پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : تحول نقش حزب كمونيست در ساختار سياست خارجي چين
دوشنبه، 24 مرداد 1401 - 02:35 کد خبر:49501
پيام نفت:

وحيد قرباني در يادداشتي براي ديپلماسي ايراني مي نويسد: هرچند كار ويژه اصلي حزب كمونيست از ۷ دهه قبل تا به امروز، كنترل و نظارت كامل بر كار دولت (شوراي دولتي) و اغلب به‌عنوان «رابطه كارفرما- كارگزار» تلقي مي¬گرديد، اما با تحول عصر شي جين پينگ نقش حزب در همه عرصه¬هاي فعاليت دولت گسترده¬تر شده است. شايد يكي از دلايل مهمي كه حزب كمونيست چين اخيراً در نوك پيكان حملات آمريكايي¬ها (از جمله مايك پمپئو) قرار گرفته است، تحول نقش دستگاه اداري حزب در سياست خارجي و ديپلماسي اين كشور باشد، زيرا ديگر حزب مانند ۳۰ سال گذشته در پس پرده برنامه¬ها و سناريوهاي سياست خارجي نمي¬ماند و براي كارآمدي لايه ادراكي و راهبردي، در سطح كاركردي و اجرايي نيز مداخله مي¬ورزد.

تحول نقش حزب كمونيست در ساختار سياست خارجي چين

نويسنده: دكتر وحيد قرباني، مدير گروه سياست خارجي پژوهشكده تحقيقات راهبردي

ديپلماسي ايراني: 

مقدمه

علي رغم اينكه طي 70 سال گذشته همواره حزب كمونيست چين به عنوان نهاد اصلي حاكم بر اين كشور در زمينه تدوين استراتژي¬هاي كلان سياست خارجي نقش بي بديلي داشته است، جنس و ماهيت كنشگري دستگاه اداري حزب (مستقل از دولت و دستگاه سياست خارجي) از زمان روي كارآمدن آقاي شي جين پينگ و پس از اپيدمي كرونا، كمي تفاوت كرده و ارتباطات آن با احزاب و نهادهاي حاكميتي كشورهاي مختلف نشان از تغيير الگوي رفتار خارجي اين حزب دارد. گزارش حاضر با تعمقي كوتاه در تعاملات خارجي حزب كمونيست چين، جنس اين اقدامات را متفاوت و متمايز از دوران گذشته ارزيابي مي-كند.  

تحول نقش حزب در ساختار حكمراني چين

سازمان حزب كمونيست و شوراي دولتي به عنوان دوگانه اصلي تعيين¬كننده ساختار قدرت چين عمل مي¬كنند. حزب كمونيست در سراسر دوران زمامداري مائو قدرت بلامنازع سپهر حكمراني چين محسوب مي¬شد، اما از زمان دنگ شيائوپينگ در يك روند تدريجي طولاني مدت، نقش آن در حوزه اجرايي و كاركردي (از جمله روابط خارجي) كم رنگ و بيشتر به حوزه ادراكي و سياستگذاري كلان رهنمون شد. پيگيري نقش حزب در اين دوره تقريباً سي ساله (از 1978 تا 2013) نشان مي¬دهد كه در دوگانه حزب/ شوراي دولتي بيشتر تأكيد بر شوراي دولتي (كارگزاران اجرايي، فني و اقتصادي) و در عرصه خارجي بر سازمان وزارت امور خارجه بوده است. اما فلسفه وجودي بدنه حزب كمونيست در ساختار حكمراني چين با روي كار آمدن شي جين پينگ در سال 2013 يك تحول پاردايمي را نشان مي¬دهد. 

اساساً شي مجموعه‌اي قدرتمند از اصلاحات سياسي و اقتصادي اجرا كرده كه توسعه نقش¬ آفريني حزب كمونيست در زندگي سياسي، اجتماعي و اقتصادي چين يكي از جلوه¬هاي بارز آن بوده است. در جهانبيني وي بيشترين تأكيد بر مركزيت حزب كمونيست در مقابل دستگاه حرفه‌اي دولت و ايدئولوژي كمونيستي در مقابل پراگماتيسم سياسي است. در اين بينش سياسي سازمان حزب كمونيست چين و حفظ قدرت آن اهميت فراواني دارد، زيرا معتقد است كه چين بدون مركزيت و رهبري حزب، هرگز به قدرت بزرگ جهاني تبديل نخواهد شد. وي در طول 7 سال گذشته هيچ واهمه‌اي از افزايش قدرت، اعتبار و منافع دستگاه بوروكراسي حزب نسبت به ساير دستگاه‌هاي اداري شوراي دولتي نداشته است، در حالي كه در دهه‌هاي گذشته، نقش حزب به يك نقش ايدئولوژيك و محدود تعريف شده بود. براي مثال، شي از سال 2013 مجموعه‌اي از گروه‌هاي پيشرو كوچك جديد ذيل سازمان حزب ايجاد كرده است كه اين گروه‌ها با دور زدن وزارتخانه‌ها و نهادهاي دولتي موجود، سياستگذاري و تصميم¬گيري را در فرايند كارآمدتري قرار‌ مي¬دهند.

حضور فعال حزب در عرصه سياست خارجي

تحولات اخير بر نقش¬آفريني حزب كمونيست در عرصه تعاملات خارجي نيز تأثير گذاشته است. حزب علاوه بر سطح راهبردي و «پيشران» بودن براي براي تنظم¬گيري روح، جهت¬گيري كلان و محتواي سياست خارجي چين، در لايه كاركردي در كنار دستگاه اداري دولت و وزارت خارجه اين كشور عمل مي¬كند. مبادلات نهادي و همكاري حزب با دنيا به تدريج در حال تبديل شدن به بستر و كانال مهمي براي برقراري ارتباط، ارسال پيام-ها و هماهنگي¬هاي راهبردي است. 

