تلکس پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي: علي باقري: ايران در چارچوب توافق گذشته حاضر به انجام مذاكرات است
شنبه، 15 بهمن 1401 - 20:22     کد خبر: 50583

پيام نفت:
علي باقري كنيمعاون وزير خارجه با بيان اينكه ايران در معادله برجام مدعي است و بارها اعلام كرده كه در چارچوب توافق گذشته حاضر به انجام مذاكرات است، گفت: ايران تعاملات خود را با طرف‌هاي مقابل به طرق مختلف ادامه مي‌دهد. اميدوارم روند تلاش‌ها در مسير مذاكرات، به نتايج مثبتي نيز ختم شود.
 

پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :

فارس: معاون وزير خارجه با بيان اينكه ايران در معادله برجام مدعي است و بارها اعلام كرده كه در چارچوب توافق گذشته حاضر به انجام مذاكرات است، گفت: ايران تعاملات خود را با طرف‌هاي مقابل به طرق مختلف ادامه مي‌دهد. اميدوارم روند تلاش‌ها در مسير مذاكرات، به نتايج مثبتي نيز ختم شود.

«علي باقري كني» معاون وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران مهمان برنامه اينسايت شبكه پرس تي وي بود و در قالب آن به واكاوي ابعاد مختلف سياست خارجي ايران در دولت سيزدهم و به طور خاص تحليل و تفسير موقعيت منطقه‌اي و بين المللي كشورمان پرداخته.

وي گفت: پس از جنگ جهاني دوم، قدرت‌هاي فاتح جنگ مذكور، ميان خود نوعي توازن ايجاد كردند كه مبناي تشكيل نظمي بين‌المللي شد. در اين چارچوب، سازوكارهاي سياسي و فراگيري نظير سازمان ملل متحد و يا شوراي امنيت(با حق وتوي پنج قدرت جهاني) و در عين حال، سازمان‌هاي اقتصادي نظير بانك جهاني و يا صندوق بين الملل پول و غيره نيز با توجه به موقعيت برتري كه دولت آمريكا براي خود قائل بود، ايجاد شدند.

باقري كني افزود: اگرچه اين نهادها عنوان سازمان‌هاي بين المللي را يدك مي كشيدن، با اين حال عملا نقشي كه مثلا كشوري نظير آمريكا در قبال آنها بازي مي‌كرد، قابل توجه و مسلط بود و عملا آنها در خدمت منافع اين كشور قرار داشته و دارند. بنيان اصلي اين نظم بين المللي، قدرتِ طرف هايي بود كه به آن شكل داده بودند. ماهيت اصلي قدرتشان نيز نظامي بود كه در جريان جنگ جهاني دوم به منصه ظهور رسيده بود. البته كه قدرتهاي فاتح جنگ جهاني دوم(همان پنج عضو دائم شوراي امنيت) با گذشت زمان به قدرت‌هاي اصلي اتمي جهان نيز تبديل شدند.

معاون وزير خارجه عنوان كرد: با اين همه با گذشت زمان، نظم بين‌المللي ايجاد شده توسط قدرت‌هاي غربي پس از جنگ جهاني دوم، به ويژه پس از فروپاشي شوروي دچار آسيبهاي جدي شد و عملا فضايي جديد را پيش روي خود مشاهده كرد. در اين فضا، آمريكاييها مدعي ايجاد نظام تك قطبي شدند. البته كه پس از سقوط شووري بسياري از ناظران و تحليلگران با توجه به فاصله قدرت آمريكا با ديگر كشورها در عرصه بين المللي، اين ادعاي واشنگتن را چندان هم گزاف نمي‌ديدند. با اين همه، در اين مسير يك اتفاق قابل تامل در عرصه بين‌المللي روي داد كه آن پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و استقرار نظام جمهوري اسلامي در كشورمان بود.

وي در ادامه تصريح كرد: انقلاب اسلامي در جغرافيايي خاص روي داد با اين حال از حيث ماهيتي و گفتماني طراحي جديد را در عرصه بين المللي ارائه مي‌كرد. مفهوم محوري در اين زمينه، عدم اتكا به هيچ قدرتي بود. در اين فضا، جهان غرب تقابل جدي با انقلاب اسلامي را در اولويت قرار داد و از ناحيه آن احساس خطر كرد كه نمود اصلي اين مساله را در ماجراي جنگ تحميلي هشت ساله عليه كشورمان شاهد هستيم. جنگي كه اگرچه از طريق رژيم صدام عليه ايران اعمال شد با اين حال قدرت هاي جهاني كه از انقلاب اسلامي احساس خطر كرده بودند در پسِ آن قرار داشتند.

