به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، هر چند ايران به عنوان دومين دارنده منابع گازي دنيا ظرفيت بسيار بالايي براي توليد گاز و حتي نقشآفريني در بازار گازي منطقه را دارا است اما در سالهاي گذشته با توجه به روند افسارگسيخته مصرف در داخل كشور، حتي تكميل همه فازهاي پارس جنوبي نيز نتوانسته است پاسخگوي تقاضا باشد به طوري كه هماكنون تراز گازي كشور منفي شده است، يعني مجموع تقاضا از عرضه گاز پيشيگرفته است.
در گزارشهاي قبلي از پرونده «بحران گاز» با عنوان «صفر تا صد برآورد تراز گاز كشور در زمستان 1400» و «جزئيات استفاده از گازوئيل و مازوت در نيروگاهها و صنايع عمده» به بررسي تراز گاز كشور در زمستان 1400 پرداخته شد. منفي شدن تراز گاز كشور از جهات مختلفي اقتصاد ايران را دچار عدمالنفعها و خسارات سنگين ميكند.
*عدمالنفع ايران در بازار گاز منطقه در سايه رشد بيرويه مصرف داخلي
يكي از عدمالنفعهاي سنگيني كه تحت تاثير افزايش مصرف گاز در كشور و منفي شدن تراز گازي ايجاد ميشود، محدوديت ايران در صادرات گاز طبيعي به همسايگان و ساير كشورهاي منطقه و اروپايي و عدم بهرهمندي از مزاياي سياسي-اقتصادي صادرات گاز است.
صادرات گاز طبيعي علاوه بر درآمدهاي ارزي و منافع اقتصادي، با ايجاد وابستگي سياسي بين ايران و ساير كشورها، زمينه افزايش تعاملات سياسي و عدم همراهي كشورهاي طرف قراردادِ ايران با تحريمهاي آمريكا را فراهم ميكند، همانطور كه در دوره اول تحريمها، تركيه اعلام كرد كه از تحريمهاي آمريكا در موضوع واردات گاز از ايران پيروي نخواهد كرد.
محمدصادق جوكار، سرپرست موسسه مطالعات بينالمللي انرژي با اشاره به تاثير افزايش تعاملات گازي و ايجاد وابستگي سياسي با ساير كشورها در بياثر كردن تحريم، در اينباره توضيح ميدهد: «آقاي اردوغان در سال 2011 در مواجهه با تحريمهاي آمريكا اظهار كرد كه اگر به خاطر تحريمها، گاز ايران را نخرم، خانههاي تركيه را چطور گرم كنم؟ يعني موضوع تحريم آمريكا عليه ايران تبديل شد به موضوع تامين انرژي براي خانههاي كشور تركيه. در نتيجه تركيه براي اينكه معافيت تحريمي بگيرد يا تحريم را دور بزند و پول ايران را تحويل بدهد انگيزه و دغدغه پيدا كرد».
*پيشبيني سهم 58 درصد بخش خانگي از كل مصرف گاز در فصل سرد
با وجود اينكه ايران دومين دارنده منابع گازي دنياست و ميزان توليد گاز در كشور نيز در وضعيت مناسبي قرار دارد، سهم ايران از بازار گاز منطقه بسيار اندك است. اين سهم اندك فارغ از ديپلماسي ضعيف دولت تدبير و اميد، به دليل كمبود گاز در كشور و بيبرنامگي دولتها در جلوگيري از افزايش افسارگسيخته مصرف گاز رخ داده است.
تصوير 1، ميزان سهم هريك از بخشها از تقاضاي گاز در زمستان 1400 را نشان ميدهد، طبق تصوير زير، 58 درصد از تقاضاي گاز مربوط به بخش غيرمولد خانگي و تجاري است كه از گاز براي تامين گرمايش استفاده ميكنند. بعد از بخش خانگي، نيروگاهها و صنايع عمده با سهم 20 و 15 درصدي در جايگاههاي بعدي مصرف گاز قرار دارند.
تصوير 1- سهم هر يك از بخشها از مجموع تقاضاي گاز در زمستان 1400
البته همانطور كه اشاره شد تصوير 1 مربوط به برآورد وزارت نفت از مصرف گاز در زمستان پيشِ رو است و در فصول گرم سال اين درصدها تغيير كرده و سهم بخش خانگي و تجاري از كل مصرف گاز تعديل ميشود، اما همچنان قابل ملاحظه باقي خواهد ماند.
*تشديد مصرف خانگي حتي به سهم اندك 4 درصدي ايران در بازار صادراتي نيز مجال نميدهد
طبق تصوير 1، ميزان تعهدات صادراتي گاز ايران به عراق و تركيه تنها حدود 3 الي 4 درصد از كل تقاضاي گاز در داخل است كه البته به گفته مديرعامل شركت ملي گاز امكان دارد ايران از عمل به همين تعهدات صادراتي اندك خود نيز در زمستان سال 1400 باز بماند.
مجيد چگني، مديرعامل شركت ملي گاز با اشاره به محدوديت در صادرات گاز به كشورهاي همسايه در مصاحبهاي در تاريخ 22 آبانماه سال جاري گفته است: «امروز مقدار مصرف گاز در بخش خانگي و تجاري به ۴۸۰ ميليون مترمكعب رسيده كه نسبت به مدت مشابه پارسال، حدود ۹۰ ميليون مترمكعب افزايش يافته است و همين موضوع سبب شده محدوديتهايي را در حوزه نيروگاهي اعمال كنيم و بخش نيروگاهي به سمت استفاده از سوخت دوم و مايع بروند. به اين ترتيب، با افزايش مصرف گازوييل، مقدار صادرات محدود ميشود و بر همين اساس، صادرات گاز به تركيه و عراق نيز كاهش مييابد».
