بر خلاف اخبار منتشرشده در رسانهها سرانه مصرف برق خانگي در ايران 6 برابر ميانگين جهاني است و ادامه اين مسير ميتواند كشور را با بحرانهاي عميق اقتصادي و اجتماعي مواجه كند.
يكي از پاسخهاي پر تكرار به اين مسئله افزايش مصرف برق در روزهاي هفتههاي اخير است. به استناد آمار و اطلاعات مندرج در تارنماي مديريت شبكه برق ايران، مصرف برق كشور در 10 روز اخير به طور مداوم در حال ركورد شكنيهاي پياپي بوده و در حداكثر مقدار خود، اوج بار مصرف در ساعت 12:45 روز سه شنبه 15 تيرماه سال جاري عدد 66 هزار و 290 مگاوات را به ثبت رسانده است.
اين ركوردشكني مصرف برق در شرايطي اتفاق ميافتد كه حداكثر ميزان مصرف برق كشور در سال گذشته به عدد 58 هزار و 254 مگاوات رسيده بود و تا اين مقطع زماني، اوج بار نسبت به سال گذشته با افزايش قابل توجه 14 درصدي مواجه شده است.
رشد 14 درصدي اوج بار سال جاري در شرايطي اتفاق ميافتد كه اين شاخص در 2 سال گذشته به طور سالانه 1 درصد رشد كرده بود و در سال 1400 شاهد رشد 14 برابر پيك مصرف برق هستيم.
*آدرس غلط براي توجيه مصرف نجومي انرژي
با وجود حكايت آمارها از مصرف برق قابل توجه در كشور و بيتوجهي به مسئله اصلاح الگوي مصرف خبر ميدهد اما اخيرا اخباري در فضاي رسانهاي كشور دست به دست ميشود كه مطابق آن سرانه مصرف برق در ايران از ميانگين جهاني پايينتر است.
به گزارش فارس، هر مقايسهاي در فضاي منطقي نياز به دستهاي از مسائل پيشفرض دارد تا به كمك آن زمينه قياس پارامتر مد نظر به طور كامل مهيا شده و اثر ساير پارامترهاي تاثيرگذار از مقايسه كنار برود.
بر همين اساس، مقايسه سرانه برق مصرفي كل به ازاي هر نفر در كشور با ساير كشورهاي دنيا نميتواند مقايسه صحيح در اين حوزه تلقي شود زيرا شرايط مقايسه ميان كشورهاي متفاوت با استناد اين شاخص شرايط برابر و مشابه به حساب نميآيد.
*انرژي لازم براي توليد كالا در ايران 2 برابر آلمان است
در همين راستا اولين مسئله در مقايسه سرانه مصرف برق كل براي هر نفر بين كشورهاي مختلف توجه به مسئله تفكيك نوع مشتركان است.
در ايران مشتركان برق را ميتوان به 4 دسته كلي مشتركين خانگي، مشتركين صنعتي، مشتركين كشاورزي و ساير مشتركان تقسيم كرد. زماني كه از مصرف برق كل صحبت ميشود، بحث پيرامون مصرف برق هر 4 دسته مشتركان مذكور است. با علم به اين موضوع طبيعي است مقايسه برق مشتركان صنعتي در كشورهاي مختلف صحيح نباشد چرا كه توليد ناخالص داخلي هر يك از اين كشورها تفاوت آشكاري داشته و همين تفاوت به معناي آن است كه مقايسه ميزان مصرف برق، شرايط مشابهي ميان كشورهاي مختلف به وجود نميآورد.
در همين راستا محمد پورحميد، كارشناس انرژي با اشاره به اينكه مقايسه سرانه مصرف كل برق كشورهاي مختلف مقايسه صحيحي نيست، گفت:« ممكن است توليد ناخالص داخلي يك كشور علاوه بر تامين نياز مردم آن كشور از طريق صادرات كالاي مد نظر بخش قابل توجهي از مردم جهان را به وجود بياورد، طبيعي است مصرف برق در سرانه اين خصوص محاسبه ميشود اما جمعيت مقصد صادرات در اين شاخص لحاظ نشده و بنابراين اين مقايسه به هيچ عنوان مقايسه دقيقي نيست.»
با توجه به اشكال وارد شده در زمينه تفكيك مشتركان و نادرستي مقايسه سرانه مصرف برق كل در اين حوزه، شاخص شدت مصرف انرژي ميتواند با رفع نقص مطرح شده تصوير دقيقي از ميزان مصرف انرژي در ايران بدهد.