به گفته باقري كني، به طور خاص آمريكايي‌ها به تدريج دريافتند كه اساسا مواضع و رويكردهاي پيشين آنها در قالب نظم بين‌المللي و نظم‌هاي منطقه‌اي ديگر معتبر نيست و مثلا موجوديتي نظير انقلاب اسلامي عملا راهبردها و رويكردهاي كلان آنها را با جديت تمام زير سوال مي‌برد و هدفِ حمله قرار مي‌دهد.

وي افزود: به طور خاص مي‌بينيم كه انقلاب اسلامي ايران به نحوي جدي رژيم صهيونيستي را به عنوان يكي از متحدان مهم منطقه‌اي آمريكا در خاورميانه، قويا به چالش كشيده است. در اين راستا، شكست‌هاي قابل توجه رژيم صهيونيستي در لبنان و فلسطين و غيره، همه جهان غرب را به اين نتيجه رساندكه فضايي جديد به ويژه با توجه به قدرت‌گيري انقلاب اسلامي در منطقه خاروميانه و البته در عرصه بين المللي حاكم شده است.

معاون وزير خارجه افزود: از اين رو، عرصه بين المللي با دو نكته محوري رو به رو شد: افول مولفه‌هاي قدرت كنشگران غربي نظام بين‌المللي كه اين مساله مخصوصا در شرايط كنوني و با توجه به چشم‌اندازهاي آتي كه براي جهان ترسيم مي شود، كاملا محسوس است. در واقع هر چه زمان به پيش مي رود، افول آمريكا و اروپا عيني‌تر مي شود. از سوي ديگر، جهان شاهد اوج‌گيري قدرت‌هاي نوظهور بوده كه اين قدرت‌ها به خوبي فهميده‌اند، براي اينكه بتوانند جايگاه واقعي خود در عرصه بين المللي را بيابند، راهي جز معنادار كردن فاصله خود با قدرت هاي غربي نظير آمريكا ندارند.

باقري كني ادامه داد: درست به همين دليل است كه قدرت‌هاي نوظهور به دنبال ايجاد سازوكارهاي بين‌المللي چند جانبه قدرت آفرينِ مختص خود حركت كردند تا بدون فروپاشي سازوكارهاي موجود، از يكه تازي و قلدري غربي‌ها و به ويژه آمريكايي‌ها با استفاده از نهادهاي بين‌المللي جلوگيري كنند. در اين رابطه به طور خاص مي‌توان به سازمان همكاريهاي شانگهاي و يا بريكس به عنوان سازمان‌هايي اشاره كرد كه قدرت هاي نوظهور جهان با تكيه بر آنها نظم موجود غرب محور جهان را به چالش مي كشند.

وي افزود: در اين فضا قدرت‌هاي غربي اقدامات زيادي را در دستوركار خود قرار داده و مي‌دهند تا با اين روند جديد مقابله كنند كه البته به نظر من جنگ اوكراين خود نمودي عيني از همين مساله است. از اين رو، بايد بدانيم كه ما اكنون با جهاني كه در حال گذار است و قاعدتا بايد به نظمي جديد برسد رو به رو هستيم. نظمي كه به نظر من شايد يكي از چشم اندازهاي مهم آن مي‌تواند وجود نگاه عدالت محور در آن باشد. در اين راستا، ما در رايزني‌هايي كه با روسيه و چين داريم، اين نكته را مشاهده مي‌كنيم كه مساله ايجاد نظمي عدالت محور در نگاه آن ها نيز وجود دارد. حال اينكه اين موضوع چقدر در عمل محقق شود جاي بحث دارد.

