پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : ضرورت تحول در شركت ملي نفت/تاديرنشده صادرات نفت را به پنج ميليون بشكه در روز برسانيم
یکشنبه، 28 اسفند 1401 - 05:18 کد خبر:50810
پيام نفت:

طي يكصد سال گذشته نفت عامل تحولات بزرگي در جهان بوده و جنگ ها و كشمكش هاي متعددي را سبب گرديده است. طي يك قرن نفت عامل حركت خودروهاي سبك و سنگين بوده و  وابستگي انسان به نفت به بالاترين حد رسيد به دنبال اين وابستگي، كره زمين و بسياري از موجودات تاوان سنگين و جبران ناپذيري پرداخت نمودند مصرف بيش از حد نفت و گاز جهان را آلوده و كره زمين را گرم و تغيير اقليم و ده ها عارضه ديگر به دنبال داشته است. اكنون نخبگان و متفكران و جهان وطني ها به جد در فكر تغيير اين مسير رو به نابودي افتاده و بنا دارند بهر طريق ممكن اين روند را كند و متوقف نمايند.

افزايش  قيمت نفت دربستر برنامه هاي كلاني چون جنگ اوكراين و ساير برنامه هاي  بلند مدت ديگر منجر به سرمايه گذاري هاي گسترده در انرژي هاي تجديد پذير و تلاش بشر براي كاهش وابستگي به نفت و گاز خواهد گرديد. احتمالا قيمت نفت تا چند سال آينده همچنان بين 60 تا 80 يا حتي بصورت مقطعي تا 100 دلار فراز و فرود خواهد داشت اما در آينده نزديك نفت روند پايدار نزولي را آغاز خواهد نمود و در محدوده قيمت  زير بشكه اي 30 دلار نوسان خود را حفظ خواهد نمود.

در اين تحليل ابتدا دوران گذار از نفت تشريح مي شود سپس استراتژي مناسب حوزه بالادستي در دوران گذار از نفت به سمت انرژي هاي تجديد پذير تشريح مي گردد.

 

** الف: دوران گذار از انحصار نفت در حمل و نقل به تنوع انرژي در جهان

 

با سرمايه‌گذاري‌هاي جديد و ارتقاء سطح فن‌آوري تولد صفحات خورشيدي و باتري‌هاي ذخيره برق جهان طي ده سال آينده شاهد كاهش قيمت تمام شده برق خورشيدي خواهد شد و اين تحويل بزرگ در حال تكميل منجر به كاهش ارزش ذخاير نفت و گاز جهان خواهد گرديد. ميزان توليد برق از انرژي خورشيدي طي ده سال آينده بيش از ده برابر خواهد شد.

حدود 80 درصد نفت توليدي جهان به گازوئيل و بنزين و مازوت و نفت سفيد تبديل مي‌شود كه هشتاد درصد اين سوخت‌ها در حوزه حمل‌و‌نقل مورد استفاده قرار مي‌گيرند. طي بيست سال آينده توليد برق از انرژي خورشيدي افزايش چشمگيري خواهد يافت و از طرف ديگر شركت‌هاي مطرح خودروسازي جهان برنامه‌ دارند تا بيست سال آينده توليد موتورهاي بنزين‌سوز را به صفر برسانند و موتورهاي برقي را جايگزين آنها نمايند به اين ترتيب تفاضا براي بنزين و گازوئيل طي چند دهه آينده كاهش قابل توجهي خواهد يافت.

با اين وجود قيمت نفت طي يك دهه آينده فراز و فرود بسيار خواهد داشت و برخي از اين فراز و فرودها ابزاري خواهد بود جهت اعمال فشار بين قدرت‌هاي جهاني و تغيير موازنه‌هاي قدرت، اما با نگاه بلند مدت قيمت نفت نزولي خواهد بود و به احتمال قوي طي دو دهه آينده ارزش نفت به كمتر از نصف ارزش كنوني تقليل خواهد يافت. فراز و فرود قيمت نفت در دو دهه آتي بر رشد اقتصادي و تصميم‌گيري‌هاي استراتژيك در كشورهاي مهم توليد‌كننده و مصرف‌كننده به‌‌ويژه كشورهاي چين روسيه و عربستان و آمريكا بيشترين تاثير را به دنبال خواهد داشت.

