوني و صحيح و بدون خشونت انجام شود. وظيفه دوم ترويج فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه است، نهادهاي انتظامي ميتوانند با حمايت از آمران به معروف و ناهيان از منكر به ترويج فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه كمك كنند. وظيفه سوم حمايت از زنان محجبه است، نهادهاي انتظامي ميتوانند با حمايت از زنان محجبه، امنيت و آرامش خاطر آنها را در جامعه فراهم كنند.
نهادهاي قضايي نيز وظايف مهمي دارد، وظيفه اول برخورد قاطع با متخلفان است، برخورد قاطع با متخلفان ميتواند به هنجارسازي حجاب در جامعه كمك كند. تدوين قوانين مناسب براي حمايت از عفاف و حجاب نيز از وظايف مهم نهادهاي قضايي است، اين قوانين ميتواند به نهادهاي مختلف در برخورد با بيحجابي كمك كند.
وظيف ديگر نهادهاي قضايي حمايت از حقوق زنان محجبه است، نهادهاي قضايي ميتوانند با حمايت از حقوق زنان محجبه، آنها را در حفظ حجاب خود تشويق كنند. لازم به ذكر است كه اصلاح وضعيت كنوني عفاف و حجاب يك وظيفه همگاني است و همه نهادها و سازمانها و آحاد جامعه در اين زمينه وظايف و سهمي دارند.
حدود و اختيارات و وظايف حكومت در رابطه با مسئله بد حجابي چيست؟
در اصل ۲۱ قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعايت موازين اسلامي تضمين كند و از موانع موجود در راه بهرهمندي زنان از حقوق انساني، اجتماعي و فرهنگي رفع موانع نمايد. در اصل ۱۲ نيز حكومت جمهوري اسلامي ايران موظف است... براي نيل به اهداف مذكور در اين اصول، همه امكانات خود را به كار گيرد.
در قوانين و مقررات نيز در قانون مجازات اسلامي آمده است كه زناني كه بدون حجاب شرعي در اماكن عمومي ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه يا جزاي نقدي تا پنجاه هزار ريال محكوم ميشوند. آئيننامه اجرايي قانون مجازات اسلامي: "زناني كه بدون حجاب شرعي در اماكن عمومي ظاهر شوند، به تذكر شفاهي و در صورت تكرار، به تذكر كتبي و در صورت تكرار مجدد، به ضبط و توقيف وسايل و ابزار ارتكاب جرم و جزاي نقدي از پانصد هزار ريال تا يك ميليون ريال محكوم ميشوند.
از مهمترين چالشهاي موجود در اين زمينه عدم وجود تعريف دقيق و مشخصي از حجاب است تا در مورد حدود و اختيارات حكومت در برخورد با بدحجابي اختلاف نظر وجود داشته باشد. استفاده از روشهاي قهري در برخورد با بدحجابي نيز باعث شده است تا برخي از افراد نسبت به حجاب و حكومت جمهوري اسلامي ايران ديدگاه منفي پيدا كنند.
در خصوص راهكارها نيز ترويج فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه مهم است؛ اين موضوع ميتواند از طريق آموزش و پرورش، صدا و سيما، و ساير نهادهاي فرهنگي انجام شود. استفاده از روشهاي اقناعي و ارشادي در برخورد با بدحجابي نيز راهكار ديگري است. اين موضوع ميتواند از طريق گفتگو، آموزش و ارائه مشاوره انجام شود. راهكار سوم اصلاح قوانين و مقررات مربوط به حجاب است، اين موضوع ميتواند به منظور رفع ابهامات و تناقضات موجود در قوانين و مقررات انجام شود.
حدود و اختيارات و وظايف حكومت جمهوري اسلامي ايران در مسئله حجاب، موضوعي پيچيده و چند وجهي است كه از ديرباز مورد بحث و گفتگو بوده است. در اين زمينه ديدگاههاي مختلفي وجود دارد كه هر كدام به نوعي به اين موضوع ميپردازند. در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به طور كلي به وظايف حكومت در زمينه حفظ و ترويج ارزشهاي اسلامي از جمله حجاب اشاره شده است. در قوانين و مقررات نيز به طور خاص به مجازات بدحجابي در اماكن عمومي اشاره شده است.
در عمل، حاكميت از طريق گشت ارشاد و ساير نهادها با بدحجابي در اماكن عمومي برخورد ميكرد. با اين حال اين موضوع چالشهايي را نيز به همراه داشته است از جمله عدم وجود تعريف دقيق و مشخصي از حجاب و استفاده از روشهاي قهري در برخورد با بدحجابي است.
به نظر ميرسد كه بهترين راهكار براي حل مسئله حجاب ترويج فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه استفاده از روشهاي اقناعي و ارشادي در برخورد با بدحجابي و اصلاح قوانين و مقررات مربوط به حجاب باشد.
حاكميت بر اساس قانون اساسي و ساير قوانين مربوطه مسئوليتها، اختيارات و وظايف مختلفي در رابطه با مسئله بد حجابي دارد. برخي از اين وظايف و اختيارات عبارتند از تأسيس و اجراي قوانين و مقررات مربوط به حجاب و پوشش مناسب زنان است، دولت مسئول است تا قوانين و مقررات مناسب را تدوين كرده و اجرا كند تا حفظ حجاب و پوشش مناسب زنان تضمين شود.
وظيفه دوم ترويج فرهنگ حجاب اسلامي است؛ دولت بايد با انجام برنامههاي آموزشي و فرهنگي، فرهنگ حجاب اسلامي را ترويج دهد و آگاهيهاي لازم را به جامعه ارائه كند.