وي گفت: با اين حال، نكته قابل تامل اين است كه قدرت‌هاي نوظهور كنوني جهاني با استفاده از هم‌افزايي قدرت خود به دنبال ايستادگي در برابر نظم موجود بين‌المللي كه از سوي قدرت‌هاي غربي به جهانيان تحميل مي شود، هستند. البته كه در اين نظم، جمهوري اسلامي ايران مي‌تواند نقش و جايگاهي ويژه را از چند جهت داشته باشد. به عنوان مثال، نوع نگاه و بينش ايران در ايجاد نظم جهاني جديد بسيار مفيد و موثر است. انقلاب اسلامي ايران يك پديده مردم پايه بوده و هست و اين نكته مفيدي براي ايجاد ساختارهاي جديد نظم جهاني است.

وي افزود: به طور خاص مي‌بينيم كه مثلا مفهوم «مقاومت» كه چهره منطقه‌اي جمهوري اسلامي ايران را نمايندگي مي‌كند تا حد زيادي پديده‌اي مردم پايه و مردم محور است. همين مردمي بودنِ جريان مقاومت عملا امكانات زيادي را از جريان هاي مخالف با ايران گرفته تا اين جريان را غيرمردمي و نامشروع معرفي كنند. اين در نوع خود هنر و يكي از ظرفيت‌هاي قابل توجه انقلاب اسلامي ايران بوده است. در اين فضا، غربي‌ها و متحدان آنها در سطح جهان، همواره سعي داشته‌اند تا به اين جريانها (جريان مقاومت) بار منفي بدهند و از اين طريق از ارتقاي قدرتشان جلوگيري كنند. با اين همه، به نظر من در دوره گذار و ايجاد نظم بين المللي جديد در جهان، ايران مي‌تواند قدرت كنشگري قالب توجهي داشته باشد.

علي باقري كني عنوان كرد: از اين رو، ايران، هم به واسطه روابط رو به رشدش با قدرت هاي نوظهور و هم با توجه به الگوي حكمراني خود، از ظرفيت‌هاي بالايي جهت ايفاي نقش در دوره‌گذر از نظم بين المللي كنوني و حركت به سمت نظم جديد برخوردار است. خوب ما مي‌بينيم كه الگوي حكمراني و انديشه‌اي انقلاب اسلامي عملا ضربه‌هاي جدي را به رويكردها و رويه هاي غيرقانوني و زياده خواهانه قدرت‌هاي غربي و متحدان منطقه اي آن ها وارد كرده و مي‌كند.

وي گفت: فراموش نكنيم كه جريان مقاومت صرفا جنبه سلبي و مقابله جويانه ندارد بلكه جنبه ايجابي نيز دارد و حضور فعال سياسي و اجتماعي دارد و در ايجاد نظم و امنيت و شكوفايي هم ايفاي نقش دارد. اساسا به همين دليل هم است كه قدرت هاي غربي با تحميل سيلي از فشارها عليه جريان و گروه‌هاي مقاومت سعي كرده‌اند به ديگران اين پيام را برسانند كه پيروي از راه و رسم جريان مقاومت، هزينه‌هاي سنگيني را براي آنها به دنبال خواهد داشت.

معاون وزير امور خارجه افزود: به طور كلي، جمهوري اسلامي ايران براي نظم جديد بين المللي، هم چشم انداز دارد، هم برنامه دراز مدت دارد و هم تدابيري را اتخاذ كرده تا بتواند با همكاري قدرت‌هاي ديگر در قالب چند جانبه گرايي، نگاهي جديد را در صحنه بين المللي مطرح كند كه اين نگاه جديد تضمين كننده برقراري نظمي با چشم انداز برقراري افق‌هاي عدالت محور باشد.

علي باقري كني، معاون وزير امور خارجه كشورمان در ادامه گفت: به نظر من هم ايران، هم انقلاب اسلامي و هم جمهور اسلامي از منظر سخت افزاري حامل ويژگي‌هايي هستند كه توجه به آنها بسيار مهم است. در عرصه سخت افزاري مولفه هاي قدرت ايران فراوان است. از جغرافياي پهناور آن گرفته تا نيروي انساني غني آن و غيره. در مقابل در عرصه نرم افزاري باورهاي مردم و ظرفيتهاي فكري و انديشه‌اي انقلاب اسلامي از اهميت ويژه اي برخوردار است.

