درباره ما   |  پیوندها   |  RSS  
  صفحه اول    نفت    گاز     پتروشیمی     پالایش و پخش    بورس و بازار سرمایه     بین الملل     اقتصاد انرژی   سه شنبه، 29 اسفند 1402 - 11:23   
 
 
   اخبار رسانه ها  
  شوروی؛ تامین کننده ۸۵ درصد تسلیحات عراق در جنگ با ایران
  تماشا کنید: رابین هودی که زمین به نام صدیقی زد
  روسیه نگذاشت و نمی‌گذارد اروپا آرزوی استفاده از گاز ایران را محقق کند
  ربیعی: در ایران امروز همه سیاست‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی امنیتی شده است
  تهرانی‌ها حدود یک سوم از سال، در هوای ناسالم نفس کشیدند
  سید حسن خمینی:چیزی که اکثریت می‌گویند باید ملاک اطاعت باشد
  تکمیل پروژه ایران ال‌ان‌جی با فناوری روسی، شاید وقتی دیگر
  علاقمندی آلمان برای سرمایه‌گذاری ۱۲ میلیارد دلاری در بخش نفت ایران
  مراسم جذاب چهارشنبه سوری تا نوروز در روستای پالنگان - آپارات
  مذاکره بغداد با تهران برای انتقال گاز ترکمنستان با استفاده از خطوط ایران
  بررسی آمار تولید و مصرف گاز در کشور/ اتلاف منابع از خانه تا نیروگاه!
  آغاز افت تولید گاز پارس جنوبی؛ شتاب قطر در برداشت
  زنگ خطر افت شدید گازی تا 1420
  مصرف بخاری گازی هرمتیک نصف بخاری‎های معمولی
  در صورت عدم سرمایه‌گذاری میدان گازی پارس جنوبی، از حدود 680 میلیون مترمکعب تولید روزانه در سال 1401 به روزانه 350 میلیون مترمکعب در 1410 خواهد رسید.
  کاهش قابل توجه فشار گاز پارس جنوبی از 5 سال آینده
  ضرورت فوری اجرای پروژه های ازدیاد برداشت در ایران
  700هزاربشکه تولید بیشتر با پمپ های درون چاهی
  درون جنگ در سایه ایران و امریکا / تهران به ۳ دلیل، یک بازی پر ریسک و مهمی را کلید زده است
  ربیعی: بیش از نیم میلیون رای باطله در تهران وجود داشته است
  پروژه بعدی عربستان: ساخت بلندترین برج جهان با ارتفاع باورنکردنی ۲ کیلومتر
  آماری از خطوط لوله نفتی و گازی جهان
  بهره برداری کامل از طولانی ترین خط لوله گازی جهان در چین
  برخی از خطوط لوله گاز طبیعی/بجز ایران عمده خطوط لوله گاز جهان بین المللی یا برای تامین گاز صنایع است نه خانگی
  درباره خطوط لوله انتقال گاز روسیه به اروپا چه می‌دانید؟
  قطر چگونه پنج برابر ایران گاز فروخت و تا امروز 1500 میلیارد دلار کسب کرد؟
  قطر همچنان بزرگ‌ترین صادر کننده ال‌ان‌جی در جهان است
  دلایل بالا بودن شاخص شدت انرژی در کشور
  واکاوی دلایل شدت مصرف انرژی در کشور
  تبدیل مستقیم آب دریا به هیدروژن سبز با یک روش جدید
ادامه اخبار رسانه ها
 

انتخابات ریاست جمهوری

- اندازه متن: + -  کد خبر: 44656صفحه نخست » اخبار رسانه هاچهارشنبه، 4 اردیبهشت 1398 - 07:43
ریشه اختلافات ایران و آمریکا از نظر دکتر سریع القلم
  
پیام نفت:
پرشیا دایجست - سریع‌القلم معتقد است: ریشه اختلافات ایران و آمریکا، از نوع فکری - فلسفی است و برنامه هسته‌ای ظاهر قضیه است. در صورت برخورد نظامی با این اختلاف فکری، مسئله در کوتاه مدت حل می‌شود، اما تضاد اصلی به طرف زیرزمینی شدن می‌رود.