به دليل كاهش جايگاه نفت و گاز در اقتصاد انرژي آمريكا و ساير قدرت‌هاي بزرگ جهاني؛ طي دهه‌هاي آتي، خاورميانه و تحولات كشورهاي عربستان ايران و اسرائيل و ساير كشورهاي اين منطقه از اهميت راهبري همچون دهه‌هاي گذشته براي آمريكا برخوردار نخواهند بود و جايگزين انرژي‌هاي فسيلي با انرژي‌هاي تجديد‌پذير سال به سال پر اهميت‌تر خواهد شد.

احتمالا سياست آمريكا و قدرتهاي جهاني در يك دهه آينده اين خواهد بود كه ميانگين قيمت نفت بين 60 تا80 دلار بر بشكه باشد تا در اين فاصله به سه هدف مهم دست يابد اول حداكثر بهره‌برداري از ذخاير نفت و گاز شيل و بهره‌گيري از آن جهت بهبود اقتصاد آمريكا دوم به بلوغ رسيدن دانش و فناوري و تكنولوژي توليد صفحات خورشيدي و باتري‌هاي ذخيره برق و سوم افزايش توليد خودروهاي برقي به‌گونه‌اي كه طي ده سال آينده حداقل 40 درصد خودروهاي آمريكا و كشورهاي توسعه يافته از انرژي برق تغذيه نمايند. البته سياست بالا نگه داشتن قيمت نفت به نفع روسيه و عربستان و به زيان هم‌پيمانان اروپايي آمريكا و ژاپن و كره‌جنوبي خواهد بود بنابراين جهت ايجاد معادله توازن، برنامه هاي متعددي اجرايي گرديده و  خواهد گرديد.

حجم ذخاير نفت درجاي كشور بين 600 تا 800 ميليارد بشكه گزارش مي شود كه با لحاظ متوسط قابليت برداشت 25 درصد كل نفت قابل برداشت كشور حدود 150 ميليارد بشكه مي باشد.(البته بشرط رعايت استانداردهاي برداشت از جمله تزريق سيال يا گاز معادل نفت برداشت شده به مخاززن نفت)  ارزش ذخاير نفت قابل برداشت كشور بر اساس قيمت‌هاي كنوني نفت بين 12 تا 15 هزار ميليارد دلار است اما با كاهش قيمت نفت به حدود 20 دلار تا 20 سال آينده، ارزش اين سرمايه بزرگ ملي به حدود سه الي چهار هزار ميليارد دلار خواهند رسيد كه بخش قابل توجهي از اين ارزش صرف حفظ توليد و هزينه هاي بهره برداري خواهد شد. بارها شنيده و مي شنويم كه بايد خام فروشي نفت را متوقف كنيم و نفت را به محصولات ارزشمند تبديل و صادر نماييم و حتي بعضا مي شنويم كه بايد در چاه هاي نفت را ببنديم و از وابستگي به نفت نجات يابيم و اخيرا زياد شنيده مي شود كه بايد فروش نفت خام را متوقف نموده و نفت خام را به محصولات پتروشيمي تبديل و با چندين برابر قيمت نفت خام صادر نمائيم. در اين مبحث مي خواهيم به واقعيات پيش رو بپردازيم

ايران به شرط سرمايه گذاري در ميادين نفت و اجراي پروژه هاي ازدياد برداشت، در آينده نزديك  توان صادرات حدود4 ميليون بشكه در روز و1.46ميليارد بشكه معادل حدود 243 ميليون تن نفت خام درسال را خواهد داشت. به دلايلي كه ذكر مي شود ما مي بايست بر افزايش توليد و صادرات نفت تمركز نمائيم در اين خصوص نكات ذيل حائض اهميت است:

