در ماههاي اخير دهها شركت بينالمللي فعال در صنعت پتروشيمي، نمايندگان خود را روانه تهران كرده و به مذاكره با مقامات ايراني پرداختند. اين شركتهاي خارجي كه طيف گستردهاي را از آسيا تا اروپا و آمريكا در بر گرفتهاند، تمايل خود را براي سرمايهگذاري چند ميليارد دلاري در ايران اعلام كردهاند.
شركتهاي اروپايي و آسيايي كه با ظرفيتهاي صنعت پتروشيمي ايران به خوبي آشنا بوده و ميدانند هيچ كشوري در دنيا ظرفيتهاي كشور ما را ندارد، تمايل زيادي براي حضور در ايران دارند. به اذعان كارشناسان، ايران ميتواند به بهشت پتروشيمي جهان تبديل شود، زيرا به خوراك فراوان مجتمعهاي پتروشيمي دسترسي دارد. مزيت مهم ايران در اين صنعت، برخورداري از دو نوع خوراك گازي و مايع به صورت همزمان است كه كمتر كشوري در دنيا از اين امتياز برخوردار است. نزديكي به سواحل، مزيت بزرگ ديگر ايران به شمار ميرود كه باعث تسهيل صادرات محصولات به سوي بازارهاي مصرف ميشود. قرار گرفتن ايران در ميان دو بازار بزرگ مصرف دنيا يعني اروپا و شرق آسيا، باعث شده ايران و بهويژه سواحل جنوبي كشورمان، به نقطه ايده آلي براي جذب سرمايهگذاري خارجي تبديل شود.
علاقه سرمايهگذاران به ماهشهر و عسلويه
نكته قابل توجه در رابطه با مذاكره شركتهاي خارجي، تمايل آنها براي حضور در سرمايهگذاري در دو منطقه ماهشهر و عسلويه و بيرغبتي آنها به ديگر مناطق است. علاقه سرمايهگذاران خارجي به سرمايهگذاري در عسلويه و ماهشهر درحالي است كه مناطقي مانند چابهار، ايرانشهر، جاسك و... نيز به عنوان قطبهاي آينده صنعت پتروشيمي ايران معرفي شدهاند.
زماني كه علاقه سرمايهگذاران پتروشيمي به ماهشهر و عسلويه ريشهيابي ميشود، به اين نتيجه ميرسيم كه زيرساختهاي اين دو منطقه قابل مقايسه با ساير مناطق كشور نيست.
قطبهاي اصلي پتروشيمي ايران در جنوب و در سواحل خليج فارس قرار دارند. بر اين اساس دو منطقه ماهشهر و عسلويه مجتمعهاي اصلي پتروشيمي كشور را در خود جاي دادهاند. 51 مجتمع پتروشيمي در ايران فعاليت ميكند، كه 21 مجتمع در ماهشهر و 13 مجتمع نيز در عسلويه قرار دارند. سهم ديگر مناطق كشور از مجتمعهاي پتروشيمي 17 مجتمع است كه در ساير مناطق كشور پراكنده هستند. اغلب مجتمعهاي پتروشيمي فعال در بندر ماهشهر و عسلويه، مگا پروژههايي هستند كه چند واحد توليدي را تحت پوشش دارند. همچنين 58 مجتمع پتروشيمي در مرحله ساخت قرار دارند كه شش واحد در منطقه ماهشهر، 23 مجتمع در عسلويه و 29 مجتمع ديگر نيز در ديگر مناطق كشور در حال ساخت هستند.
2 قطب صنعتي برخوردار از زيرساخت
همانطور كه اشاره شد، از جمله دلايل توسعه سريع مناطق پتروشيمي ماهشهر و عسلويه، وجود زيرساختهاي گسترده و خوراك كافي در آن مناطق است. مجتمعهاي پتروشيمي عسلويه در كنار پالايشگاههاي ميدان گازي پارس جنوبي قرار دارند و به راحتي و با كمترين هزينه خوراك خود را تحويل ميگيرند.
