صحبتهايي كه اين روزها درباره وضعيت نامطلوب مصرف برق در كشور مطرح ميشود، براي توجيه كردن قطعيهاي برق است و وزارت نيرو نبايد از وظايف افزايش ظرفيت سالانه توليد برق و راندمان نيروگاهها و كاهش تلفات شبكه توزيع و انتقال غافل شود.
به گزارش فارس، در روزهاي گذشته يكي از اصليترين مسائل، بررسي علت خاموشيها بود. در اكثر مصاحبهها علت اصلي اين خاموشيها مصرف بالاي مصرفكنندگان عنوان ميشود. اما آيا واقعا تنها دليل اين خاموشيها مصرف بالاي طرف تقاضا است؟ در ادامه با مقايسه سرانه مصرف كشور با ساير كشورها به بررسي اين موضوع ميپردازيم.
"مصرف برق در ايران 4 برابر ميانگين جهاني است"، "براي جلوگيري از خاموشي، مشتركان بايد مصرف خود را كاهش دهند"، "ركورد پيك در مصرف برق جابجا شد"، "مصرف برق براي سرمايش در ايران برابر مصرف برق سه كشور همسايه است"
تمام اين جملات در چند روز گذشته و براي توجيه خاموشيها به كار رفته است، همه اين صحبتها به گونهاي است كه تمام بار مسئوليت را روي دوش مصرفكننده قرار ميدهد. اما آيا واقعا وضعيت مصرف در ايران اينگونه است؟
لزوم بهينهسازي مصرف انرژي بر كسي پوشيده نيست و كسي منكر تدبير در جهت كاهش مصرف انرژي نيست، ولي براي بررسي يك موضوع بايد تمام جوانب آن را در نظر گرفت. در اين مقاله سعي ميشود يك بررسي اجمالي از مصرف برق و به طور كلي انرژي در ايران انجام شود و با چند كشور جهان نيز مقايسهاي صورت گيرد تا مشخص شود آيا واقعا فرهنگ مصرفي در ايران آنچنان كه گفته ميشود نامطلوب است، يا ضعف فقط مربوط به مصرفكننده نيست و مسئولين نيز در وضعيت فعلي مقصر هستند.
در شكل 1 سرانه مصرف انرژي در ايران، ميانگين جهاني سرانه مصرف انرژي، سرانه مصرف انرژي در چند كشور توسعهيافته و چند كشور كه از جهاتي شبيه به ايران هستند، آورده شده است.
شكل بالا نشان ميدهد ايران از نظر مصرف انرژي سرانه بين كشورهاي مورد بررسي وضعيت چندان نامطلوبي ندارد. با وجود اين كه تقريبا دو برابر سرانه مصرف انرژي تركيه و ميانگين جهاني مصرف دارد ولي با كشورهايي مانند فرانسه، ژاپن و آلمان تقريبا در يك سطح قرار دارد و از عربستان و آمريكا نيز مصرف به مراتب كمتري دارد. اما شايد مصرف سرانه انرژي به طور كلي شاخص مطلوبي براي بررسي پرمصرف بودن يا كممصرف بودن يك كشور نباشد. در شكل2 مصرف سرانه انرژي در بخش خانگي بررسي شده است تا بخشي كه به طور مستقيم با فرهنگ مصرفي مردم در ارتباط است، بررسي شود.
شكل بالا نشان ميدهد كه ايران در بخش خانگي در بين كشورهاي مورد بررسي جزو كشورهاي با مصرف بالا محسوب ميشود و سرانه مصرف آن نزديك به دو و نيم برابر مصرف ميانگين جهاني است. بنابراين كاهش مصرف انرژي در بخش خانگي امري ضروري است. براي بررسي دقيقتر موضوع بايد ديد در هر كدام از انرژيهاي مورد استفاده در بخش خانگي وضعيت چگونه است. اصليترين انرژيهايي كه در بخش خانگي مورد استفاده قرار ميگيرد، برق و گاز است.
شكل3 مصرف سرانه برق و گاز بخش خانگي براي كشورهاي مورد بررسي را نشان ميدهد.
سرانه مصرف برق و گاز خانگي در كشورهاي منتخب
همان طور كه در شكل نيز مشخص است ايران بين كشورهاي مورد بررسي بيشترين سرانه مصرف گاز طبيعي در بخش خانگي را در اختيار دارد. در حاليكه در برق وضعيت كاملا متفاوت است و ايران جزو كشورهاي كممصرف در برق محسوب ميشود و بر خلاف صحبتهايي كه اين روزها شنيده ميشود كمتر از دو برابر مصرف ميانگين جهاني برق مصرف ميكند نه بيشتر از چهار برابر!
البته نكتهاي كه در اين نمودارها بايد به آن توجه كرد اين است كه برخي كشورهايي كه آبوهواي گرمتري دارند مانند عربستان، مصرف برق بالاتري دارند و كشورهاي سردتر مانند روسيه مصرف گاز بالاتري دارند. برخي كشورها مانند تركيه در هر دو كممصرف و كشورهايي مانند آمريكا در هر دو پرمصرف هستند. بنابراين با وجود اين كه وضعيت مصرف انرژي در ايران مطلوب نيست و كارهاي بسياري بايد در زمينه بهينهسازي مصرف انرژي انجام گيرد، اما اين موضوع براي گاز طبيعي به مراتب اولويتدار از برق است. در نتيجه به نظر ميرسد صحبتهايي كه اين روزها از سمت مسئولين وزارت نيرو مطرح ميشود مبني بر اين كه وضعيت مصرف برق در كشور بسيار نامطلوب است، براي توجيه كردن قطعيهاي برق است. لازم به ذكر است روند مصرف برق در جهان كاملا صعودي است و تا حدي ميتوان توسعه يك كشور را مرتبط با مصرف برق در آن كشور دانست و براي پاسخ به اين روند صعودي وظيفه طرف عرضه بسيار بيشتر از طرف تقاضاست. بنابراين در وضعيت فعلي كه همه صحبتها عليه مردم و مصرفكنندگان است، علاوه بر توصيه به كاهش مصرف، نبايد از وظيفه و مسئوليت وزارت نيرو غافل شد. وظيفهاي كه شامل افزايش ظرفيت سالانه توليد برق، افزايش راندمان نيروگاهها، كاهش تلفات شبكه توزيع و انتقال است.