پیام نفت:
کل سهام شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی(شستا) متعلق به سازمان تامین اجتماعی است این هلدینگ بزرگ مدیریت بیش از200 شرکت را بر عهده دارد و در 200 شرکت نیز سهامدار می باشد. ارزش دارایی های شستا بیش از 40هزار میلیارد تومان است.حدود 42 میلیون نفر تحت پوشش سازمان تامین احتماعی قرار دارند. سود شستا نسبت به سرمایه در اختیار بسیار اندک است و حتی به ده درصد هم نمی رسد. از 400 شرکتی که شستا در آنها سهام عمده یا اقلیت دارد واگذاری حداکثر ده درصد از آنها به بخش خصوصی در کوتاه مدت مقدور نیست و بخش خصوصی فعلی ایران توان چندانی برای ورود به انها ندارد مابقی مواردی است که شرایط بلعکس دارند و حضور شستا در انها با سیاست ها و اهداف نظام و دولت در سپردن امور به مردم فاصله دارد. شرکتهای حوزه دامداری و دامپروری، شیشه و سرامیک و کاشی، سیمان، تولیدات لبنی، دارویی، چوب و کاغذ و دستمال کاغذی و برخی شرکتهای خدماتی و انواع شرکتهای دیگر به بهترین شکل توسط بخش خصوصی قابل اداره است اتفاقا به دلیل مدیریت دولتی و غیر حرفه ای در حال حاضر همین شرکتها یا زیان ده هستند یا از حاشیه بسیار اندک برخوردار می باشند. بخش عمده سود شستا از طریق سود سهام شرکتهای پتروشیمی تحت پوشش تامین می شود. و شستا می بایست با فروش سهام شرکتهایی که مردم می توانند سهام انها را از طریق بورس یا مزایده خریداری کنند منابع مالی لازم جهت سرمایه گذاری در طرح های توسعه ای پتروشیمی و احداث نیروهای بزرگ خورشیدی (به عنوان مزیت ویژه و سرمایه لایزال الهی که در ایران میزان تابش و ظرفیت های آن کم نظیر است)را تامین نماید. احداث واحدهای بزرگ پتروشیمی نیاز به هزاران میلیارد تومان سرمایه گذاری دارد و این حجم سرمایه کذاری کمتر توسط بخش خصوصی انجام می شود. و اتفاقا نیاز کشور نیز به جذب سرمایه گذاری در همین دو حوزه یاد شده می باشد. چنانچه شستا بتواند طی مدت 5 سال 20 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری کند با این منابع و جذب میلیاردها دلار منابع فاینانس خواهد توانست حداقل 10 واحد بزرگ پتروشیمی راه اندازی نماید این اقدام منجر به کسب حاشیه سود مناسب و پایدار و هنچنین ایجاد اشتغال جدید برای هزاران نفر خواهد شد. این اقدام منجر به افزایش حاشیه سود شستا به حدود 15 هزار میلیارد تومان در سال می شود و از ورشکستگی سازمان تامین اجتماعی جلوگیری خواهد نمود. اکنون هم دولت دکتر روحانی و هم وزیر رفاه به قطعیت لازم جهت خروج از این شرکتها دست یافته اند اما شیوه خروج موضوعی است که ممکن است روند کار را کند و طولانی و ناموفق نماید. شاید با قوانین موجود نشود این شرکتها را به فروش رسانید یا اگر فروخته شوند به تعطیلی کشانده شوند. روش فروش از طریق مزایده خوب است اما اگر کارشناس برای سهام یک شرکت ارزش 100 میلیارد تومان گذاشت و هیچ کس حاضر به خرید سهام به چنین قیمتی نشد چه باید کرد. ممکن است شرکتی با نصف این قیمت نیز خریدار نداشته باشد. باید این مجوز به سازمان تامین اجتماعی داده شود که اگر شرکتی در مزایده ها به قیمت کارشناسی خریداری نداشت بتواند با مذاکره و بررسی کشف قیمت کرده و قیمتی که حداقل 3 مشتری دارد را به مزایده عمومی بگذارد حتی اگر ان قیمت نصف قیمت کارشناسی باشد. خریدار حداقل تا 10 سال حق فروش زمین های خطوط تولید را نداشته باشد و تا 5 سال حق اخراج بیش از 10 تا 20 درصدپرسنل را نداشته باشد و اگر با اصلاح ساختار نیروی بیشتری جذب نماید به ازای تعداد مشخصی جذب جدید دوره بازپرداخت اقساط خرید شرکت به میزان مشخصی طولانی تر شود. آری شستا باید هر چه سریعتر پاهای خود را از کفش های بخش خصوصی بیرون بیاورد و اموری که مردم خودشان می توانند انجام دهند و قطعا موفق تر از دولتی می باشند را به مردم واگذار نماید. اما برای شرکتهایی که فروش سهام انها به هر دلیل از طرق فوق میسر نمی شود راه دیگر واگذاری مدیریت شرکت به شرکت خصوصی یا شخص صلاحیت دار و توانمند است به اینصورت که در چارچوبی خاص و مورد توافق قرارداد مدیریت پیمان با ان شرکت یا شخص توانمند منعقد و مدیریت شرکت به مدت 5 تا 10 سال به ان شرکت یاشخص واگذار گرددو چنانچه در این مدت عملکرد مناسبی داشته باشد به مرور سهام نیز به انها منتقل گردد(با رعایت مقررات و منافع صاحبان سهام) به این ترتیب بخش خصوصی یا شخص لایق و توانمد که از سرمایه کمی برخوردار است و توان خرید سهام شرکت را ندارد اما قدرت بالایی در مدیریت دارد خواهد توانست از این ظرفیت بالای خود بهترین بهره برداری را بنماید و مجال برای خدمت به ملت و میهن برایشان فراهم شود.
استراتژی مناسب برای شستا این است که ضمن انجام امور فوق شرکتی مولد باشد و واحد های بزرگ در حوزه های با ارزش افزوده بالا ایجادنماید به سود دهی برساندو به مرور از طریق سازو کار بورس و روش های دیگر به بخش خصوصی واگذار نماید به این ترتیب ضمن سود اوری بالا شستا به موتور محرک اقتصاد ملی تبدیل خواهد شد. نیروگاه های خورشیدی نسل جدید از حاشیه سود مناسبی برخوردار می باشند و در استانها کرمان یزد و فارسزو جنوب شرقی اصفهان مناطق بی نظیری جهت احداث نیروگاه های بزرک خورشیدی وجود دارد. در ایران می توان تا 50 هزار مگاوات برق خورشیدی تولید و ضمن تامین نیاز داخل به کشورهای مجاور صادر نمود. می توان از مشارکت شرکتهای خصوصی ترکیه و پاکستان و هند جهت این سرمایه گذاری های بزرگ، مولد و اشتغال زا استفاده نمود و امیدوارم روی استفاده از مزیت ویژه ایران در حوزه انرژی خورشیدی تمرکز شود ما می توانیم بجای گاز طبیعی با استفاده از انرژی خورشیدی گرمایش خانه ها در نقاط مختلف کشور را تامین نمائیم و گاز طبیعی را به سمت تولید بنزین و گازوئیل با تکنولوژی GTL هدایت کنیم از گاز طبیعی در صنعت پتروشیمی استفاده بیشتری شود و با این استراتژی به یکی از اقتصادهای بزرگ جهان تبدیل شویم
http://nedayehamvatan.blogfa.com/
|