همچنين وجود ميدانهاي نفتي فراوان در منطقه خوزستان فرصتي را فراهم كرده است كه از طريق جمعآوري گازهاي همراه آنها، خوراك مناسبي براي مجتمعهاي پتروشيمي ماهشهر فراهم شود. قرار گرفتن در كنار دريا، وجود اسكلههاي صادراتي، وجود جاده و توسعهيافتگي از عواملي ديگري هستند كه باعث توسعه اين دو منطقه در صنعت پتروشيمي شدهاند.
به دليل همين شرايط مطلوب است كه اغلب سرمايهگذاران اروپايي و شرق آسيا كه به ايران آمدهاند، تمايل داشتهاند در آنجا سرمايهگذاري كنند.
بر اساس گفته برخي مديران، به اروپاييها پيشنهاد سرمايهگذاري در ديگر مناطق پتروشيمي مانند جاسك و نواحي مركزي ايران داده شده، اما آنها چندان استقبال نكردهاند.
شركتهاي بزرگ پتروشيمي مانند لينده و باسف آلمان، سركوبه اسپانيا، ميتسويي و ميتسوبيشي ژاپن كه مذاكرههايي را براي سرمايهگذاري در صنعت پتروشيمي ايران انجام دادهاند، خواستار حضور در عسلويه و ماهشهر بودهاند كه به دليل اشباع ماهشهر، به سوي عسلويه سوق داده شدهاند.
علاقه هنديها به چابهار
در اين ميان، گروه ديگر سرمايهگذاران خارجي كه به حضور در صنعت پتروشيمي ايران تمايل دارند، هنديها هستند كه برخلاف اروپاييها و ژاپنيها علاقه خاصي به منطقه چابهار نشان دادهاند. هنديها حتي حاضر به سرمايهگذاري چند ميليارد دلاري در اين منطقه هستند كه البته هنوز توافقهاي خود را نهايي نكرده و همچنان در حال مذاكره و چانه زني هستند. چابهار، قطب ديگر صنعت پتروشيمي در ايران است كه قرار است با برنامهريزيهاي انجام شده 21 مجتمع پتروشيمي در آن استقرار يابد.
البته دليل اصلي علاقه هنديها به چابهار ارتباطي به وجود زيرساخت در اين منطقه ندارد بلكه علت اين علاقهمندي را بايد در فاصله جغرافيايي نزديك چابهار به هند جستوجو كرد. به دليل نزديكي چابهار به بازار مصرف، هزينه حمل و نقل محصولات پتروشيمي كاهش قابلتوجهي خواهد يافت. چابهار در مقايسه با مناطقي مانند ماهشهر و عسلويه حدود يك هزار كيلومتر به بازارهاي هدف در هند نزديكتر است.
كشاورزي در هند فراوان بوده و نياز روز افزوني به كود شيميايي در اين كشور احساس ميشود؛ در واقع هنديها تمايل دارند در بخش توليد اوره و آمونياك صنعت پتروشيمي ايران سرمايهگذاري كنند. ارزش اقتصادي توليد كوره اوره پايين است، بنابراين نزديكي چابهار به هند، هزينه كرايه حمل محصولات پتروشيمي از چابهار را كاهش ميدهد.
نگاهي به وضع احداث زيرساختهاي منطقه چابهار نشان ميدهد اين منطقه نيز با نقطه ايدهآل فاصله زيادي دارد؛ به گونهاي كه سرمايهگذاران اروپايي استقبال چنداني از سرمايهگذاري در اين منطقه نكردهاند و تنها هنديها، مشتري خارجي اين منطقه هستند.
