تلکس پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي: جنگ بر سر خط لوله گاز طبيعي
شنبه، 7 خرداد 1401 - 08:51 کد خبر: 48912
پيام نفت:
گمانهزني در مورد علت جنگ سوريه
اگر قطر بتواند جريان گاز طبيعي به اروپا را شروع كند، ضربه مهمي به روسيه وارد خواهد شد
مايكل اشنايدر چرا ملتي كوچك مانند قطر بايد ۳ ميليارد دلار براي حمايت از شورشيان در سوريه صرف كند؟
آيا دليل چنين كاري اين نيست كه قطر بزرگترين صادركننده گاز طبيعي مايع در جهان است و حكومت اسد به آنها اجازه نميدهد يك خط لوله گاز طبيعي از مسير سوريه احداث كنند؟ البته. قطر ميخواهد رژيمي دستنشانده در سوريه سر كار بيايد كه به آنها اجازه دهد هر مقدار كه ميخواهند گاز طبيعي به اروپا بفروشند. چرا عربستان سعودي مقادير بسيار هنگفتي پول براي كمك به شورشيان صرف ميكند و چرا شاهزاده سعودي بندر بن سلطان «مخفيانه به مراكز فرماندهي پنهاني خطوط مقدم جبهه سوريه در كاخ اليزه در پاريس و كاخ كرملين در مسكو ميرود و به دنبال تضعيف رژيم اسد برميآيد؟» خب، معلوم است كه عربستان سعودي در نظر دارد دولت دست نشانده خود را در سوريه روي كار آورد كه به سعوديها اجازه خواهد داد از اين طريق جريان انرژي از طريق اين منطقه را كنترل كنند. در طرف ديگر، روسيه به خاطر يك دسته دلايل ديگر، رژيم اسد را بسيار ترجيح ميدهد. يكي از دلايل اين است كه اسد با جلوگيري از عبور جريان گاز طبيعي از خليج فارس به اروپا، به روسيه كمك كرده و در نتيجه سود بيشتري را براي گازپروم تضمين ميكند. اكنون ايالات متحده در حال درگيرشدن مستقيم در اين مناقشه است. اگر ايالات متحده موفق به كنارگذاشتن رژيم اسد شود، براي سعوديها يا قطر (و احتمالا براي هر دو) خوب خواهد بود و براي روسيه واقعا بد خواهد شد. اين يك مناقشه ژئوپلتيك استراتژيك در مورد منابع طبيعي، مذهب و پول است و به واقع به هيچ وجه ربطي به سلاحهاي شيميايي ندارد.
اين يك موضوع شناخته شده است كه قطر به شدت خواهان ساخت يك خط لوله گاز طبيعي است كه آن كشور را قادر به ارسال گاز طبيعي به اروپا براي مدت زمان بسيار طولاني مي كند.
قطر پيشنهاد احداث يك خط لوله از خليج فارس را به تركيه داده است كه نشان ميدهد اين اميرنشين در نظر دارد پس از اتمام برنامه بلندپروازانه دو برابر كردن ظرفيت توليد گاز طبيعي مايع خود، صادرات از بزرگترين ميدان گازي جهان را بيشتر گسترش دهد.
شيخ حمد بن خليفه آل ثاني، حاكم قطر، ماه گذشته به دنبال مذاكره با عبدالله گل رييسجمهور تركيه و رجب طيب اردوغان نخست وزير، در شهر بودروم در غرب تركيه گفت: «ما مشتاق عبور يك خط لوله گاز از قطر به تركيه هستيم.» او در گفتوگو با خبرگزاري آناتولي تركيه گفت: «ما اين موضوع را در چارچوب همكاريها در زمينه انرژي مورد بحث قرار داديم. يك كارگروه در اين رابطه تشكيل خواهد شد كه نتايج قطعي را در كوتاهترين زمان ممكن ارائه خواهد كرد.»