به گزارش ایسنا، محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه در یادداشتی با عنوان " استراتژی آمریکا نسبت به ایران" که در وبسایت وی منتشر شد، نوشت:

آیا دولت فعلی آمریکا، تمام مراحل استراتژی خود نسبت به ایران را روی کاغذ آورده است؟ آیا چنین تقسیم‌بندی‌ای امکان‌پذیر است؟ در فرآیند چنین طراحی‌ای مجهولات کدامند؟ عمق شناخت آمریکایی نسبت به ایران بر این پایه بنا نهاده شده است که: ایران بازیگری غیرمتقارن (Asymmetric) است. از این منظر، ایران شباهت‌هایی به بازی‌گری ویتنامی‌ها دارد که توانستند بر ژاپن، کره، چین، فرانسه و آمریکا در مقاطع گوناگون به لحاظ جنگ‌های چریکی فائق آیند. گستردگی سرزمینی، کوهستانی بودن سرزمین، روحیه تقابلی و فراموش نکردن گذشته، کار نظامی با ایران را سخت می‌کند و نه تنها کشمکش حل نمی‌شود بلکه تقابل را وارد مسائل جدید سیاسی می‌کند. ایرانِ خیلی ضعیف نیز در میان مدت به نفع روسیه و شاید چین و در نتیجه بر خلاف منافع غرب می‌تواند باشد. بنابراین، به نظر می­رسد مادامی که از جانب ایران تحریکی صورت نپذیرد، راه حل نظامی برای حل و فصل اختلافات سیاسی، مدّ نظر آمریکا نباشد. ماندن در برجام نیز، ظاهر روابط سیاسی با اروپا و به اصطلاح "جامعه بین الملل" را حفظ می‌کند و بهانه تقابل نظامی با برنامه هسته ای را از واشنگتن می گیرد. علاوه بر این، راه حل نظامی، زمانی موثر است که اختلافات سیاسی را حل کند. ریشه اختلافات ایران و آمریکا، از نوع فکری-فلسفی هست. برنامه هسته ای ظاهر قضیه است. در صورت برخورد نظامی با این اختلاف فکری، مسئله در کوتاه مدت حل می شود اما تضاد اصلی به طرف زیرزمینی شدن می‌رود.

در مقیاسی کوچک‌تر، تضاد میان ایران و آمریکا از نوع تقابلی بود که در جنگ سرد میان مسکو و واشنگتن برقرار بود. اندیشه‌ها و استراتژی‌های George Kennan ، روس شناس مشهور آمریکایی بود که راهبرد غرب نسبت به کرملین، شوروی و کمونیسم را طراحی کرد. Kennan معتقد بود مقابله با شوروی و کمونیسم راه حل نظامی ندارد. شوروی و آنچه بر آن حاکم است، ریشۀ تاریخی دارد. Kennan سیاست مداران آمریکایی را طی دهه های 1950 و 1960 دعوت به صبر، رهیافت بلند مدت با یک راهبرد متکی به سدّ نفوذ (Containment) نظامی، سیاسی و اقتصادی نمود. Kennan اعتقاد داشت مشکلات شوروی ریشه در درون خودش دارد و آمریکا باید آن ریشه‌ها را علنی کند. او در نوشته‌های خود به کرات از فعل Frustrate یا به ستوه آمدگی استفاده می‌کند. تشدید تضادها و تحدید نظامی-اقتصادی مبنای تفکرات Kennan در برخورد با مخالفین ایدئولوژیک آمریکاست. به نظرمی رسد استراتژی آمریکا نسبت به ایران به شدت تحت تاثیر این راهبرد های قدیمی Kennan است. چه آن هایی که اعتقاد به تعامل با ایران داشتند (کلینتون و اوباما) و چه آن هایی که تقابل را در پیش گرفتند(بوش پدر، بوش پسر و ترامپ) همگی با زیر بناهای تشدید تضاد ها، به ستوه آوردن و تحدید نظامی-اقتصادی عمل کردند. بسیاری معتقدند که دستگاه دیپلماسی آمریکا، George Kennan  دُومی که چنین میراث تئوریکی برای سیاست خارجی آمریکا به جای گذاشته باشد، عرضه نکرده است.

