پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : تأثير ايجاد پالايشگاه‌هاي نفتي كوچك بر بخش خصوصي چيست؟
شنبه، 12 بهمن 1392 - 11:52 کد خبر:26203
پيام نفت: مطالعات نشان مي‌‌دهد كه در حال حاضر در سطح بين‌المللي نيز بيشترين سود پالايشي مربوط به پالايشگاه‌هاي مدرن با ظرفيت بين 100 تا 300 هزار بشكه در روز و كمترين سود مربوط به پالايشگاه‌هاي قديمي و پالايشگاه‌هاي كوچك است.

پيام نفت:

-            تأثير ايجاد پالايشگاه‌هاي نفتي كوچك بر بخش خصوصي چيست؟

پاسخ- قبل از پاسخ به اين سئوال ابتدا بايد ديد كه منظور از پالايشگاه‌هاي كوچك چيست و آيا ساخت آنها اقتصادي است يا نه؟ پالايشگاه‌هاي نفتي براي توليد فرآورده‌هاي مرغوب، يك مجموعه پيچيده متشكل از واحدهاي پالايشي مختلف هستند بنابراين بايد در اسكيل يا ابعاد اقتصادي ساخته شوند، اسكيل اقتصادي پالايشگاه در كشورهاي مختلف و در شرايط مختلف متفاوت است. مثلا در يك كشور جزيره‌اي كوچك كه نفت هم ندارد و  طبعا بايد سوخت را وارد كند و تقاضاي محدودي هم دارد، ممكن است دو انتخاب وجود داشته باشد يكي اينكه همه فرآورده‌هاي مورد نياز را جدا جدا وارد كند يا اينكه يك پالايشگاه كوچك در حد ظرفيت تقاضاي كشور خود بسازد كه بجاي چندين فرآورده فقط نفت‌خام را وارد كند، پس بسته به موقعيت و هزينه‌هاي حمل بايد مقايسه فني اقتصادي بشود كه كدام گزينه‌ بهتر است. در كشور نفت‌خيزي مانند كشور ما پالايش‌گاه‌هاي با اسكيل خيلي كوچك نمي‌تواند توجيه اقتصادي داشته باشد. ضمنا بايد توجه داشت كه به طور كلي اينگونه نيست كه فرض كنيم پالايشگاه‌سازي در هر ابعادي لزوما اقتصادي است بنابراين نيازمند مطالعات دقيق فني اقتصادي است. البته همه اين عرايض بنده در مورد پالايشگاه نفت‌خام است اگر منظور پالايشگاه‌هائي باشد كه نفت‌كوره با مثلا روغن‌هاي سوخته را تصفيه مي‌كنند بحث ديگري است و در هرحال نمي‌توان حكم كلي صادر كرد و نيازمند مطالعه است.

ما در كشور پالايشگاه‌هاي كوچكتر كرمانشاه، شيراز و لاوان و پالايشگاه سايز متوسطي مثل تبريز و پالايشگاه‌هاي بزرگي مثل آبادان، تهران، بندرعباس و اراك را داريم و مي‌توانيم عملكرد اقتصادي‌شان را باهم مقايسه كنيم. بررسي‌‌هاي انجام شده در مورد اين پالايشگاه‌ها به وضوح نشان مي‌دهد كه بهترين عملكرد اقتصادي مربوط به بزرگترين پالايشگاه كشور يعني پالايشگاه اصفهان و ضعيف‌ترين عملكرد مربوط به كوچكترين پالايشگاه كشور يعني پالايشگاه كرمانشاه بوده است.

مطالعات نشان مي‌‌دهد كه در حال حاضر در سطح بين‌المللي نيز بيشترين سود پالايشي مربوط به پالايشگاه‌هاي مدرن با ظرفيت بين 100 تا 300 هزار بشكه در روز و كمترين سود مربوط به پالايشگاه‌هاي قديمي و پالايشگاه‌هاي كوچك است.

