از میان کشورهاى نوردیک، دو کشور ایسلند و فنلاند از سیستم حکومت جمهورى برخوردار هستند و مابقى سلطنتى مىباشند. البته فنلاند در یک مرحله از تاریخ به استقرار نظام سلطنتى نزدیک شده بود و آن هنگامى بود که در سال ۱۹۱۸ شاهزاده آلمانى به عنوان پادشاه فنلاند انتخاب گردید؛ اما به علت جنگ جهانى دوم هرگز موفق نشد پا به خاک فنلاند بگذارد لذا اکثریت مردم فنلاند طى انجام یک همهپرسى به نظام جمهورى رأى دادند.
به هر حال، در قانون اساسى فنلاند همچنان رگههائى از نظام سلطنتى باقى ماند و آن بدین معنى است که به رئیسجمهور قدرت واقعى بیشترى نسبت به بسیارى از جمهورىهاى دیگر اروپا داده شد. قدرت رئیسجمهورى فنلاند خیلى بیشتر از پادشاهان سوئد، هلند و انگلستان است و شاید هم قابل قیاس نباشد. رئیسجمهور فنلاند قادر است پارلمان را منحل نموده و پیرامون انتخابات جدید تصمیم بگیرد. تصمیمگیرى در سیاست خارجى فنلاند به عهده رئیسجمهور است. وى فرمانده نیروهاى مسلح به هنگام صلح مىباشد. او همچنین تمامى مقامات ارشد کشور را منصوب مىنماید. آقاى مانو کوىویستو (Mono Koivisto) رئیسجمهور فعلى فنلاند مىباشد.
تعداد دورههاى ریاستجمهورى فنلاند طبق متمّم قانوناساسى که از اکتبر ۱۹۹۱ به مورد اجراء درآمد و در ژوئیه سال ۱۹۹۱ از سوى پارلمان به تصویب رسید، مقرر گردید رئیسجمهور فنلاند:
۱. مستقیماً با رأى مردم انتخاب گردد. پیش از این توسط ۳۰۰ نفر از نمایندگان ویژه انتخاب رئیسجمهور برگزیده مىشد. این ۳۰۰ نفر را مردم برمىگزیدند.
۲. رئیسجمهور فقط دوبار مىتواند به این سمت انتخاب گردد.
۳. برخى از اختیارات وى کاسته و بر اختیارات نخستوزیر افزوده گردید.
۴. انحلال مجلس از سوى رئیسجمهور تنها به ابتکار موجه نخستوزیر و پس از شنیدن توضیحات رئیس مجلس و نظرات احزاب صورت خواهد گرفت.
۵. رئیسجمهور پس از شنیدن اظهارات و دیدگاههاى احزاب در پارلمان به انتخاب وزیران اقدام خواهد نمود.
۶. دولت موظف است به هنگام تشکیل و یا به هنگام وقوع از هر گونه تغییرات سیاسى قابلتوجهی، برنامه سیاسى خود را به پارلمان تسلیم نماید و پس از گفتگو پیرامون بیانیه و برنامه سیاسى در پارلمان، دولت مىباید رأى اعتماد حاصل نماید.
اصلاحات مزبور براى دههها است که مورد بحث و مجادله محافل سیاسى فنلاند واقع شده است. این گفتگوها سرانجام به نتیجه رسید و فنلاند به سوى یک سیستم با دموکراسى مستقیم گام گذاشت و مردم خود مستقیماً بالاترین مقام کشور را انتخاب خواهند کرد.
نقش پارلمان
پارلمان مهمترین ارگان کشور فنلاند مىباشد که داراى ۲۰۰ نماینده است. دولت منتصب رئیسجمهور باید رأى اعتماد کامل از پارلمان بدست آورد. مرجع قانونگذارى کشور پارلمان است که رئیسجمهور آن را به تصویب مىرساند.
رئیسجمهور این قدرت را ندارد تا از اجراء قوانینى که پارلمان وضع کرده جلوگیرى نماید.
کمیته روابط خارجى فنلاند از فعالیتهاى بینالمللى گستردهاى برخوردار است و معمولاً جوّ داخلى را جهت سیاستگذارى و تصمیمگیرى مهیا مىنماید.
به علت قدرت پارلمان، فنلاند از دیدگاه غرب یک کشور با سیستم حکومت جمهورى پارلمانى تلقى مىگردد که عالىترین نهادهاى سیاسى آن رئیسجمهور و پارلمان مىباشد.
پارلمان فنلاند از ۹ گروه پارلمانى برخوردار است که از نمایندگان هشت حزب تشکیل شده و گروه نهم پارلمانى از سبزها مىباشند.
قوّه قضائیّه
قوّه قضائیّه فنلاند مستقل از قواى دیگر مىباشد و این قوه از نهادهاى وزارت دادگستری، دیوانعالى و دیوانعالى ادارى برخوردار است. سیستم دادگسترى فنلاند شامل دادگاههاى عمومى جهت دادرسى شکایات و جرائم و نیز دیوانعالى به عنوان عالىترین مرجع قضائى نظارت بر پایبندى قضات بر قانون، رفتار مجرمان قضایى و مقامات انتظامى مىباشد.
دیوانعالى فنلاند مرکب از رئیس و تعدادى دادستان مىباشد. آن دسته از موضوعات اداره قضائى که برطبق مواد خاص باید باز سوى دیوانعالى عمل گردد از قبل توسط وزارت دادگسترى تهیه شده و جهت اجراء به دیوانعالى تسلیم مىگردد.
دیوانعالى ادارى فنلاند شامل رئیس و تعدادى دادستان ذىربط مىباشد. در صورت نیاز به تغییر قوانین قضائى و یا نیاز به اصلاح و متمّم قوانین، دیوانعالى و دیوانعالى ادارى مشترکاً پیشنهادهاى مربوطه را تسلیم رئیسجمهور نموده تا مقدمات قانونگذارى آن فراهم گردد.