پیام نفت:
حدود22درصد برق کشور در شبکه توزیع و انتقال به هدر می رود که معادل 15 هزار مگاوات ساعت است. با لحاظ 6 هزار ساعت کارکرد مفید نیروگاه ها میزان اتلاف برق در شبکه توزیع بین شهری و درون شهری حدود 90 هزار گیگاوات ساعت می شود که با لحاظ قیمت 20 سنت برای هر کیلووات ساعت ارزش این میزان برق برابر 9 میلیارد دلار می باشد. برای تولید هر 3.5کیلو وات ساعت برق حدود یک متر مکعب گاز مصرف می شود با لحاظ قیمت جهانی گاز ارزش گاز مصرفی برای تولید برقی که در شبکه تلف می شود بیش از سی میلیارد دلار می باشد.
حسین ساسانی تحلیلگراقتصادی
استفاده از انرژی به منظور توسعه پایدار هر کشوری و نیز بهبود کیفیت زندگی در همه کشورها امری ضروری است. به گونهای که امروزه برق (بهعنوان یکی از مصادیق انرژی) به یک درونداد حیاتی مبدل شده که طیف گستردهای از فعالیتهای مربوط به تولید، انتقال و مصرف را پشتیبانی میکند. تا سال 1980 اغلب کشورهای دنیا متکی به انحصارات دولتی بودند اما در اواسط دهه 1990 بیش از 30 کشور یا نواحی گوناگون در کشورهای مختلف، سیاستهایی را جهت اصلاح صنعت برق خود در پیش گرفتند.
بنابراین از جمله مباحثی که هماکنون پیش روی تصمیمگیران و سیاستگذاران صنعت برق در بسیاری از کشورهای دنیا قرار دارد، تفکر تجدید ساختار این صنعت مطابق با روند افزایش کارایی و رقابت در دیگر صنایع است. به تعبیر طرفداران آن، لزوم حرکت در این مسیر به دلایل مختلفی چون سرمایه بر بودن، ناکارایی اقتصادی، ساختار سنتی و انحصاری بودن آن غیرقابل انکار است. هدف استراتژی تجدید ساختار، جایگزینی شرکتهای انحصاری قدیمی و تحت کنترل دولت با شرکتهای خصوصیسازی شدهای است که با یکدیگر به رقابت پرداخته و به صورت کارایی سرمایهگذاری میکنند و دروندادهایی را با نازلترین و کاراترین قیمت فراهم میکنند. با این حال، تجارب کشورهای مختلف درخصوص تجدید ساختار، متفاوت و در پارهای موارد مغایر با یکدیگر است به گونهای که برخی به موفقیت و برخی به شکست انجامیده است. بنابراین همواره این سوال مطرح است که آیا تجدید ساختار، لازمه پویایی صنعت برق است؟ آیا کشورهای گوناگون پس از طی فرایندهای تجدید ساختار توانستهاند اهداف اصلی آن را که همانا خصوصیسازی این صنعت، ایجاد بازارهای رقابتی، تولید و عرضه برق با قیمتهایی مناسب و در نهایت، کسب منفعت اقتصادی است تحقق بخشند؟ تجدید ساختار در ایران در چه مرحلهای است و آیا تداوم آن برای صنعت برق ایران یک ضرورت محسوب میشود؟
اگرچه فرآیند تجدید ساختار صنعت برق ایران از سالها قبل آغاز شده و بهبودهایی را نیز از نظر ارتقای کیفیت خدمات ارایه شده به مشترکین و تعدیل تعرفههای فروش برق به همراه داشته است، اما نتوانسته آن چنان که باید، این صنعت را متحول سازد و وضعیت کنونی صنعت برق نیز گواه این مطلب است. برای مثال، طبق نظر خبرگان، تجدید ساختار صنعت برق ایران، کاهش آلودگی هوا، کاهش هزینه برق مشترکین، افزایش قابل ملاحظه کارایی و بهرهوری، کاهش هزینه تمام شده تولید برق برای تولیدکنندگان و ایجاد فضایی رقابتی را در پی نداشته است؛ ضمنا بسترهای لازم جهت سرمایهگذاری بخش خصوصی نیز در بخشهای مختلف صنعت برق ایران به وجود نیامده است. همچنین یافتهها نشان میدهد که به منظور بهبود این وضعیت باید بسترسازی لازم جهت مشارکت بخش خصوصی در تعیین قیمت برق و اقدام در جهت ایجاد یک بازار برق رقابتی صورت پذیرد (خوشبختانه چنین اموری چندان هزینهزا نیست)؛ به علاوه نیاز است که تغییرات تکنولوژیکی عمیقی در صنعت برق ایران اعمال شود. متکی شدن صنعت برق ایران برای توسعه این صنعت به درآمدهای داخلی خود به جای بودجه عمومی نیز فرآیندی بلندمدت و هزینهزا است که باید چارهای برای این امر اندیشید.
