
ترجمه: پيروز ايزدي
استقرار ژاپني ها در سرزمين اصلي، به خاطر تسلط يافتن بر دريا بود. از اين رو نخستين گام اساسي عبارت بود از انهدام ناوگان خاور دور روسيه و تسخير پايگاه اصلي آن يعني پورت آرتور در دماغه شبه جزيره ليائوتونگ منچوري، گام دوم عبارت بود از انهدام نيروهاي زميني روسيه در منچوري.
استعداد دريايي روسيه در خاور دور، شامل هفت نبرد ناو قديمي، نه رزمناو زرهي، 25 ناوشكن و حدود سي كشتي كوچك مي شد. ناوگان اصلي در پورت آرتور مستقر بود؛ دو رزمناو در چمولپو (1) (اينچون) در كره و چهار رزمناو ديگر در ولادي وستك قرار داشتند. استعداد دريايي ژاپني ها شامل شش نبرد ناو جديد، هشت رزمناو زرهي، 25 رزمناو و سبك، ناوشكن، 85 قايق تندرو و شانزده كشتي كوچك تر مي شد. ارتش و نيروي دريايي ژاپن به لحاظ دكترين، آموزش و رهبري نسبت به ارتش و نيروي دريايي روسيه برتري داشت.
تحركات آغازين
در هشتم فوريه 1904، بدون اعلان قبلي جنگ، قايق هاي تندرو ژاپني يك حمله ي غافلگيرانه به ناوگان روسيه كه در بندر پورت آرتور لنگر انداخته بود، صورت دادند و خسارات شديدي به بار آوردند. در همان زمان، ناوگان نبرد اصلي ژاپني ها به فرماندهي نايب آدميرال هياشيرو توگو (2) به آتش بارهاي ساحلي و ناوگان روس ها از فاصله دور حمله كردند و سپس به محاصره ي بندر پرداختند و نيز يك اسكادران از رزمناوهاي زرهي ژاپني، دو رزمناو روسي را در چمولپو منهدم كرد.
در بيستم فوريه، ژاپن اعلام جنگ داد. يك هفته بعد ژنرال تامسادا كوروكي (3) كه فرماندهي ارتش اول ژان را به عهده داشت در چپولپو پياده شد و در كره به سمت شمال پيش رفت تا به رودخانه يالو رسيد تا از آنجا عمليات در پورت آرتور را پوشش دهد.
در هشتم مارس آدميرال پر انرژي و تواناي روسي، استپان ماكاروف (4) فرماندهي ناوگان را در دست گرفت. وي فوراً توسط يك رشته از سورتي ها براي ايذا و اذيت رزمناوهاي محاصره كننده ژاپني اقدام كرد و در همين حال از برخورد با ناوگان نبرد توگو اجتناب نمود. در سيزدهم آوريل، ناو سرفرماندهي ماكاروف به يك مين برخورد كرد و با تمامي خدمه اش غرق شد. از آن به بعد كشتي هاي روسي به صورت جداگانه در بندر باقي ماندند. فقدان ماكاروف، براي روس ها يك فاجعه بود.
ژنرال آكسي كوروپاتكين (5) فرماندهي كليه نيروهاي رزمي را در خاور دور به عهده گرفت. در ماه آوريل، او شروع به تمركز ساختن كليه نيروهاي موجود در سه گروه، در جنوب موكدن (6) نمود: ژنرال استاكلبرگ (7) با 35 هزار سرباز به طور مستقيم در شمال پورت آرتور با ژنرال كنت كلر (8) با 30 هزار نيرو براي محافظت از گذرگاه هاي غرب رودخانه يالد و يك گارد مقدم 7 هزار نفره تحت فرماندهي زاسوليج (9) گذرگاه هاي يالو را پوشش مي داد. كوروپاتكين، خود را با 40 هزار سرباز به صورت نيروي ذخيره در ليائويانگ مستقر شده بود. يك نيروي ديگر، تحت فرماندهي ژنرال آناتولي استسل (10) در دژ نيرومند پورت آرتور استقرار داشت.