همچنين ممكن است منظور از اين سئوال پالايشگاه‌هاي نصب سريع باشد كه در دنيا به عنوانSkid Mounted Mini Refinery  معروف هستند كه ظرفيتي حداكثر حدود 10 تا 15 هزار بشكه دارند. مطالعات بنده در اين مورد نشان ميدهد كه اين پالايشگاه‌ها براي شرايط ايران اصلا اقتصادي نيستند چراكه  فرايند‌هاي پالايشي ساده و حداقلي را دارا هستند و محصولاتشان فرآورده‌هاي سنگين است اينگونه پالايشگاه‌ها ممكن است براي يك كشور يا منطقه‌اي كه يك ميدان كوچك نفتي در آن كشف شده كه توليد محدود  و مقطعي دارد و دسترسي به بازار هم ندارد، اقتصادي باشند كه پس از پايان يافتن نفت اين ميدان بتوان از آن در جاي ديگري استفاده نمود. تنها در مورد ميعانات گازي اگر حجم آن مانند ميعانات پارس‌جنوبي زياد نباشد و تركيبات سولفور آن نيز بسيار كم باشد ممكن است در بعضي جاها اقتصادي باشند. چون مسئله سولفورزدائي خودش داستاني است كه دشوارتر از تصفيه اين ميعانات است.

ضمنا تاكنون در دوره‌هاي مختلف مجوزهائي براي احداث پالايشگاه‌هاي كوچك و بزرگ به بخش خصوصي داده شده است كه بنده تاريخچه‌اي از بعضي از آنها را  در ذهن دارم و بايد ديد و آسيب‌شناسي كرد كه چرا هيچكدام به نتيجه نرسيده است. بنظر من اينگونه مسائل گاه‌ و بي گاه توسط افرادي مطرح مي‌شود كه شناخت درستي از صنعت نفت و بخش‌هاي مختلف آن ندارند و تعريف درستي هم ارائه نمي‌دهند كه منظورشان از پالايشگاه كوچك چيست؟

علاوه‌بر اين اگر بخش خصوصي پروژه‌اي را اقتصادي تشخيص مي‌دهد و مواد اوليه و منابعش را مي‌تواند تامين كند خوب برود اجرا كند چه مشكلي هست. ولي اگر بگويد دولت نفت‌خام مثلا يارانه‌اي يا مفت به‌ من بدهد اين ديگر جاي بحث دارد.

 

-            ايجاد اين پالايشگاه‌ها بر اشتغال‌زايي چه اثري مي‌گذارد؟

 