به طور كلي روند صعودي مصرف گاز در بخش غيرمولد كشور در فصول سرد سالهاي اخير موجب شده است كه ايران در بازار گاز منطقه به عنوان يك تامينكننده ناپايدار گاز شناخته شود كه واردات گاز از اين كشور در فصول سرد با ريسكهايي جدي مواجه است، در نتيجه با توجه به اينكه نياز ساير كشورها به گاز طبيعي نيز به فصول سرد سال متمركز ميشود، كشورها ريسك تجارت گاز با ايران را نميپذيرند.
* خطاي استراتژيك در توسعه ميادين گازي بدون توجه به بهينهسازي مصرف
يكي از خطاهاي استراتژيك دولت تدبير و اميد كه موجب شد تمامي اقدامات توسعهاي در ميادين پارس جنوبي براي افزايش توليد گاز و سپس صادرات گاز و تبديل شدن ايران به هاب گازي منطقه بيثمر شود اين بود كه به موازات بهرهبرداري از فازهاي پارس جنوبي هيچ سياست مشخصي براي اجراي پروژههاي بهينهسازي مصرف در بخشهاي غيرمولد و حتي مولد اعمال نكرد.
تصوير 2 و 3 ميزان توليد و مصرف گاز ايران در سالهاي گذشته را نشان ميدهد. همانطور كه در تصاوير زير مشخص است در دولتهاي گذشته همه افزايش توليد گاز بدون هيچ برنامه مشخصي به بخشهاي مصرف در داخل كشور منتقل شده و هيچ برنامهاي براي كنترل مصرف در داخل كشور (با تمركز بر بخش غيرمولد) و افزايش صادرات گاز ايران تدوين و اجرايي نشده است.
تصوير 2- روند توليد گاز در ايران
تصوير 3- روند مصرف گاز در ايران
*آذربايجان چگونه قدرت صادرات گازي خود را به اوج رساند؟
حال بد نيست، ميزان توليد و مصرف گاز در كشور آذربايجان را در سالهاي اخير با ايران مقايسه كنيد. آذربايجان از جمله كشورهايي است كه به اعتقاد كارشناسان در دهه آينده به يكي از تاثيرگذارترين كشورها در بازار گاز منطقه تبديل خواهد شد و بررسي عملكرد اين كشور در بازار گاز نشان ميدهد كه كشور آذربايجان از برنامه كلاني براي تبديل شدن به هاب گازي پيروي ميكنند.
تصوير 4 و 5، ميزان توليد و مصرف گاز در آذربايجان در سالهاي اخير را نشان ميدهد. همانطور كه مشخص است اعمال همزمان دو سياست افزايش توليد و كنترل مصرف، هماكنون قدرت گازي اين كشور را از جنبه تراز گازي به بالاترين ميزان رسانده به طوري كه در بين 5 دارنده بيشترين منابع گازي دنيا قدرت گازي آذربايجان حتي از كشوري مانند روسيه نيز بيشتر شده است.
تصوير 4- روند توليد گاز در آذربايجان
تصوير 5- روند مصرف گاز در آذربايجان
نمودار تصاوير 4 و 5 بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژي آمريكا رسم شده است.
* تنها راهكار پيشروي ايران براي توسعه تجارت گاز مديريت مصرف داخلي است
همانطور كه تجربه كشور آذربايجان نشان ميدهد، تنها راهكار پيشروي ايران براي افزايش ميزان صادرات گاز و تبديل شدن به هاب گازي منطقه، مديريت مصرف گاز در داخل كشور است. در حال حاضر با توجه به تراز گاز منفي كشور در فصول سرد سال، ايران هيچ گزينهاي جز سوآپ يا ترانزيت براي گسترش تجارت گازي در منطقه ندارد. هر چند اين تعاملات گازي نيز مزاياي خوبي را براي كشور به همراه دارد اما مزيت اصلي با حضور ايران در بازار منطقه در قالب صادرات گاز محقق ميشود.
تشديد مصرف گاز در بخش غيرمولد در سايه غفلت دولتها از اعمال سياستهاي بهينهسازي مصرف، ايران را از مزاياي اقتصادي و سياسي تجارت گاز در سالهاي اخير محروم كرده است و اين موضوع در كنار ديپلماسي ضعيف دولت تدبير و اميد موجب شده كه جايگاه فعلي ايران در بازار گاز منطقه بسيار پايينتر از ظرفيتهاي گازي و ژئوپليتيك كشور باشد.
مصرف زياد گاز در بخش غيرمولد به خصوص بخش خانگي و تجاري، لزوما بدين معنا نيست كه مردم كشور در مصرف بيرويه گاز اهتمام دارند بلكه مجموعهاي از ناكارآمديها از جانب دولتها موجب بروز وضعيت فعلي تراز گازي براي دومين دارنده منابع گازي دنيا شده است.
در آينده به بررسي هر يك از عوامل و تاثير آنها در مصرف بيرويه گاز پرداخته خواهد شد.