كوروپاتكين با تشخيص مزيت عددي اوليه ژاپني ها اينگونه برنامه ريزي كرد كه به آنها اجازه پورت آرتور را بدهد - مطمئن بود كه توان نگهداري اين نبرد را دارد - و در همين حال دست به عقب نشيني زد؛ و بدين ترتيب پيشروي ژاپني ها در منچوري را به تأخير مي انداخت تا اين كه قواي تقويتي از روسيه برسند. با اين حال، آدميران يوگني آلكسيف (11) كه از جانب تزار به عنوان فرمانده كل قوا منصوب شده بود، بر تهاجم فوري اصرار داشت و دستور داد تا كوروپاتكين از نقشه صحيح خود دست بردارد.
در سي ام آوريل، ارتش اول كوروكي كه به يالو رسيده بود با زاسوليچ رو در رو شد و زاسوليچ با نيرويي كه از نيروي او بسيار برتر بود، وارد نبرد شد. زاسوليچ تار و مار شد و كوروكي به پيشروي در منچوري پرداخت.
در پنجم مه ارتش دوم ژاپن به فرماندهي ژنرال ياسوكاتا اكو (12)، در شمال شرقي پورت آرتور پياده شد. اين ارتش كه در حال حركت به سمت جنوب بود در موضع دفاعي قدرتمند روس ها در تپه نانشان (13) در باريك ترين بخش شبه جزيره متوقف شد. در همين زمان، ارتش چهارم ژاپن در تاكوشان (14) پياده شد كه در غرب دهانه رودخانه يالو قرار دارد. با تنگ تر شدن حلقه محاصره ژاپني ها در اطراف پورت آرتور، آدميرال آلكسيف به سمت شمال به طرف مركز فرماندهي كوروپاتكين در ليائويانگ فرار كرد.
محاصره پورت آرتور؛ 1905-1904
تپه نانشان، پست نگهباني استحكامات دفاعي پورتآرتور، در 25 مه توسط نيروهاي اكو مورد حمله قرار گرفت و مدافعان آن مجبور شدند كه با عجله عقب نشيني كنند. اين تهاجم، به لحاظ وحشيگري نمونه اي از تهاجمات آتي ژاپني ها بود. از دست دادن تپه نانشان، بندر دالني (دايرن) (15) را بدون پوشش گذاشت و اين بندر، به پايگاه ژاپني ها تبديل شد. اينك پورت آرتور، از زمين و دريا تحت محاصره قرار گرفته بود. ارتش سوم ژاپن به فرماندهي ژنرال مارسوكه نوگي (16) (كسي كه پورت آرتور را از جنگ چيني ها در 1894 درآورد) شروع به تمركز در دالني كرد.
مجموعه دژهاي پورت آرتور، شامل سه خط اصلي مي شد. يك سنگر داخلي كه پيرامون شهر قديمي قرار داشت؛ ديوار به اصطلاح چيني كه حدود 3700 متر (4 هزار يارد) آن طرف تر قرار داشت؛ حلقه اي از استحكامات سيماني دائمي كه توسط پايگاه ها و سنگرها به هم ارتباط داشتند و فراتر از آن، خاكريزهاي بيروني كه شامل يك رشته تپه هاي استحكام يافته مي شد كه بعضي از آنها، كاملاً سازمان يافته و بعضي ديگر ناقص بودند. پادگان 40 هزار نفره و مجهز به 506 توپ داراي ذخيره كافي مواد غذايي براي يك محاصره در سطح متوسط بود.
استعداد نيروهاي نوگي تا پايان ژوئيه به بيش از 80 هزار نفر با 474 توپ صحرايي و محاصره افزايش يافت. حتي اين نيروي عظيم در مواجهه با حريفي ماهر براي تهاجمي موفق عليه چنين موضعي كه بسيار استحكام يافته بود ناكافي مي نمود. در هفتم - هشتم اوت، نوگي به تپه هاي شرقي خط دفاعي بيروني حمله كرد و آنها پس از زد و خوردهاي شديد تسخير نمود. هدف او عبارت بود از رسيدن به برد توپخانه بندر و كشتي هاي محاصره شده روسي.