جایگاه ایران در صنعت برق در جهان
ظرفیت نیروگاهی نصب شده در جهان حدود 5300 گیگاوات است. از این ظرفیت به صورت سالانه 21000 میلیارد کیلووات ساعت انرژی الکتریکی خالص تولید شده و حدود 92 درصد این مقدار به مصرف سالانه میرسد. در حال حاضر از کل تولید خالص برق در جهان تقریبا 40 درصد از منابع زغالسنگ، 23درصد از منابع گاز طبیعی، 21 درصد از منابع تجدیدپذیر، 12 درصد منابع هستهای و 4 درصد از نفت و فرآوردههای نفتی است. چین و امریکا به ترتیب با ظرفیت 1100 و 1053 گیگاوات با اختصاص حدود 40 درصد از ظرفیت جهان در صدر کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده جهان جای دارند. ایران با ظرفیت حدود 70 گیگاوات پس از کره جنوبی در رتبه 14 جهان به لحاظ ظرفیت، به لحاظ تولید خالص پس از تحلیل صنعت تولید برق تایوان در رتبه 18 جهان، به لحاظ مصرف پس از ترکیه در رتبه 19، به لحاظ اتلاف در رتبه انرژی برق پس از مکزیک در رتبه 8، به لحاظ صادرات پس از اوکراین در رتبه 9 قرار دارد.
صنعت برق تقریبا هر لحظه با زندگی همه شهروندان سرو کار دارد. حتی چند لحظه قطع برق ممکن است سلامت و امنیت شهروندان را به خطر اندازد یا خسارت سنگینی به زندگی آنها وارد آورد. میلیونها چشم در هر لحظه فعالیت شبکه سراسری را زیرنظر دارند. قطع برق زودتر از هر مشکل دیگری احساس میشود و بیشتر از هر کمبود دیگری خطر آفرین است. از سوی دیگر شبکه برق شاید بزرگترین سیستم سختافزاری در جهان باشد. این سیستم به دلیل تمیز بودن و انعطافپذیری، هرروز مورد استقبال بیشتر واقع میشود و گستردهتر میگردد. در سال 1961، الکتریسیته بالغ بر 8 درصدی کل مصرف انرژی جهان بوده است، اما تا سال 1975 بخشی از انرژی که به صورت الکتریسیته مصرف میشد به 12درصد افزایش یافته است. طبق اطلاعات آژانس بینالمللی انرژی، در سال 1973 حدود 20 درصد و در سال 1999 حدود 28درصد از کل انرژی جهان به تولید الکتریسیته اختصاص یافته است.
با توجه بهاین که شیوههای تولید برق بسیار متنوع است و از انواع سوختها نیز میتوان در تولید الکتریسیته استفاده کرد، باید گفت که معیار و محک ثابتی برای اعلام قیمت برق در سطح جهانی موجود نیست. مثلا برق آبی با برق نیروگاه حرارتی قیمت یکسانی دارد، در حالی که اولی تقریبا به هیچ سوختی نیاز ندارد. همچنین در ساعات مختلف، روزهای مختلف و فصلهای گوناگون نیز قیمتها همچنان که گفته شد، متفاوتند.
مصرف انرژی الکتریکی کشورمان درشرایط کنونی حدود ۳برابر بیشتر ازنرخ جهانی است در حالی که بازدهی این میزان مصرف در مقایسه با استانداردهای جهانی، بسیار پایین است. راندمان برق و حرارت نیروگاهها در شرایط فعلی ۳۷ درصد است که براساس برنامهریزیهای انجام شده، این میزان در برنامه پنجم توسعه کشور به ۴۷ درصد افزایش خواهد یافت. در حال حاضر میزان تلفات برق در بخش توزیع ۱۸ درصد و تلفات انتقال برق نیز حدود ۴ درصد است. حجم توزیع انرژی الکتریکی کشور در خطوطی بیش از ۷۰۰ هزار کیلومتر است.
راندمان نیروگاههای گازی کشور ۲۰ تا ۳۴ درصد تخمین زده شده است. از طرفی نیز کارایی نیروگاههای بخاری بین ۳۳ تا ۴۰ درصد وسیکل ترکیبی ۳۵ تا ۴۵ درصد است و همانطور که گفته شد، راندمان کل نیروگاههای کشور ۳۷ درصد است. اخیرا وزارت نیرو به راهاندازی نیروگاههای تولید برق و حرارت با راندمان ۸۳/۴ درصد اقدام کرده است که حدود ۲/۵ برابر راندمان حال حاضر نیروگاههای کشور بازدهی دارد و درنوع خود بسیار مفید و توسعه آن ضرورتی جدی است. ایران در حال حاضر از نظر ظرفیت نصب شده برق در دنیا، رتبه هجدهم و در خاورمیانه رتبه نخست را دارد. طبق اعلام وزارت نیرو در سال گذشته، رشد مصرف برق در کشور به طور متوسطه ۸ درصد بوده که این رشد در جهان حدود ۳ درصد است. براساس آمار موجود، ۵۱ درصد از مصرف برق کشور در بخش خانگی و تجاری و حدود ۳۳ درصد مربوط به بخش صنعت و مابقی در بخش کشاورزی و سایر بخشها مصرف میشود.