از 1378 به بعد رفتار آمریکا نسبت به ایران، عموم نمادهای Kennan را دارد. تمام دولت های آمریکا در تعریفی که از ماهیت جمهوری اسلامی دارند مشترک هستند. تفاوت میان کلینتون با ترامپ، درصد بندی فشار است کما اینکه تفاوت نیکسون و ریگان نسبت به شوروی و کمونیسم، درجۀ فشار آن ها بود. در متون تخصصی سیاست خارجی، آمریکایی ها سه نوع نتیجه برای آن هایی که در مقابلشان قرار می گیرند را تعریف کرده‌اند که در قالب رومانی، شوروی و چین در زیر بحث می شود:

الف: رومانی. ظهور گورباچف در شوروی در سال 1985 و سخنان نوین او، ناخودآگاه مردم رومانی را به آگاهی تبدیل کرد. حزب کمونیست رومانی، 42 سال بر آن کشور حکم راند و نتایج گسترده این حکمرانی، ناکارآمدی و فساد گسترده بود. در جولای 1989، یک کشیش در شهر Timisoara که ساکنان آن اقلیت مجاری بودند، طی یک سخنرانی که با سرعت به گوش همه رومانیائی ها رسید، پرده از جزئیات فساد و نا کارآمدی در کشور برداشت. این کشیش مجاری Laszlo Tokes، بلافاصله به یک روستا تبعید شد ولی موج تظاهرات ، اعتصابات و اعتراضات، کل رومانی را در برگرفت. در مدت شش ماه، بحران رومانی به آنجا رسید که چائوشسکو، رئیس حزب کمونیست رومانی در حین فرار دستگیر شد و بلافاصله محاکمه و پس از سه روز در روز کریسمس در 25 دسامبر 1989 اعدام شد.

 تجربه رومانی سه نکته حائز اهمیت دارد:

 1) عموم مردم، ریشه مشکل را در شخص چائوشسکو و همسر او Elena تفسیرکردند و حذف آن ها را سر آغاز حل مشکلات می دانستند؛

 2) دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رومانی نیز در ناخودآگاه خود، دو فرد مزبور را مسئول نارسایی ها می دانستند و آغاز اعتراض آن ها هم محتاج یک جرقه بود تا دستگاه اداری و امنیتی کشور نیز به مردم بپیوندد؛

 3) مردم رومانی 42 سال شرایط سخت و محرومیت را تجربه کرده بودند و دستگاه امنیتی، تجربه مقابله با حجم گسترده اعتراضات را نداشت و تسرّی پیدا کردن تظاهرات و اعتراضات، آن ها را غافلگیر کرده بود و چون مردم، شخص را هدف قرار داده بودند، حذف آن ها نه تنها سهل بلکه موجب از هم پاشیدن سیستم کمونیستی شد.

ب) شوروی. برخلاف رومانی، مردم شوروی در برابر خود یک سیستم تنومند سیاسی، امنیتی و اقتصادی با توان مندی های قابل توجه تکنولوژیک می دیدند. بخش هایی که در درون و اطراف حاکمیت زندگی می کردند از امکانات ویژه ای برخوردار بودند ولی عامه مردم در محرومیت بودند به طوری که به عنوان مثال هر شهروند سالی یک جفت کفش دریافت می کرد و نیز مدت هفت سال باید در انتظار تحویل یک اتومبیل مسکوویچ می ماند. این در حالی بود که هیأت حاکمه نه تنها شاهانه زندگی می کرد بلکه اکثریت در سواحل دریای سیاه، ویلاهای اختصاصی خود را داشتند. کانون حاکمیت 25 نفره Politburo، بخش های قابل توجهی از دستگاه حزبی، امنیتی، نظامی و علمی- تکنولوژیک را نمک گیر کرده بود. ظهور گورباچف تناقضات ساختاری شوروی را برملا کرد و تداوم آن را زیر سوال برد. شوروی ده هزار موشک قاره پیمای هسته ای داشت ولی از تامین مواد غذایی شهروندان خود ناتوان بود. به قول مورخ سرشناس Paul Kennedy ، شوروی نتوانست میان تعهدات حفظ سیستم و پاسخگویی مدنی، توازن ایجاد کند. مردم از فساد و ناکارآمدی و تبعیض آگاه بودند ولی عده بسیاری از این وضعیت منتفع می شدند.

