پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : اتحاديه و كنفرانس جهاني گاز و تحولات LNG
دوشنبه، 12 مرداد 1394 - 11:11 کد خبر:35550
حسنتاش:بيست‌وششمين كنفرانس جهاني گاز (WEC) در روزهاي اول تا پنجم ماه ژوئن (11 تا 15 خرداد) در شهر پاريس در كشور فرانسه برگزار شد.

پيام نفت:

بيست‌وششمين كنفرانس جهاني گاز (WEC) در روزهاي اول تا پنجم ماه ژوئن (11 تا 15 خرداد) در شهر پاريس در كشور فرانسه برگزار شد. اين كنفرانس كه هر سه سال يكبار توسط اتحاديه جهاني گاز (IGU) برگزار مي‌شود، بزرگترين همايش گازي جهان است كه طي آن  دست‌اندركاران صنعت گاز جهان گرد هم مي‌آيند. تعداد زيادي از شركت‌ها دولتي و خصوصي و انجمن‌هاي فعال در صنعت گاز،  از 91 كشور جهان عضو اتحاديه جهاني گاز هستند و از ايران نيز شركت ملي گاز در اين اتحاديه عضويت دارد. در اين كنفرانس رياست كنفرانس بعدي به عهده انجمن گاز امريكا كه از اعضاء اتحاديه است، گذاشته شد و مقرر شدكه كنفرانس بعدي يعني بيست وهفتمين كنفرانس جهاني گاز، در شهر واشنگتن برگزار گردد. خوشوقتانه شركت ملي گاز ايران نيز در كنفرانس پاريس حضور بسيار فعالي داشت و مديرعامل و مديران سطح بالاي اين شركت فعالانه در كنفرانس شركت كردند و موفق شدند كه سمت‌هائي را در كميته‌هاي مختلف اتحاديه بدست آورند. غرفه ايران در نمايشگاه جانبي كنفرانس پاريس يكي از پر رفت و آمد ترين غرفه‌ها بود. دست‌اندكاران صنعت گاز جهان علاقمند هستند كه بدانند برنامه‌ها و سياست‌هاي گازي ايران در صورت موفقيت مذاكرات با 5+1 و رفع تحريم‌ها چيست و چه فرصت‌هائي براي سرمايه‌گزاري فراهم مي‌شود.

اتحاديه جهاني گاز و كنفرانس سه‌سالانه آن،  مركز مهمي براي تبادل اطلاعات است. از جمله گزارشات مهمي كه در جريان كنفرانس پاريس توسط اتحاديه منتشر شد. جديدترين نسخه گزارش بازار جهاني گازطبيعي مايع شده يا LNG بود كه وضعيت و تحولات  اين صنعت را تا پايان سال 2014 ميلادي گزارش كرده است. در سطور زير مهمترين نكات اين گزراش ارائه‌ مي‌گردد.

گازطبيعي در حال حاضر حدود يك‌چهارم از نياز انرژي جهان را تامين مي‌كند و 10درصد از گازطبيعي بصورت LNG  و  بقيه از طريق خط‌لوله به بازارهاي جهان عرضه مي‌شود. اما نكته مهم اين است كه سرعت توسعه تجارت گاز از طريق مايع‌سازي(LNG) ، از سرعت تجارت گاز  از طريق خط‌لوله بسيار بيشتر است. سهم تجارت LNG در كل تجارت گاز در سال 1990 حدود 4 درصد بوده است و در 2014 به 10 درصد رسيده است. همانطور كه در نمودار زير ملاحظه مي‌شود متوسط رشد تجارت گاز در دوره 2000 تا 2013 از طريق خط‌لوله 4 درصد واز طريق (LNG) حدود 7.5 درصد در سال بوده است.


 پيش‌بيني مي‌شود كه سهم LNG در تجارت جهاني گاز در افق 2020 بازهم بيشتر شود و بايد توجه داشت كه افزايش اين سهم، سياليت بازار گاز را بيشتر مي‌كند و بازار را از حالت منطقه‌اي فعلي به جهاني و يكپارچه شدن نزديك‌تر مي‌كند.

