به گزارش عیارآنلاین، یکی از مهمترین کاربردهای گاز طبیعی تبدیل آن به فرآوردههای با ارزشی نظیر بنزین، گازوئیل، واکس و فرآوردههای با ارزش میان تقطیر نظیر سوخت جت میباشد. این تبدیل که در قالب یک واکنش کاتالیستی شیمیایی صورت میپذیرد دارای مزایای متعدد زیر میباشد:
سوخت حاصله از این فرآیند بسیار پاک و با ارزش است. گازوئیل و بنزین حاصله به عنوان سوخت سبز محسوب شده و بازار مصرف بزرگی در کشورهای دارای استانداریهای سختگیرانه نظیر اتحادیه اروپا دارد.
یکی از روشهای مناسب جایگزین برای صادرات گاز طبیعی است که تنها با دو روش خط لوله و LNG صادر میگردد.
گاز طبیعی مترمکعبی چند سنت را به فرآوردههای با ارزش لیتری چند دلار تبدیل مینماید.
از طریق تولید واکس با خلوط بالا امکان ایجاد صنایع تکمیلی مانند لوازم آرایشی و بهداشتی و … را فراهم مینماید.
پروژه ایجاد و توسعه دانش فنی GTL و نیز به دنبال آن احداث واحدی GTL در کشور از حدود 20 سال پیش و تقریباً چند سال جلوتر از طرحهای کشور رقیب ایران در پارس جنوبی یعنی قطر آغاز گردید. پژوهشگاه صنعت نفت به عنوان متولی ایجاد این دانش فنی نسبت به تنظیم نقشه راه دستیابی به این دانش اقدام نمود و در قالب یک همکاری مشترک با شرکت استات اویل پروژه تحقیق و توسعه و تجاریسازی این دانش فنی را آغاز نمود. این اقدام در قالب یک برنامه کاری برای احداث این واحد در مقیاس آزمایشگاهی، پایلوت، دمو نیمه صنعتی و در نهایت ایجاد یک واحد بزرگ صنعتی در منطقه عسلویه بر مبنای گاز فاز 12 پارس جنوبی آغاز شد. این طرح تا نیمه راه مطلوب جلو رفت و تا مرحله پایلوت 1 بشکه در روز همکاری مشترک ادامه یافت اما در مرحله بعد که ایجاد یک واحد دمو نیمه صنعتی بود این همکاری مشترک متوقف شد و طرفین به صورت جداگانه با ثبت پتنت نسبت به دانش فنی با برخی تفاوتها اقدام نمودند و از یکدیگر جدا شدند. گرچه علت دقیق این توقف هیچگاه رسما اعلام نشد، لیکن برخی عوامل زیر توسط کارشناسان ذیربط مطرح گردیده است:
ـ عدم تسلط پژوهشگاه به مباحث مالکیت معنوی و ضعف در مباحث حقوقی طرحهای مشترک خارجی
ـ روشن نبودن آینده طرحهای GTL در ایران به دلیل عدم شفافیت در قیمت خوراک گازی و نگرانی طرف خارجی نسبت به تجاری شدن طرح در ایران
ـ تشکیک در توجیه اقتصادی بودن طرحهای GTL
ـ احتمال تشدید تحریمها و مشکلات سیاسی معروف استات اویل با ایران
برخی از این مشکلات در فعالیتهای بخش خصوصی در حوزه GTL، فعالیتهای این بخش را نیز با کندی مواجه ساخته بود. بیش از ده شرکت که نسبت به اخذ خوراک از وزارت نفت برای احداث واحد GTL در شهرهای مختلف کشور با دانش فنی شرکتهای مختلف چون Shell، ساسول و .. اقدام نمودند هیچگاه پروژههای خود را از کاغذ فراتر نبردند.
به موازات همه این تلاشهای موازی و سرمایه گذاریهای مادی و معنوی و ابهاماتی که برجای مانده بود، سازمان گسترش و نوسازی صنایع در قالب شرکت سرو یک طرح پژوهشی جدید را بدون هیچگونه ارتباط و هماهنگی با طرح وزارت نفت آغاز نمود و با صرف هزینههای قابل توجه در قالب کمکهای پژوهشی بلاعوض طی چند سال آن را به همان مرحله پایلوت 1 بشکه در روز میرساند که باز در همان مرحله متوقف میشود.