تجربه شوری سه نکته حائز اهمیت دارد:

1) مردم سیستم را مقصر می‌دانستند نه افراد را و قیام علیه یک سیستم سخت تر از قیام علیه افراد است؛

2) گورباچف اختلافات درون حاکمیت را به سطح اجتماعی و عمومی تسرّی داد و جامعه روس برای همراهی با او به سوی تشکل و سازماندهی روی آورد به طوری که طی سه سال پس از ظهور گورباچف، حدود دویست هزار تشکل، اعلام موجودیت کرده بود. گورباچف به تدریج دچار یک تناقض بنیادی شد چون از یک طرف رئیس Politburo بود، یعنی رئیس حزب حاکم و از سوی دیگر، طرفدار مطالبات عامه مردم؛

3) این وضعیت مبهم با کش و قوس های فراوان به ظهور افرادی مانند یلتسین مساعدت بخشید که خواستار یک طرفه شدن مسائل شدند و نهضت رفرم گورباچف را نافرجام دانسته و خواستار تغییر سیستم شدند. تجربه شوروی، تجربه ای تدریجی و فرسایشی در تغییر سیستم و مبارزه با فساد و نا کارآمدی بود.

پ) چین. 22 سال حاکمیت حزب کمونیست چین از سال 1949 تا 1971، فقر، محرومیت، حاشیه نشینی، ناکارآمدی و فساد را به ارمغان آورد. در سال 1971 چوئن لای، بر خلاف مائو که هیچ تجربه جهانی ای نداشت، زمینه های گفت و گوی درون حزبی را فراهم کرد. چین از دو سو دچار بحران بود: 1)ناکارآمدی و فقر و محرومیت داخلی و 2) تهدید های مرزی و سیاسی شوروی، رقیب کمونیستی اش.

چوئن لای که تجربه زندگی  وتحصیل در ژاپن، انگلستان و فرانسه در دهۀ بعد از جنگ جهانی اول را داشت، فردی به مراتب پیچیده تر و شهری تر از مائو بود. با بیماری مائو از سال 1970، چوئن لای توانست مدیریت فکر و سیاست گذاری درون حزب کمونیست را در دست گیرد. او معمار سیاست همزیستی مسالمت آمیز با غرب بود که سفر تاریخی نیکسون را به چین در سال 1972 معماری کرد. کیسینجر که طرف مذاکره چوئن لای طی چندین دوره بود، او را نماینده کل حاکمیت چین می دانست که در ذهن خود، حدود و ثغور مذاکره را یک تنه با آمریکا و کیسینجر پیش برد. چوئن لای در سال 1976 فوت کرد و مدیریت اندیشه های او به دنگ شیائو پینگ سپرده شد. عادی کردن رابطه با آمریکا، بحران خارجی چین با شوروی را حل کرد و از سال 1980 به بعد چینی ها به مدیریت اوضاع داخلی و کاهش بحران های اقتصادی، اجتماعی و ناکارآمدی و فساد پرداختند.

