پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :
فارن افرز نوشت: در سال ۲۰۲۳ ميلادي، وزارت دفاع آمريكا برنامه بلندپروازانهاي را براي پرتاب ۱۰۰۰ ماهواره به فضا در طي يك دهه آتي اعلام كرد. اداره ملي تجسس آمريكا كه كنترل ماهوارههاي جاسوسي اين كشور را در اختيار دارد، قصد دارد در همين بازه زماني ده ساله تعداد ماهوارههاي زير نظر خود را به چهار برابر افزايش دهد. علت اينكه دولت ايالات متحده ميتواند با اين سرعت تعداد ماهوارههاي خود را افزايش دهد، به ارزانتر شدن ساخت و پرتاب ماهواره به فضا بر ميگردد. هدف از پرتاب بسياري از اين ماهوارهها اقدامات جاسوسي است و با اين تعداد چشم جديد در آسمان، ايالات متحده قادر خواهد بود آنچه توانمندي "خيرگي دائمي" خوانده ميشود را به دست آورد. در اصطلاح جامعه اطلاعاتي، اين به معناي آن است كه واشنگتن ميتواند تقريبا به صورت ۲۴ ساعته يك هدف را بدون حتي پلك زدن تحت رصد قرار دهد. اين رصد بي وقفه امكان دسترسي آمريكا به حجم عظيمي از اطلاعات را كه از فضا به زمين ارسال ميشود فراهم ميسازد. در عين حال، پيشرفتهاي حاصله در عرصه هوش مصنوعي، ابر داده و محاسبه ابري به پالايش و دسته بندي همه اين اطلاعات و جداسازي بخشهاي قابل استفاده براي انسان كمك ميكند.
به گزارش سرويس بينالملل «انتخاب»، در ادامه اين مطلب آمده است: با فراهم آمدن امكان رهگيري حركت نيروها و ادوات نظامي دشمن به صورت زنده، نسل بعدي جمع آوري اطلاعات از طريق فضا ميتواند فرصتهاي بي سابقهاي را براي ايجاد بازدارندگي و ممانعت از شروع يك جنگ غافلگيرانه فراهم سازد. سامانههاي امروزي در فواصل زماني طولانياي به روز رساني ميشوند و اين موضوع مانع از پيشرفتهاي مهم ميشود. اما در عين حال دستيابي به سيستمهاي تجسسي فوق پيشرفته ريسكهاي جديدي را نيز به همراه دارد؛ بنابراين ارسال حجم بالاي اطلاعات به زمين از سوي ماهوارههاي پرتعداد ميتواند سيستمها را با حجم بيش از حد داده مواجه ساخته و مقامهاي اطلاعاتي را با تصميم گيريهاي بي پايان مواجه نمايد. در عين حال اين وضعيت موجب درگير شدن دستگاههاي اطلاعاتي با مديريت جزئيات اطلاعاتي ريز و كم اهميت و منحرف كردن توجهات از مسائل مهمتر ميشود. در عين حال اگر كشورهاي متخاصم به اين فن آوريها دست بابند، ميتوانند آزادي عمل ارتش آمريكا را تهديد نمايند و امكان پنهان ساختن تحركات نيروهاي آمريكايي را با دشواري مواجه سازند.
براي آماده شدن جهت ورود به اين دوره جديد، دولت بايدن بايد شيوههاي پالايش اطلاعات و استفاده از انها براي تصميم سازي توسط شوراي امنيت ملي را تغيير دهد. گسترش عظيم اطلاعات جاسوسي ارسالي از فضا عملياتهاي ارتش امريكا در سراسر جهان را شكل جديدي خواهد بخشيد و هر چه دولت ايالات متحده زودتر با اين آينده پيچيده مواجه شود، مديريت آن به شكل بهتري انجام خواهد گرفت.
نيهايي گرانقيمت براي تماشاي زمين
سابقه و تاريخچه ميل بشر به رصد زنده و مستقيم اقدامات دشمن، به درازاي جنگهاي بشري است و همواره يك تنش دائمي بين جمع آوري بيشترين اطلاعات ممكن و رساندن آن اطلاعات به كساني كه به آن نياز دارند در سريعترين زمان ممكن برقرار بوده است. پيشاهنگان سواره نظام در جنگهاي داخلي آمريكا قادر به جمع آوري اطلاعات تاكتيكي از دشمن بودند، اما تنها پس از طي مسافتي طولاني قادر به انتقال اين اطلاعات به جبهه خودي بودند. اما امروزه وضعيت اندكي متفاوت است: يك پهپاد جاسوسي مدرن ميتواند تصاوير تهيه شده را به صورت همزمان به كاربران ارسال نمايد، اما اگر دقيقا در بالاي هدف قرار نداشته باشد، تحولات كليدي در سرزمين دشمن را از دست خواهد داد.