بنا بر گزارشهاي ديگر در مطبوعات تركيه، دو كشور امكان اتصال گاز قطر به خط لوله گازي استراتژيك «نابوكو»، كه ميتواند با دور زدن روسيه، گاز آسياي ميانه و خاورميانه را به اروپا برساند، بررسي ميكنند. خط لوله قطر به تركيه در نقطه شروع پيشنهادي آن در شرق تركيه به «نابوكو» متصل ميشود. ماه گذشته، آقاي اردوغان و نخستوزيران چهار كشور اروپايي يك موافقتنامه ترانزيت براي «نابوكو» به امضا رساندند، كه مسير تصميمگيري سرمايهگذاري نهايي در اين پروژه مورد حمايت اتحاديه اروپا براي كاهش وابستگي اروپا به گاز روسيه در سال آينده را هموار كرد.
بنا بر گزارشهاي چندين روزنامه، آقاي اردوغان افزود: «براي دستيابي به اين هدف، من فكر ميكنم يك خط لوله گاز بين تركيه و قطر، اين مساله را يك بار و براي هميشه حل خواهد كرد.» گزارشها حاكي از اين است كه دو مسير متفاوت براي چنين خط لولهاي امكانپذير است. يكي از قطر از مسير عربستان سعودي، كويت و عراق به تركيه. ديگري از طريق عربستان سعودي، اردن، سوريه و تركيه. روشن نيست كه گزينه دوم چگونه به خط لوله پان- عرب متصل خواهد شد كه گاز مصر را از طريق اردن به سوريه ميبرد.
اين خط لوله نيز به اين دليل كه تا تركيه امتداد مييابد، به عنوان يك منبع گاز براي نابوكو پيشنهاد شده است.
قطر بر اساس توليد از ميدان عظيم شمالي در خليج فارس، به عنوان صادركننده پيشرو گاز مايع طبيعي جهان، در موقعيت فرماندهي قرار دارد. اين موقعيت از طريق برنامهاي با هدف افزايش ظرفيت توليد گاز مايع طبيعي سالانه، از ۳۱ ميليون تن در سال گذشته به ۷۷ ميليون تن تا پايان سال آينده، تحكيم ميشود. با اين حال، در سال ۲۰۰۵، اين اميرنشين براي توسعه بيشتر ميدان شمالي به منظور انجام مطالعات مخازن، يك مهلت قانوني در برنامه قرار داد. همانطور كه ملاحظه شد دو راه پيشنهادي براي خط لوله وجود دارد. از بخت بد قطر، عربستان سعودي به مسير اول و سوريه به مسير دوم نه گفتند.
در سال ۲۰۰۹ - همان سالي كه دوما وزير امور خارجه سابق فرانسه، مدعي شد بريتانيا برنامهريزي عمليات در سوريه را آغاز كرده است- اسد حاضر به امضاي توافقنامه ارائهشده با قطر نشد كه خط لولهاي را از ميدان شمالي دوم، كه با حوزه پارس جنوبي ايران پيوسته است، از طريق عربستان سعودي، اردن و سوريه به تركيه ميرساند، با چشمانداز عرضه به بازارهاي اروپايي و البته مهمتر از آن دور زدن روسيه. منطق اسد «محافظت از منافع متحد روسي خود بود كه عرضهكننده عمده گاز طبيعي به اروپا است.»
در عوض، در سال بعد، اسد مذاكراتي براي طرح ۱۰ ميليارد دلاري خط لوله جايگزين با ايران دنبال كرد، كه از طريق عراق به سوريه ميرود و به طور بالقوه به ايران نيز اجازه ميدهد از ميدان مشترك پارس جنوبي با قطر، به اروپا گاز صادر نمايد. يادداشت تفاهم اين پروژه در جولاي سال ۲۰۱۲ امضا شد درست زماني كه جنگ داخلي سوريه به حومه دمشق و حلب گسترش يافت و در ابتداي سال جاري، عراق چارچوب توافقنامهاي براي ساخت خط لولههاي گاز را امضا كرد.