وظيفه سوم پيشگيري از بد حجابي و ترويج اخلاق اسلامي است؛ دولت بايد با اتخاذ سياستها و برنامههاي مناسب از بد حجابي جلوگيري كند و به ترويج اخلاق اسلامي در جامعه كمك كند.
وظيفه چهارم ارائه خدمات حمايتي به زنان است؛ دولت بايد براي حفظ حجاب و پوشش مناسب زنان خدمات حمايتي مناسب را فراهم كند و زنان را در اين زمينه تقويت و حمايت كند. به طور كلي دولت مسئول است تا با اتخاذ سياستها و برنامههاي مناسب، حفظ حجاب و پوشش مناسب زنان را تضمين كرده و از بد حجابي جلوگيري نمايد.
رسانه در ترويج و فرهنگسازي حجاب و عفاف چه وظايفي و مسئوليتهايي دارد؟
رسانه در ترويج و فرهنگسازي حجاب و عفاف وظايف و مسئوليتهاي متعددي دارد. وظيفه اول آموزش و اطلاعرساني است؛ رسانهها بايد با ارائه اطلاعات درست و دقيق درباره حجاب و عفاف، به رفع شبهات و سوءتفاهمات در اين زمينه كمك كنند. وظيفه دوم تبيين فلسفه و جايگاه حجاب در اسلام است. اهميت و ضرورت حجاب و عفاف از ديدگاه اسلام بايد به طور روشن براي مخاطبان تبيين شود.
وظيفه سوم معرفي الگوهاي مناسب است؛ معرفي زنان و مرداني كه در عين حفظ حجاب و عفاف در عرصههاي مختلف اجتماعي، علمي، فرهنگي و... موفق بودهاند ميتواند الهامبخش ديگران باشد.
وظيفه چهارم توليد محتواي جذاب است؛ توليد فيلمها، سريالها، برنامههاي تلويزيوني و انيميشنهاي جذاب با محوريت حجاب و عفاف است. اين محتواها ميتوانند به ترويج فرهنگ حجاب و عفاف در بين اقشار مختلف جامعه به ويژه جوانان، كمك كنند. استفاده از قالبهاي نوين و خلاقانه در توليد محتوا نيز از وظايف رسانه است؛ استفاده از قالبهاي نوين و خلاقانه مانند پادكست، موشنگرافيك، و... ميتواند در جذب مخاطبان و اثرگذاري بيشتر محتوا موثر باشد.
از ديگر وظايف رسانهها ايجاد فضاي گفتگو و تبادل نظر است؛ اين گفتگوها ميتواند به تبادل نظر و ايدهها در زمينه حجاب و عفاف و رفع شبهات و دغدغههاي مخاطبان كمك كند.
وظيفه ديگر ايجاد فرصت براي بيان نظرات و ديدگاههاي مختلف است؛ رسانهها بايد فضايي را فراهم كنند تا افراد مختلف بتوانند نظرات و ديدگاههاي خود را درباره حجاب و عفاف به طور آزادانه بيان كنند.
حمايت از فعالان حوزه حجاب و عفاف از ديگر وظايف مهم رسانهها است؛ معرفي و حمايت از طراحان و توليدكنندگان لباسهاي عفيف و اسلامي ميتواند به ترويج فرهنگ حجاب و عفاف و همچنين رونق صنعت مد و لباس اسلامي كمك كند. حمايت از تشكلها و سازمانهاي مردمنهاد فعال در حوزه حجاب و عفاف نيز از ديگر وظايف رسانه است، اين تشكلها ميتوانند در ترويج فرهنگ حجاب و عفاف در سطح جامعه نقش موثري داشته باشند.
وظيفه مهم ديگر رسانه پرهيز از رويكردهاي سلبي و تقابلي است؛ ترويج حجاب و عفاف بايد با رويكردي ايجابي و اقناعي انجام شود، استفاده از رويكردهاي سلبي و تقابلي نه تنها در ترويج حجاب و عفاف موثر نيست بلكه ميتواند نتايج عكس داشته باشد. رسانهها بايد به نظرات و ديدگاههاي مختلف درباره حجاب و عفاف احترام بگذارند و از هرگونه توهين و تحقير افراد با عقايد و سليقههاي متفاوت خودداري كنند.
در كنار وظايف و مسئوليتهاي ذكر شده، رسانهها بايد به مواردي توجه داشته باشند؛ يكي از اين مسئوليتها صداقت و شفافيت است؛ رسانهها بايد در ارائه اطلاعات و توليد محتوا، صداقت و شفافيت را رعايت كنند و از هرگونه اغراق و تحريف واقعيت خودداري كنند. محتواي توليد شده توسط رسانهها بايد متناسب با نيازها و سليقههاي مخاطبان باشد تا بتواند اثرگذاري لازم را داشته باشد و زبان و لحن مورد استفاده در رسانهها بايد مناسب و در شان مخاطبان باشد.
در نهايت، ترويج و فرهنگسازي حجاب و عفاف نيازمند يك عزم ملي و همگاني است و رسانهها ميتوانند در اين زمينه نقش مهمي ايفا كنند. علاوه بر موارد ذكر شده، رسانهها ميتوانند در زمينههاي از جمله معرفي فوايد و مزاياي حجاب و عفاف فعال باشند؛ رسانهها ميتوانند به معرفي فوايد و مزاياي حجاب و عفاف در زمينههاي مختلف مانند سلامت جسمي و رواني، حفظ و تحكيم بنيان خانواده، و... بپردازند.