پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :
يك كارشناس مسائل خاورميانه تاكيد كرد: «اين امكان وجود دارد كه هدف بازيگراني همانند آمريكا، اسرائيل و حتي روسيه اين باشد كه ايران و تركيه را در ميدان سوريه در مقابل يكديگر قرار بگيرند و با پنهان شدن در پشت درگيريهاي احتمالي منافع خود را جستجو كنند و امتيازاتي را از هر دو طرف بگيرند. بنابراين، بر اين باور هستم كه ايران به هيچ عنوان نبايد يكي از طرفهاي درگيري با تركيه در ادلب باشد.»
قاسم محبعلي، مدير كل سابق خاورميانه وزارت خارجه، در ارتباط با نوع واكنش تركيه به حمله جنگندههاي روسيه به نظاميان اين كشور كه با تهاجم به مواضع نيروهاي محور مقاومت همراه بوده، به خبرنگار «انتخاب» گفت: «در ابتدا ضروري است به اين امر توجه شود، توافقاتي كه تحت عنوان آستانه يا سوچي امضاء شده بيشتر «ائتلافهايي مصلحتي» بودند. اين ائتلافهاي بنا به مقتضيات زماني امضا شدند زيرا طرفين براي مديريت امور به نوعي توافق كوتاه مدت نيازمند بودند كه درگيريها را مديريت كنند.»
وي افزود: «با توجه به اينكه تركيه جاهطلبيها و اهداف خاصي را در ارتباط با سوريه دارد، اكنون اردوغان از يك سو، از حضور كردها در نوار مرزهاي جنوبي خود نگران است و از سوي ديگر، ميداند با از دست دادن ادلب عملا تمامي هزينههاي چند سال اخير تركيه بر باد خواهد رفت. از همين لحاظ تاكيد دارد حداكثر تلاش خود را براي حفظ حضور در سوريه داشته باشد. واقعيت اين است كه تركيه بيشترين مرز را با سوريه دارد و تحولات آن براي آنكارا بسيار اهميت دارد. در واقع، تركها در پي آن هستند خواستههاي خود را در سوريه تامين كند بدون آنكه با محور ايران، روسيه و حكومت مركزي سوريه درگير شوند اما با توجه به بازي آمريكاييها در خروج از سوريه، عملا در مقطع كنوني چنين روندي ممكن نيست.»
اين كارشناس مسائل خاورميانه در بخشي ديگر از گفتههاي خود پيرامون هدف قرار گرفتن مشخص نيروهاي حزب الله از سوي تركيه تاكيد كرد: «از نظر تركيه نيروهاي محور مقاومت در عمليات شهر «سراقب» كه براي تركيه از اهميتي فوقالعاده برخوردار است حضور و نقشآفريني فعالي داشتهاند. اگر شهر «سراقب» در اختيار نيروهاي ارتش سوريه قرار بگيرد، عملا مناطق تحت كنترل نيروهاي تحت الحمايه تركيه بيدفاع خواهند شد. واقعيت اين است كه نيروهايي كه در اين محور جنگ حضور داشتند بيشتر ايراني، لبناني، افغانستاني و پاكستاني بودند.»
محبعلي در ارتباط با بيانيه مركز مستشاري نظامي ايران در سوريه در واكنش به تركيه نيز تصريح كرد: «مناسبات ايران با تركيه فراتر از آن است كه با آنچه كه حضور مستشاري ميخوانيم با خدشه بزرگ مواجه شود. اين امكان وجود دارد كه هدف بازيگراني همانند آمريكا، اسرائيل و حتي روسيه اين باشد كه ايران و تركيه را در ميدان سوريه در مقابل يكديگر قرار بگيرند و با پنهان شدن در پشت درگيريهاي احتمالي منافع خود را جستجو كنند و امتيازاتي را از هر دو طرف بگيرند. بنابراين، بر اين باور هستم كه ايران به هيچ عنوان نبايد يكي از طرفهاي درگيري با تركيه در ادلب باشد و اگر روسها ضامن اجراي توافق سوچي هستند، بايد انها اقدام كنند. ظاهرا ضدهوايي روسيه همانند حملات هوايي اسرائيل در برابر حمله اخير جنگندههاي تركيه واكنشي نشان نداده است. پوشش اطلاعاتي و هوايي عمليات نظامي در سوريه فعلا در اختيار روسيه است و مسكو اجازه نداده كه ايرانيها در پايگاههاي محل اقامت خود تجهيزات ضدهوايي داشته باشند. در نتيجه تهران بايد مراقب باشد كه در اين ميان بازي نخورد و نزاع به محوريت جنگ ايران و تركيه تبديل نشود.»
وي در بخش پاياني گفتههاي خود در ارتباط با چشمانداز بحران ادلب اظهار داشت: «بحران ادلب اكنون به بازي چند سطحي تبديل شده است. علاوه بر سوريه، ايران، روسيه و تركيه بازيگراني همانند آمريكا، اروپا، اعراب و اسرائيل در پشت صحنه حضور دارند. تمامي اين بازيگران به نوعي نقشآفريني ميكنند. بحران سوريه و متعاقب آن ادلب تنها با يك توافق داخلي و منطقهايي ممكن خواهد بود. فارغ از حصول توافق ديگر بازيگران تلاش خواهند كرد معادلات را بر هم بزنند و بحران را افزايش دهند. روسها در حال حاضر تلاش ميكنند ادلب را تحت حاكميت دولت سوريه قرار دهند اما اكنون مساله اين است كه ديگر بازيگران همانند آمريكا و اروپا چه سياستي را در اين مورد در پيش خواهند گرفت. اگر تركيه به اين نتيجه برسد كه ديگر بازيگران از اين كشور حمايت نميكنند، بتدريج مسير عقبنشيني از ادلب را در پيش خواهد گرفت. بعيد است كه به دليل مناسبات گسترده آنكارا و مسكو در زمينه انرژي، اقتصادي و ژئوپليتيك درگيري بزرگي ميان دو طرف اتفاق بيافتد.»