لزوم تمركززدايي
وزارت نفت براي جلوگيري از تمركز بيش از حد در عسلويه تصميم گرفته است مناطق ديگري را براي احداث مجتمعهاي پتروشيمي در نظر بگيرد. وزارت نفت قرار است با احداث خط لولهاي از عسلويه به چابهار و ايرانشهر خوراك مورد نياز واحدهاي جديد صنعت پتروشيمي را تامين كند. سواحل درياي عمان از ظرفيت بسيار خوبي براي استقرار مجتمعهاي پتروشيمي برخوردار هستند، بر اين اساس قرار است در مناطقي مانند جاسك، چابهار و ايرانشهر كه در حاشيه يا نزديك به درياي عمان قرار گرفتهاند، قطبهاي پتروشيمي احداث شوند.
تقويت اقتصادي اين مناطق كه اغلب جزو مناطق محروم و كمتر توسعهيافته هستند، ميتواند با ايجاد توسعه بخشهاي پايين دستي اقتصادي و اشتغالآفريني، زمينه توسعهيافتگي و رفع محروميت اين مناطق را فراهم كند. همچنين براساس اصول استراتژيك، توسعه مناطق كمتر توسعهيافته و افزايش جمعيت آنها ميتواند زمينه افزايش امنيت ملي را نيز تامين كند.
اما مساله مهم اين است كه روند احداث زيرساختها در اين مناطق به كندي پيش ميرود و توسعه سريعتر آنها به عزمي جدي نياز دارد. در سالهاي اخير روند احداث زيرساختها آغاز شده كه قابل توجه است، اما براي جذب سرمايههاي چند ميليارد دلاري كافي نيست.
ايجاد زيرساخت لازمه جذب سرمايهگذار
براي جلب سرمايهگذاران خارجي بايد زيرساختهاي لازم فراهم شود تا انگيزه آنها براي حضور تقويت شود، در غير اين صورت هيچ شركتي در اين مناطق سرمايهگذاري نخواهد كرد.
حتي در صورت تامين خوراك لازم براي مجتمعهاي پتروشيمي در مناطق جديد و ارائه تخفيفهاي جذاب براي سرمايهگذاران، تا زماني كه زيرساختهاي فيزيكي براي آنها فراهم نشود، آنها تمايلي به سرمايهگذاري نخواهند داشت.
در واقع سرمايهگذاران، پس از ارزيابي شرايط و هزينه ـ فايده خود، بهترين منطقه را براي سرمايهگذاري انتخاب خواهند كرد. هيچ سرمايهگذاري تمايل ندارد ريسك كرده و چند ميليارد دلار از سرمايه خود را به منطقهاي ببرد كه زيرساختهايش آماده نشده است.
سرمايهگذاران زماني كه ميخواهند در منطقهاي سرمايهگذاري كنند، نخست پيگيري ميكنند كه وضع تامين آب آن چگونه است؛ جاده مناسب وجود دارد يا نه، امكاناتي مانند يوتيليتي، گاز، برق و سرويسهاي مخابراتي در چه شرايطي است، آيا امكانات مناسب براي استقرار مهندسان، كارگران و نيروي انساني در آن منطقه وجود دارد و وضعيت پايانهها و اسكله بارگيري چگونه است؟
لزوم ايجاد زيرساخت توسط دولت
راهكار ايجاد زيرساخت در مناطق جديدي كه براي جذب سرمايهگذاري تعريف شده، ورود دولت است. دولت ميتواند از طريق ايجاد هماهنگي ميان دستگاهها و وزارتخانههاي مختلف زيرساختهايي مانند آب، گاز، جاده و... را فراهم كند. با توجه به خصوصيسازي واحدهاي زير مجموعه شركت ملي صنايع پتروشيمي اين شركت نيز قادر نيست بهطور مستقيم وارد اين حوزه كاري شود و اقدام به احداث زيرساخت كند. وظيفه اين شركت به تنظيم بخشي و رگولاتوري محدود شده است. شركتهاي بخش خصوصي و سرمايهگذاران خارجي نيز هيچگاه حاضر به خرج كردن پول براي ساخت جاده و ساير زيربناها نخواهند شد. دولت بايد براي برنامهريزي ايجاد زيرساختها اقدام كند تا سرمايهگذاران احساس امنيت و راحتي كرده و حاضر به سرمايهگذاري شوند.