پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : تماشا كنيد: پايين تر از گينه استوايي و بوتسوانا / قدرت خريد ايرانيان تا چه حد و چقدر آب رفته است؟
سه شنبه، 31 خرداد 1401 - 17:26 کد خبر:49053
پيام نفت:

 

نگاهي به اقتصاد ايران طي به عنوان مثال ۲۵ سال اخير نشان مي‌دهد كه تنها در مقاطع كوتاه و بسيار زودگذري نرخ تورم زير ۱۰ درصد را تجربه كرده و عمدتا نرخ تورم در ايران بين ۱۰ درصد تا ۲۰ درصد و در مقاطعي نيز رشد‌هاي بالاي ۵۰ درصد را نيز البته طبق آمار رسمي تجربه كرده است.
 
پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :
 
 
 
 

 
 

سرويس اقتصادي «انتخاب»: يكي از معيار‌هاي مهم براي سنجش موقعيت اقتصادي ايران در جهان مقايسه قدرت خريد مردم ايران به نسبت ميانگين جهاني است. بدين معنا كه در سال‌هاي اخير آيا قدرت خريد ايران هم‌راستا با ميانگين جهاني حركت كرده و يا بالاتر و پايين‌تر از آن قرار گرفته است.

ايران با توجه به اينكه يك كشور صادركننده نفت به شمار مي‌رود لذا درآمد‌هاي ارزي كشور اگر در مجراي درستي قرار مي‌گرفتند مي‌توانست ميانگين خريد قدرت مردم ايران را افزايش دهد چرا كه يكي از مؤلفه‌هاي مهم افزايش قدرت خريد و كاهش تورم مزمن سرمايه‌گذاري در كشور است. اما درآمد‌هاي نفتي به ويژه در شوك‌هاي ارزي نه تنها منجر به سرمايه‌گذاري نشده و بلكه باعث افزايش واردات و گرفتار شدن اقتصاد ايران در تله‌اي شده كه از آن تحت عنوان «بيماري هلندي» ياد مي‌كنند. اين معضل اقتصادي عمدتا ويژه كشور‌هايي است كه داراي يك مزيت نسبي در يك بخش منبع طبيعي هستند كه در ايران اين منبع طبيعي نفت است. به عنوان مثال با وجود درآمد‌هاي زياد نفتي طي سال‌هاي ۹۰ و ۹۱، اما نرخ تورم در اين دو سال نزديك ۳۰ درصد بوده است.

آمار تورم ايران طي سال‌هاي اخير

نگاهي به اقتصاد ايران طي به عنوان مثال ۲۵ سال اخير نشان مي‌دهد كه تنها در مقاطع كوتاه و بسيار زودگذري نرخ تورم زير ۱۰ درصد را تجربه كرده و عمدتا نرخ تورم در ايران بين ۱۰ درصد تا ۲۰ درصد و در مقاطعي نيز رشد‌هاي بالاي ۵۰ درصد را نيز البته طبق آمار رسمي تجربه كرده است.

آمار‌ها نشان مي‌دهد كه قيمت كالا‌ها در ده سال اخير به شدت افزايش پيدا كرده و قدرت خريد مردم نيز در همين راستا به شدت كاهش پيدا كرده است. به عنوان مثال قيمت هر كيلو مرغ در سال ۱۳۹۰ حدود ۳۲۰۰ تومان بود، اما اكنون هر كيلو بالاي ۶۰ هزار تومان است. اگر قيمت مرغ را به عنوان كالاي نماينده تورم در نظر بگيريم قيمت مرغ طي ده سال اخير حدود ۱۷۷۰ درصد افزايش يافته است. اين يعني اينكه نرخ تورم در ايران تا اين لحظه كه قيمت كالاي اساسي آزاد شده حول و حوش ۱۷۷۰ درصد بوده است.