وي ادامه داد: نكته قابل تامل اين است كه قدرت نرم انقلاب اسلامي تا حد زيادي در قبال ديگر كشورها معطوف به اين مساله است كه ايران به آنها نمي گويد كه ايراني شويد، بلكه بر عكس ايران از آنها مي خواهد كه خودشان باشند. مساله‌اي كه البته در باورهاي ديني و ملي ما نيز ريشه دار است. به نظر من يكي از معجزات امام راحل(ره) در جريان پيروزي انقلاب اسلامي، شناسايي يا بازشناسايي مولفه‌هاي قدرت ايران و مهمتر از همه تبديل اين مولفه‌هاي قدرت به "اقتدار" بود.

وي افزود: درست همين موضوع نيز بود كه موجب ايجاد نوعي خودباوري در كشورمان شد و پيشرفت‌هاي زيادي را از همان نخستين سال‌هاي پيروزي انقلاب اسلامي براي كشورمان به همراه داشته است. البته كه اين موفقيتها صرفا در ايران محدود نمانده‌اند و ديگر كشورها به ويژه در بعد منطقه‌اي نيز تجربيات مشتركي را داشته‌اند. در واقع انقلاب اسلامي اين قدرت را دارد كه از "مردم"، توليد قدرت كند. اكنون مي‌بينيم كه جريان‌هاي مقاومت در كشورهاي مختلف منطقه، عملا در حال پيگيري منافع ملي كشورهاي خود هستند و رويكرد آنها با تعهداشان به جريان مقاومت تعارضي ندارد. اين حقيقتا هنر و جامعيت انقلاب اسلامي را مي‌رساند. از اين رو اينكه مي‌گوييم ايران ميتواند در قالب نظم جديد جهاني كنشگري موثري داشته باشد، يك ادعا نيست بلكه يك واقعيت عيني است. مساله اي كه البته نمودهاي عيني خود را در نمونه‌هاي مختلفي نيز به نمايش گذاشته است.

معاون وزير خارجه كشورمان در بخش ديگري از سخنانش گفت: جهان غرب جهت تقابل با انقلاب اسلامي و هر جريان ديگري كه در برابر آنها قرار مي‌گيرد، ابتدا به آن برچسب مي‌زند كه اين برچسب، از هر جنبه‌اي كه بخواهيم در نظر بگيريم، از بارِ منفي برخوردار است. به عنوان مثال در حوزه توانمندي‌هاي هسته اي كشورمان شاهديم كه ايران سال به سال پيشرفت‌هاي قابل ملاحظه‌اي را در اين زمينه كسب كرده و اكنون بسياري اعتراف مي‌كنند كه ايران در اين حوزه در سطح يك قدرت جهاني كنشگري دارد. از اين رو، اگر آمريكايي ها بخواهند از منظر پيشرفت يك علم در ايران به مساله توسعه توانمنديهاي هسته ايران بپردازند، عملا از وجاهتي جهت توجيه رويه‌هاي نامشروعشان عليه كشورمان در اين حوزه برخوردار نيستند. در اين چارچوب، آنها مي آيند و برچسب ساختِ بمب اتم را به ايران مي زنند تا از اين طريق بتوانند رويه هاي منفي خود در قبال كشورمان را توجيه كنند. مساله اي كه در مورد گفتمان كلان انقلاب اسلامي نيز برقرار است و غرب مايل است به هر شيوه ممكن تصويري مخدوش را از اين گفتمان به جهانيان عرضه كند. انقلاب اسلامي يك پديده هنجار‌محور است و شكوفايي بشر را مد نظر دارد و اين همان چيزي است كه قدرتهاي مخالف با ايران مايل به علني شدن و ترويج آن نيستند.

باقري كني ادامه دارد: اين در حالي است كه مخالفان ايران و انقلاب اسلامي در عرصه بين‌المللي نظير آمريكا و رژيم صهيونيستي همواره با اقدامات نامشروع و غيرقانونيشان، دستوركارهاي خود را به پيش مي‌برند كه البته نمونه‌هاي اين رويكرد آنها نيز كم نيست. اين موضوع نشان مي‌دهد تا چه اندازه جهان غرب و متحدان آن عليه پديده انقلاب اسلامي دست به وارونه‌سازي واقعيت‌ها مي زنند.

