همواره پس از انقلاب اسلامی موضوع نفت، درآمدهای نفتی و اقتصاد متکی بر درآمدهای نفتی مورد چالش صاحبنظران بود. حتی انتقادهایی هم که به اقتصاد قبل از انقلاب میشد، این بود که این اقتصاد، پایداری و ماندگاری کافی را در بدنه اجتماعی جامعه ندارد و متکی بر نفت است و خیلی از انتقادات را در مورد سطح رفاهی که در سالهای 55 و 56 رخ داد، نه ناشی از یک توسعه اقتصادی در کشور، بلکه ناشی از رفاهزدگی حاصل از نفت میدانستند و نسبت به آن منتقد بودند. لذا، موضوع نفت همیشه با خودش چالشهایی را به همراه داشته است. البته منظور ما این دوران نیست و از دیرباز، چه ملی شدن نفت و چه استفاده از نفت، همیشه سر منشأ یک سری از گفتوگوها بوده است که این ثروت ارزی در اقتصاد باید مثبت تلقی شود یا منفی؟! مجموعه این گفتمان به تصمیم بسیار خردمندانهای منجر شد که محصول آن تولد صندوق توسعه ملی بود. معمولاً، درآمدهای نفتی در کشورهای نفتخیز به سه ـ چهار شیوه استفاده میشود. همین الآن هم این وضعیت وجود دارد و یا نوعی سطح رفاه از طریق آن شکل میگیرد، قیمتها پایین هستند، مردم در رفاه زندگی میکنند، درآمدها خیلی خوب است و همه راضی هستند و یا اینکه دولتها بخشی از این درآمد و یا همه آن را صرف عمران میکنند، زیرساختها را شکل میدهند، جاده میسازند و زیرساختهای اقتصادی را توسعه میدهند که این هم استفاده دوم از نفت است و به سهم خودش شاید بهتر از استفاده قبلی است. یا اینکه در حسابهای بانک مرکزی ذخیره میشود، مازاد ذخیره ارزی ایجاد میکند و وقتی در حساب و کتاب اقتصاد آن کشور نگاه میکنیم، میبینیم که کلی ارز پسانداز کرده است. یا اینکه به این شکل چهارمی که این چند سال ما با آن مواجه هستیم، آن را از اقتصاد عمومی جدا میکنیم و برای آن تصمیمگیری میکنیم که به نظرم این چهارمی در مقایسه با آن سه حالت قبل، خیلی بهتر است. در روش اول که موجب رفاه میشود، آرامش خوبی را در اقتصاد جامعه ایجاد میکند اما متأسفانه ناپایدار است و حتی ضد فرهنگ کار میکند. چون ما با اندک کاری، درآمد خیلی خوبی به دست میآوریم و به تدریج به جامعه القا میکنیم که این شیوه زندگی و این اندک کار و درآمد فراوان، روش مناسبی است.
در این روش با پایین نگه داشتن قیمت ارز و قیمت کالاها موجب میشویم که معیشت مردم آسیب نبیند، اما متأسفانه عملاً ضد فرهنگ کار است.
در روش دوم که دولتها درآمد نفتی را صرف توسعه زیرساختها میکنند، باز شیوه خوبی است. اما متأسفانه اقتصاد دولتی نسبت به گذشته بزرگتر میشود و چون اقتصاد دولتی معمولاً در مقایسه با سایر شیوههای اقتصادی دارای بهرهوری پایینتری است، ما عملاً استفاده بهینهای از منابع نفتیمان نداشتیم.
در روش سوم که معمولاً بانک مرکزی میآید این ارز را برمیدارد و به جای آن در داخل کشور ریال میدهد، حُسن آن، این است که مازاد ذخایر ارزیمان بالا میرود. اما عیب آن، این است که متأسفانه نوعی نقدینگی بدون حساب و کتاب در بازار سرمایه و بازار اقتصاد به وجود میآید. این نقدینگی خودش با تورمی که ایجاد میکند، میتواند مخرب هم باشد. از آن سو که کار اقتصادی با آن انجام میشود، مثبت است. اما از طرفی چون نقدینگی است، مازاد بر نقدینگی موجود جامعه تورم ایجاد میکند و اگر خدای نکرده این نقدینگی مدیریت نشود، مثل همین الآن به سراغ ارز و طلا و اینها میرود و نوعی حباب اقتصادی ایجاد میکند. لذا در سه شیوهای که دولتها معمولاً با درآمدهای ارزیشان سراغ سازوکارهای اقتصادی میروند، متأسفانه درآمد ارزی آثار سویی را در کنار آثار مثبت در اقتصاد ایجاد میکند.
اما فکر میکنم این شیوه چهارم که بخشی از درآمدهای ارزی است و امیدواریم روزی شاهد باشیم همه درآمدهای ارزی حاصل از نفت وارد صندوق توسعه ملی شود، به نظرم مناسبترین شیوهای است که میشود فعلاً برای استفاده از درآمدهای ارزی به سراغ آن برویم. اگر به شرایط اقتصادی ـ اجتماعی کشورمان هم نگاه کنیم، فکر میکنم که ما به شدت محتاج هستیم تا همین شیوه را ادامه دهیم. کشوری که جمعیت جوان دارد. اما، در عین حال یکی از چالشهای آن سطح اشتغال است. حالا چه نرخ بیکاری نُه درصد باشد، یا ده درصد و یا دوازده درصد! اینها عددهایی است که یک چالش محسوب میشود و دولتها باید مراقب باشند که این نسبت کاهش پیدا کند. همچنین در اقتصاد ما، توجه به اصل 44 و خصوصیسازی نیازمند پشتوانههای مالی است. اگر ما درآمدهای ارزی را فقط صرف کارهای دولتی کنیم که فقط در اختیار دولتها باشد، باز آن اصل 44 و موضوع خصوصیسازی به طور جدی پشتیبانی نشده است. استقلال در تولید محصولات استراتژیک هم، یکی از نیازهایی است که در شرایط اقتصادی فعلی ما به شدت خودنمایی میکند و لازم است بخش خصوصی از طریق منابعی که در اختیار او قرار میگیرد، این کار را انجام دهد و نیاز به واردات را به حداقل برساند و گذر از دوران تحریم را تسریع کند و نهایتاً، دستیابی به سند چشمانداز و اهدافی که در سند چشمانداز مطرح شده است.
http://www.cheshmandaznaft.ir
|