پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : گزارشي از موارد اختلافي ايران و 1+ 5 در وين
یکشنبه، 14 آذر 1400 - 12:31 کد خبر:48138
پيام نفت:
عداد بازديد : 1060
مذاكرات سه روزه وين 4 بدون صدور بيانيه و كنفرانس خبري مشترك و موكول شدن ادامه مذاكرات به زماني ديگر كه احتمالا در اواخر خردادماه خواهد بود، پايان يافت و اين سوال را باقي گذاشت كه چه اتفاقاتي در روند مذاكرات رخ داد كه چنين نتيجه اي به بار آمد.
ايران و گروه 5 1 از صبح چهارشنبه مذاكرات سخت، فشرده خود را براي نگارش متن توافق نهايي در حالي آغاز كردند كه به گفته ديپلماتهاي حاضر در وين و از جمله عباس عراقچي موارد اختلافي بين دو طرف بسيار زياد بود. با پافشاري طرفين در مواضع خود و به گفته يك مقام آگاه ايراني در وين، زيادهخواهي طرف غربي مذاكرات را به بنبست كشاند.
آنچه از سوم آذر يعني زمان امضا توافقنامه ژنو تا كنون مي گذرد اجراي بي كم و كاست اين توافق نامه از سوي ايران و عدم پايبندي طرف غربي به تعهداتش و در برخي موارد نقض آشكار آن بوده است.
پس از اينكه غربيها دريافتند كه ايران از چارچوب ها عدول نميكند، فشارهاي بينالمللي را در خلال مذاكرات افزايش داد تا ايران وادار شود كه بخشي از مطالبات آنها را بپذيرد، از جمله طرح مسائلي درباره سيستم دفاعي كشور، بحث موشكهاي بالستيك، گزارش احمد شهيد، قطعنامه پارلمان اتحاديه اروپا، تحريمهاي جديد دولت انگليس و وزارت خزانهداري آمريكا، اخراج دانشجويان ايراني از نروژ، اظهارات اخير وزير خارجه كانادا عليه ايران و در آخرين مورد هم، قرارداد ايران و آرژانتين در مورد پرونده آميا و...
در اين دور از مذاكرات اما تيم هسته اي با خطوط قرمز مشخص و معين وارد وين شد.
موارد اختلافي ايران و 1 5
آب سنگين اراك، سيستم دفاعي و موشكي، تعداد سانتريفيوژها و كيفيت آنها و حتي تعداد سانتريفيوژها در هر كدام از سايتها و تحقيق و توسعه، و رفع تحريم ها از بحث هاي مدنظر طرف غربي است.
الف) آب سنگين اراك
گفته شده موارد اختلافي بيشتر بر روي آب سنگين اراك است و با اينكه ايران پذيرفت در الگوي كارخانه اراك تجديدنظر كند اما خواسته طرف غربي با اين توجيه كه «آب سنگين اراك براي ايران ضروري نيست»، با توليد پلوتونيوم در اراك مخالفت كرده اند.
ب) تحقيق و توسعه و سطح غني سازي
يكي از موارد مهم اختلاف در مورد نياز ايران به غنيسازي، ميزان آن و سوخت هستهاي است و اينكه چه كسي بايد اين نياز را تشخيص دهد كه به چه حدي ايران نياز دارد؛ بعد از تشخيص، آيا اجازه بدهند كه خود جمهوري اسلامي تهيه كند و يا ديگران براي آن تهيه كنند.
طرف غربي به طور مشخص سطح 20 درصد غني سازي را نمي پذيرد.
پيش از اين بحث فروش سوخت 20 درصدي مطرح بود و حالا هم اين پيشنهاد تغييري نكرده است چراكه فقط براي راكتور تهران، سوخت 20 درصد نياز است و باقي سايتها به سوخت 3.5 درصد نياز دارند.
پيش از اين اما در يك دوره قرار بود كه اين سوخت از سوي غربيها تامين شود اما اين اتفاق نيفتاد. بنا بود روسها غنيسازي كنند و فرانسويها هم ميله سوخت را تامين كنند اما آنها به تعهداتشان عمل نكردند و ايران خود اين نياز را براي توليد راديو داروها تامين كرد.
مطابق آنچه در 3 آذر 92 توافق شده است با اين استدلال كه جمهوري اسلامي ايران اصلا نيازي ندارد كه غنيسازي بيش از 3.5 درصد داشته باشد توافق شد كه حتي ميزان ذخيره اين غنيسازي را نيز آژانس تشخيص دهد؛ چنين چيزي به اين معني است كه عملا جلوي تحقيق و توسعه فناوري هستهاي گرفته ميشود.
به همين جهت گفته شده فعاليت نسل سوم سانتريفيوژها، دامنه تحقيقاتمان و... از خطوط قرمز تيم مذاكرهكننده ايراني است.
