پیام نفت:
سایت خبری تحلیلی اندیشه ها: با نگاه کلان، بلند مدت و بنیادی؛ قانون اساسی اساسی ترین نقش را در صعود یا سقوط ملت ها و کشورها ایفا می کند. برای اثبات این نظریه کتاب های ارزشمندی نوشته شده از جمله کتاب "چرا ملت ها شکست می خورند" . اساسی ترین تفاوت کشور کره شمالی با کره جنوبی در تفاوت فاحش در قانون اساسی این دو کشور است. هیچ تفاوت دیگری بین مردم دو کره در زمان جدا شدن کشور وجود نداشت. تفاوت اساسی بین آلمان شرقی و آلمان غربی نیز در قانون اساسی و نظام سیاسی حاصل از آن نهفته بود. شهر نوگالس به دو بخش تقسیم شده نوگالس سورنا و نوگالس آریزونا که یکی بر اساس قانون اساسی و ساختار سیاسی آمریکا اداره می شود و دیگری تحت قانون اساسی مکزیک است. با اینکه این شهر در دو طرف یک دره قرار دارند و بین آنها رودخانه ای قرار دارد و تاریخ و فرهنگ و آب و هوا و همه شرایط این دو شهر یکسان است اما در یکی نظم و توسعه و سلامت کاری حاکم است و در دیگری رشوه و فساد و عقب افتادگی مشهود است تنها عامل ایجاد این تفاوت فاحش تفاوت در قانون اساسی و ساختار سیاسی برگرفته از آن است.
کشور افغانستان برگرفته از قومیت های مختلفی است و قومیت در آن کشور نقش اساسی در تحولات اجتماعی ایفا می کند. چهل درصد جمعیت افغانستان پشتون هستند و 60درصد از سایر اقوام از جمله تاجیک، ازبک، هزاره و غیره می باشند. طالبان در برگیرنده بخشی از قوم پشتون می باشند. نگرش خاصی از قومی که چهل درصد جمعیت کشور را در برمیگیرند نمی توانند حاکمیت پایداری در کشور داشته باشند. در افغانستان حکومتی پایدار است که همه قومیت ها متناسب با جایگاه خود بتوانند در فرآیند سیاسی کشور در ساختار حاکمیت نقش آفرینی داشته باشند. اینکه دولتی تحت حاکمیت طالبان ایجاد شود و فرمانده کل قوا بر عهده طالبان باشد تحت هیچ شرایطی قابل قبول و تحمل نخواهد بود. این ساختار حکومت بزک نمودم حکومت یک گروه نظامی بر کشور است. پیشنهاد می نمایم ساختار نظام پارلمانی در افغانستان حاکم گردد. به این ترتیب که دو مجلس در کشور وجود داشته باشد یکی مجلس نمایندگان بر اساس رای اکثریت کاندیداها در هر ولایت مجلس دوم مجلس سنا است که شرایط ورود به این مجلس سطح بالاتر است و نخبگان با شرایط خاصی که در قانون تعریف می شود حق ورود به این مجلس را داشته باشند. جدای از افراد حقیقی درصدی از این مجلس به نمایندگان احزابی که بیشترین رای را کسب می نمایند تعلق داشته باشد. رئیس جمهور توسط حزبی که بیشترین رای را در مجلس سنا کسب کند معرفی می شود و در صورت کسب رای اکثریت مجلس سنا به عنوان رئیس جمهور انتخاب خواهد شد رئیس جمهور فرمانده کل قوا خواهد بود که در چارچوب قانون فعالیت خواهد نمود. نخست وزیر توسط حزب پیروز در انتخابات مجلس نمایندگان معرفی و با رای اکثریت نمایندگان به عنوان نخست وزیر انتخاب می گردد. اختیار اعلان جنگ و حکومت نظامی بر عهده مجلس نمایندگان باشد و هر گونه پیشنهاد رئیس جمهور در این خصوص پس از تصویب مجلس نمایندگان قابل پیگیری باشد. قوه قضائیه تحت نظر شورای عالی قضایی اداره شود که متشکل از 7 عضو باشد دو عضو توسط مجلس نمایندگان دو عضو توسط مجلس سنا و 3 عضو توسط رئیس جمهور در چارچوب قانون و شرایط احراض خاص دستگاه قضایی معرفی می شوند دولت تحت نظر نخست وزیری باشد. وزرای دفاع و خارجه به پیشنهاد نخست وزیر و پس از تائید رئیس جمهور به مجلس معرفی می شوند. سازمان امنیت کشور زیر نظر رئیس جمهور باشد اما با پیشنهاد نخست وزیر و تائید شورای امنیت ملی رئیس آن سازمان قابل عزل باشد. انتخاب رئیس جمهور محدودیت نداشته باشد و در صورت تائید مجلس سنا رئیس جمهور می تواند چندین دوره در سمت خود باقی بماند. سیاست های کلان دفاعی و امنیتی توسط شورای عالی امنیت ملی تعیین شود که 5عضو آن توسط رئیس جمهور و 4 عضو آن توسط نخست وزیر تعیین می شوند بعلاوه دو نماینده از مجلس سنا و مجلس نمایندگان و رئیس جمهور رئیس شورای عالی امنیت ملی باشد. استوار نامه ها باید به تائید رئیس جمهور برسد. در چنین قانونی ضمن حفظ اقتدار ملی ساختار اداره کشور بر اساس رای مردم تعیین می گردد و هیچ گروهی نمی تواند حکومت خودکامه و انحصار طلب ایجاد نماید چنانچه گروه محدود نظامی طالبان حاضر به پذیرش حکومت مردمی فراگیر با حضور همه قومیت ها و قانون اساسی مردمی که یک نمونه آن تشریح گردید نباشند کشورهای جهان تحت هیچ شرایطی حکومت یک گروه خودکامه بر افغانستان را به رسمیت نشناسند و مردم افغانستان خصوصا قوم پشتون تکلیف خود را با این گروه روشن نمایند. گروه کوچک نظامی 75هزار نفری نمی توانند بر کل کشور حکومت کنند قوم های تاجیک و ازبک و هزاره و حتی نخبگان قوم پشتون می توانند با تشکیل گروه های نظامی صدها هزار نفری ریشه تفکر انحصار طلبانه را از ریشه بر کنند و قطعا همه کشورها و ملت ها از چنین گروه های جهادی مصلحی در مقابل گروه جنگ طلب انحصار طلب حمایت خواهند نمود.عملکرد پاکستان و روسیه در موضوع طالبان لکه ننگی بر پیشانی آنها خواهد بود. آمریکا بیست سال با طالبان جنگید اما وقتی عملکرد کشورهای همسایه افغانستان در دفاع مستقیم و غیر مستقیم از طالبان را مشاهده نمود و ضعف فرهنگی و نظام سیاسی و اداری آن کشور را تحلیل نمود به این جمع بندی رسید از افغانستان برود منسجم ترین گروه در افغانستان طالبان بودند و مشخص بود با رفتن آمریکا آنها قدرت روز افزونی کسب خواهند نمود. گر کشورهای همسایه آمریکا در محدود کردن و از بین بردن قدرت طالبان با آمریکا مقابله نمی کردند اکنون شرایط بهتری در افغانستان وجود داشت. اکنون هم دیر نشده و باید تلاش شود با آمریکا و اروپا اجماع جهانی در مقابله با انحصار طلبی و تروریست پروری در افغانستان بعمل آید. این اجماع جهانی در مقابل گروه دگم و خطرناک طالبان به نفع منافع ملی ایران و منافع بلند مدت همه کشور های جهان خصوصا کشورهای منطقه خواهد بود.
|