تجربه چین سه نکته حائز اهمیت دارد:

 1) حاکمیت چین از گستردگی فساد و ناکارآمدی آگاه بود ولی اختلافات درون خود را به جامعه تسرّی نداد. رهبران چین با تاثیر پذیری از فرهنگ و نظام باور های کنفوسیوسی، در درون حزب کمونیست با یکدیگر بحث کردند و به اجماع رسیدند. مریضی مائو در اوایل دهه 1970 و مرگ او در نیمۀ آن دهه، کاریزمای حاکمیتی را از میان برد و قدرت به دست زور آزمایی میان فراکسیون های درون حاکمیت افتاد. مردم پس از مائو با سیستم رو به رو بودند و نه فرد؛

2) چینی ها هیچ گاه به اندازه روس ها کمونیست نشدند و سایه سنگین ناسیونالیسم چینی و مکتب کنفوسیوس بر کمونیسم وجود داشت. حزب کمونیست، چین را بالاتر از ایدئولوژی قرار داد. ایدئولوژی را تفسیر پذیر ولی فقر چین را غیرقابل تحمل می دانست. حزب کمونیست، اختلافات درون خانوادگی را به جامعه منتقل نکرد و مسئولین چینی با مردم عموما با یک منطق و متد تعامل کردند. حزب کمونیست، فراکسیون های متعددی داشت و رهیافت ها نسبت به بحران ها متفاوت بودند ولی عموما آنچه که بیرون از حزب می گفتند و می نوشتند حاکی از وحدت بیان و هدف و ملیت و سرزمین بود؛

3) حزب کمونیست چین با استفاده از فضیلت ابهام که در فرهنگ چینی وجود دارد و می توان چند سویه با الفاظ کار و بازی کرد، نه تنها تاکتیک ها بلکه استراتژی ها را تغییر داد و حتی در تفاسیر خود از کمونیسم و منافع ملی چین، به سوی تغییر پارادایمیک رفت. چین سیاست خارجی را تغییر مسیر داد و ورود به نظام اقتصادی و سیاسی بین الملل را یک ضرورت استراتژیک برای آینده مردم چین قلمداد کرد. وقتی درون حاکمیت این توافق حاصل شد، عملیاتی و عمومی کردن آن نیز سهل بود. چین در برخورد با بحران فساد و نا کارآمدی و فقر، هم تاکتیک و هم استراتژی های خود را تغییر داد ولی از این ها مهم تر ظرفیت تغییر اندیشه ها را نیز داشت زیرا که معتقد بود تامین منافع یک کشور تابع شرایط است و نه ایدئولوژی. چین ساختار سیاسی خود را حفظ کرد و دچار ساختارشکنی های رومانی و شوروی نشد و به یک ابرقدرت اقتصادی، نظامی از طریق همکاری و تعامل دست یافت.

هرچند ایران از منظر سطح قدرت در مقام چین یا شوروی نیست ولی بازی گری، پیچیده و انعطاف پذیر است. رفتار شناسی حاکمیت و مردم ایران سهل نیست. آمریکایی ها، مبانی نظری Kennan را نسبت به ایرانOperationalize  (عملیاتی یا اجرایی) کرده اند و می کنند. اما نسبت به نتایج آن صرفا سناریو سازی می کنند. این سناریوها هم بازه­ زمانی گسترده دارند، هم متغیر های مجهول فراوان دارند و هم در یک ساختار درختی، تابع راهبرد های خُرد هستند. در هر صورت، منطق سیاست آمریکا روشن است: ضعیف کردن تدریجی ایران، جلوگیری از افزایش منابع مالی ملی، منع سرمایه گذاری خارجی، به تعویق انداختن توسعه ملی، تشدید ناکارآمدی ها وOperationalize کردن رهیافت Frustration که توسط Kennan نسبت به شوروی طراحی شده بود. نتیجۀ عملی سیاست آمریکا در دوران جنگ سرد این بود که قدرت نظامی آمریکا گسترش یافت، بر اروپا مسلط شد و در هر نقطه ای از جهان با کمونیسم رقابت کرد.

نتیجه راهبرد فعلی آمریکا نسبت به ایران : تسلط بر اعراب، توانمندتر کردن قدرت نظامی و اقتصادی اسراییل، فروش اسلحه، به حاشیه راندن موضوع فلسطین، تعویق بازسازی سوریه، مجبور کردن کشور های عربی به برون سپاری امنیت ملی خود و تزریق درآمد های نفتی آنان به Research&Development  در بخشIT  و  Artificial Intelligence  (هوش مصنوعی) آمریکا.