طرح خط لوله ايران- عراق- سوريه، «سيلي محكمي به صورت» برنامههاي قطر بود. تعجبي ندارد كه بنا به اظهار منابع ديپلماتيك، شاهزاده بندر بن سلطان از عربستان سعودي، در تلاش ناموفق براي پرداخت رشوه به روسيه براي تغيير موضع، به رييسجمهور پوتين گفت كه بعد از اسد «هر رژيمي بيايد»، «به طور كامل» در دستان عربستان سعودي خواهد بود و «هيچ گونه توافقي را كه به ديگر كشورهاي خليج فارس اجازه انتقال گاز خود از مسير سوريه به اروپا بدهد و به رقابت با صادرات گاز از روسيه بپردازد، امضا نميكند.» هنگامي كه پوتين امتناع ورزيد، شاهزاده تصميم قطعي به اقدام نظامي گرفت.
اگر قطر بتواند جريان گاز طبيعي به اروپا را شروع كند، ضربه مهمي به روسيه وارد خواهد شد. بنابراين، درگيريها در سوريه، در واقع خيلي بيشتر از اينكه در مورد آينده مردم سوريه باشد در مورد خط لوله گاز است.
موافقتنامه «نابوكو» در سال ۲۰۰۹ توسط تعدادي از كشورهاي اروپايي و تركيه امضا شد. اين توافق مربوط به اجراي يك خط لوله گاز طبيعي از طريق تركيه به اتريش، با دور زدن روسيه دوباره به وسيله قطر، در تركيب با يك خط لوله تغذيه پيشنهادي عربي ديگر از ليبي به مصر به «نابوكو» بود (آيا تصوير واضحتر نشد؟) همه مشكل اين است كه روسيه پشتيبانيكننده سوريه سعي در متوقف كردن اين طرح دارد.
قطر خيلي دوست دارد گاز طبيعي مايع خود را به اتحاديه اروپا و بازارهاي پرمشتري مديترانه بفروشد. مشكل قطر در دستيابي به اين هدف، عربستان سعودي است. عربستان سعودي در حال حاضر به لوله زميني از مسير سرزمين سعوديها «نه» گفته است. تنها راه حل قطر براي فروش نفت خود، وارد معاملهشدن با آمريكا است.
به تازگي شركت اكسان موبيل و شركت بينالمللي نفت قطر، معاملهاي ۱۰ ميليارد دلاري انجام دادهاند كه به اكسان موبيل اجازه ميدهد گاز طبيعي را از طريق يك بندر در تگزاس به انگلستان و بازارهاي مديترانه بفروشد. قطر ميتواند پول بسيار زيادي درآورد و تنها چيزي كه مانع آرمانهاي خود ميبيند، سوريه است.
ايالات متحده به دليل چاههاي وسيع گاز طبيعي، و در واقع بزرگترين عرضه شناخته شده در جهان، وارد اين بازي شده است. به همين دليل است كه رشد قيمتهاي گاز طبيعي در ايالات متحده براي مدتي چنين طولاني متوقف شده است. اين فرصتي براي دخالت ايالات متحده در بازار گاز طبيعي اروپا است، جايي كه انحصار روسها را كه براي مدتهاي مديد از آن بهره ميبردند، در هم ميشكند. آنچه در مورد مناقشه در سوريه به نظر ميرسد اين است كه به راستي مناقشهاي بين ايالات متحده و روسيه است!
شهرهاي اصلي سوريه دمشق، حمص و حلب در حال حاضر درگير پريشاني و منازعه، هستند. اينها همان شهرهايي هستند كه خط لوله گاز پيشنهادي از مسير آنها عبور ميكند. قطر كه بزرگترين سرمايهگذار قيام سوريه است، تاكنون بيش از ۳ ميليارد دلار در اين درگيري صرف كرده است. از سوي ديگر داستان، عربستان سعودي گروههاي ضد اسد در سوريه را تامين مالي ميكند. عربستان سعودي نميخواهد به وسيله قطر به حاشيه رانده شود؛ بنابراين آنها نيز ميخواهند اسد سرنگون شود و دولت دستنشانده خود را در آنجا بنشانند؛ دولتي كه معامله خط لوله را امضا كند و از قطر براي اجراي خط لولههاي در حال اجراي «نابوكو» هزينه دريافت كند.