جاسوسي از طريق فضاي ماوراي جو نيز با محدوديتهاي مشابهي از جهت زمان و حجم اطلاعات مواجه است. پروژه كورونا، كه ابتداييترين سيستم ماهوارهاي جاسوسي سازمان سيا به شمار ميرفت، قادر بود از سرزمين اتحاد جماهير شوروي عكس بگيرد و حلقههاي فيلم را به زمين باز گرداند، اما ثبت تصاوير تا رسيدن اطلاعات به دست نيروها روزها و حتي هفتهها طول ميكشيد. در دهه ۱۹۷۰، ظهور ماهوارههايي به بزرگي اتوبوس مدرسه كه ميتوانست تصاوير ديجيتالي را به كاربران مخابره نمايد مشكل محدوديت زماني را حل كرد، اما اين ماهوارهها قادر به ارسال تنها حجم محدودي از تصاوير بودند. محدود بودن تعداد ماهوارههاي ارسالي به فضا به دليل هزينه بالا نيز سبب ميشد كه شكاف بزرگي در محدوده تحت پوشش اين ماهوارهها وجود داشته باشد.
امروز، به گواه اطلاعات به دست آمده از منابع عمومي نظير وب سايتهاي رهگيري سطح زمين از فضا، پنتاگون و جامعه اطلاعاتي آمريكا حدودا ۶ ماهواره كه نور مرئي با طول موج مادون قرمز را تشخيص دهد در اختيار دارند و شش ماهواره ديگر راداري نيز وجود دارند كه ميتوانند در هنگام شب و از پشت ابرها تحركات بر روي زمين را رصد نمايد. هرچند اين ماهوارهها قادر به جمع آوري ارسال سريع اطلاعات با كيفيت بالا به زمين هستند، اما تعداد اين ماهوارهها براي حل مشكل محدوديت حجم اطلاعات مورد نياز كافي نيست. از آنجايي كه نميتوان تمام نقاط مورد نياز را همزمان و در لحظه رصد كرد، ميتوان گفت ايالات متحده عملا از طريق نيهايي باريك با ميزان وضوح بالا در حال تماشاي زمين از فضاي ماوراي جو است.
چشمهاي ارزان در آسمان
دسترسي همزمان به فن آوريهاي پيشرفته، يعني راكتهاي چندبار مصرف، ريزپردازندههاي كوچكتر، و هوش مصنوعي پيشرفته، به سرعت در حال فراهم نمودن امكان دسترسي ايالات متحده به توانمندي "خيرگي دائمي" است. هزينه پرتاب راكتهاي ماهواره بر امروز در مقايسه با روزهايي كه ناسا برنامه فضايي شاتل را اجرا ميكرد، از حدود ۲۷ هزار دلار در ازاي هر پوند بار به ۱۲۰۰ دلار رسيده است. به لطف كوچك شدن سايز ريزپردازنده ها، ابعاد ماهوارهاي كه بايد به فضا پرتاب شود نيز كوچكتر شده است. ماهوارههايي با توانمنديهاي پيشرفته جاسوسي ميتوانند به اندازه يك جعبه نان يا يك كوله پشتي باشند. در عين حال، هوش مصنوعي اين امكان را فراهم كرده كه انسان و ماشين به صورت مشترك با يكديگر روي دادههاي ارسالي كار كنند و الگوريتمهاي كامپيوتري به آساني كار غربالگري دادهها را به انجام رسانده و اطلاعات به درد بخور و كار آمد را كه به كار تحليلگران ميآيند جداسازي نمايند.
