تلکس پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي: اروپايي ها و برجام؛ قدرت ندارند يا رغبت؟
دوشنبه، 24 تیر 1398 - 09:00     کد خبر: 44816

پيام نفت:
تصوير تازه تحولاتي كه در مورد توافق هسته اي ايران به وقوع پيوسته، در ماههاي اخير وضوح بيشتري يافته است و در اين ميان، بيش از هر چيز، موضع اروپا مشخص تر شده است. پيش از اين، تحليل موضع اروپا، به يك دوگانگي ختم مي شد كه مبتني بر ناتواني اروپا در مقابله با اقدامات آمريكا و جنون ترامپ، در مقابل فشار ايران براي عمل به تعهدات اروپايي ها به توافق هسته اي بود.
 
پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :

اروپايي ها و برجام؛ قدرت ندارند يا رغبت؟

نورالدين اسكندر در الميادين نوشت: تصوير تازه تحولاتي كه در مورد توافق هسته اي ايران به وقوع پيوسته، در ماههاي اخير وضوح بيشتري يافته است و در اين ميان، بيش از هر چيز، موضع اروپا مشخص تر شده است. پيش از اين، تحليل موضع اروپا، به يك دوگانگي ختم مي شد كه مبتني بر ناتواني اروپا در مقابله با اقدامات آمريكا و جنون ترامپ، در مقابل فشار ايران براي عمل به تعهدات اروپايي ها به توافق هسته اي بود.

به گزارش سرويس بين الملل «انتخاب»؛‌ در ادامه اين مطلب آمده است:‌ اما هفته هاي اخير نشان داد كه اروپايي ها بيش از آنكه از تغيير موضع امريكا نسبت به توافق ناتوان باشند، تمايلي به اين امر ندارند و تمام نقششان در مورد توافق هسته اي، به جلوگيري از خروج ايران از اين توافق و ممانعت از واكنش دردناك تهران در مقابل خروج آمريكا از برجام، محدود مي شود. در مقابل، تحريمهاي آمريكا آرام آرام افزايش پيدا كرد تا زمينه براي تطبيق ديدگاه وسيع مربوط به طرح كوشنر براي خاورميانه، فراهم شده و درگيري تاريخي ميان اعراب و اسرائيل، به پايان برسد.

در گذشته، دولتهاي اروپايي اينطور وانمود مي كردند كه از اجراي تعهدات خود براساس توافق هسته اي، ناتوان هستند و با قرار نگرفتن در جبهه ترامپ عليه ايران، قصد دارند راه حلي براي تنش ها ميان اين دو كشور بيابند. اما چنين راه حلي محقق نشد و اكنون، ايران كه از نقشه هاي امريكا و اروپا آگاه است، اصرار دارد كه اروپايي ها به تعهداتشان در برجام، عمل كنند.

با روشن شدن موضع واقعي اروپا، تبليغات رسانه هاي اروپايي عليه ايران افزايش يافته است و طي ان، تلاش مي كنند واقعيتها را طور ديگري نشان داده و تهران را ناقض قانون نشان دهند؛ در حالي كه حقيقت، برخلاف ادعاي اروپايي هاست.

رسانه هاي اروپايي سعي مي كنند ايران را يك نظام سياسي تعريف كنند كه با گذشتن از حدود تعيين شده براي آن در مورد غني سازي اورانيوم، به قوانين بين المللي پايبند نيست. در حالي كه براساس واقعيت، ايران تا كنون به تمام تعهدات خود در مورد توافق التزام داشته است. جالب آنكه پس از اعلام تصميم ايران در رابطه با عمل نكردن به برخي بندهاي برجام، قيامتي در آمريكا و اروپا به پا شد و مكرون و ديگر سران دولتهاي اروپايي ضمن محكم كردن اين اقدام ايران، در اين باره اظهار نگراني كردند. در مقابل، زماني كه ايالات متحده از توافق هسته اي خارج شده و باعث تنش هاي منطقه اي بسياري شدند، اروپايي ها موضع مشابهي اتخاذ نكردند.