تزار به آدميرال ويلگلم ويتگفت (17) (جانشين ماكاروف) دستور داد تا از خط محاصره گريخته و به اسكادران ولادي وستك بپيوندد كه هنوز آزاد بود. در دهم اوت، ويتگفت حركت خود را آغاز كرد و توگو به او نزديك شد و بدين ترتيب، نبرد درياي زرد آغاز شد. توپخانه به ژاپن نسبت به توپخانه روسيه بسيار برتر بود و چهار نبرد ناو مدرن توگو نسبت به شش همتاي قديمي تر خود، گلوله هاي بيشتري پرتاب كردند.
هر دو ناوگان خسارات شديدي متحمّل شدند. يك گلوله به ناو سرفرماندهي ويتگفت اصابت كرد و باعث به هلاكت رسيدن آدميرال شد. به دنبال اين امر، در ميان ناوگان روسيه اغتشاش و سردرگمي روي داد و كشتي هاي روسي دست به فرار زدند، يكي از آنها غرق شد و كشتي هاي ديگر سريعاً به طرف بنادر بي طرف حركت كردند و اكثراً به پورت آرتور بازگشتند.
در چهاردهم اوت، چهار رزمناو زرهي ژاپن به طور ناگهاني به سه كشتي باقي مانده اسكادران ولادي وستك در تنگه كره حمله كردند كه يكي از آنها غرق شد و بقيه فرار كردند؛ ژاپن اينك تسلط كامل بر دريا پيدا كرده بود.
نوگي حملات خود را به پورت آرتور در نوزدهم اوت از سر گرفت. ژاپني ها در يك حمله فشرده از جلو، از شمال شرقي ضرباتي وارد ساختند. آتش مسلسل روس ها مهاجمان را دائماً دور مي كرد؛ نوگي در 24 اوت، دستور قطع حملات را صادر كرد. او تپه ي 174 متري و سكوي آتش باري مستقر در استحكامات دفاعي شرقي را تسخير كرده بود، اما ديگر مواضع روس ها دست نخورده باقي مانده بود. نوگي، با فراخواندن توپخانه سنگين محاصره، كار نقب زني و مين گذاري اصولي استحكامات را آغاز كرد. در يك حمله ديگر از جلو، در 29 سپتامبر، به اكثر اهداف دست يافته شد اما تپه 203 متري، يعني نقطه كليدي سيستم دفاعي در برابر كليه حملات مقاومت مي كرد.
توپخانه محاصره ژاپني ها از جمله نوزده هويتزر 28 سانتي متري كه گلوله هاي 500 پوندي را به فاصله 9100 متري (10 هزار ياردي) پرتاب مي كردند، رسيدند. گلوله باران مداوم استحكامات دفاعي روس ها را مرتب مي كوبيد. در سي ام اكتبر، ژاپني ها به طور همزمان به خاكريزهاي شمالي و شرقي حمله كردند. يك بار ديگر پياده نظام ژاپن، با ستون هاي نزديك به هم به طور مكرر سعي مي كرد تا راه خود را از ميان باران آتش مسلسل، توپخانه و نارنجك دستي باز كند، اما با دادن تلفات زياد عقب زده شد. در دژ، غذا در حال كمياب شدن بود و به فهرست بيماران افزوده مي شد. خبرهايي مبني بر اينكه ناوگان بالتيك روسيه ليبائو (18) را ترك كرده است، باعث تقويت روحيه مدافعان مي شد، اما محاصره كنندگان را نيز تحريك مي كرد.
