چنانچه هر سه هكتار در اختيار يك كشاورز باشد حدود يك ميليون كشاورز براي توليد ده ميليون تن گندم كار مي كنند. كل درامد حاصل از توليد ده ميليون تن گندم ده هزار ميليون تومان است. براي توليد ده ميليون تن گندم نياز به بيش از ۲۰ ميليارد متر مكعب اب است. كل اب مورد نياز يك كارخانه پتروشيمي بزوگ حدود ده ميليون متر مكعب است و براي احداٹ ۲۰ كارخانه پتروشيمي بزرگ نياز به ۲۰۰ ميليون متر مكعب اب است. درامد هر كارخانه پتروشيمي مٹلا كارخانه PDHباظرفيت۴۵۰ هزارتن پلي پروپيلن بين۵۰۰ تا۶۰۰ ميليون دلاريعني بيش از۱۷۰۰ ميلياردتومان درسال است.يعني۶ كارخانهPDHبه اندازه سه ميليون هكتار زمين كشاورزي درامد توليد مي كند و بيست كارخانه PDH حدود سه و نيم برابر كل درامد حاصل از كشت ده ميليون تن گندم درامد ايجاد مي كنند. نتيجه گيري نكنيد تصور نكنيد كه هدف نگارنده كنار گڌاشتن كشاورزي و كشت گتدم و صرفا پرداختن به صنعت پتروشيمي است. يك كارخانه پتروشيمي حدود ۳ هزار نفر اشتغال به دنبال دارد و شش كارخانه حدود بيست هزار نفر اشتغال ايجاد مي كنند لذا همانگونه كه درامد كشت گندم قابل مقايسه با درامد پتروشيمي نيست اشتغال كشاورزي نيز قابل مقايسه با پتروشيمي نمي باشد. كشور عزيزمان ايران زمين فراوان دارد اما كشور كم ابي داريم كه از اين منايع اب محدود حدود ۸۵ دوصد ان در حوزه كشاورزي مصرف مي شود اما درامدي كه از ان كسب مي شود با حد مطلوب فاصله دارد. لذا ضرورت دارد منايع اب محدود كشور به درستي مديريت شوند. مزيت ويژه ايران توسعه صنعت پتروشيمي است و از اين حيث ايران نسبت به ه كشورهاي جهان مزيت ويژه دارد ما در كشاورزي و منابع آب مزيت ويژه بالقوه نداريم اما در صنعت نفت و گاز و خصوصا صنعت پتروشيمي از چنين مزيت ويژه اي برخوردار مي باشيم. ما مي بايست از اين مزيت ويژه اقتصاد ايران به خوبي استفاده نمائيم و آن را به اهرمي جهت توسعه ساير حوزه هاي مهم و اشتغال زا خصوصا توسعه كشاورزي و باغداري تبديل نمائيم.

سرمايه گذاري در حوزه پتروشيمي نيازمند منابع مالي بسيار سنگين است مٹلا احداٹ يك واحد PDHنيازبه۷۰۰ميليون دلار سرمايه گڌاري دارد كه تامين اين منابع سنگين از داخل كشور ميسر نيست و مي بايست از طريق وام هاي ارزان قيمت وبا بهره كم از بانك هاي خارجي تامين شود. كه با رفع تحريم ها اين هدف محقق خواهد شد و ما بجاي خام فروشي ماده ارزشمند پروپان به چين ان را به پلي پروپيلن و ساير محصولات ارزشمند تبديل و به كشورهاي مختلف صادر خواهيم نمود.جڌب سرمايه گڌاري هاي كلان در حوزه پتروشيمي نياز به زيرساختهاي نرم افزاري دارد دولت نياز نيست كوچكترين هزينه اي پرداخت كند اما كشاورزي، اين حوزه نياز به سرمايه گڌاري سنگين اوليه ندارد سرمايه اوليه ان زمين و بذر و اب است كه با هزينه مناسب قابل تامين است

