به گزارش نفت ما، حمیدرضا شکوهی در ماهنامه عصرکیمیاگری نوشت:
پروژههایی که دچار تاخیر شدند صرفا حاصل تحریم نبود، بلکه سوءمدیریت و بی ثباتی مدیریتی نیز در هشت سال گذشته در این موضوع تاثیرگذار بود.
میدان نفتی آزادگان علیرغم حساسیت فراوانی که حاصل مشترک بودن آن با همسایه غربی ما یعنی عراق و حجم بالای ذخایر نفتی آن بود، تنها یکی از دهها پروژه بزرگی بود که در دولت قبل مشمول مرور زمان و تاخیرهای فراوان شد. فازهای مختلف میدان گازی پارس جنوبی که قرار بود در رویایی خام، 35 ماهه به بهره برداری برسند و نرسیدند، پالایشگاه ستاره خلیج فارس که دو سال پیش باید افتتاح میشد اما در پایان عمر دولت دهم به پیشرفت پنجاه درصدی هم نرسیده بود، پروژه خط لوله اتیلن غرب که اواسط اجرای آن دچار وقفه شد و به تاخیر افتاد و دهها پروژه ریز و درشت افتتاح نشده را اگر کنار پروژههایی بگذاریم که بعضا نیمه کاره افتتاح شدند – مثل فازهای 6 و 7 و 8 و فازهای 9 و 10 میدان گازی پارس جنوبی که تا دو سال پس از افتتاح هم نیمه کاره بودند – همگی نمایی روشن از کارنامه دولت قبل در حوزه انرژی پیش روی ما قرار میدهد که میدان نفتی آزادگان تنها یکی از آنهاست.
این میدان را قرار بود اینپکس ژاپن توسعه دهد که با شدت گرفتن تحریمها بر ضد ایران از اجرای آن انصراف داد و بعد یکی دو بار بین پیمانکاران ایرانی و چینیها دست به دست شد تا سرانجام نیمه کاره ماند تا خسران عقب ماندگی ما از عراق در برداشت نفت، به خسارتهای عقب افتادگی ما از قطر در برداشت گاز اضافه شود. اما مهمتر از این عقب ماندگیها، ضرورت پاسخگویی مسئولان دولت قبل در مورد دلایل این تاخیرهاست. وزرای دولت قبل، بویژه آقای میرکاظمی که هم اکنون رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی است و آش شور فازهای 35 ماهه پارس جنوبی و واگذاری پروژه آزادگان به چینیها – علیرغم بدقولی آنها در پروژههای مشابه در نفت و خارج از آن – و پروژههای مشابه دیگری که به سرانجام نرسیدند دستپخت ایشان در وزارت نفت است چه پاسخی در قبال خسران عظیمی که طی سالهای اخیر بر صنعت نفت ایران به طور خاص و اقتصاد کشور به طور عام وارد شد دارند؟ البته وزرا و مدیران دیگر هم باید به اندازه سهمی که در این تاخیرها و خسارتها داشته اند پاسخگو باشند؛
هر چند که بی ثباتی مدیریتی در دولت وقت و تغییر چهار وزیر و چهار سرپرست در وزارت نفت طی هشت سال، راه فرار از پاسخگویی را برای مدیران دولت قبل باز کرده تا هر یک، دوران مدیریتی خود را مبرا از اشکال بدانند. اما رییس دولت قبل، آقای محمود احمدی نژاد که هشت سال در راس دولت قرار داشت و مدیران وی این تاخیرها را رقم زده اند چه توضیحی در قبال این همه خسارت و تاخیر دارد؟ آیا نباید کسی پاسخگو باشد؟