در 26 نوامبر، نوگي پنجمين مهاجم عمومي خود را آغاز كرد كه در كليه نقاط دفع شد. او اينك بر موضع تپه 203 متري تمركز كرده بود. سنگر عظيمي كه به وسيله سيم هاي خاردار محاصره شده بود و در كنار آن تپه استحكام يافته كوچكتري وجود داشت كه تنها 3700 متر (4 هزار يارد) از بندر فاصله داشت. اگر اين موضع به دست ژاپني ها مي افتاد، ناوگان روسيه محكوم به شكست بود. گلوله باران نوك تپه ادامه يافت. از 27 نوامبر تا چهارم دسامبر، ژاپني ها با موج هاي متوالي دست به حمله زدند. دو بار ضدّ حمله هاي روس ها را گروه هايي كه جاي پايي در اين سنگر عظيم به دست آورده بودند، عقب زدند. آخرين گروه از 2200 مدافع، پس از آن كه حدود 11 هزار ژاپني كشته شدند، بر مقاومتشان فائق آمده شد. روز بعد آتش توپخانه ژاپني ها از تپه، ناوگان روسيه را مورد هدف قرار داد. ناوگان توگو به سمت پايگاه خود حركت كرد تا مجدداً تعمير و بازسازي شود.
تهاجمات ژاپني ها عليه استحكامات دفاعي شمال دژ، علي رغم يخبندان و برف سنگين، ادامه يافت. آخرين استحكامات در روز اول ژانويه 1905 سقوط كرد.
در دوم ژانويه، استسل حدود 10 هزار نفر از بازماندگان پادگان خود را كه افرادي سالم، اما قحطي زده بودند، تسليم كرد. ژاپني ها مقادير عظيمي توپ، سلاح هاي كوچك و مواد غذايي (كه بازتاب سوء مديريت استسل بود) را تصرّف كردند.
عمليات در منچوري مركزي
در چهاردهم ژوئن 1904، استاكلبرگ پيشروي خود را به سمت پورت آرتور متوقف كرد و در تليسو (19) سنگر گرفت و با ارتش دوم اكو، رويارو شد. استاكلبرگ به دنبال يك برخورد شديد عقب نشيني كرد تا از احاطه اجتناب كند. اكو كه در حال پيشروي بود به نيروهاي روسيه در تاشيچيا (20) حمله كرد كه به طور موفقيت آميزي ژاپني ها را در طي عمليات تأخيري شكست داد.
در هفدهم ژوئيه، گروه دفاعي كلر در جنوب شرقي ليائويانگ به كوروكي كه از يالو پيشروي مي كرد، حمله كرد؛ كلر عقب زده شد. هنگامي كه كوروكي خود در 31 ژوئيه حمله كرد، نبرد به بن بست كشيده شد.
كوروپاتكين شروع به عقب كشيدن گروه هاي مقدم خود به ليائويانگ كرد، يعني جايي كه نوك ارتش هاي كوروكي، نودز (21) (كه از ساحل مي آمد) و اكو با هم تلاقي مي كرد. د راواسط اوت، فيلد مارشال آيوائو اوياما (22) فرماندهي كل نيروهاي رزمي ژاپن را به دست گرفت.
اوياما، از 25 اوت ارتش هاي خود را عليه مواضع سازمان يافته كوروپاتكين گرد آورد. استعداد نيروهاي اوياما، مجموعاً به 125 هزار نفر در برابر 158 هزار روسي مي رسيد كه توسط يك سپاه از اروپا تقويت شده بود. كوروپاتكين، دست به تهاجم زد اما توسط ضد حمله هاي قدرتمند ژاپني ها متوقف شد. تهاجم ديگري عليه ارتش اول كوروكي در جناح چپ ژاپني ها دفع شد. تاكتيك هاي تجاوزگرانه ي ژاپني ها بر برتري عددي فائق آمد. نتايج نبرد ليائويانگ غيرقطعي بود، اما كوروپاتكين به شكست خود باور داشت و عقب نشيني اصولي و خوب اداره شده اي را از شمال به سمت موكدن آغاز كرد؛ اوياما به تعقيب او پرداخت.