وي افزود: در شرايط كنوني شاهديم كه وزن و جايگاه ايران در چارچوب معادلات منطقه‌اي و بين المللي افزايش قابل توجهي يافته است. مثلا حضور ايران در سازمان همكاريهاي شانگهاي و پذيرش اين مساله از سوي كشورهاي عضو تا حد زيادي ناشي از نياز كنشگران حاضر در سازمان مذكور به استفاده از ظرفيت‌ها و قدرت ايران بود. البته كه ما نيز از اين موضوع منافع زيادي را مي‌بريم. در مورد سازوكار بريكس‌پلاس نيز شاهد رويكردي مشابه هستيم و مي‌بينيم كه كشورهاي اين مجموعه نيز با توجه به نقش و جايگاه بين المللي ايران كاملا پذيراي كشورمان هستند. در واقع، سرعت نياز جهاني به حضور و نقش آفريني ايران افزايش قابل توجهي داشته است. اين مساله تا حد زيادي مايه نگراني جبهه مخالفان ايران است و در عين حال براي دوستان كشورمان نويد بخش و اميد آفرين است.

علي باقري كني در ادامه تصريح كرد: بستري كه دلار جهت توسعه سيطره جهاني آمريكا ايجاد مي‌كند شايد قدرت نظامي اين كشور قادر به ايجاد آن نباشد. دليل اصلي اين مساله نيز اين است كه دلار در بسياري از نقاط جهان كه نيروهاي نظامي آمريكا حضور ندارند، حضور دارد و منافع اين كشور را به پيش مي‌برد. در اين راستا، ايران از دو منظر جهت كاهش اتكا خود و اقتصادش به دلار تلاش كرده است.

وي توضيح داد: اول اينكه بايد توجه داشت كه جهت شكل دادن به يك نظم جهاني جديد، مولفه‌هاي شكل دادن به اين نظم (نظمِ قديم) نيز بايد تغيير كنند و در اين حوزه، بحث اقتصاد و ارتباط آن با ارز مهم است و ايران به آن توجه ويژه‌اي داشته است. از سوي ديگر، در بحث تحريم‌ها نيز ايران به نحوي جدي وارد ميدان شده و سعي كرده خود را از قيد و بندهاي قدرت هاي غربي عليه خود برهاند و نجات دهد و اساسا دو حوزه مذكور نوعي هم افزايي را با يكديگر به نمايش گذاشته‌اند. البته كه مي‌بينيم بحث دلار زدايي فراتر از ايران در حوزه قدرت‌هاي نوظهور و سازوكارهاي مورد حمايت آن ها نيز به نحوي جدي دنبال مي‌شود.

باقري كني ادامه داد: ايران نيز سعي كرده كه چه در قالب مناسبات دو جانبه و چه چندجانبه، دستوركار مذكور را به نحوي جدي دنبال كند. البته كه بسياري از توافقات ما در اين زمينه با كشورهاي مختلف ماهيتي محرمانه دارند و ديگر، تلاش هاي جمعي جهت دلار زدايي از اقتصاد جهاني يك شعار نيست و تحولات ميداني قابل توجهي در اين حوزه رخ داده و مي‌دهند.

معاون وزير خارجه كشورمان در ادامه با اشاره به سياست ايران در قبال همسايگان خود و قدرت‌هاي شرقي جهان گفت: از دو منظر، توسعه روابط ايران با همسايگانش براي دولت سيزدهم از اهميتي ويژه برخوردار است. اول از منظر سياست خارجي نگاه به شرق و ديگر تاكيد بر مولفه‌هاي دروني قدرت. در مورد سياست نگاه به شرق بايد بگويم كه سياست مبنايي جمهوري اسلامي ايران در حوزه سياست خارجي حفظ استقلال كشور است. فراموش نكنيم كه پيام اصلي انقلاب اسلامي، آزادي در داخل و آزادي در خارج است.

به گفته باقري كني، آزادي در خارج يعني رها بودن از سلطه بيگانگان. در اين فضا، سياست نه شرقي و نه غربي كشورمان به اين معنا است كه ما نه به شرق تكيه داريم نه غرب اما اين به آن معنا نيست كه ما با جهان قطع رابطه مي‌كنيم. در اين فضا، نگاه ما به شرق و همسايگانمان در واقع نگاهمان به غير غرب است (و بالعكس). از اين منظر، ما در عين روابط با شرق و غرب عالم، استقلال خود را حفظ مي‌كنيم و در عين حال با همسايگان كشورمان نيز روابط نزديك و گسترده‌اي را در دستوركار داريم. به طور خاص در حوزه همسايگان شاهد بوده‌ايم كه در دولت سيزدهم، روابط ايران با كشورهاي همسايه و رفع اختلافات با آنها تا حد زيادي در دستوركار قرار گرفته است.