شركتهاي خصوصي پرتاب كننده ماهواره نظير اسپيس ايكس و راكت لب هم از اين فن آوريها براي ايجاد "مگا كانستليشن ها" كه مجموعهاي مركب از صدها ماهواره براي جمع آوري اطلاعات جهت استفاده عموم، كسب و كارها و سازمانهاي غيردولتي است، استفاده كرده اند. اين شركتها روزانه چندين بار با اطلاعات جديد پايگاههاي داده خود را به روز رساني ميكنند. برخي از اين شركتها اطلاعات تازه را تقريبا از هر نقطه از جهان در مدت ۳۰ دقيقه پس از ثبت درخواست جمع آوري و تحويل مشتري ميدهند. براي مثال، هر ماهواره ميتواند روزانه ۱۰ هزار عكس تهيه كند و محدودهاي به مساحت كشور مكزيك را عكس برداري نمايد. زماني كه بالون جاسوسي چين در اوايل سال ۲۰۲۳ بر فراز ايالات متحده به پرواز درآمد، شركت سينتتيك كه در زمينه هوش مصنوعي فعاليت دارد به سرعت شروع به جستجوي تصاوير ثبت شده در ديتابيسهاي موجود كرد و از طريق الگوريتمهاي فراگيري ماشين توانست مسير طي شده توسط اين بالون را مشخص نمايد. بر اساس اين اطلاعات مشخص شد كه بالون مذكور احتمالا از يك سايت بالون در جزيره هاينان در جنوب چين به هوا برخواسته بود. توانمندي انساني هرگز نميتوانست چنين كاري را در اين بازه زماني كوتاه به انجام برساند.
در حالي كه پيشرفت بخش خصوصي در اين عرصه ادامه دارد، دولت آمريكا تلاش ميكند طرحهاي بلندپروازانه خود براي گسترش تعداد ماهوارههاي جاسوسي مستقر در فضا در طي يك دهه آينده را تداوم ببخشد. وزارت دفاع آمريكا قصد دارد به نقطهاي برسد كه صرف نظر از هر وضعيت آب و هوايي، هيچ نقطهاي از جهان در هيچ دقيقهاي از شبانه روز از چشم ماهوارههاي جاسوسي اش پنهان نماند. ۴ برابر شدن ماهوارههاي اداره ملي تجسس دولت آمريكا تعداد تصاوير جاسوسي تهيه شده توسط ماهوارههاي اين كشور را به ده برابر حجم كنوني خواهد رساند. به علاوه، هم پنتاگون و هم اداره ملي تجسس قصد دارند از جمع آوري تجاري اطلاعات براي افزايش توانمنديهاي خود بهره ببرند. در مجموع اين معماري تجسسي به دولت آمريكا اجازه خواهد داد چيزهاي بيشتري را در جاهاي بيشتري ببيند و هيچگاه از آن اهداف چشم بر ندارد، يعني يك پوشش تصويري كامل از تمام نقاط جهان براي وزارت دفاع.
با ماهوارههاي فعلي، رسيدن به بالاي سر نقطهاي كه اخيرا يك ماهواره از آن عبور كرده ميتواند روزها زمان ببرد. ايجاد شبكهاي از صدها يا هزاران ماهواره اين امكان را خواهد داد كه اطلاعات به طور مداوم از يك هدف بدون اينكه لحظهاي از آن چشم برداشته شود ارسال گردد. با اين توانمندي، ايالات متحده كمتر نياز به انتخاب بين اهداف مورد رصد خواهد داشت و ديگر نيازي به اولويت دادن برخي اهداف به اهداف ديگر نخواهد بود. اين ماهوارهها ميتوانند به صورت بي وقفه آشيانههاي زيردرياييهاي هستهاي چين و تاسيسات نظامي سپاه پاسداران ايران را مورد رصد قرار دهند. امروزه امكان مشاهده و رصد دائمي اين اهداف فراهم نيست و اگر ماهوارهاي بر بالاي سر اين مكان نباشد ممكن است برخي تغييرات حياتي از چشم ماهوارههاي تجسسي به دور بماند.
اين امكان در كنار نسل بعدي تسليحات هايپرسونيك ايالات متحده كه در حال آزمايش و به كارگيري است به ارتش اين كشور امكان حمله به اهداف دوردست در بازههاي زماني كوتاه را خواهد داد و ريسك آسيب ديدن پرسنل نظامي را پايين خواهد آورد. فرماندهان قادر خواهند بود كل بخش غربي اقيانوس آرام را از بالا تماشا كنند و تمام كشتيها را در منطقه نبرد رهگيري نمايند. اين شبكه از ماهوارههاي تجسسي همچنين موجب ايجاد يك هماهنگي بي سابقه بين متحدان آمريكا در عملياتهاي رزمي پيچيده خواهد شد.