الف- حدود 80 درصد نفت خام جهان به سوخت هاي بنزين و گازوئيل و مازوت و مابقي نيز بخشي به نفت سفيد  و  روغن و بخشي نيز  به قير و بخش اندكي به LPG  و ميزان كمي نيز به پروپيلن غير خالص (chemical grade)تبديل مي شودبا حاكم شدن خودروهاي برقي بر سيستم حمل و نقل جهان،  80 درصد ذكر شده بازار عمده خود را از دست خواهد داد. 7 كشوري كه حدود 70 درصد واردات نفت جهان را انجام مي دهند با تمام توان در حال اجراي پروژه هاي جايگزيني نفت هستند وحداكثرتا 20 سال آينده واردات نفت را به ميزان اندكي خواهند رسانيد.

ب- خوراك واحدهاي پتروشيمي ايران اغلب گازهاي متان و اتان مي باشد و به علت حاشيه سود كم پتروشيمي هاي با خوراك مايع،  طي 2 دهه گذشته هيچ واحد الفين يا متانول يا آمونياك با خوراك مايع در ايران راه اندازي نشده است لذا اينكه كل يا عمده  نفت ايران به فرآورده هاي پتروشيمي تبديل شود نشان دهنده نگاه غير علمي است. مزيت ايران احداث واحدهاي پتروشيمي با خوراك گازهاي پروپان، اتان و متان است

سالانه حدود 750 ميليون تن محصول پتروشيمي  پايه در جهان توليد مي شود(آمونياك، متانول، الفين ها، زايلن ها و غيره) نيمي از اين محصولات بر پايه خوراك گاز متان مي باشند حتي چنانچه توليد نيمه ديگر صنعت پتروشيمي جهان كه بر پايه  نفت هستند طي 20 سال آينده دو برابر شود و ظريب تبديل نفت به محصولات پتروشيمي در تكنولوژي cotc و ساير تكنولوژي هاي مشابه(تبديل مستقيم نفت به محصولات پتروشيمي) را 60%لحاظ نمائيم به مفهوم مصرف حداكثر 525 ميليون تن نفت در سال معادل حدود 9 ميليون بشكه در روز است.

از چهار محصول عمده صنعت پتروشيمي سه محصول بر پايه  گاز كربن  بنا شده اند  و تنها آمونياك است كه بر پايه گاز نيتروژن مي باشد. با پيشرفتهايي كه در زمينه توليد گاز هيدروژن حاصل شده و هزينه توليد آن از آب در حال كاهش است احتمالا مجتمع هاي آمونياك نسل آينده هيدروژن مورد نياز را از آب تامين مي نمايند نيتروژن نيز طبق روال گذشته از هوا تامين مي شود وابستگي واحدهاي آمونياك به خوراك نفت و گاز از بين مي رود. اما واحدهاي الفين، متانول و زايلن ها كه بر پايه كربن هستند احتمالا تا چند دهه آينده همين روال طي مي شود مگر اينكه تكنولوژي هاي جديد بتوانند بصورت اقتصادي از روشن هايي غير از سوزاندن نفت و گاز و ذغال سنگ،  كربن آنها را جدا و تركيبات شيميايي مد نظر را از كربن توليد نمايند.

 

با لحاظ اينكه تا 20 سال آينده بين 30 تا 40 درصد از خودروهاي جهان بنزين سوز و گازوئيل سوز باقي بمانند  حدود 30 ميليون بشكه نفت نيز نياز اين بخش باقي خواهد ماند. هر چند طي چند دهه آتي به مرور خودروهاي بنزين سوز و گازوئيل سوز از چرخه حمل و نقل جهان  حذف خواهند شد.