وي ادامه داد: در اين رابطه بايد توجه داشته باشيم كه ما با دشمن خود بحث تهديدزدايي را در دستوركار داريم و در رابطه با ديگران تنش زدايي را مد نظر داريم و سعي داريم اختلافاتمان با يكديگر را با تعامل حل كنيم. مساله‌اي كه نمودهاي عيني خود را در قابل رويكردهاي دولت كشورمان نسبت به منطقه آسياي ميانه و يا كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس نيز به نمايش گذاشته است. به طور خاص بهبود و توسعه روابط ايران با كشورهايي نظير كويت، امارات، قطر، عمان، تركيه، عراق، تاجيكستان و ازبكستان را شاهد بوده‌ايم.

علي باقري كني ادامه داد: در اين رابطه ايران هم افزايي قابل توجهي را با كشورهاي مذكور از خود نشان داده است. در شرق نيز ايران با كشوري همچون افغانستان مواجه است كه مجموعه‌اي از زمينه‌ها و البته خود بحران را در اين كشور چندين سال است كه شاهد بوده‌ايم. افغانستان كنوني با چالش‌هاي گسترده اي در حوزه‌هاي امنيتي و اجتماعي و اقتصادي و غيره رو به رو است و در كنار همه اينها، دولتي در افغانستان شكل گرفته كه اين دولت با چالش شناسايي بين المللي از سوي جامعه جهاني مواجه شده و ايران هم تاكيد داشته و دارد كه دولتي كه اكنون در افغانستان شكل گرفته بايد مورد پذيرش همه جريانهاي موثر در افغانستان باشد تا بتواند دولتي پايدار را در اين كشور مستقر كند.

معاون وزير خارجه ايران افزود: در عين حال، ايران از هيچ تلاش و كوششي در زمينه تامين نيازهاي اساسي مردم افغانستان مخصوصا در بُعد اقتصادي و رفاهي فروگذار نكرده و نمي‌كند. با پاكستان نيز ما تعاملات جدي با اين كشور داشته و داريم. در روابط دو كشور نياز به افزايش مراودات اقتصادي ميان دو طرف داريم كه اين مساله نيازمند همت جدي از سوي دو طرف دارد و نهادهاي مسوول در اين رابطه بايد تا جاي ممكن روند را تسهيل كنند. از چشم اندازي كلي، علي رغم اينكه در سالهاي اخير جهان و منطقه ما با تحولات مختلفي رو به رو شده با اين حال مسير ما در زمينه توسعه روابط با كشورهاي همسايمان رو به جلو بوده و متوقف نشده است.

علي باقري كني در ادامه گفت: يكي از بنيان هاي اصلي سياست خارجي ايران كه ريشه در باورهاي ديني ما نيز دارد اين است كه ما بايد بر عهد و قرار و پيمانهاي خود وفادار باشيم. البته كه ايران در مورد نظم بين المللي مطلوب و مد نظر خود نيز اين اصل را دنبال مي‌كند. اين در حالي است كه آمريكايي‌ها و اساس نظم غرب محور به اين موضوع هيچ توجهي ندارند و هر جا منفعتشان اقتضا كرد، مسير ديگري را در پيش مي گيرند.

معاون وزير خارجه افزود: در مورد ماجراي برجام نيز ايران عينا به تعهدات خود عمل كرد و انتظار اين را داشته و دارد كه آنها هم چنين باشند. البته كه ايران در برابر بي تعهدي آنها منفعل عمل نمي‌كند، با اين حال آنچه كه مهم است اين نكته مي‌باشد كه ايران زيرِ تعهدات خود نمي‌زند. تجربه تاريخي برجام نيز همين موضوع را نشان مي‌دهد. در اين رابطه بايد توجه داشته باشيم كه حتي اقدامات ايران در زمينه كاهش تعهدات برجامي‌اش نيز بر مبناي مفاد خودِ توافق برجام صورت گرفته و ايران در اين زمينه نيز به تعهداتش در قالب برجام وفادار بوده است.