شاخص شدت مصرف انرژي ميزان انرژي مصرف شده بر حسب انرژي معادل يك بشكه نفت خام يا ژول بر حسب 1 واحد توليد ناخالص داخلي است.
اين شاخص بيان ميكند براي توليد يك واحد توليد ناخالص داخلي بايد چه ميزان انرژي مصرف كرد. در همين رابطه توجه به آمار جهاني شدت انرژي مشخص ميكند كه ايران وضعيت بسيار نامطلوبي در حوزه شاخص شدت انرژي دارد.
براي مثال در شرايطي كه شدت انرژي در ايران معادل 8 مگاژول بر دلار برآورد ميشود، اين شاخص در كشور توسعه يافتهاي نظير آلمان كمتر از نصف شاخص شدت انرژي در ايران است. به عبارت ديگر توليد هر دلار كالا و خدمات در ايران با 2 برابر انرژي توليد همان ارزش در آلمان انرژي مصرف ميكند.
*مصرف برق هر ايراني 6 برابر ميانگين جهاني
علاوه بر مسئله تفكيك نكردن نوع مشتركان، مقايسه سرانه مصرف برق كل ميان كشورهاي متفاوت با توجه به تفاوت موقعيت جغرافيايي نميتواند تصوير دقيقي از اين مسئله ايجاد نمايد. براي مثال قرارگيري 100 درصد جمعيت كشور قطر در موقعيت آب و هوايي حاشيه خليج فارس، زمينه افزايش مصرف برق در حوزه تامين سرمايش را مطرح ميكند و مقايسه ميزان مصرف برق كل در اين كشور با مصرف برق كل ايران با موقعيتهاي آب و هوايي گوناگون اساسا نميتواند مقايسه صحيحي تلقي شود.
از سوي ديگر برق تنها حامل انرژي تامين برق خانگي در بسياري از كشورهاي جهان تلقي شده و حاملهاي ديگر انرژي نظير گاز در خانهها مورد استفاده قرار نميگيرد. بر همين اساس، طبيعي است كه ميزان سرانه مصرف برق در اين كشورها از سرانه مصرف برق در ايران فراتر باشد، زيرا در ايران علاوه بر مصرف برق، گاز نيز در جهت تامين انرژي گرمايش و پخت و پز مورد استفاده قرار ميگيرد.
از همين سو شاخص ديگر نظير سرانه مصرف برق خانگي با احتساب تامين سرمايش، روشنايي و تامين برق لوازم خانگي ميتواند تصوير صحيحي از ميزان مصرف برق توسط هر ايراني و مقايسه با ساير كشورهاي جهان ارائه دهد.
بر همين اساس، مطابق آخرين آمار ارائه شده تحت عنوان ترازنامه انرژي سرانه مصرف برق خانگي در ايران معادل 1058 كيلووات ساعت براي هر نفر برآورد ميشود. اين در حاليست كه متوسط جهاني اين آمار معادل 182 كيلووات ساعت است.
به عبارت ديگر ميزان سرانه مصرف برق خانگي در ايران 6 برابر متوسط جهاني و 7 برابر سرانه مصرف برق هر نفر در كشور تركيه است.
*نظام تعرفهگذاري غلط عامل اصلي افزايش نجومي مصرف برق
افزايش بدون توقف و سرسامآور انرژي در ايران و بيتوجهي به سياستهاي بالادستي اصلاح الگوي مصرف در آيندهاي نه چندان دور ميتوان ايران به عنوان يكي از بزرگترين منابع انرژي دنيا را به واردكننده انرژي تبديل كرده و سطوح متفاوتي از امنيت اجتماعي و اقتصادي كشور را با خطر جدي مواجه سازد.
در همين رابطه، سيما غفاري كارشناس انرژي در بيان راهكارهاي موجود به منظور اصلاح الگوي مصرف گفت:« سياستهاي تعرفهگذاري صحيح در قالب مدلهايي نظير IBT ميتواند زمينه اصلاح الگوي مصرف را فراهم كرده و مشتركان پرمصرف را به بهينهسازي انرژي تشويق كند.»
پايش تمام شاخصهاي مرتبط با مصرف حاملهاي انرژي بيانگر وضع نامطلوب مصرف در كشور است و ساماندهي اين مسئله در قالب سازوكارهاي موثر بايد جزء اولويتهاي دولت آينده به منظور جلوگيري از بحرانهايي نظير بحران خاموشي تلقي شود.