بله، ميدانم كه همه اينها بسيار پيچيده است. اما صرفنظر از اينكه شما چگونه تكههاي اين پازل را در كنار يكديگر بچينيد، مطلقا هيچ دليلي براي درگير شدن ايالات متحده در اين جنگ وجود ندارد.
در صورتي كه ايالات متحده درگير شود، در واقع به تروريستهاي القاعده كه مادران و نوزادان را گردن ميزنند، كمك خواهد شد.
تروريستهاي مرتبط با القاعده در سوريه، تمام ۲۴ مسافر سوري را كه در شمال شرقي سوريه از طرطوس به راسالعين ميرفتند و در ميان آنها يك مادر و يك نوزاد ۴۰ روزه بود سر بريدند. مردان مسلح از تروريستهاي عراق و سرزمين شامات، اتوبوس را در جاده تالكالاخ متوقف كردند و همه مسافران را قبل از به آتش كشيدن اتوبوس كشتند.
آيا اينها كساني هستند كه آمريكا ميخواهد با آنها «متحد» شود؟
و البته زماني كه ما به سوريه حمله كنيم، نبرد ميتواند تشديد شده و به راحتي به جنگي تمام عيار تبديل شود.
اگر تصور ميكنيد كه دولت اوباما هرگز نيروهاي ايالات متحده را به سوريه ارسال نميكند، سادهلوحانه فكر ميكنيد. در واقع، با توجه به اظهارات جك گولداسميت، استاد دانشكده حقوق دانشگاههاروارد، مجوز پيشنهادي استفاده از نيروهاي نظامي فرستادهشده به كنگره، درهاي «حضور زميني» را براي آمريكا كاملا باز كرده است.
مجوز پيشنهادي استفاده از نيروي نظامي عليه تروريستها بر سلاحهاي كشتار جمعي سوريه تمركز كرده است در غير اين صورت، ميتوانست بسيار وسيع باشد. اين مجوز به رييسجمهور اجازه استفاده از هر نوع از نيروهاي مسلح ايالات متحده و هرگونه روش اعمال زور را ميدهد. و اين شامل محدوديت اهداف خاص - چه از نظر تشخيص اهداف (براي مثال دولت سوريه يا شورشيان سوريه) يا جغرافياي اهداف نميشود. محدوديت اصلي از مقاصدي كه اين نيروها مورد استفاده قرار ميگيرند، ناشي ميشود. چهار نكته در مورد اين مقاصد ارزش ذكر كردن
دارد.
نخست، مجوز پيشنهادي استفاده از نيروي نظامي عليه تروريستها به رييسجمهور اجازه استفاده از زور «در ارتباط با» به كارگيري سلاحهاي كشتار جمعي در جنگ داخلي سوريه را ميدهد. (اين مجوز استفاده رييسجمهور از زور را به خاك سوريه محدود نميكند، بلكه ميگويد استفاده از زور بايد با استفاده از سلاحهاي كشتار جمعي در مناقشه سوريه مرتبط باشد.
فعاليتها در خارج از سوريه ميتواند و قطعا با استفاده از سلاحهاي كشتار جمعي در جنگ داخلي سوريه ارتباط دارد). دوم، استفاده از زور بايد طوري طراحي شود كه از «استفاده يا گسترش سلاحهاي كشتار جمعي»، «در داخل، به يا از سوريه» (و حتي وسيعتر)، براي «محافظت از ايالات متحده و متحدان و شركاي آن در برابر تهديدات مطرح شده توسط اين سلاحها» پيشگيري يا جلوگيري كند. سوم، مجوز پيشنهادي استفاده از نيروي نظامي عليه تروريستها به رييس جمهور اختيار تفسير نهايي را براي تعيين معيارهايي كه رضايتبخش هستند، ميدهد («آنچه او لازم و مناسب تشخيص ميدهد»). چهارم، مجوز پيشنهادي استفاده از نيروي نظامي عليه تروريستها هيچ محدوديت رويهاي (مانند محدوديتهاي زماني) را براي قدرت رييسجمهور در نظر نميگيرد.