با لحاظ اينكه از 15 سال آينده قيمت نفت بطور ميانگين  بشكه اي 25 دلار باشد و از طرفي مصرف برق در جهان افزايش چشمگيري مي يابد احتمالا حدود ده ميليون بشكه نفت توليدي جهان طي 20 تا 25 سال آينده در نيروگاه ها مصرف خواهد شد. هر چند تا دو دهه ديگر نسل نيروگاه هاي فعال با سوخت فسيلي رو به كاهش خواهد گذاشت و تا 30 سال آينده بخش اندكي از برق جهان از طريق سوخت فسيلي توليد خواهد شد لذا مصرف نفت در بخش نيروگاهي نيز تا 30 سال آينده به زير 5 ميليون بشكه در روز خواهد رسيد

 قطعا جرايم توليد كربن افزايش خواهد يافت و جهان كشورها و شركتهاي توليد كننده كربن را با جرايم سنگين مجازات خواهندنمود. توليد برق از انرژي خورشيدي و انرژي بادي افزايش چشمگيري خواهد يافت. توليد برق از ساير انرژي ها از جمله انرژي آبي، انرژي هيدروژن و انرژي هاي ديگر افزايش قابل توجهي خواهد يافت.

لذا با لحاظ واقعيت هاي تشريح شده، نياز نفت جهان تا 30 سال آينده كمتر از 50 ميليون بشكه در روز خواهد بود.

با كاهش قيمت نفت به محدوده حدود 25 دلاري توليد ميادين شيل و توليد نفت برخي مناطق در شمال اروپا و غرب آفريقا متوقف خواهد شد و  حدود 30 ميليون بشكه از توليد نفت جهان كاسته خواهد شد.

با لحاظ جميع موارد ذكر شده قيمت نفت از 15 تا 20 سال آينده در محدوده زير 30 دلار بر بشكه باقي خواهد ماند.

ج-  جهان به سرعت در مسير توليد خودروهاي برقي حركت مي كند و احتمالا طي 2 دهه آينده بخش عمده خودروهاي در حال تردد جهان خودروهاي برقي خواهند بود لذا مصرف گازوئيل و بنزين كاهش خواهد يافت به اين ترتيب احداث پالايشگاه هاي بزرگ كه حدود چهار تا پنج سال زمان ساخت آنها به طول مي انجامد و حجم سرمايه گذاري آنها نيز بسيار بالا است در كشوري چون  ايران به دليل محدوديت منابع براي سرمايه گذاري و دوره بازگشت سرمايه طولاني،  از منطق اقتصادي قدرتمندي برخوردار نيست

چ-  با كاهش تقاضاي بنزين و گازوئيل به دليل كاهش مصرف  در حوزه حمل و نقل، قيمت نفت طي 2 دهه آينده كاهش خواهد يافت و احتمالا به حدود نصف قيمت هاي كنوني خواهد رسيد. ارزش ذخاير نفت قابل استحصال ايران به قيمت هاي كنوني حدود 15 هزار ميليارد دلار است.  چنانچه در قيمت هاي كنوني با تمام توان نسبت به برداشت صيانتي از ميادين نفت اقدام ننمائيم در آينده مجبور خواهيم شد نفت را به يك سوم يا يك چهارم قيمت هاي كنوني به فروش برسانيم و اين به مفهوم حيف و ضايع كردن حدود ده هزار ميليارد دلار از منابع قابل استحصال نفت كشور و ملت خواهد بود.

 

**ب-  استراتژي مناسب حوزه بالادستي در دوران گذار از نفت به سمت انرژي هاي تجديد پذير

 


-     متناسب با نياز هر ميدان نفت و گاز،  پروژه هاي تزريق آب و نيتروژن و در حد مقدورات گازكربنيك و گاز متان به ميادين نفت و گاز با تمام سرعت اجرايي گردد.