اساساً حزب كمونيست چين از سال 2013، تقويت ارتباطات با احزاب مختلف دنيا را در دستوركار قرار داده است و فراتر از يك ديپلماسي متعارف حزبي در لايه ادراك¬سازي راهبردي با اين نهادها كار مي¬كند. اين حزب تعامل با بازيگراني را در دستوركار قرار مي¬دهد كه در سطح حاكميتي انرژي و ظرفيت بالايي در تدوين و نظارت بر اجراي مصوبات و چشم-اندازهاي تعيين شده در همكاري و برنامه¬هاي بلندمدت با چين دارند.
كانال ديپلماسي از طريق دستگاه اداري حزب از مزاياي به خصوصي نسبت به ديپلماسي مرسوم دولت با دولت برخوردار است. اين كار نه تنها امكان دسترسي به تصميم¬گيرندگان سطح بالا را در داخل دولت هدف فراهم مي¬كند، بلكه امكان تعامل با بازيگران سياسي با نفوذ در خارج از حوزه دسترسي ديپلماسي مرسوم وزارت خارجه، مانند كارگزاران پشت صحنه قدرت يا رهبران سياسي آينده را نيز ميسر مي-سازد.
براي مثال، به موازات دوباره تمركز قدرت بر حزب كمونيست چين، دپارتمان ارتباطات بين الملل كميته مركزي حزب كمونيست اين كشور (وزارت امور بين الملل حزب) ارتباط خود با احزاب خارجي را افزايش داده است. اكنون اين دپارتمان با تكيه بر يك ديپلماسي شديد مسافرتي، يك شبكه جهاني گسترده براي حفظ ارتباط با بيش از 400 حزب در بيش از 160 كشور ايجاد كرده است.

علاوه بر اين، روابط حزب با دنيا به عنوان ابزاري براي ترويج چشم انداز چين براي اصلاح نظم جهاني و به اشتراك گذاشتن تجربيات نوسازي اقتصادي و نظام تك حزبي اقتدارگرا تبديل شده است. ادبياتي كه حزب كمونيست چين در تعاملات خارجي خود به كار مي¬گيرد، فراتر از گفتمان متعارف دستگاه سياست خارجي چين و حاوي انگاره¬هاي پنهان هيأت حاكمه اين كشور از جمله «روياي چيني» و يا انديشه «سوسياليسم با خصوصيات چيني» رئيس جمهور اين كشور است. تجربه نشان مي¬دهد كه بوروكرات¬هاي حزبي به راحتي از تجديدنظر در نظم جهاني سخن مي¬گويند و با صراحت كلام بيشتري از جاه¬طلبي رهبران اين كشور پرده بر مي¬دارند. 

به عنوان مثال، دستگاه اداري حزب و در رأس آن دپارتمان ارتباطات بين الملل در بحث كرونا، اقدامات جدي در كشورهاي مختلف دنيا انجام داده است كه عبارتند از:
•    كمك¬هاي مالي و ارسال تجهيزات پزشكي و دارويي؛
•    برجسته¬سازي الگوي اقدامات چين در مبارزه و كنترل شيوع كوويد -19 (مدل حكمراني)؛
•    انتشار و ارسال جزوات و بسته¬هاي آموزشي؛
•    برگزاري كنفرانس با رهبران احزاب و نهادهاي همكار در كشورهاي مختلف.

بنابراين، حزب در بستر كرونا در عين حال كه كوشيد با آثار سوء چين هراسي در دنيا مبارزه كند، روندهاي نظري و سياسي ناشي از شرايط جديد در دنيا را نيز به دقت دنبال كرده است. مطمئناً كرونا داراي آثار و پيامدهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي- اجتماعي است كه پيامدهاي اقتصادي – سياسي آن مي¬تواند بر ساختار قدرت در كشورها تأثير بگذارد و سر برآوردن احزاب و جريان جديد را به دنبال داشته باشد. به همين سبب اكنون حزب كمونيست جدا از دستگاه وزارت خارجه به شدت تحولات داخلي و بين المللي در اين زمينه را نيز زير نظر گرفته است. 

ارزيابي نهايي

هرچند كار ويژه اصلي حزب كمونيست از 7 دهه قبل تا به امروز، كنترل و نظارت كامل بر كار دولت (شوراي دولتي) و اغلب به‌عنوان «رابطه كارفرما- كارگزار» تلقي مي¬گرديد، اما با تحول عصر شي جين پينگ نقش حزب در همه عرصه¬هاي فعاليت دولت گسترده¬تر شده است. شايد يكي از دلايل مهمي كه حزب كمونيست چين اخيراً در نوك پيكان حملات آمريكايي¬ها (از جمله مايك پمپئو) قرار گرفته است، تحول نقش دستگاه اداري حزب در سياست خارجي و ديپلماسي اين كشور باشد، زيرا ديگر حزب مانند 30 سال گذشته در پس پرده برنامه¬ها و سناريوهاي سياست خارجي نمي¬ماند و براي كارآمدي لايه ادراكي و راهبردي، در سطح كاركردي و اجرايي نيز مداخله مي¬ورزد. در اينجا روشن است كه تحليل تعاملات حزب كمونيست چين با ساير طرف¬ها خارجي مي¬تواند به ما در فهم اولويت-هاي سياست خارجي چين و سطح و جنس روابط اين كشور با دنيا كمك كند.