پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : آيا تايوان به خارپشتي تبديل مي‌شود كه هضم آن براي چين سخت خواهد بود؟ / آيا آمريكا براي دفاع قاطع از تايوان به ترديد افتاده؟ / شرايط منحصربه فردي كه در آن، نه جنگ، قريب الوقوع است نه صلح، پايدار / چگونه مي‌توان از جنگ آمريكا و چين بر سر تايوان جلوگيري كرد؟
پنجشنبه، 27 مرداد 1401 - 18:12 کد خبر:49523
پيام نفت:
اكونوميست:

 

آمريكا و چين اين روز‌ها در موارد بسيار محدودي توافق دارند. با اين حال، در موضوع تايوان، حداقل از يك نظر، در هماهنگي كامل هستند. مقامات هر دو طرف مي‌گويند وضعيت موجود پيرامون جزيره خودگردان، كه چين مدعي مالكيت بر آن و آمريكا حامي دموكراسي آن است، به شيوه‌هاي خطرناكي در حال تغيير است. جنگ قريب الوقوع به نظر نمي‌رسد، اما صلحي ناآرام برقرار است كه بيش از شش دهه به شكلي شكننده ادامه داشته است.
 

پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :



اكونوميست نوشت: آمريكا و چين اين روز‌ها در موارد بسيار محدودي توافق دارند. با اين حال، در موضوع تايوان، حداقل از يك نظر، در هماهنگي كامل هستند. مقامات هر دو طرف مي‌گويند وضعيت موجود پيرامون جزيره خودگردان، كه چين مدعي مالكيت بر آن و آمريكا حامي دموكراسي آن است، به شيوه‌هاي خطرناكي در حال تغيير است. جنگ قريب الوقوع به نظر نمي‌رسد، اما صلحي ناآرام برقرار است كه بيش از شش دهه به شكلي شكننده ادامه داشته است.


به گزارش سرويس بين الملل «انتخاب»، در ادامه اين مطلب آمده است: اين موضوع از بحراني كه در اين ماه با سفر نانسي پلوسي، رئيس مجلس نمايندگان آمريكا به تايوان به وجود آمد، روشن است. اين سفر كاملا حق او، اما تحريك آميز بود و خشم حزب كمونيست چين را برانگيخت. يكي از اسلاف پلوسي در سال ۱۹۹۷ از جزيره بازديد كرده بود، اما ديپلمات ارشد چين مدعي شد كه "خرابكاران" آمريكايي وضعيت موجود را بر هم زده‌اند. پس از رفتن خانم پلوسي، چين موشك‌هايي را بر فراز جزيره شليك و تمرينات شليك مستقيم را به شكلي انجام داد كه گويي در حال تمرين براي محاصره تايوان است.

از زمان بن‌بست قبلي در سال‌هاي ۱۹۹۵-۱۹۹۶، آمريكا، چين و تايوان همگي از ابهامات و تناقضات وضعيت موجود ناراضي هستند، هرچند صلح به شكلي متزلزل استوار بر همين موارد است. چين، به شكلي خاص، موضعي تهاجمي گرفته است. اگر جهان مي‌خواهد از جنگ اجتناب كند، بايد فوراً تعادل جديدي ايجاد كند.

اين مسئله تا حدي منعكس كننده تغيير نفس گير نيم قرن گذشته است. تايوان از يك ديكتاتوري نظامي به يك دموكراسي مرفه و ليبرال متشكل از ۲۴ ميليون نفر تبديل شده كه تقريباً همه آن‌ها چيني هان هستند. شهروندان آن بيش از دو برابر ثروتمندتر از سرزمين‌هاي اصلي هستند. موفقيت آن‌ها سرزنش ضمني رژيم خودكامه چين و دليلي آشكار براي مقاومت آن‌ها در برابر حكومت پكن است. رئيس جمهور تايوان، تساي اينگ ون، هيچ حركت رسمي براي استقلال انجام نداده، اما جزيره در حال دور شدن از سرزمين اصلي است. پيشنهاد چين براي «يك كشور، دو سيستم» از زماني كه سرزمين اصلي آزادي‌هاي مدني در هنگ كنگ را درهم شكست، توخالي به نظر مي‌رسد. امروزه تعداد كساني كه خواهان استقلال رسمي فوري باشند بسيار كم است، زيرا مطمئناً باعث تهاجم چين مي‌شود، اما طرفداران اتحاد، حتي از آن‌ها هم كمتر هستند.

آمريكا هم تغيير كرده است. پس از دو بار مداخله براي حفاظت از تايوان در دهه ۱۹۵۰، شك كرده است كه آيا تايوان ارزش دفاع را داشته باشد، اما موفقيت دموكراتيك جزيره و اهميت آن به عنوان منبع نيمه هاديها، باعث افزايش پيشروي شده است. امروزه متحداني مانند ژاپن حمايت قاطع از تايوان را آزموني براي جايگاه آمريكا به عنوان يك قدرت مسلط و قابل اعتماد در غرب اقيانوس آرام مي‌دانند. آمريكا هيچ تعهد رسمي براي دفاع مستقيم از تايوان نداشته و در عوض سياست «ابهام استراتژيك» را اتخاذ كرده است. اما در بحبوحه رقابت فزاينده چين و آمريكا، و رقابت سياستمداران در واشنگتن براي سخت گيري در برابر چين، ترديدي وجود ندارد كه آمريكا امروز به نبرد بر سر تايوان بپيوندد. در واقع، جو بايدن بار‌ها و بار‌ها همين را گفته است - اگرچه كاركنانش هر بار از اظهارات او عقب نشيني كرده اند.