هم چين و هم روسيه از فضاي اطلاعاتي بي ثبات و قابل دستكاري امروز براي تهديد تماميت سرزميني مخالفان منطقهاي ضعيفتر خود استفاده ميكنند. سيستمهاي خيرگي دائمي پوشش كافي را براي پيش بيني اقدامات تهاجمي آنها ممكن خواهد ساخت. در حقيقت پخش و انتشار عمومي اين توانمنديهاي تكنولوژيك ميتواند از طريق دشوار نمودن انجام حملات غافلگيرانه، به عنوان يك عامل بازدارنده عمل نمايد.
جايي براي پنهان شدن نيست
اما در عين حال فرصتهاي جديد خطر جديدي را نيز با خود به همراه دارند: اتكاي بيش از حد به فن آوري خيرگي دائمي ميتواند عادات منفياي را ايجاد كند. حمله ۷ اكتبر حماس به اسرائيل تبعات منفي وابستگي به فن آوريهاي پيشرفته را بيش از پيش نشان داد. براي سالهاي متمادي، اسرائيل از يك سيستم تجسسي پيشرفته براي رصد مرز سرزمينهاي اشغالي با نوار غزه استفاده ميكرد، اما اتكا به اين فن آوري اعتمادي كاذب به رهبران اسرائيلي بخشيد و منجر به اين تصميم شد كه سربازان اسرائيلي مستقر در مرز غزه به كرانه باختري اعزام شوند. اتكاي بيش از حد به اطلاعات جمع آوري شده از فضا ميتواند منجر به بروز اشتباهات مشابه از سوي دولت آمريكا شود. به علاوه، سيستمهاي مبتني بر هوش مصنوعي در معرض ارتكاب خطا قرار دارند. اگر شيئي كه تصور ميشود يك لانچر متحرك موشك است صرفا يك ماكت باشد يا حتي يك اتوبوس مسافربري باشد چه؟ برعكس، اگر سيستم هوش مصنوعي نتواند حركت يك لانچر موشك اتمي را براي استفاده تحليلگران داده جداسازي نمايد چه؟
دسترسي به اين نوع اطلاعات همچنين ميتواند نحوه عملكرد دولت آمريكا را شكل دهد و بر تصميمات مهم امنيت ملي تاثير بگذارد. دسترسي به انبوهي از اطلاعات ميتواند مقامهاي امنيتي را گرفتار انبوهي از تصميم گيريهاي هرروزه در امور امنيت ملي نموده و موجب ايجاد بحران شود.
وزارت دفاع همچنين بايد با اين ريسك كنار بيايد كه چين و روسيه بخواهند به اين فن آوريها دست پيدا كنند. عملياتهاي حساس نظامي و اطلاعاتي آمريكا ممكن است در معرض افشاي عمومي قرار گيرد، مختل گشته و شكست بخورد. اگر پنهان ساختن حركت نيروهاي آمريكايي دشوار گردد، مفاهيم حاكم بر جبهه نبرد كه بر پراكندگي نيروها تمركز دارد، كارايي خود را از دست خواهد داد.
سيستمهاي خيرگي دائمي ميتواند موجب تشديد ريسك مناقشات هستهاي شود.
چين به نوبه خود در تلاش براي دستيابي به اين توانمندي هاست. شركت فن آوري ماهوارهاي چانگ گوانگ چين تا سال ۲۰۳۰ مجموعه ماهوارههاي تجسسي خود را به مدار زمين پرتاب خواهد كرد و قادر خواهد بود هر ده دقيقه تمام نقاط كره زمين را تصوير برداري نمايد. با توجه به كمرنگ شدن مرزها بين بخش دولتي و بخش خصوصي در چين، ميتوان انتظار داشت كه ارتش چين نيز به اطلاعات جمع آوري شده توسط اين شركت دسترسي داشته باشد.