سفسطه هاي اروپايي ها باعث پنهان ماندن اين واقعيت شده است كه ايران نه تنها خود از توافق هسته اي خارج نشده، بلكه تلاش مي كند ديگر طرفها را به آن بازگردانده و خواستار عمل آنها به تعهداتشان است. مساله مهمتر آنكه حتي اگر ايران از توافق هسته اي خارج شود، به معاهده محدوديت انتشار سلاح اتمي، پايبند است و اين جنبه اي است كه رسانه هاي غربي سعي در سرپوش گذاشتن بر آن دارند و ايران را محكوم به پايبند نبودن به قوانين بين المللي مي كنند.

سوالي كه در مورد رفتار اروپا و آمريكا در قبال ايران مطرح مي شود آن است كه چرا صحبت از توافق هسته اي و فعاليتهاي مربوط به برنامه هاي هسته اي ايران، ناگهان به بحث در مورد نفوذ اين كشور در خاورميانه منتقل شد؟چه بسا پاسخ، مربوط به نقش ايران در شكست دادن نقشه هاي آمريكا در مورد دولتهاي مختلف منطقه باشد؛ چرا كه ايران در شكست دادن تصورات آمريكا در مورد اينده سوريه، تقسيم ان و نابودي مقاومت در اين كشور، نقشي اساسي داشته است. همانطور كه برنامه هاي آمريكا و اسرائيل در مورد سركوب مقاومت فلسطين را نيز با شكست رو به رو كرد. شرايط در يمن، عراق و حتي تركيه نيز به همين منوال بوده و سياستهاي ايران باعث شكست نقشه هاي آمريكا در اين كشورها شده است.

همين موضوع باعث شد ترامپ در توافق هسته اي تجديد نظر كرده و ان را به عنوان عامل موثري در افزايش نفوذ منطقه اي ايران قلمداد كند. به نظر مي رسد برخي سران دولتهاي اروپايي نيز در اين مورد با ترامپ اتفاق نظر دارند.

امروز، اروپايي ها در مركز توجه قرار دارند و در حالي كه در گوشه اي از جهان ايستاده اند، ايران تنها از انها مي خواهد به تعهداتشان پايبند باشند. اما اروپايي ها پاسخ قانع كننده اي براي ايران ندارند و به سمت تمركز بر اقدام ايران براي افزايش غني سازي اورانيوم فرار مي كنند و به طور ضمني به اين نكته اشاره مي كنند كه اقدام ايران در مورد غني سازي اورانيوم، آنها را به سمت جانبداري از ترامپ سوق مي دهد. اما به اين مهم توجه ندارند كه رفتار انها در برابر ايران، تنها باعث بي اعتمادي ديگر دولتها به اروپايي ها و تعهدات آنها در جريان توافق ها مي شود.

در اين ميان، اقدام بريتانيا در مورد توقيف نفت كش ايراني، يك تحول بارز در چارچوب موضع گيري اروپا محسوب مي شود. اين در حالي است كه ديگر دولتهاي اروپايي هنوز به صراحت انگليس، در كنار آمريكا نمي ايستند . با اين وجود، مي توان گفت اروپايي ها تلاش مي كنند از طريق اينگونه اقدامات، باعث تضعيف ايران شوند.

در مقابل، به نظر مي رسد همانطور كه تهران بر عامل زمان تكيه دارد، پاريس، لندن، برلين و واشنگتن نيز به دنبال خريد زمان بيشتر هستند. در اين ميان، اروپايي ها به تفاوت نظام هاي سياسي خود با ايران، توجهي ندارند. گويا نمي دانند كه جامعه ايراني نسبت به جوامع غربي، توان زيادي براي مقابله با فشارها دارد. از اين رو، حساب كردن ايران روي عامل زمان، فايده بيشتري براي ان دارد.

به اين ترتيب، ايران مي گويد نسبت غني سازي اورانيوم را به 5 درصد رسانده و مراحل بعدي راه اندازي نيروگاه آبهاي سنگين اراك را در دستور كار دارد. اين گامها، تاثير زيادي در موضع اروپا دارد؛ به اين دليل كه باعث بازگشت امور به نقطه صفر مي شود و اين امر، مواضع داخلي ترامپ و رهبران اروپايي را بحراني تر كرده و انها را در برابر مسئوليت خروج از توافق هسته اي و عمل نكردن به آن قرار مي دهد؛ آنچه كه مي تواند تنش هاي حساب نشده اي را به دنبال داشته باشد.

مترجم: مريم نصرالهي

 


برگشت به تلکس خبرها