اما هيچ كشوري به اندازه چين براي از بين بردن وضعيت موجود تلاش نكرده است. اين كه صلح دوام بياورد تا حد زيادي به رئيس جمهور شي جين پينگ، مرد قدرتمند چين بستگي دارد. دلايل زيادي براي بدبيني به او وجود دارد. همانطور كه چين ثروتمند شده، او ناسيوناليسم زشت و پارانوئيد را توسعه داده و بر تحقير قدرت‌هاي خارجي خيانتكار تاكيد مي‌كند. او اتحاد با تايوان را به هدف خود براي "جوان سازي ملي" تا سال ۲۰۴۹ مرتبط دانسته است. نيروي دريايي اين كشور اكنون تعداد ناو‌هاي بيشتري نسبت به آمريكا دارد. برخي از ژنرال‌ها در واشنگتن فكر مي‌كنند كه تهاجم ممكن است در دهه آينده رخ دهد.


خوشبختانه، اقدامات چين در اين بحران، قدرت‌نمايي كنترل شده و با هدف اجتناب از تشديد تنش بوده است. نيروهايش مستقر شده‌اند تا جنگي شروع نشود. آمريكا سيگنال‌هاي مشابهي ارسال كرده و پرتاب آزمايشي معمول يك موشك بالستيك قاره پيما را به تعويق انداخت؛ و هواپيماي خانم پلوسي براي جلوگيري از پرواز بر فراز پايگاه‌هاي چين در درياي چين جنوبي، مسيري را به سمت تايوان در پيش گرفت.

خطر اين است كه چين از اين بحران براي تعيين مرز‌هاي جديد استفاده كرده و تجاوزات خود به حريم هوايي و آب‌هاي سرزميني تايوان را توسعه دهد. همچنين مي‌تواند تلاش كند تا محدوديت‌هاي سخت‌تري را بر معاملات جزيره با بقيه جهان اعمال كند. اين اتفاق نبايد بيفتد. وظيفه آمريكا و متحدانش مقاومت در برابر اين تلاش‌ها بدون وارد شدن به جنگ است. آمريكا مي‌تواند از برقراري مجدد هنجار‌هاي قبل از بحران، شروع كند. اين كشور بايد فوراً فعاليت‌هاي نظامي را در اطراف تايوان از سر بگيرد، به عنوان مثال، از جمله ترانزيت از طريق تنگه تايوان و عمليات در آب‌هاي بين‌المللي كه چين ادعا مي‌كند متعلق به او است. اين كشور مي‌تواند به گسترش تمرينات نظامي با متحدان خود ادامه دهد و آن‌ها را بيشتر در برنامه ريزي اضطراري بر سر تايوان مشاركت دهد. ژاپن از شليك موشك‌هاي چين به اطراف خود عصباني شده و نشان داد كه مي‌تواند در جنگ مداخله كند، و اين مسئله تهاجم چين را بسيار پيچيده مي‌كند.

هدف اين است كه چين را متقاعد كنيم كه چنين تهاجمي ارزش ريسك كردن را ندارد. منطقي است كه از قانون سياست تايوان كه در كنگره مطرح شده، براي ارائه آموزش و تسليحات بيشتر به تايوان استفاده كنيم. اما تايوان به يك استراتژي بهتر مبتني بر سلاح‌هاي كوچك و متحرك نياز دارد، مانند سلاح‌هايي كه اوكراين به خوبي از آن استفاده مي‌كند. اين جزيره بايد تبديل به "خارپشتي" شود كه هضم آن براي چين سخت باشد. مانند اوكراين، تايوان نيز بايد تمايل بيشتري براي دفاع از خود نشان دهد. نيرو‌هاي مسلح اين كشور مدت‌هاست گرفتار فساد، اسراف و رسوايي شده‌اند.

گاهي اوقات يك تقابل عمومي با چين منطقي است، اما بيشتر اوقات بيش از آنكه سودي داشته باشد دردسر دارد. اعضاي گروه ۷ مانند ژاپن و استراليا، لابيگري موشكي چين را محكوم كردند. اما كره جنوبي اين كار را نكرد و كشور‌هاي جنوب شرق آسيا تمايلي به جانبداري نداشتند. حتي در حالي كه تجاوز چين را محكوم مي‌كند، دولت بايدن بايد تاكيد كند كه از استقلال رسمي تايوان حمايت نمي‌كند. كنگره بايد از حركات نماديني كه منافع واقعي كمي براي جزيره به همراه دارد، مانند تغيير نام دفتر نمايندگي تايوان در واشنگتن، اجتناب كند. چرا به جايش يك معامله تجاري تصويب نمي‌كنيد؟

جنگ اجتناب ناپذير نيست. با وجود همه جاه‌طلبي‌هاي آقاي شي، اولويت او حفظ قدرت است. اگر تهاجم به اوكراين تنها يك درس داشته باشد، اينكه حتي يك پيروزي آسان مي‌تواند به يك مبارزه طولاني تبديل شود و عواقب ويران‌كننده‌اي در داخل كشور داشته باشد. آمريكا و تايوان مجبور نيستند ثابت كنند كه تهاجم چين با شكست مواجه خواهد شد، فقط كافي است آقاي شي را متقاعد كنند كه بايد منتظر بماند.