احتمالا خطرناكترين جنبه سيستم خيرگي دائمي ايجاد ريسك تنش هستهاي است. چين و روسيه همين الان نيز چشم ديدن مزيتهاي آمريكا در زمينه جمع آوري اطلاعات را ندارند و به صورت منظم در پروازهاي تجسسي آمريكا ايجاد اختلال نموده و حتي اقدام به نزديك شدن و تاباندن ليزر بر روي ماهوارههاي جاسوسي اين كشور ميكنند. سيستمهاي خيرگي دائمي ميتوانند تلقي نفوذ در محدوده سرزميني شان توسط ماهوارههاي تجسسي آمريكا را افزايش دهند.
اين تلقيها به ويژه زماني حساسيت بيشتري به خود ميگيرند كه پاي رصد لانچرهاي متحرك موشكهاي هستهاي به ميان بيايد. موشكهاي متحرك به صورت ويژه يك توانمندي موثر ضربه دوم هستند، بدين معنا كه به يك كشور اين شانس را ميدهند كه بتواند به يك حمله هسته اي، با يك حمله هستهاي ديگر پاسخ دهد، زيرا يافتن و نابودسازي پيشاپيش اين موشكها بسيار دشوار است. اگر ماهوارههاي جاسوسي آمريكا به امكان رصد ۲۴ ساعته دست پيدا كنند، ميتوانند تحركات موشكهاي هستهاي متحرك را از لحظهاي كه آنها محل استقرار خود را ترك ميكنند تا زماني كه به محل پرتاب ميرسند رصد نمايند. در صورت بروز بحران هسته اي، چنين امكان جاسوسياي ميتواند موجب بروز بي ثباتي استراتژيك شود: حتي ممكن است در صورتي كه چين و روسيه احساس كنند بازدارندگي ضربه دومشان با تهديد مواجه شده، اقدام به پرتاب موشكها كنند. حداقل قضيه اين است كه ايالات متحده بايد انتظار داشته باشد چين و روسيه شروع به توسعه اقدامات متقابل پيچيده و تاكتيكهايي براي حفاظت از ادوات جنگي متحرك خود كنند.
استتار و اقدامات متقابل
براي آماده شدن جهت مواجهه با اين چشم جاسوسي كه پلك هم نميزند، دولت بايدن بايد دستورالعملهايي را براي نوع دادههايي كه براي آموزش الگوريتمها جهت شناسايي تصاوير ماهوارهاي مورد استفاده قرار خواهند گرفت صادر نمايد. آموزشها بايد با استفاده از اطلاعات جمع آوري شده توسط ماشين و انسان واز ميان تصاوير معتبر و دقيق انجام بگيرد. الگوريتمها بايد قابل اعتماد و قابل فهم باشند. دولت بايد اين موضوع را نيز در نظر بگيرد كه كاربراني كه به اطلاعات خيرگي دائمي دسترسي دارند را محدود نمايد. به طور مثال، اعطاي دسترسي صرف به تحليلگران خط مقدم نبرد كه نياز به دانستن اطلاعات دارند و صدور مجوز انتشار گستردهتر اطلاعات صرفا براي عملياتها و موقعيتهاي مشخص.
ارتش آمريكا نيز بايد به نوبه خود نحوه عمل خود زير سايه فن آوري خيرگي دائمي را مشخص كند. برخورداري از برتري نظامي قابل توجه و محسوس در نبردهاي نظامي پسا جنگ سرد، موجب تضعيف توانايي ارتش اين كشور در استتار، پنهان سازي، انكار و فريب شده است. وزارت دفاع آمريكا براي طراحي اقدامات متقابل سياسي، عملياتي و تكنيكي كه از پيشرفتهاي حاصله در زمينههايي همچون هوش مصنوعي، علوم رفتاري انساني و علم مواد (شامل مواد نانو و فرامواد) بهره ميبرند بايد گزينههاي غيرسنتي را مد نظر قرار دهد و اين موضوع را مد نظر قرار دهد كه كشورهاي متخاصم نيز ممكن است به فن آوريهاي خيرگي دائمي دست بيابند.
يك استراتژي جديد بايد در زودترين زمان ممكن به اطلاع سرمايه گذاران برسد و ارتش آمريكا را به سمت هزينه كرد بيشتر در زمينه توسعه سيستمها و تاكتيكهاي استتار سوق دهد و از سرمايه گذاري در زمينه ادوات نظامي قديمي كه در فضاي جديد كاربرد چنداني ندارند بكاهد. با توجه به سرعت فزاينده پيشرفتها در عرصه جاسوسي از فضا، ديگر زماني براي تلف كردن نيست.