وي تصريح كرد: در اين چهارچوب ايران در معادله برجام طرفِ مدعي است و طرف‌هاي غربي بدهكارند. با اين همه، تجربه برجام چند مولفه مهم را براي كشورمان به همراه داشت. اول اينكه ما به هيچ وجه نبايد به دشمن اعتماد كنيم. اين يك سرفصل اساسي در سياست خارجي ايران است اما مساله برجام آن را مورد تاكيد قرار داد. نكته دوم عدم اتكا به بيگانه است. پيشتر مدام گفته مي‌شد كه اگر توافق شود مي‌شود فلان كارها را كرد. اين در حالي است كه ما بايد تا جاي ممكن از ظرفيتهاي توافق در مسير دستيابي به اهداف و منافع خود بهره بريم. يعني ما بايد مسير خود را به جلو حركت كنيم و از ظرفيتهاي توافق نيز استفاده كنيم.

باقري كني افزود: از اين رو، خود توافق نبايد ظرفيتها را تعطيل و معطل كند. نكته ديگر اينكه در سالهاي اخير، غربيها چه اروپا و چه آمريكا ثابت كردند كه اگر منافعشان ايجاب كند؛ هيچ حد و مرز اخلاقي را نمي شناسند. در اين زمينه گسترش تحريم‌هاي غرب به حوزه‌هايي نظير مواد غذايي، دارو و تجهيزات پزشكي و ديگر موراد بشردوستانه از جمله مواردي هستند كه در عرصه بين المللي نبايد عليه كشوري تحريم شوند.

وي ادامه داد: با اين حال، تمامي اين موارد در سال‌هاي اخير عليه ايران هدفِ تحريم قرار گرفتند. اين موضوع عملا چهره واقعي غربيها را براي مردم كشورمان به نمايش گذاشت و نشان داد تا چه اندازه كنشگران غربي كه خود را حامي حقوق بشر مي دانند، در صورت لزوم حتي حاضر نيستند مواد دارويي مورد نياز يك كودك بيمار را نيز كه مثلا نياز به پانسمان زخم هايش جهت تسكين درد دارد را در اختيار كشورش و وي قرار دهند. در اين زمينه به طور خاص مي‌توان به كودكان "اي بي" اشاره كرد كه متاسفانه هدف تحريمهاي كشورهاي غربي قرار گرفته‌اند. اين مساله حقيقتا تجربه‌اي غم‌انگيز اما مهم براي ملت ايران است و نشان داد تا چه اندازه غربي‌ها جايي كه مساله منافعشان مطرح باشد، حاضر به فدا كردن همه چيز حتي خودِ بشر و نه صرفا حقوق بشر هستند.

علي باقري كني در پايان تصريح كرد: موضوع مذاكرات رفع تحريم‌ها كه در دولت كنوني كشورمان از ابتدا ادامه پيدا كرد و تا به امروز ادامه دارد، در چارچوب خطوط قرمز كشورمان و با هدف استيفاي منافع و حقوق ملت ايران ادامه دارد و ايران همواره در قالب آن جديت داشته است. ايران همچنان در اين مذاكرات جديت دارد با اين حال، آنچه كه البته به صورت خاص مورد تاكيد دولت و مقام معظم رهبري نيز بوده اين است كه سرنوشت كشور نبايد به مساله مذاكرات گره بخورد با اين حال، مذاكرات بخش مهم سياست خارجي دولت را شكل داده و شكل مي‌دهد و هيچ اهمال و كوتاهي در مسير مذاكرات را از سوي دولت كشورمان مشاهده نمي‌كنيم و خودِ آقاي رئيس جمهور به صورت جدي پيگير مساله مذاكرات است.

وي تاكيد كرد: با اين حال، طرف مقابل بعضا همچون قبل بهانه‌هايي واهي مي آورد و به دنبال مباحثي خارج از دستوركار است. ايران بارها اعلام كرده كه در چارچوب توافق گذشته حاضر به انجام مذاكرات است. در حال حاضر كه من سخن مي‌گويم، ايران تعاملات خود را با طرف‌هاي مقابل به طرق مختلف ادامه مي‌دهد و مذاكرات به بخش‌هاي مختلف تقسيم شده و به پيش برده مي‌شود. من اميدورام كه روند تلاش‌ها و هم افزايي‌ها در مسير مذاكرات، به نتايج مثبتي نيز ختم شود.

 


برگشت به تلکس خبرها