در سال 2014 گرچه كل ظرفيت مايع‌سازي گاز در جهان حدود 301 ميليون تن بود اما كل تجارت جهاني LNG رقم 240.1 ميليون تن و 4.3 ميليون تن بيشتر از سال 2013 بود اما هنوز به ركورد سال 2011 در سطح 240.5 ميليون تن نرسيد.


در بخش عرضه، يكي از اتفاقات مهم سال 2014 وارد شدن كشور پاپواگينه‌نو (PNG) به فهرست صادركنندگان LNG با 3.5 ميليون تن صادرات بود كه بعد از آنگولا كه در سال 2013 وارد شده بود،  بازهم سهم افريقا را بالاتر برد و تعداد كشورهاي صادركننده را به 19 كشور رساند. همانطور كه در نمودرا ملاحظه مي‌شود، كشورهاي مالزي، استراليا، نيجريه،امارات،پرو ، نروژ و ايالات‌متحده نسبت به سال قبل افزايش صادرات و در مقابل قطر، اندونزي، ترينيداد، روسيه، يمن، عمان، برونئي، گينه، و مصر كاهش صادرات داشتند. در سال 2014 قطر با حدود 32 درصد از سهم بازار كماكان بعنوان بزرگترين توليدكننده LNG باقي‌ماند.

در مقابل 19 كشور صادركننده، 18 كشور واردكننده LNG قراردارند كه ژاپن با حدود 89 ميليون تن، 39 درصد از سهم واردات را از آن خود كرده و كماكان بعنوان بزرگترين واردكننده باقي مانده است. بعد از ژاپن و با فاصله زياد، كره‌جنوبي (38ميليون تن)، چين (20ميليون تن)، هند(14.6 ميليون تن)  و تايوان (13.6 ميليون تن)،  قرار داشته‌اند.  در اروپا، انگلستان بعنوان بزرگترين واردكننده با 8.5 ميليون تن در صدر بوده است. مي‌توان نتيجه گرفت كه قاره آسيا بيشترين تجارت LNG را به خود اختصاص داده است.

در سال 2014 قيمت LNG تحت تاثير قيمت‌هاي جهاني نفت كاهش داشت . بالاترين قيمت LNG در ژاپن با متوسط 15.6 دلار به ازاء هر ميليون BTU بود در حالي كه بازار اروپا با 8 دلار و بازار امريكا (هنري‌هاب) با 3.4 دلار به ازاء هر ميليون BTU بسته شدند.

در سال 2014 حدود 69 درصد از تجارت LNG تحت قراردادهاي بلندمدت معامله شد و 27 درصد معاملات بصورت تك محموله بود كه سه‌چهارم آن در منطقه آسيا/پاسفيك انجام شد، همچنين معاملات تحت قراردادهاي ميان مدت نيز بطور نسبي توسعه يافت و 4درصد از سهم تجارت را بخود اختصاص داد.

20 ميليون تن از ظرفيت مايع‌سازي يا توليد LNG، مربوط به واحدهاي مقياس كوچك است كه البته با سرعت زيادي در حال توسعه هستند. فناوري‌هاي نوين نيز به توسعه واحدهاي مقياس كوچك LNG  كمك كرده‌اند.

با توجه به طرح‌ها و پروژه‌هاي موجود، بيشترين رشد ظرفيت توليد LNG در افق 2020 متعلق به كشور استراليا و بعد از آن ايالات‌متحده است. در صورت تحقق برنامه‌ها، در سال 2020  ظرفيت توليد استراليا از قطر سبقت خواهد گرفت و به توليدكننده اول LNG تبديل خواهد شد و ظرفيت توليد ايالات‌متحده نيز حدودا ده برابر شده و به حدود 45 ميليون تن در سال خواهد رسيد و سومين توليدكننده LNG خواهد شد. البته افت قيمت جهاني نفت‌خام و به تبع آن گازطبيعي، تحقق اين برنامه‌ها را قدري با ترديد مواجه كرده است./برگرفته از وبلاگ حسن تاش