بنابراین از سال حدود 85 کشور با دو مدعی دانش فنی GTL با پایلوت 1 بشکه در روز و تعداد زیادی مجوز به نام طرحهای GTL روبرو بود.
در این بین نزاعهای مختلفی بر سر اقتصادی بودن طرح، قیمت گازی که باید به واحدهای GTL داده شود و مسائل سیاسی حاشیهای در میگیرد و مقالات، نشستها و گزارشات فراوانی تدوین میگردد. این جریانات در حالی شکل میگیرد که کشور رقیب دو پروژه بزرگ GTL با Shell و ساسول طرحهای 70 هزار بشکهای و 140 هزار بشکهای خود را به سرعت جلو میبرد.
بالاخره طی سال 90 اولین واحد بزرگ GTL در قطر با ظرفیت 40 هزار بشکه و با نام مروارید راهاندازی میشود. طرح GTL مروارید به صورت بالادستی و پاییندستی اجرا شده است. به این معنی که 1.66 میلیارد فوت مکعب (حدود 47میلیون مترمکعب) گاز توسط شل از حوزه گازی گنبد شمالی که با پارس جنوبی حوزه مشترکی را تشکیل میدهد، تولید و پس از پالایش کامل گاز متان برای مصرف در این مجتمع بهکار گرفته و 140هزار بشکه در روز گازوییل، نفتا، نفت سفید، پارافین و روغن پایه تولید میشود. 120هزار بشکه در روز هم میعانات گازی (LPG و کاندنسیت) و اتان از این عملیات به دست میآید.
اولین محمولههای گازوییل این مجتمع در ماه ژوئن 2011 به بازارهای جهانی فرستاده شد. 52هزار کارگر و کارمند از 60 کشور جهان در این طرح که پنجسال طول کشید بهکار گرفته شد و 500میلیون ساعت کار برای طراحی و ساخت این مجموعه که بزرگترین پالایشگاه جهان است صرف شده است.
تمام سرمایه حدود 19میلیارد دلاری این طرح توسط شل تامین شده است. این مجتمع در محلی به مساحت 250هکتار احداث شد. ارزش فروش مایعات گازی و فرآوردههای نفتی این مجتمع در سال حدود 11میلیارد دلار است و درآمد آن، حدود 3.7 میلیارد دلار برآورد شده است.واحد 140 هزار بشکهای شروع به فروش محصولات خود مینماید و واحدهای دیگر نیز در سالهای اخیر مراحل ساخت خود را میگذراند. اما همچنان 2 پایلوت در حد 1 بشکه باقی ماند و تبدیل به یک وسیله برای نمایشهای سیاسی میشود. وزرای صنعت و نفت بارها از این پایلوتها رونمایی کردند، بارها سرمایهگذاران نسبت به عقد تفاهمنامه برای احداث واحدهای 1000 تا 10000 بشکهای قرارداد منعقد کردند اما این پایلوتها از 1 بشکه فراتر نرفت و تفاهمنامهها رنگ قرارداد و اجرا بر خود نگرفت.
تا اینکه رئیس سابق پژوهشگاه به این نتیجه رسید که فقط با حمایت دولتی میتواند یک مرحله اساسی از تجاریسازی فناوری یعنی تبدیل پایلوت به واحد نیمهصنعتی را طی نماید. آن هم با بهرهگیری از گازهای سوزانده شده که قیمت نداشته باشد تا اختلاف نظرهای سیاسی و اقتصادی مانع از اجرای پروژهها شود. حدود یکسال دویدن وی در راهروهای وزارت نفت برای اخذ مجوز از وزیر، مدیرعامل شرکت ملی نفت، اخذ خوراک از برنامهریزی تلفیقی نفت، اخذ زمین از شرکت نفتخیز جنوب و … منجر به اخذ مجوز ایجاد یک واحد 1000 بشکهای GTL با سرمایه وزارت نفت در مناطق نفتخیز جنوب میشود.
