تقريبا 80 درصد مردم ايران در برنامه هاي آتي شغلي شان دوست دارند مدير شوند! از هر فردي سوال مي كنيد در آينده مي خواهي چكاره شوي دوست دارد در شركت، سازمان يا محل كار خود مدير شود. تعداد كمي هم هستند كه برنامه هاي ديگري براي خود دارند اما بيشتر از كارشناس، متخصص و اهل فن مدير داريم.

كشوري كه همه اعضاي آن مدير باشند يا مملكت مديران را خيلي سخت مي شود اداره كرد.

كار هر كس نيست خرمن كوفتن

مديريت يك دانش، فن و مهارت است كه علاوه بر كسب تخصص و دانش فني به مهارت هاي فردي و اجتماعي خاصي هم نياز داره. من سال ها پيش مجبور شدم يك دوست را اخراج كنم يا به زبان ساده تر مجبور شدم تصميم مدير ارشدم را به عنوان مدير ميان دستي به همكارم منتقل كنم، دقيقا اون روز بود كه متوجه شدم براي مديريت ساخته نشدم .

من قطعا قادرم مهارت هاي مديريت را ياد بگيرم و حتي يك مدير ميان دستي خوب و موفق باشم اما از نظر روحي و سبك زندگي چالش هاي مديريت را دوست ندارم و تصميم گرفتم يك كارشناس خبره و متخصص در كسب و كار خودم باشم.

مديريت را بايد به اشخاصي سپرد كه از هر نظر براي اين كار آماده شده اند و ويژگي هاي روحي لازم براي پذيرش اين حرفه برخوردار هستند. لطفا بررسي كنيد و اگر مي بينيد توانايي پذيرش اين جايگاه شغلي را نداريد اين كار را به اهلش بسپاريد.

همه نبايد مدير باشند همين كه در جايگاه و حرفه خودتان توانمند باشيد در بسياري موارد كفايت مي كند.

مدير كيست؟

مدير كسي است كه مسئوليت كار ديگران را برعهده مي گيرد اين مسئوليت مي تواند در سطوح كوچك يك سازمان، نهاد يا يك اداره تا سطوح كلان كشوري و ملي را در بربگيرد. متاسفانه اين روزها شاهد اين هستيم كه افرادي حقوق، مزايا و جايگاه شغلي مديريت را دوست دارند اما حاضر به پذيرش مسئوليت كار تيم هاي تحت مديريت خود نيستند.

زمانيكه همه مي خواهيم مدير باشيم اما از اصول، فنون و مهارت هاي لازم براي اين جايگاه شغلي برخوردار نيستيم نمي توانيم انتظار بيشتري داشته باشيم.

مديريت يك هنر است و كاري فراتر از هماهنگي كارهاست، متاسفانه برخي تصور مي كنند مدير كسي است كه پشت درهاي بسته اتاق خود به كار همه نظارت مي كند اين درحاليست كه هنر مديريت داراي قاعده و نظم بوده و تمام تصميمات مديريتي قابل سنجش، اعتبار سنجي و اندازه گيري خواهد بود.

چرا از مديريت متنفرم!

من با شناختي كه از خودم دارم و علاقه اي كه به حفظ آرامش در زندگي دارم تصميم گرفتم از اين حوزه دوري كنم و تشخيص دادم براي اين جايگاه شغلي كانديداي خوبي نيستم.

اما متاسفانه هر روز دراطرافم مديراني را ميبينم كه قدرت تشخيص لازم را نداشته و خود را شايسته اين جايگاه دانسته اند، نتيجه اش هم مشخص است آشفتگي امور و بي سرانجامي كارها.

كاش همانطور كه براي اعطاي گواهينامه رانندگي مراحل مختلفي را پشت سر مي گذاريم و بايد در آزمون هاي مختلفي شركت كنيم براي احراز پست مديريت هم آزمون ها و تستهاي مختلف مهارت سنجي و روانشاسي برگزار مي شد.

مدير يا ليدر

اين روزها بازي با كلمات يكي ديگراز سرگرمي هايمان شده است، ليدر يا مدير؟ اگر در فضاي مجازي جستجو كنيد با كوهي از مقالات و نوشتارهايي كه به مقايسه جايگاه مدير و ليدر مي پردازند مواجه مي شويم.

در جايي كه امروز در آن قرار داريم و متاسفانه هنوز در سمت هاي مختلف اجرايي و مديريتي اشخاص مناسبي سر كار نيستند نمي توانيم انتظار داشته باشيم ليدرهاي مناسبي را هم ببينيم.

البته كه در سراسر كشور هم مديران موفق و هم ليدرهاي كار بلدي هستند كه مجموعه تحت امر خود را به بهترين شكل هدايت مي كنند و جايگاه خود را هر لحظه ارتقا مي دهند اما حقيقت اين است كه بيشتر افرادي كه ادعاي مديريت دارند و يا خود را ليدر مي خوانند فرسنگ ها با استانداردهاي لازم فاصله دارند.

مديريت و خود شناسي

پيش از پذيرش هر سمت و جايگاه شغلي لازم است خودتان را بشناسيد و از توانايي هاي خود آگاه باشيد در غير اين صورت هر روز بايد از شاخه اي به شاخه ديگر بپريم و با پذيرش كارهايي كه براي آن ساخته نشديم به خودمان و ديگران آسيب وارد خواهيم كرد.

پذيرش شغلي كه براي آن آماده نيستيم به بهانه اداي تكليف يا بدتر از آن با انگيزه كسب ثروت و قدرت خيانتي بزرگ به شخص خودمان و كساني است كه با آن ها كار مي كنيم.