كوروپاتكين در رودخانه شاهو (23) در پنجم اكتبر به نيروهاي اوياما حمله كرد. وي تلاش اصلي خود را معطوف به ارتش كوروكي جناح راست ژاپني ها كرد. در حالي كه كوروكي زمين گير شده بود تا در برابر حمله روس ها مقاومت كند، اوياما عليه قسمت مركزي نيروهاي روسيه كه تضعيف شده بود به ضدّ حمله دست زد. تهاجم شديد ژاپني ها، نهايتاً باعث شد كه كوروپاتكين تهاجم خود را متوقف كند تا قسمت مركزي نيروي خود را بازسازي كند. هر دو طرف تلاش هاي خود را در شانزدهم اكتبر، بدون كسب نتيجه قطعي از سر گرفتند. هر دو ارتش كه فرسوده بودند، زمين گير شدند.
كوروپاتكين كه نيروهاي تقويت شده اش در قالب سه ارتش سازمان يافته بودند، بار ديگر در 26 ژانويه در ساندپو (24) (هيكوتاي (25)) دست به تهاجم زدند. او اميدوار بود كه ارتش هاي اوياما را پيش از آن كه نيروهاي نوگي از پورت آرتور برسند، درهم بكوبد. روس ها كه در طوفان برف سنگين دست به حمله زده بودند، به پيروزي نزديك شدند. پس از دو روز عمليات شديد، ضدّ حمله هاي اوياما موقتاً به بن بست كشانده شد و روس ها دست به عقب نشيني زدند.
درست در جنوب موكدن، دو ارتش سنگر گرفته كه هر يك حدود 310 هزار استعداد نيرو داشتند، در يك جبهه 64 كيلومتري (40 مايلي) با يكديگر مواجه شدند. اوياما، طي عملياتي كه در 21 فوريه شروع شد تلاش كرد تا روس ها را احاطه كند؛ حملات و ضدّ حمله ها به دنبال يكديگر رخ دادند. نهايتاً، جناح راست روس ها تا آنجا عقب زده شد كه كوروپاتكين در مورد امنيت خطوط ارتباطي خود به هراس افتاد. در هشتم مارس، او به شيوه اي استادانه عقب نشيني كرد و به تيلينگ (26) و هاربين (27) رفت؛ در حالتي كه شكست خورده بود اما نيروهايش منهدم نشده بودند. بر روي زمين عمليات هماهنگ ديگري صورت نگرفت.
رشته عمليات دريايي تسوشيما
ناوگان بالتيك روس ها به فرماندهي آدميران زينووي رژدستاوينسكي (28) در پانزدهم اكتبر 1904، بنادر خانگي خود در رول (تالين) (29) وليبائو (ليئپايا) را ترك كرد و پس از مشكلات و تأخيرات بي پايان، به خليج وان فونگ (30) در هندوچين فرانسه رسيد كه در آن روس ها خود را براي جنگ آماده مي كردند. در چهاردهم مه، ناوگان به سمت ولادي وستك حركت كرد: هشت نبردناو، هشت رزمناو، نه ناوشكن و چندين كشتي كوچك.
اين نيرو كه به لحاظ استعداد بر روي كاغذ بسيار مهيب بود، تركيبي از شناورهاي كهنه و از رده خارج بود. ناوگان توكو كه در حالت انتظار به سر مي برد، شامل چهار نبرد ناو، هشت رزمناو، 21 ناوشكن و 60 قايق تندرو مي شد.
روژدستونسكي، زودتر در 27 مه با آرايش خط راست وارد تنگه تسوشيما شد و منتظر نبرد باقي ماند. توگو در شمال غربي با همين آرايش حركت مي كرد. عمليات در اوايل بعدازظهر، با بُرد 5900 متري (6400 ياردي) آغاز شد. توگو با سرعت 15 گره از روس ها كه با سرعت 9 گره حركت مي كردند، سبقت گرفت و سريعاً دو نبرد ناو و يك رزمناو را از عمليات انداخت. توگو، به شيوه درخشاني نيروي سريع تر خود را در اطراف نيروهاي درمانده روس مانور داد. تا غروب روژدستونسكي زخمي شده بود، سه نبردناو (از جمله ناو سرفرماندهي او) غرق شده بودن و روس هاي باقي مانده كه اينك تحت فرماندهي آدميرال نبوگاتف (31) قرار داشتند در حالت سردرگمي دست به فرار زدند. توگو رزمناوهاي زرهي، ناوشكن ها و قايق هاي تندرو خود را آزاد گذاشت تا به حملات مكرر به نيروهاي فرسوده روس ها در سرتاسر شب بپردازند.