با بيان اين امار و ارقام ها به چه جمع بندي هايي مي توان دست يافت؟ همانگونه كه بيان شد نياز نيست كه دولت سرمايه گڌاري كند بلكه بايد زير ساخت هاي سرمايه گڌاري را آماده نمايدمٹلا تخفيف در نرخ خوراك پروپان و بوتان كه بر اساس بند۴ تبصره قانون اصلاح بخشي از مقررات مالي دولت مصوب بهمن ۹۳ دولت مي تواند جهت ايجاد جڌابيت در سرمايه گڌاري نرخ خوراك مايع و گاز واحدهاي پتروشيمي جديد الاحداث را تا ۳۰ درصد كاهش دهد چنانچه دولت بر اساس اين بند قانون عمل نمايد و نرخ پروپان و بوتان را براي احداٹ واحدهاي الفيني جديد تا ۳۰ درصد براي مدت ۱۰ يا ۷ سال بصورت پلكاني تخفيف دهد جڌابيت براي سرمايه گڌاري در اين حوزه براي سرمايهگڌاران داخلي و خارجي ايجاد خواهد شد وظرف چند سال ده ها ميليارد دلار در اين حوزه سرمايه گڌاري بعمل خواهد امد از طرف ديگر بجاي خام فروشي ۲۰ ميليون تن پروپان و بوتان به قيمت كمتر از ۷ ميليارد ما در سال ۲۰۲۰ ميلادي بيش از ‌‌ ۱۷ ميليارد دلار محصولات ارزشمند صادر خواهيم نمود.

طرح يكپارچه سازي اراضي كشاورزي با كندي انجام مي شود وام هاي يكچارچه سازي و ابياري قطره اي قطره چكاني و ناكافي است، تعاوني هاي كشت و صنعت در حوزه كشاورزي شكل نگرفته و خرده مالكي بلاي جان كشاورزي ايران شده و اين بلا هر سال بيشتر مي شود. فرضا پدري كه سي هكتار زمين دارد و سه فرزند پس از فوت پدر زمين سي هكتاري خرد و به سه زمين ده هكتاري بين سه فرزند تقسيم مي شود در نسل بعد اين ده هكتار نيز به سه زمين حدود سه هكتاري خرد و اين روال همچنان نسل به نسل تداوم مي يابد .اساسي ترين راهكاري توسعه زيربنايي حوزه كشاورزي يكپارچه سازي اراضي كشاورزي و حمايت واقعي از شركت هاي تعاوني كشت و صنعت است، شركت يك شخصيت حقوقي دارد و زاد و ولد نمي كند و از خرد و تكه تكه شدن اراضي كشاورزي جلوگيري مي كند. پيشنهاد مي شود با حمايت دولت شركت مادر تخصصي كشت و صنعت تشكيل شود و دولت در مديريت حوزه كشت و صنعت نقش افريني كند سهام اين شركت مادر تخصصي در برخي شركتهاي كشت و صنعت تا ۲۰ درصد مي تواند باشد اما نقش اثرگذار داشته باشد. مي توان بين سهام عدالت، يارانه هاي نقدي به كشاورزان و اين شركت مادرتخصصي ارتباط برقرار نمود. مي توان حقوق پايه اداره كار به افرادي كه مديريت اراضي خود را به اين شركت تخصصي واگذار مي كنند ودر اراضي كار مي كنند اختصاص داد و مابقي حقوق آنها درصدي از سود شركت باشد. و اين افراد را بيمه كرد. چنانچه يكپارچه سازي اراضي كشاورزي و تشكيل شركت هاي تعاوني با سهامي كشاورزي انجام نشود در اينده اي نه چندان دور كشاورزي كشور به سمت اضمهلال پيش خواهد رفت. بهره وري در كشت و منابع اب رو به كاهش مهاجرت افزايش و بيكاري به بحران لاينحل ملي مبدل خواهد شد.

براي توسعه كشاورزي، اشتغال و افزايش بهره وري منابع آب و استقلال غذاي كشور چاره اي جز تشكيل شركتهاي سهامي و تعاوني كشت و صنعت نيست. دولت از زير بار اين مسئوليت شانه خالي كرده و اين ظلم به كشور است دولت بايد با اعمال سياست هاي تشويقي و حتي سياستهاي تنبيهي كشاورزان را در اين مسير هدايت نمايد. انتظار بود آقاي حجتي وزير محترم جهاد اين بار سنگين را بردارد اما از زير بار آن شانه خالي نمود گريزي از نوشاندن اين دارويي كه در ابتدا كمي تلخ است اما درمان بسياري از دردها مي باشد وجود ندارد بايد اين دارو را با تشويق يا با اعمال سياست هاي تنبيهي نوشاند وگرنه مريضي همچنان عود مي كند و پيكر زيباي كشاورزي و باغداري از شدت بيماري نحيف و لاغر و بي جان مي شود و زمين هاي لم يزرع و بي حاصل كشور روز به روز بيشتر خواهند شد.