بازدید رئیسجمهور از این پایلوت در پژوهشگاه و تأکید وی بر ایجاد یک واحد GTL در هر استان به عنوان یک فناوری تامین کننده امنیت انرژی کشور و دستور موکد او بر پیگیری مسئله چاشنی این پروژه شد.
مجوزها داده شد، قیمت خوراک صفر شد، زمین و خوراک اختصاص داده شد، رئیسجمهور برای تجاریسازی یک تکنولوژی آمادهباش داد و … اما دو مشکل اساسی جدید پیشروی فناوران این حوزه قرار گرفت.
ـ تحریم تشدید شده و وزارت نفت برای توسعه میادین خود نیز پول ندارد چه رسد به تجاریسازی این فناوری 20 ساله.
ـ عدهای از معاونین پژوهشگاه و مدیران ارشد آن با دیدی محافظهکارانه به واسطه وجود ریسک در این پروژه از پیگیری آن سرباز میزند. چراکه پژوهشگاه تا کنون به تنهایی چنین طرح تجاری سازی را در این سطح تجربه ننموده است.
در این بین در شرایط جهانی علاوه بر توسعه واحدهای قطر، دهها واحد CTL (تبدیل زغالسنگ به فرآورده) که مشابه این فرآیند است در کشورهای مختلف جهان خاصه چین به بهرهبرداری رسیده و یا احداث آن آغاز میشود.
در حال حاضر همچنان این طرح معطل مانده و نهایتاً چیزی که وجود دارد همان پایلوت 1 بشکه در روز 10 سال پیش پژوهشگاه نفت است که افراد زیر از آن بازدید کرده و دستور بر تجاری شدن آن دادهاند.
ـ رهبر معظم انقلاب
ـ رئیس جمهور وقت
ـ 3 وزیر نفت
ـ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام
ـ رئیس سازمان بازرسی کل کشور
ـ رئیس سازمان پدافند غیرعامل
ـ رئیس مجلس شورای اسلامی
ـ اعضای کمیسیون انرژی مجلس
ـ رئیس سازمان محیط زیست کشور
ـ رئیس دفتر رئیسجمهور وقت
ـ معاون اقتصادی معاونت اول ریاستجمهوری
ـ رئیس ستاد طرحهای ویژه دولت (مهر ماندگار)
نکته مهم در این بین این بود که به دلیل عدم برنامهریزی صحیح برای تجاریسازی فناوری در ابتدای شروع پروژه و نیز فقدان زیرساختهای لازم حقوقی و فنی در سازمان پژوهشگاه صنعت نفت کشور این طرح هیچگاه مراحل تجاریسازی خود را طی نخواهد کرد و لو دستور تمام مقامات کشور را همراه داشته باشد.
مراحل زیر در تجاریسازی این فناوری مفقود بود:
ـ بازاریابی و تدوین طرح تجاری
ـ پیگیری مسایل حقوقی و مالکیت معنوی در طرح مشترک با طرف خارجی
-انتخاب همکار مناسب و joint برای طراحی تفصیلی و مهندسی پایه
-و نهایتا بازاریابی داخلی و بین المللی
همین شیوه در مورد سایر طرحهای پژوهشی در صنعت نفت با شدتی کمتر و یا بیشتر مشاهده میشود. لذا به همین دلیل علیرغم تلاشهای فراوان فناوران صنعت نفت، صرف صدها میلیارد تومان بودجه پژوهشی، وجود پژوهشها و بعضاً فناوریهای در سطوح آزمایشگاه و پایلوت، تنها چند مورد محدود استثناء به مرحله تجاری میرسد که همان هم با فرصت انتشار و توسعه روبرو نمیگردد.
به نظر میرسد فرآیند تجاریسازی فناوری که در سایر حوزههای نظیر نانو، پزشکی، دفاعی و … موفق بوده میبایست در صنعت نفت کشور نیز پیادهسازی و اجرا گردیده و نسبت به اصلاح ساختار بخشهای مختلف پژوهشی در این صنعت مطابق با زیرساختهای لازم برای تبدیل فرآیند ایده تا بازار در حوزه فناوری اقدام گردد.