پيشنهاد مي شود در استان خوزستان و حاشيه خليج فارس نيروگاه و  واحدهاي بزرگ آب شيرين كن احداث و آب مورد نياز مياديني كه قابليت تزريق آب در آنها وجود دارد از اين طريق تامين گردد. در حاشيه دريا مي توان نيروگاه بهمراه آبشيرين كن با راندمان كل 80درصد احداث نمود. به اين مفهوم كه از انرژي حرارتي مازاد نيروگاه جهت شيرين سازي آب دريا استفاده و راندمان كل واحدهاي نيروگاهي و آبشيرين كن به بالاي 80 درصد مي رسد چنين نيروگاهي در كشور امارات متحده احداث و بهره برداري گرديده است. در اين واحد مي توان نيتروژن مورد نياز جهت تزريق به ميادين را با احداث واحد جدا سازي هوا تامين نمود و از طريق خط لوله به ميادين نفتي كه در فاصله حدود صد كيلومتري قرار دارند منتقل نمود. اكسيژن و آرگون توليدي اين واحد را نيز مي توان به مصرف كنندگان داخلي و صادرات اختصاص داد. ( حدود 78% هوا يا جو زمين  نيتروژن و 20% اكسيژن است)

با سرمايه گذاري 5 ميليارد دلاري در احداث واحد جداسازي هوا مي توان سالانه  تا 150 ميليون تن نيتروژن و حداقل 20 ميليون تن اكسيژن توليد نمود كه ارزش اكسيژن توليدي در سال حدود800 ميليون دلار است.  با تزريق  150 ميليون تن نيتروژن به ميادين و چاه هاي گرينش شده  قابليت افزايش توليد يك ميليارد بشكه در سال در برخي ميادين نفتي  وجود دارد.  

كشور عربستان از اواسط دهه ۱۹۵۰ جهت حفظ فشار ميادين توليدي، شروع به تزريق گاز همراه نفت كرد. اولين واحد تزريق گاز در سال ۱۹۵۴ در ميدان آبقيق و دومين واحد در سال ۱۹۵۹ در ميدان عين‌دار احداث شد. پس از چندي به دليل اينكه تزريق گاز نتوانست به طور كامل از افت فشار مخازن جلوگيري كند، به تزريق آب روي آوردند اين كشور از حدود 70 سال پيش پروژه هاي تزريق آب به ميادين نفتي را آغاز نموده و روزانه 12 ميليون بشكه آب به ميادين نفت خود تزريق مي نمايد كه ۷ ميليون بشكه آن از تصفيه آب دريا، ۳ ميليون بشكه از واحدهاي جداسازي نفت و گاز و ۳ ميليون بشكه نيز از سفره‌هاي آب زيرزميني تأمين مي‌شود. در حال حاضر تقريباً در هيچ يك از ميادين نفتي عربستان حفاري عمودي انجام نمي‌شود. عربستان در دهه ۱۹۹۰ از حفاري افقي براي توسعه و نگهداشت توان توليد ميادين نفتي خود استفاده ‌كرد كه اكنون اين نوع حفاري هم كمتر مورد استفاده قرار مي‌گيرد و عمدتاً از روش ۵MRC استفاده مي‌شود.در واقع، تفاوت چاه‌هاي عمودي و افقي با MRC هاي مشابه را مي‌توان به تفاوت ميان ماهي‌گيري با نخ، قلاب يا تور تشبيه كرد. با به‌كارگيري چاه‌هاي MRC كه هشت شاخه هستند سطح تماس چاه و مخزن به ۱۰ تا ۱۲ كيلومتر مي‌رسد. از مجموع ۱۲ ميليون بشكه، ۸ ميليون بشكه به ميدان قوار و ۴ ميليون بشكه به ميادين بري و آبقيق تزريق مي‌شود. شركت آرامكو با وجود گذشت ۴ دهه از شروع تزريق آب به مخازن نفتي، هنوز هم از اين عمليات درس مي‌گيرد.

  -   حفاري افقي بجز در مواقع لزوم متوقف شود و بر حفاري هاي انحرافي تمركز گردد.


-     در صورت لزوم گاز هاي همراه چاه هاي نفت به چاه ها تزريق شوند


-     با احداث واحد توليد نيتروژن در محل مناسب خصوصا در محل احداث نيروگاه،  متناسب با شرايط چاه ها عمليات تزريق نيتروژن به چاه هاي نفت اجرايي گردد.


