تلکس پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي: باكو در مسير استراتژي «مرگ با هزار چاقو» عليه ايران / مصائب تنهايي تهران در عرصه بين الملل همچنان ادامه دارد...
شنبه، 15 بهمن 1401 - 20:27     کد خبر: 50586

پيام نفت:
«انتخاب» گزارش مي دهد؛

 

سيد حمزه صالحي: حضور و نفوذ اسرائيل در جمهوري آذربايجان به‌عنوان كشوري كه اكثريت قاطع آن شيعه هستند دو پيام مهم براي ايران دارد. اول اينكه اسرائيل با اين كار قدرت نفوذ خود را در ميان جمعيتي كه شيعه و از لحاظ تاريخي ايراني‌تبار هستند به رخ ايران مي‌كشد و دوم اينكه سعي مي‌كند با تأكيد بر گسل‌هاي قوميتي و حساسيت‌هاي ساختگي مرز‌هاي شمال غرب ايران را ناامن و پرتنش كند. اقدامي كه هم‌زمان آن را در اقليم كردستان عراق هم در دستور كار قرار داده است.
 

پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :

سيد حمزه صالحي؛ سرويس بين الملل «انتخاب»: نفتالي بنت نخست‌وزير وقت اسرائيل و جو بايدن رئيس‌جمهور آمريكا در ۵ شهريور ۱۴۰۰ مصادف با ۲۷ آگوست ۲۰۲۱ در واشنگتن با هم ديدار كردند. در اين ديدار نخست‌وزير اسرائيل طرحي كه مقامات اين رژيم براي مقابله با ايران آماده كرده بودند را به بايدن و مقامات آمريكايي ارائه كرد. روزنامه جروزالم پست چند روز بعدازاين ديدار به نقل از منابع ديپلماتيك گزارش داد كه نفتالي بنت براي مقابله با ايران استراتژي «مرگ با هزار بريدگي» (death by a thousand cuts) را به بايدن پيشنهاد كرده است.

در رسانه‌هاي ايران اين عبارت با عنوان «كشتن با هزار ضربه چاقو يا مرگ با هزار خنجر» هم ترجمه شده است. جروزالم پست در ادامه نوشته بود كه ديپلمات‌هاي اسرائيل براي توجيه اين استراتژي آن را با زمان جنگ سرد مقايسه كرده‌اند و به مقامات آمريكايي گفته‌اند در اين استراتژي «اسرائيل نقش ايالات متحده و ايران نقش اتحاد جماهير شوروي را بازي مي‌كنند» در اين گزارش آمده بود كه اسرائيل قبلاً حركت در اين مسير را شروع كرده است؛ بنابراين به‌خودي‌خود نيازي به تأييد بايدن ندارد؛ اما بسيار مايل است تأييد و همكاري او را به دنبال داشته باشد.

در همان زمان پايگاه اكسيوس مطابق اطلاعاتي كه به نقل از مقامات اسرائيلي در مورد استراتژي «مرگ با هزار بريدگي» منتشر كرد و آن را شامل مقابله با ايران از طريق تركيب بسياري از اقدامات كوچك در چندين جبهه - اعم از نظامي و ديپلماتيك - به‌جاي يك حمله نمايشي واحد معرفي كرد كه اسرائيل در نظر دارد از همسايگان ايران به‌عنوان ابزار به اجرا درآمدن چنين سياستي استفاده كند.

احمد زيدآبادي كارشناس مسائل اسرائيل در اين باره گفته بود منظور از استراتژي مرگ با هزار بريدگي اين است كه اسرائيل به‌جاي يك جنگ فراگير و تمام‌عيار با ايران، برنامه‌اش اين است كه با كمك متحدان جهاني و منطقه‌اي خود، ايران را با ضربات محدود، اما بي‌شمار زخمي و دچار مرگ تدريجي كند. او گفته بود اين نوع برنامه‌ها معمولاً چندان عيان و سرراست عملي نمي‌شود و با انواع عمليات فريب و جاسوسي و نفوذ و گمراه‌سازي و توطئه همراه است و بدبختانه بسياري از كشور‌هاي منطقه هم‌سودي براي مشاركت خود در اين ماجرا مي‌بينند و هركدام با شيوه خاص خود در آن سهيم مي‌شوند.