تورم در واقع همان كاهش ارزش پول كشور است كه طي سال‌هاي سال به دليل سياست‌گذاري دولتي و چاپ بي‌رويه پول اتفاق افتاده و در مواقعي حتي به حدي رسيده كه منجر به اعتراضات در داخل كشور شده است. چاپ پول بي‌رويه بيشترين آسيب را به اقشار فقير جامعه مي‌زند، يعني در حالي كه چاپ پول با هدف حمايت از اقشار آسيب‌پذير از جمله پرداخت يارانه و ساير موارد صورت مي‌گيرد، اما در اصل اين سياست دقيقا همان اقشار را هدف قرار مي‌دهد و بيشترين ضربه را به آن‌ها مي‌زند، چرا كه اين اقشار معمولا از دارايي‌هاي سرمايه‌اي برخوردار نيستند. اين تورم مزمن بيش از ۵۰ ساله، قدرت خريد مردم ايران را به نسبت ميانگين جهاني به شدت تحت تاثير قرار داده است.

قدرت خريد مردم ايران در جهان
 

معمولا براي مقايسه برابري قدرت خريد يك كشور با ساير كشور‌هاي جهان از شاخصي به نام PPP با همان Purchasing Power Parity استفاده مي‌كنند كه به «برابري قدرت خريد» مشهور است. در واقع براي محاسبه قدرت خريد فقط محاسبه درآمد سرانه كافي نيست، بلكه بايد روند حركت قيمت‌ها را نيز محاسبه كرد. با مشاهده اين شاخص مي‌توان فهميد كه قدرت خريد مردم يك كشور اكنون در سطح جهاني در چه جايگاهي قرار دارد. در واقع برابري قدرت خريد برابر است با نسبت هزينه‌هاي دو سبد كالاي يكسان در دو جامعه بر حسب ارز‌هاي ملي.

طبق آمار‌ها ايران به لحاظ قدرت خريد اكنون در رده حدود ۹۵ جهان قرار دارد و در سال ۲۰۲۰ قدرت خريد هر فرد در سال حدود ۱۲ هزار ۴۳۳ دلار بوده است. همچنين لازم به ذكر است كه ايران در قاره آسيا به لحاظ رده‌بندي در رده ۲۴ ام و در كنار كشور‌هايي مانند مغولستان و ارمنستان و مالديو است. اگر بخواهيم ايران را با كشور‌هاي آفريقايي مقايسه كنيم بايد بگوييم كه اكنون قدرت خريد مردم بوتسوانا، گابن، گينه استوايي از ايران بيشتر است يعني اين كشور‌ها به نسبت ايران كاهش ارزش پول ملي و به تبع آن نرخ تورم كمتري را تجربه كرده‌اند. اين در حاليست كه اقتصاد اين كشور‌ها آن‌قدر ضعيف است كه حتي قابليت مقايسه با كشوري مانند ايران كه داراي دو قطب صنعتي نفت – پتروشيمي و همچنين فلزي – معدني است را ندارند. حتي در ساير صنايع نيز ايران داراي مزيت رقابتي بسيار قدرتمندتري نسبت به اين كشورهاست.

مقايسه قدرت خريد ايران نسبت به ميانگين ساير مناطق جهان

مقايسه قدرت خريد ايران با ميانگين قدرت جهاني طي ۳۰ سال اخير نشان مي‌دهد كه قدرت خريد مردم ايران كاهش شديدي يافته است. به عنوان مثال طي سي سال اخير ميانگين قدرت خريد جهاني يعني همان PPP از ۵۵۰۰ دلار در سال ۱۹۹۰ به ۱۷ هزار دلار در سال ۲۰۲۰ رسيده است. اين در حاليست كه قدرت خريد مردم ايران از ۷۰۰۰ دلار به ۱۳ هزار دلار رسيده كه كمتر از يك برابر است. بدين معني كه ميانگين قدرت خريد مردم ايران در سال ۱۹۹۰ از ميانگين قدرت خريد جهاني بيشتر بوده، اما اكنون اوضاع به كل متفاوت است.