پاسخ- اولا لازم است اشاره كنم نگاه بلند به ايجاد اشتغال در كشور قبل از هرچيز مستلزم ارتقاء كارائي و بهره‌وري در كشور است و ارتقاء بهره‌وري نيز مستلزم سرمايه‌گزاري‌هاي بهره‌ور است كه اين نيز مستلزم مطالعات جامع و دقيق بازار و مطالعات فني- اقتصادي و مكان‌يابي دقيق است. ممكن است بشود با طرح‌ها و سرمايه‌گزاري‌هاي بي‌مطالعه و غير بهره‌ور چند تا شغل ايجاد كرد اما اگر اين طرح‌ها وسرمايه‌گزاري‌ها اقتصادي نباشند و ارزش افزوده ايجاد نكنند بهره‌وري را در اقتصاد پائين مي‌آورند و كاهش بهره‌وري در بلندمدت ضد اشتغال عمل مي‌كند. در اقتصاد غير بهره‌ور كسي سرمايه‌گزاري نمي‌كند، پس اين منطقي نيست كه كسي بگويد ما سرمايه‌گزاري كرديم و به ابعاد اقتصادي آن چندان توجه نكرديم و فقط بدنبال ايجاد شغل بوديم.  ثانيا- اصولا بخش‌هاي مختلف صنعت نفت چندان اشتغال‌زا نيستند و به اصطلاح اقتصادي، بيشتر كاربر هستند تا سرمايه‌بر و در هرحال براي اشتغال‌زائي هم بايد مطالعات درستي انجام شود كه در كجا و در چه رشته‌اي با سرمايه‌ كمتر مي‌توان شغل بيشتري ايجاد كرد. مثلا يك مطالعه مركز پژوهش‌هاي مجلس نشان‌ مي‌هد كه در صنايع پائين‌دستي پتروشيمي ضريب ايجاد شغل به ازاء هر واحد سرمايه چند برابر صنايع  بالادستي پتروشيمي است و اتفاقا ارزش افزوده نيز در صنايع پائين‌دستي بيشتر است ولي ما دائم بر روي صنايع بالاادستي پتروشيمي سرمايه‌گزاري كرده‌ايم و يك زماني كه من به يكي از مديران كشور انتقاد كردم كه مثلا خط‌‌لوله اتيلن غرب و مجتمع‌هاي مسير آن غلط‌ است و توجيه اقتصادي ندارد و ايشان توضيح قانع كنده‌اي نداشت به من گفت كه ما براي اشتغال‌زائي در مناطق محروم اين كار را كرده‌ايم. به ايشان عرض كردم كه اولا اين مجتمع‌ها بالادستي هستند و اشتغال‌زائي چنداني ندارند و ثانيا لازم نيست شغل در نزديكي و پشت درب خانه هركسي ايجاد شود بايد بهره‌وري در اقتصاد بالا برود تا شغل در كل اقتصاد ايجاد شود ونيروي كار هم در صورت لزوم جابجا مي‌شود. پس اين هم درست نيست كه ما بگوئيم يك واحد صنعتي را كه با توجه به دسترسي به ماده اوليه و بازار و شرايط آب و هوائي و غيرو، در مكان ديگري توجيه اقتصادي داشت به مكان ديگري برديم كه توجيه اقتصادي‌اش را از دست داد ولي در آن مكان مي‌خواستيم شغل ايجاد كنيم! اينها بنظر من تصميمات غلط اقتصاي است كه ما به شدّت گرفتار آن هستيم و نمايندگان مجلس هم براي راي گرفتن در مناطق خود به آن دامن مي‌زنند و ما را از تخصيص بهينه منابع و توسعه دور مي‌كند.

 

-            بازار فرآورده‌هاي نفتي اين پالايشگاه‌ها در داخل و خارج كشور چگونه است؟

 

پاسخ- بازهم اگر منظور پالايشگاه‌هاي نفت‌خام باشد كه بزرگ و كوچك بودن آن فرآورده‌هايش را تغيير نمي‌دهد، فرآورده‌هاي اصلي نفتي بنزين و گازوئيل و نفت‌جت و نفت‌كوره و قير هستند. پالايشگاه اگر مجتمع كاملي نباشد طبعا فرآورده‌هاي سنگين و كم ارزش مثل نفت‌كوره‌اش بيشتر و فرآورده سبك مثل بنزينش كمتر است در صورتي كه ما الان در كشور نفت‌كوره مازاد داريم و كمبود بنزين.

 

-            فرآورده‌هاي نفتي اين پالايشگاه‌ها در كدام كشور‌ها علي‌الخصوص كشورهاي همسايه بيشتر است؟

پاسخ- عرض كردم كه فرآورده‌ها نفتي شناخته شده هستند و كسي هم شايد نداند كه اين از يك مجتمع پالايشي بزرگ آمده است يا كوچك البته استانداردهاي مرغوبيت فرآورده‌ها در كشورهاي پيشرفته جهان دائم در حال افزايش است يعني اينكه دائما بنزين و گازوئيل مرغوبتري توليد شود كه آلاينده هايش كمتر و احتراقش بهتر باشد.