از زمان پيروزي انقلاب اسلامي كه ايران مواضع قاطعي در حمايت از فلسطين اعلام كرد و اسرائيل را به‌عنوان يك كشور جعلي به رسميت نشناخت، اسرائيل ايران را بزرگ‌ترين دشمن خود مي‌داند و تلاش‌هاي پيدا و پنهان زيادي براي مهار ايران انجام داده است. ايران از همان ابتدا انقلاب از طريق گروه‌هاي نزديك به خود مانند حزب الله در لبنان، جهاد اسلامي و حماس در فلسطين و نيز هم پيماني با حكومت سوريه در مرز‌هاي اسرائيل حضور داشته است. هم اكنون اسرائيل مي‌خواهد از طريق يك سياست مشابه، همين استراتژي ايران را در قالب ديگري و به شكل تهاجمي عليه خود ايران به كار بگيرد.

اسرائيل همواره براي مقابله با ايران و اخيراً نيز براي اجراي سياست مرگ با هزاران بريدگي تاكنون تلاش مضاعفي داشته است. اين رژيم در ابتدا با كمك دونالد ترامپ پيمان ابراهيم را در اوت ۲۰۲۰ با اعراب امضا كرد، و با كاهش بسياري از تنش‌ها با تعدادي از آنان روابط رسمي ديپلماتيك برقرار كرد. براي نمونه با برقراري روابط رسمي با بحرين و امارات تلاش كرد تا اين كشور‌ها بخشي از چتر امنيتي اسرائيل باشند تا با حضور در اين كشور‌ها فعاليت‌هاي ايران به‌خصوص در زمينه هسته‌اي را در نظر داشته باشد. همچنين احتمال عادي‌سازي روابط بين اسرائيل و عربستان بيشتر از هرزمان ديگري است. روابط اين رژيم با تركيه هم بعد از سال‌ها تنش به حالت عادي درآمده است.

در اين ميان پيروزي طالبان مي‌تواند كمك بزرگي براي استراتژي جديد اسرائيل باشد. بعد از تسلط طالبان روزنامه‌هاي اسرائيلي نوشتند كه اعضاي طالبان خويشاوندان ما و فرزندان بني‌اسرائيل هستند كه ۲۷۰۰ سال پيش توسط امپراتوري آشور به تبعيد فرستاده شدند. اين موضوعي است كه جدا از صحت‌وسقم آن نبايد به‌سادگي از كنار آن گذشت؛ زيرا قطعاً اسرائيل از ظرفيت طالبان براي ايجاد مزاحمت و درگيري در جنوب شرق و شرق ايران چشم‌پوشي نخواهد كرد.

اما مهم‌ترين و اصلي‌ترين پايگاه اسرائيل در جمهوري باكو قرار دارد كه روز به‌زور بر حضور و نفوذ آن افزوده مي‌شود. به شكل بديهي مهم‌ترين هدف اين حضور هم ضربه‌زدن به ايران است. حضور و نفوذ اسرائيل در جمهوري آذربايجان به‌عنوان كشوري كه اكثريت قاطع آن شيعه هستند دو پيام مهم براي ايران دارد. اول اينكه اسرائيل با اين كار قدرت نفوذ خود را در ميان جمعيتي كه شيعه و از لحاظ تاريخي ايراني‌تبار هستند به رخ ايران مي‌كشد و دوم اينكه سعي مي‌كند با تأكيد بر گسل‌هاي قوميتي و حساسيت‌هاي ساختگي مرز‌هاي شمال غرب ايران را ناامن و پرتنش كند. اقدامي كه هم‌زمان آن را در اقليم كردستان عراق هم در دستور كار قرار داده است. مقالات ساختگي خانم برندا شيفر اسرائيلي عليه وحدت سرزميني و تماميت ارضي ايران كه از طريق دستگاه الهام علي‌اف هم حمايت مي‌شود، از همين نمونه است.

اسرائيلي‌ها بانفوذ و تبليغات اين تصور را در بين مقامات باكو ايجاد كرده‌اند كه گويي به‌راحتي آن‌ها مي‌توانند عليه ايران اقدام كنند و ايران توان پاسخگويي نخواهد داشت. آن‌ها از لحاظ رواني بر روي ذهن بعضي نخبگان حكومت باكو هم كار كرده‌اند براي مثال با بزرگ‌نمايي بعضي صدا‌هاي تجزيه‌طلبانه متجاهر در ايران مقامات سياسي باكو و بعضي نخبگان سياسي حامي آن را دچار خطاي شناختي و تعميم افراطي كرده است؛ به‌طوري‌كه گويي از تبريز تا تهران منتظر اشاره علي‌اف هستند! تصوري كه نشان مي‌دهد چقدر درك بعضي سياستمداران با واقعيات موجود فاصله دارد و اين تصورات اشتباه چقدر مي‌تواند مخصوصاً براي خودشان خطرناك باشد. احتمالاً بر مبناي همين درك نادرست است كه رژيم علي‌اف فضا را براي اقدامات تخريبي عليه ايران باز گذاشته است.