موضوع قدرت سه قسمت دارد: کسب قدرت، حفظ قدرت و بسط قدرت. مورد سوم به مراتب پیچیده تر از موارد اول و دوم است. جنگ تعرفه ها، تحریم روسیه، استراتژی مقابله با ایران، همکاری با هند و افزایش قدرت نظامی در راستای بسط قدرت آمریکا است.

برای خواندن اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید

 

  طرح تبدیل دودکش نیروگاه به خوراک واحد پتروشیمی
  تحلیل مقایسه ای مصرف واقعی انرژی برق در ایران
  نیاز به ۱۶۰ تا ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در حوزه نفت داریم
  در ١٠ سال آینده هیدروژن، جایگزین گاز در صنعت پتروشیمی دنیا می‌شود
  مواد شیمیایی اجاق گاز با خطر بیشتر سرطان خون مرتبط است
   
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
   بازخوانی خبرها و تحلیل ها  
  روسیه مانع صادرات گاز ایران است؟
  طرح تبدیل دودکش نیروگاه به خوراک واحد پتروشیمی
  کویت از عمان برق می‌خرد
  فریدون مجلسی: با بازگشت ترامپ حتی نمی توانیم با تخفیف نفت بفروشیم
  افزایش واردات ال ان جی از روسیه به اتحادیه اروپا
  توهم ایران ال ان جی با روسیه
  ۷ سال بلاتکلیفی طرح ایران ال ان جی
  ساخت تنها پروژه LNG ایران ناگهان تعلیق شد
  اعلام آمادگی شرکت‌های اروپایی برای ورود به پروژه ایران LNG
  چرا ال‌ان‌جی در ایران پا نگرفت؟
  عدم تکمیل پروژه ایران LNG و ضرر سالیانه ۵ میلیارد دلاری
  آرامکو، غول نفتی عربستان، می‌گوید سود سالانه‌اش به ۱۲۱ میلیارد دلار کاهش یافته است
  وزیر نفت: آمدن ترامپ تاثیری در فروش نفت ندارد / تحریم ها تاثیری نداشته است!!?
  از سال ۱۴۰۴ هر سال 25میلیون متر مکعب در روز، کاهش تولید گاز ایران
  آشنایی با الکتروپمپ غوطه ور نفتی(ESP) و تجهیزات مربوطه
  ایران کشور اول دنیا در ساخت خطوط لوله نفت شد | ساخت ۱۹۰۰ کیلومتر خط لوله نفتی
  10 خط لوله گازی جهان/طول خطوط گازجهان 1.5میلیون کیلومتر است که 430هزار کیلومتر آن متعلق به ایران است
  سرمایه گذاری چین و هند در احداث خطوط گاز بین المللی/70هزارکیلومتر200میلیارد دلار
  برای تولید هرمتر مکعب گاز هیدروژن به ۴.۵ کیلو وات برق نیاز است.
  گزارش: هیدروژن سبز، انقلاب بعدی انرژی در حوزه خلیج فارس
  سالانه 180 میلیارد دلار انرژی در ایران مصرف می‌شود
  مصرف 6 کیلووات ساعت برای تولید یک متر مکعب هیدروژن و نیم متر مکعب اکسیژن
  انقلاب هیدروژن چگونه می‌تواند زمین را نجات دهد؟
  میزان مصرف انرژی در ایران از 2.5 برابر میانگین جهانی بیشتر شده است
  بزرگترین مشکل تبدیل هیدروژن به سوخت آینده چیست؟
  آیا هیدروژن، آینده جهان است یا یک سراب؟
 
   معرفی پایگاه های اطلاع رسانی  
 
 
 
::  صفحه اصلی ::  پیوندها ::  نسخه موبایل ::  RSS ::  نسخه تلکس
© پیام نفت (استفاده از مطالب پیام نفت با ذکر منبع، منعی ندارد)
payamenaft@gmail.com
طراحی و اجرا: خبرافزار