-    از ساير روش هاي ازدياد برداشت استفاده و تلاش شود توليد نفت كشور به 7 تا 10 ميليون بشكه در روز برسد.

نفت توليدي در شرايط قيمت بالاي نفت صادر شود چنانچه در مقطعي كه قيمت نفت بطور متوسط بين 60  تا 80 دلار است بيشترين صادرات را داشته باشيم و اين مسير منجر به توليد نفت كمتري در بلند مدت شود بهتر از آن است كه در آينده نفت را با قيمت هاي 20 تا 30 دلار صادر نمائيم كه بيش از ده دلار آن هزينه توليد و حفظ فشار چاه ها و ساير هزينه هاي مرتبط خواهد بود. در اين صورت بجاي 50 تا 60 دلار سود از هر بشكه نفت صرفا 10 تا 20 دلار سود كسب خواهيم نمود و چنين خسارتي به ملت و نسل آينده قابل توجيه نخواهد بود.

بنابراين ما بايد با تمام توان ممكن نسبت به توليد و صادرات نفت خام اقدام نمائيم.

با اجراي سياستهاي ذكر شده قادر خواهيم بودبيشترين ميزان نفت را از ميادين نفتي توليد نمائيم و طي چند سال آينده توليد نفت را به بيش از 7 ميليون بشكه در روز برسانيم.با تزريق آب و نيتروژن و ساير روش هاي ازدياد برداشت و تمركز بر عمليات تعمير و تكميل و توسعه چاهاي نفت(خصوصا حفاري انحرافي و هوشمند) ، قادر خواهيم بود بيشترين ميزان نفت را از ميادين نفت برداشت نمائيم.

درآمدهاي حاصل از صادرات نفت به همه نسل هاي آينده كشور تعلق دارد و صرف آن در هزينه هاي جاري دولت چاق و پرهزينه و كم تحرك ظلم به نسل كنوني و همه نسل هاي آينده  است لذا درآمدهاي حاصل از صادرات نفت صرفا مي بايست در توسعه زيرساخت هاي متعلق به نسل هاي آينده هزينه شود.

ما چاره اي جز صادرات نفت با تمام ظرفيت ممكن نداريم. نبايد اجازه دهيم رقبا بازار را از دست ما خارج كنند رقبا براي خارج كردن ما از بازار و ميدان رقابت ممكن است به هر اقدامي دست بزنند چرا كه آنها نيز از واقعيت آينده قيمت هاي نفت اطلاع دارند و از طرف ديگر حيات اقتصادي آنها در گروه صادرات نفت با تمام توان مي باشد.



- ايران مي‌بايست در تنطيم سياست خارجي و برنامه‌‌ريزي‌هاي كلان اقتصادي به‌گونه‌اي عمل نمايد كه بيشترين ميزان نفت را در طول ده سال آتي بصورت صيانتي توليد و صادر نمايد. ايران نبايد تحت هيچ شرايطي اجازه دهد توليد نفت كشور كاهش يابد. كاهش توليد و صادرات نفت به مفهوم كاهش ارزش سرمايه‌هاي ملي نسل موجود و نسل‌هاي آينده است.


- مشوق‌هاي قانوني لازم از جمله تخفيف نرخ خوراك جهت جذب سرمايه‌گذاري داخلي و خارجي در صنعت پتروشيمي اعمال گردد. تا نهايت استفاده ممكن از گاز متان و  پروپان در صنعت پتروشيمي بعمل آيد.


-   افزايش توليد برق با هدف تامين نياز كشورهاي همسايه و حتي ساخت نيروگاه‌هاي برق در برخي كشورهاي هدف از جمله سوريه و كشورهاي ديگر در برنامه‌‌هاي آتي كشور قرار گيرد.

منبع: روزنامه و پايگاه خبري آفتاب يزد