پيشنهاد امروز

در واقع اسرائيل با همكاري نظامي و ديپلماتيك با همسايگان ايران سعي مي‌كند در درجه اول ايران را در مرز‌هاي خودكنترل كند و سپس با اقدامات كوچك، كم سروصدا‌تر و با روش‌هاي مختلف ضربات بي‌شماري بر حكومت ايران وارد كند تا مطابق با اين استراتژي آن را از پا بيندازد. بدون شك ايران هم در مقابل اقدامات اسرائيل داراي ابتكار عمل‌هاي زيادي است، اصولاً يكي از دلايل استراتژي مرگ با هزار بريدگي را مي‌توان در اين موضوع جستجو كرد كه اسرائيل، چون بدون همراهي آمريكا ناتوان از مقابله مستقيم با ايران است چنين استراتژي را در دستور كار خود قرار داده است؛ زيرا با وجود خصومت و تنش بالا در روابط ايران و آمريكا؛ واشنگتن تاكنون هيچ تمايلي براي اقدام مستقيم نظامي عليه ايران نشان نداده است؛ هرچند باتوجه‌به روند تحولات فعلي ممكن است در آينده وضعيت متفاوت باشد.

بر همگان آشكار است كه هم اسرائيل علناً خواهان سرنگوني رژيم سياسي در ايران است و هم اينكه حكومت ايران به‌صراحت بر محو و حذف اسرائيل به‌عنوان يك رژيم جعلي تأكيد دارد؛ بنابراين سياست‌هاي خصمانه طرفين عليه همديگر به‌راحتي قابل‌درك است. اما نكته‌اي كه بايد در نظر داشت، اين است كه بعضي رويكرد‌هاي اشتباه در سياست خارجي و حتي سياست داخلي ايران باعث شده است كه زمينه بيش از هرزماني براي به اجرا در آمدن چنين سياستي از طرف اسرائيل فراهم شود. مهم‌ترين عامل؛ تعامل‌گريزي در سطح بين‌المللي است كه باعث تداوم تحريم‌ها و انزواي بين‌المللي ايران شده و اين خود باعث ركود اقتصادي، گسترش فقر و متعاقب آن افزايش نارضايتي اجتماعي شده است. عامل بعدي ديگر تقابل ايدئولوژيك ايران با همسايگان است كه منجر به يك جنگ نيابتي و تبليغاتي شديد شد و فضا را به سمتي پيش برده كه فرايند عادي‌سازي روابط اسرائيل با اعراب را تسريع كرد، درحالي‌كه اوايل انقلاب اسرائيل دشمن اصلي و مشترك تمام اعراب بود؛ ولي هم اكنون كشور‌هاي عربي ايران را دشمن اصلي خود مي‌دانند و در حال عادي‌سازي روابط با اسرائيل هستند.

يكي ديگر از دلايل به اجرا در آمدن اين سياست را مي‌توان در فرسايش سرمايه اجتماعي در ايران جستجو كرد. در اين سال‌ها شكاف بين دولت - ملت در ايران بسيار زياد شده و چشم‌انداز ترميم آن هم مبهم است. نكته آخر هم اين است كه به‌رغم اينكه ايران سياست نگاه به شرق را در دستور كار خود قرار داده است؛ ولي روابط اسرائيل با چين و روسيه و حتي هند نزديك‌تر و عميق از روابط ايران با اين كشور‌ها است؛ بنابراين تمام اين شرايط باعث شده است كه اسرائيل در يك فضاي بين‌المللي امن استراتژي خود را به اجرا بگذارد.

ايران بدون شك داراي ظرفيت‌ها و توانايي‌هاي زيادي است كه همچنان يك قدرت تأثيرگذار منطقه‌اي خواهند ماند؛ ولي بااين‌حال دچار مشكلات زيادي هم شده است كه به شكل واضحي اولين گام براي غلبه بر آن‌ها در ترميم روابط دولت - ملت در داخل و احياي برجام در خارج نهفته است. اين دو موضوع تأثير متقابل بر يكديگر خواهند داشت كه در صورت پيگيري جدي آنها، مي‌تواند زمينه براي بهبود وضعيت كشور در ساير شاخص‌ها نيز فراهم شود.

 


برگشت به تلکس خبرها