روز بعد، انهدام نيروهاي روس تكميل شد. يك رزمناو و دو ناوشكن به ولادي وستك رسيدند؛ سه ناوشكن به مانيل رفتند و بازداشت شدند. بقيه ناوگان روسيه غرق شدند و يا به اسارت درآمدند و 10 هزار نفر تلفات دادند. ژاپني ها، تنها سه قايق تندرو را از دست دادند و تلفات آنها، در كل كمتر از 10 هزار نفر بود.
پيمان پورتسموث
هر دو طرف آماده صلح بودند. اهداف جنگ محدود ژاپن به دست آمده بود؛ روسيه كه در آتش نارضايتي داخلي مي سوخت، تمايلي براي ادامه نبرد نداشت. از طريق تلاش هاي تئودور روزولت رييس جمهور آمريكا، مذاكرات صلح در پورتسموث، نيوهپشاير منجر به عقد يك پيمان شد. روسيه، پورت آرتور و نيمي از جزيره ساخالين را واگذار كرد و منچوري را تخليه نمود و كره در حوزه نفوذ ژاپن درآمد.
نتيجه گيري
به لحاظ تاكتيكي، جنگ بر روي زمين ارزش دفاعي عظيم مسلسل و ارزش تهاجمي آتش توپخانه غيرمستقيم را آشكار كرد. (ناظران غربي از درك كامل درس مسلسل غافل ماندند). سرباز روسي، بار ديگر شجاعت بردبارانه خود را تحت شرايط سخت نشان داد. ژاپني ها، مهارت حرفه اي و تعهد متعصبانه ي خود را در راه انجام وظيفه به نمايش گذاشتند. نبرد تسوشيما- يعني آخرين عمليات ناوگان بزرگ نبرد ناوهاي زره پوش پيش از عصر كشتي هاي جنگي فعلي - همچنين بزرگ ترين نبرد دريايي نابودسازي از زمان نبرد ترافالگار نيز محسوب مي شد. اين نبرد، بر اين نكته تأكيد كرد كه هنر دريانوردي و توپخانه، همچنان براي پيروزي در دريا امري اساسي به شمار مي آيند. پيروزي ژاپن در جنگ، به لحاظ رواني و سياسي نقطه عطفي در تاريخ جهان محسوب شد. آسيا چشمش به اين حقيقت باز شد كه اروپايي ها همواره شكست ناپذير نيستند؛ مفهوم «تفوق سفيد پوستان» بيشتر مجازي جلوه گر شد تا واقعي.
پي نوشت ها :
1- chemulpo
2- Heihachiro Togo
3- Tamesada kuroki
4- stepan makarov
5- Alexei kuropatkin
6- Mukden
7- stakelberg
8- count keller
9- zasulich
10- Anatoli stesel
11- Evgeni Alekseev
12- Yasukata oku
13- Nanshan Hill
14- Takushan
15- Dalny (Dairen)
16- Maresuke Nogi
17- vilgelm vitgeft
18- Libau
19-Telissu
20- Tashichia
21- Nodzu
22- Iwao oyama
23- sah - Ho-River
24- Sandepu
25- Heikoutai
26- Tieling (Theihling)
27- Harbin
28- Zinovy Rozhdestavinski
29- Revel (Tallin)
30- van Fong Bay
31- Nebogatov
منبع: ترور نويت، دوپويي؛ (1381) تاريخ جنگ ها، پيروز ايزدي، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، دانشكده فرماندهي و ستاد معاونت پژوهش، 1381.