مقايسه ميانگين قدرت خريد مردم ايران با جهان عرب نيز نشان مي‌دهد كه اوضاع براي ايران طي اين سه سال باز هم بدتر شده است. يعني در حالي كه قدرت خريد مردم ايران از ۷۰۰۰ دلار در سال ۱۹۹۰ به ۱۳ هزار دلار در سال ۲۰۲۰ رسيده، اما ميانگين قدرت خريد مردم جهان عرب در همين بازه زماني از ۶۰۰۰ دلار به بيش از ۱۴ هزار دلار رسيده است.

مقايسه ميانگين قدرت خريد مردم ايران نسبت به خاورميانه و شمال آفريقا نيز نشان مي‌دهد باز هم قدرت خريد مردم ايران طي اين مدت كاهش يافته است چرا كه ميانگين قدرت خريد مردم خاورميانه و شمال آفريقا از ۷۶۰۰ دلار در سال ۱۹۹۰ به حدود ۱۶ هزار دلار در سال ۲۰۲۰ رسيده است كه نشان مي‌دهد قدرت خريد مردم ايران حتي نسبت به مردم خاورميانه نيز عقب افتاده است.

ميانگين قدرت خريد مردم عراق در سال ۱۹۹۰ حدود ۲۶۰۰ دلار بوده و اين رقم در سال ۲۰۲۰ اكنون به ۹۵۰۰ دلار رسيده است. يعني قدرت خريد مردم عراق طي سي سال اخير حدود سه برابر شده است. ايران طي اين مدت از ۷۰۰۰ دلار به ۱۳ هزار دلار رسيده كه كمتر از يك برابر شده است.
 

مقايسه قدرت خريد مردم ايران در داخل

آمار‌هاي درآمد سرانه نشان مي‌‎دهد كه اين شاخص طي ده سال اخير در مسير نزولي قرار گرفته است و فقط از سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ درآمد سرانه‌ي كشور بيش از ۸ درصد افت كرده است. بر اساس آمار‌هاي جهاني در سال ۲۰۲۰ ميزان درآمد سرانه هر ايراني بر اساس نرخ دلار حدود ۴۸۰۲ دلار بوده بوده كه بر اساس رتبه‌بندي رده ۹۸ ام جهان است، اين در حاليست كه ميانگين درآمد سرانه طي ۱۰ سال اخير بالاي ۵۰۰۰ دلار بوده است. يعني در حال حاضر درآمد سرانه‌ي ايران حول و حوش رقمي بسيار پايين‌تر از ميانگين است.

ايران در اين رده‌بندي در كنار كشور‌هايي مانند عراق، ساموا، ناميبيا، ليبي و.... قرار گرفته كه براي كشوري كه حجم اقتصاد آن در جهان رتبه ۲۳ ام است رقم بسيار نااميدكننده‌اي است. درآمد سرانه ۴۸۰۰ دلاري معادل ۴۰۰ دلار در ماه است.

حداقل دستمزد در سال ۱۳۹۰ حدود ۳۳۰ هزار تومان بود و قيمت هر كيلو مرغ معادل ۳۲۰۰ تومان. يعني با حداقل دستمزد در سال ۱۳۹۰ هر فرد مي‌توانست حدود ۱۰۳ كيلو مرغ خريداري كند. اكنون و در سال ۱۴۰۱ حداقل دستمزد حدود ۵ ميليون و ۶۰۰ هزار تومان است و قيمت هر كيلو مرغ نيز ۶۰ هزار تومان كه با اين دستمزد مي‌توان حدود ۹۳ كيلو مرغ خريداري كرد يعني ۱۰ كيلوگرم كمتر. نكته‌اي كه در اينجا بايد بيان كرد اين است كه نرخ دستمزد به عنوان مثال در سال ۱۳۹۱ حدود ۱۸ درصد افزايش داشت، اما نرخ تورم حدود ۳۰ درصد بود. يعني با وجود اينكه نرخ تورم بسيار سريع‌تر از دستمزد افزايش يافت، اما باز هم قدرت خريد مردم بيشتر بود. اين نشان مي‌دهد كه قدرت خريد مردم بر اساس ميزان حداقل دستمزد و نرخ تورم طي ده سال اخير كاملا نزولي بوده و از سال ۱۳۹۶ قدرت خريد كاهش شديدي را تجربه كرده است.