غربي ها مايلند برنامه تحقيق و توسعه در ايران عملا تعطيل شود و ماشين هاي ايران از نسل اول فراتر نرود.
اين بدان معناست كه كيفيت غني سازي در ايران هرگز رشد نخواهد كرد.
مقصود از ظرفيت غني سازي در اينجا تركيب تعداد و نوع ماشين هاي سانتريفيوژ است كه بر اساس شاخصي به نام «واحد كاري تفكيك كنند» (SWU) محاسبه مي شود.
ارزيابي سازمان انرژي اتمي در ايران اين است كه بايد ظرفيت فعلي غني سازي به طور كامل حفظ شود و آنچه مي توان درباره آن مذاكره كرد صرفا برنامه آتي توسعه اين صنعت است.
ايران اكنون حدود 21000 ماشين نصب شده (در نطنز و فردو) دارد كه 1000 عدد آن ماشين نسل دوم است.
از اين تعداد فقط 8000 ماشين در حال دريافت گاز و غني سازي است.
اما طرف غربي تاكيد دارد كه اولا تعريف ايران از «نياز عملي به غني سازي» را نپذيرد، ثانيا غربي ها استدلال مي كنند ايران در توافق ژنو پذيرفته است كه بايد برنامه غني سازي خود را محدود كند و اين موضوع قابل مذاكره مجدد نيست و ثالثا از ديد امريكا آنچه تعيين مي كند ظرفيت غني سازي ايران چقدر باشد، افزايش زمان Break out (زمان لازم براي توليد اورانيوم يك سلاح) به 12-18 ماه است نه نياز عملي ايران و چيزهايي از اين قبيل.
كارشناسان مي گويند بر اساس اين فرمول، غربي ها اصرار دارند تعداد ماشين هاي ايران زير 4000 عدد و مقدار مواد 5 درصدي كه ايران مي تواند حفظ كند زير 1200 كيلوگرم باشد.
دو تحليلگر ارشد امور ايران در روزنامه نيويورك تايمز مي گويند امريكا در پي آن است كه ايران در طور گام نهايي چيزي بين 2 تا 5 هزار ماشين سانتريفيوژ را حفظ كند.
سانگر و ارلانگر در ادامه با اشاره به اينكه تا كنون دو طرف درباره اين مسئله مذاكره نكرده اند، درباره موضع امريكا در اين خصوص نوشته اند: «سوزان رايس مشاور امنيت ملي آمريكا و وندي شرمن مذاكره كننده ارشد آمريكا در سفر هفته گذشته به اسرائيل، تصريح كردند كه ايراني ها قطعا حدي از ظرفيت غني سازي خود را حفظ خواهند كرد اما آنها افزودند مقامات آمريكايي هرگز درباره ميزان دقيق آن بحث نكرده اند. مقامات اسرائيلي مي گويند انتظار دارند كه اين رقم 2000 تا 5000 سانتريفوژ باشد. مقامات آمريكايي مي گويند هدف آنها اين است كه ايران را بيش از يك سال تا رسيدن به توانايي توليد مواد قابل استفاده در سلاح هسته اي دور نگه دارند، اما آنها درباره اينكه بيش از يك سال، دقيقا به چه معنا است، مبهم بوده اند. در چنين شرايطي براي ايران، اينكه آن مواد را به شكلي سلاحي قابل حمل درآورد، به مدت زمان بيشتري نياز خواهد داشت».
ج) رفع تحيم ها
در حالي كه ايران يك جدول زماني براي رفع تحريمها پيشنهاد داده است اما 1 5 جدول ديگري دارند.
1 5 مدعي است بعد از اتمام مذاكرات، گفتوگوها و توافقات، جمهوري اسلامي تازه به يك كشور معمولي تبديل ميشود كه بايد از آنجا تازه گفتوگوهايش را آغاز كند تا به عنوان يك كشور صاحب فناوري شناخته شود؛ به گونه اي كه ايران بايد بعد از توافقنامه نهايي حسن نيت خود را اثبات كند تا آنها طي زمان، تحريمها را يكي يكي بردارند.
برخي مقامات غربي در اظهاراتشان در خصوص جدول زماني رفع تحريمها از بازه اي 10 ساله سخن گفته اند.
در اين دور از مذاكرات ايران مي گويد در توافق نهايي به محض اجراي توافق، كل تحريمها بايد رفع و برداشته شود اما 1 5 نظرشان اين نيست اولا آنها ميگويند كه تحريمها دستهبندي دارد و حتي يك بازه 10 ساله را براي لغو تحريمها پيشنهاد دادهاند.
غربيها ميگويند، بخشي از تحريمها مربوط به مسائل هستهاي، بخشي ديگر براي حقوق بشر، بخشي ديگر براي تروريسم، بخشي ديگر براي بحرانهاي منطقهاي و بخش ديگر تحريمها مربوط به موشكهاي بالستيك است.