در این میان نیروگاههای بخش خصوصی گسترش پیدا کردهاند. افزایش تعداد نیروگاههای خصوصی در شبکه سراسری در حالی است که با وجود این، هنوز کمبودهای فراوانی در زمینه تولید برق احساس میشود. قطع جریان الکتریسیته در یک کارخانه ذوب آهن، آن هم دربازه زمانی بسیار کوتاه، ۲ ساعته که از دیدگاه عامه مردم شاید چندان هم مطرح نباشد ضرر فزایندهای به تولید وارد میکند و ممکن است در دراز مدت کارخانه را دچار ورشکستگی کند. با وجود اینکه صنعت برق کشور گامهای کلیدی برای گسترش برداشته است، اما به اعتقاد برخی از کارشناسان و صاحبنظران هنوز نیازمند برنامهریزیهای کلان هستیم. به همین علت نیاز به تولید برق بیشتر برای به حرکت در آوردن چرخه صنعت بارها احساس میشود. از سوی دیگر شاهد هدر رفت انرژی الکتریکی از نیروگاه تا مقصد و حتی در وسایل مشترک هدف هستیم، بنابراین در ابتدا باید راهکاری پیدا کرد که بتواند با تعدیل این معضل سهم کشور را در این زمینه افزایش دهد.
توجه به معضل مصرف انرژی در واحدهای مشترکین، آنجا وخیمتر میشود که نهتنها فرهنگ مناسب مصرف انرژی الکتریکی بسیار پایین است بلکه به دلیل ورود وسایل غیر استاندارد مختلف الکتریکی صنعتی و خصوصا خانگی از برخی کشورها مانند چین، نرخ استفاده از برق به خودی خود تا حدود چشمگیری بالا میرود. به طور قطع در چنین فضایی ادامه این روند، صنعت برق کشور را با مشکلات متعدد و جدیدی روبهرو خواهد ساخت. بنابراین کنترل مصرف سنتی نیروی الکتریکی در منازل از نخستین مباحثی است که راهحل یکسانی را ارایه میکند. و این امکان را مهیا میسازد که با کالبدشکافی دقیق آن، زمینه حل و فصل کردن سایر موارد مطرح در صنعت برق مهیا شود. حدود ۵۱ درصد از کل انرژی الکتریکی که در اوج زمان مصرف، استفاده میشود به مصارف خانگی اختصاص دارد و به همین دلیل، باید شرایطی را به وجود آورد که میزان استفاده از نیروی الکتریکی به پایینترین مقدار خود برسد و از طرفی نیز میزان روشنایی حاصل از مصرف برق در حد استاندارد باقی بماند. خوشبختانه در سالیان اخیر لامپهای کممصرف جدید و مدرنی تولید شدهاند که در این راستا نقش بسزایی دارند.
در بازار داخل با توجه به رشد سالانه مصرف در کشور و پایین بودن سرانه مصرف برق، نیاز به رشد سالانه حدود 8 درصد افزایش در تولید نیروی برق وجود دارد و این به معنی افزایش سالانه حدود 6000 مگاوات در مجموع از ظرفیت جدید، افزایش راندمان تبدیل انرژی و کاهش تلفات است. در بازار صادراتی با توجه به اتصال شبکه برق کشور به کلیه کشورهای همسایه، منابع وافر گاز طبیعی و نفت خام و وجود تخصص در امر ساخت و بهرهبرداری از نیروگاهها با توجه به نیاز روزافزون کشورهایی مثل عراق، ترکیه، پاکستان و افغانستان به انرژی برق، یکی از صنایع دارای رشد مطمئن، قابل اتکا و پایدار در بین صنایع مختلف کشور، صنعت برق و به خصوص نیروگاه است. در کنار این افق روشن، ضعف اقتصاد صنعت برق در بخش کلان در کلیه سالهای اخیر موجب تضعیف این صنعت شده است. مشکل نقدینگی وزارت نیرو که در سالهای اخیر به دلیل تامین کسری هدفمندی یارانهها از منابع این وزارتخانه تشدید هم شده، موجب شده است که نیروگاهها، مطالبات معوق سنواتی سنگینی از وزارت نیرو داشته باشند. این مطالبات موجب شده تا با وجود سودآوری مناسب نیروگاهها، به دلیل مشکل نقدینگی، امکان راهاندازی طرحهای توسعهای و تقسیم سود وجود نداشته باشد. در مجموع در صورت برطرف شدن مشکل اقتصاد کلان صنعت برق و نیروگاه (که یکی از ماموریتهای بازار برق است)، به نظر میرسد در سالهای آتی یکی از مقاصد شکوفا برای سرمایهگذاری در بین صنایع مختلف، صنعت نیروگاهی باشد.
{%TAG_SHOW_TYPE_34_TAG%} |