 

-            به طور كلي اين روش براي دور زدن تحريم‌ها و كاستن از فشار اقتصادي حاصل از آ‌ن‌ها تا چه حد اثر گذار است؟

 

پاسخ- بنده درك نمي‌كنم كه اين چه ربطي به دور زدن تحريم‌ها دارد مثلا اگر ما كمبود بنزين داريم و بايد وارد كنيم و به ما نمي‌فروشند يا وارداتش سخت است خوب اين بنزين را بايد در داخل تامين كنيم حالا پالايشگاه كوچك و بزرگش چه فرقي دارد؟ البته از يكي از كانديداهاي رياست‌جمهوري كه انتخاب نشدند، شنيدم كه در يكي از تبليغاتشان مي‌گفتند كه ما نزديك مرزهايمان پالايشگاه كوچك مي‌سازيم و نفت‌خام را مي‌بريم در آن پالايشگاه تبديل به فرآورده مي‌كنيم و فرآورده را به كشور همسايه مي‌فروشيم كه تحريم‌ را دور بزنيم، البته بعدا گويا خودشان هم متوجه غيردقيق بودن اين حرف شدند و ديگر تكرار نكردند. چون بازهم  اگر ما فرآورده صارداتي داشته باشيم و آن كشور هم بتواند بخرد، كه ديگر به كوچك بودن پالايشگاه و محل آن ربطي ندارد!

اما در اينجا ذكر دو مطلب را بسيار لازم مي‌دانم يكي اينكه متاسفانه در ايران بهره‌وري انرژي بسيار پائين است. بنابر گزارش تراز هيدروكربني سال 1390 ، ما حدود معادل يك ميليون بشكه در روز  تلفات غيرمجاز تنها در بخش‌هاي توليد و توزيع انرژي‌مان داريم (منظور از معادل نفت اين‌است‌كه‌ گاز و نفت و برق تلف شده از نظر ارزش حرارتي معادل‌سازي شده‌اند) و در بخش مصرف نيز شاخص شدّت انرژي‌مان كه مُعرف كارائي انرژي است حدود سه برابر متوسط جهان و حدود پنج تا شش برابر بهترين الگوهاي جهان مثل ژاپن است. بنظر من ما در بخش انرژي داخلي هيچ‌ كاري اولويت‌دار تر از ارتقاء بهره‌وري انرژي مبتني بر يك عزم ملي نداريم و اين منطقي و عقلاني نيست كه ما دائم سرمايه‌گزاري كنيم و انرژي بيشتري توليد كنيم تا بيشتر تلف كنيم، و جالب اين‌ است كه باتوجه به اينكه هرگونه ارتقاء بهره‌وري و كارائي انرژي آلاينده‌ها را نيز كاهش مي‌دهد،  از آن جهت هم براي ما اولويت دارد، ضمن اينكه بابت كاهش آلاينده‌ها مي‌توان از حمايت‌هاي فني و مالي بين‌المللي هم برخوردار شد. دوم اين‌كه در مورد پالايشگاه‌سازي هم كه مورد بحث شما است، همكنون يك پروژه بسيار مهم در كشور وجود دارد بنام پالايشگاه ستاره خليج‌فارس كه براي تصفيه ميعانات پارس‌جنوبي بايد ساخته شود. حتما اطلاع داريد كه در هر فاز معمولي پارس‌جنوبي در كنار گاز توليدي حدود 40 هزار بشكه در روز مايعات يا ميعانات گازي توليد مي‌شود كه به عبارتي نوعي نفت‌خام فوق سبك هستند و در آن پالايشگاه حدود 60 درصد آنها مي‌تواند تبديل به بنزين شود و ما همكنون اين ميعانات را با زحمت صادر مي‌كنيم و در برگرداندن پولش هم مشكل داريم و بنزين را هم با زحمت وارد مي‌كنيم. بنابراين بهترين راه دور زدن تحريم، تكميل اين پالايشگاه است و به نظر من ما غير از اين در حال حاضر هيچ اولويت پالايشي ديگري نداريم و نبايد منابع كشور را تلف كنيم.

 http://hassantash.blogfa.com