من تصور ميكنم اين مجوز پيشنهادي استفاده از نيروي نظامي عليه تروريستها داراي پيامدهاي بسيار گستردهتر از آني است كه ايليا سمين شرح داده است. برخي از پرسشهايي كه كنگره بايد در مورد آنها تعمق كند، اينها هستند:
۱- آيا مجوز پيشنهادي استفاده از نيروي نظامي عليه تروريستها به رييسجمهور اجازه جانبداري در جنگ داخلي سوريه يا براي حمله به شورشيان سوريه مرتبط با القاعده يا حذف اسد از قدرت را ميدهد؟ بله، تا زماني كه تشخيص دهد هر يك از اين اشخاص، با استفاده از سلاحهاي كشتار جمعي در جنگ داخلي سوريه مرتبط هستند و استفاده از زور در برابر يكي از آنها به پيشگيري يا جلوگيري از استفاده يا گسترش سلاحهاي كشتار جمعي در داخل يا به و از سوريه يا حفاظت از ايالات متحده و متحدان آن (از قبيل اسرائيل) در مقابل (صرفا ) تهديد اين سلاحها كمك ميكند. بسيار آسان است كه تصور كنيد رييسجمهور چنين تصوري را در قبال اسد يا يك يا چند گروههاي شورشي داشته
باشد.
۲- آيا مجوز پيشنهادي استفاده از نيروي نظامي، به رييسجمهور اجازه استفاده از زور عليه ايران يا حزبالله در ايران يا لبنان را خواهد داد؟ باز هم بله، تا زماني كه رييسجمهور خودش تشخيص دهد كه ايران يا حزبالله با استفاده از سلاحهاي كشتار جمعي در جنگ داخلي سوريه ارتباط دارند و به كارگيري زور عليه ايران يا حزبالله از استفاده يا گسترش سلاحهاي كشتار جمعي در داخل، يا به و از سوريه يا حفاظت از ايالات متحده و متحدان آن (از قبيل اسرائيل) را در برابر تهديد (صرف) ناشي از اين سلاحها پيشگيري يا جلوگيري ميكند.
آيا شما حاضريد پسر يا دختر خود را فقط براي ساختهشدن يك خط لوله گاز طبيعي به جنگ سوريه بفرستيد؟
كاري كه ايالات متحده بايد در اين وضعيت انجام دهد، آنقدر واضح است كه حتي نوه پنج ساله نانسي پلوسي ميتواند آن را تصور كند.
من اين ماجرا را براي شما شرح دادم و پس از آن واقعا بايد كاري انجام دهم. نوه پنج ساله من، موقعي كه ديروز سانفرانسيسكو را ترك ميكردم به من گفت ميمي، آيا شما ميخواهيد به جنگ «در» سوريه بله بگوييد، يا به جنگ «با سوريه» نه بگوييد. او پنج سالش است؛ و ما درباره جنگ صحبت نميكرديم، بلكه درباره اقدام صحبت ميكرديم. بله، جنگ «با» سوريه، و نه درباره جنگ «در سوريه». من به او گفتم، «بسيار خوب، تو چه فكري ميكني؟» و او گفت «من فكر ميكنم هيچ جنگي نباشد.»
متاسفانه، به نظر ميرسد مادربزرگ او و بسياري از ديگر «رهبران» نادان آمريكا در واشنگتن بنا دارند همه را ديوانهوار به جنگ بكشانند.
در پايان، چقدر خون در پاي يك خط لوله گاز طبيعي ريخته خواهد شد؟
برگشت به تلکس خبرها