عصر ايران؛ مهرداد خدير- نشريۀ «حريم امام»- ارگان حرم امام خميني- به مناسبت چهارمين سالگرد درگذشت آيتالله محمد رضا مهدوي كني رييس فقيد دانشگاه امام صادق ع با خانم «قدسيه سرخهاي» - همسر ايشان و رييس پرديس خواهران اين مجموعه (اگر مشمول تغييرات جديد نشده باشند) گفت و گو كرده و طبعا دربارۀ مرحوم مهدوي كني سخن گفته يا خاطره تعريف كرده كه البته خواندني است.
انگيزۀ اين گفتار اما بخش پاياني مصاحبه است. خبرنگار مي پرسد: «گويا در ابتداي تأسيس، رياست عاليۀ دانشگاه امام صادق با آيت الله منتظري بوده است. چه شد كه ايشان كنار گذاشته شد و آيت الله مهدوي كني رياست را بر عهده گرفتند؟»
خانم سرخهاي (مهدوي كني) پاسخ مي دهد: «ابتدا بايد روشن شود كه آقاي منتظري رياست عاليۀ جامعه الامام الصادق را بر عهده داشتند، نه رياست دانشگاه را. با توجه به مسايلي كه گاهي در رسانه هاي غير رسمي و فضاي مجازي مطرح مي شود در اينجا چند نكته قابل بيان است. اول اين كه بر اساس اساسنامه، رياست عاليه بيشتر جنبۀ تشريفاتي داشته و ورود اجرايي به امور نداشته اند و امور جامعه بر عهدۀ هيأت امنا بوده است. در سال هاي حضور آيت الله منتظري هم ايشان هيچ گونه ورود به مسايل اجرايي دانشگاه نداشتند.
دوم اين كه از ابتدا حضور ايشان نيز در اين سمت به عنوان نمايندۀ حضرت امام خميني تلقي مي شد. چنانچه پس از رحلت آيت الله مهدوي هم هيأت امنا و رياست جامعه الامام الصادق را مقام معظم رهبري تعيين كردند. پس از جريانات مربوط به قائم مقامي رهبري در سال 68 عملا نمايندگي ايشان از ولي فقيه ديگر محل موضوع نبود. لذا براي سامان دادن به دانشگاه، تصميم بزرگان نظام و هيأت امنا بر اين شد كه رياست عالي اين دانشگاه بر عهدۀ ايشان باشد. شخص آيت الله مهدوي هم در خاطرات شان مفصل توضيح داده اند و قابل مراجعه است.»
جداي اين كه در ابتدا رياست عاليه را تشريفاتي دانسته و در پايان به واگذاري رياست عاليه با تفسيري غير تشريفاتي اشاره كرده اند روايت ها و نكات ديگري هم قابل ذكر است:
1.درمادۀ 9 اساسنامه آمده است: « رياست عاليه، ركن اول و بالاترين مرجع جامعه است.» مرحوم مهدوي كني اما در خاطرات خود نوشته است: «رياست عالي براي آيت الله منتظري مبتني بر اين بود كه ايشان به سمت قائم مقام رهبري توسط مجلس خبرگان تعيين شده بود.» اين در حالي است كه تاريخ تصويب اساسنامه در 15 آبان 1361 است و انتخاب آقاي منتظري به قائم مقامي در سال 64 صورت پذيرفت و بر اين اساس انتخاب ايشان به رياست عاليه نمي توانسته ارتباطي با موضوع قائم مقامي داشته باشد مگر اين كه منظور آقاي مهدوي كني اين باشد كه به اعتبار اشتهار آيت الله منتظري به قابليت جانشيني امام حتي قبل از انتخاب خبرگان رياست عاليه را به او سپرده بودند. اما چنين مفهومي از اين خاطرات بر نمي آيد.
2. در تبصرۀ 4 همين ماده آمده كه «حداقل هر 6 ماه بايد جلسات هيأت امنا در حضور رياست عاليه تشكيل شود» و همين نشان مي دهد مقامي تشريفاتي نبوده است.
3. در مادۀ 13 آمده «در صورتي كه هر يك از اعضاي هيأت امنا به استثناي رياست عاليه بدون عذر موجه مشخصا به مدت سه ماه در جلسه شركت نكند عضويت او منتفي تلقي ميشود و هيأت امنا مراتب را كتبا به نشاني قانوني وي ابلاغ ميكند.»
چون رياست عاليه مستثنا شده بود طبعا مرحوم منتظري را شامل نميشده اما پس از ماجراي سال 68 كه عملا امكان ادامۀ حضور نبوده و دانشگاه را نيز نميتوانستند بلاتكليف رها كنند از آقاي منتظري ميخواهند اختيارات خود را به آقاي مهدوي كني «تفويض» كنند. نامه اي به او مينويسند و در حاشيه چنين پاسخ ميدهد: « آنچه اكثريت هيأت امنا تأييد كنند مورد قبول اينجانب است.»
4. آيتالله منتظري نمايندۀ امام در دانشگاه امام صادق نبوده كه پس از استعفا يا بركناري از قائممقامي يا درگذشت امام موضوع منتفي شود. او يكي از 11 عضو هيأت امناي اوليه بوده كه بعد از خروج آيتالله نوري همداني به 10 نفر تقليل مي يابند: «آيتالله خامنه اي، آيتالله منتظري، مهدوي كني، امامي كاشاني، ابراهيم اميني، محمد علي نويد، رحيم خانيان، معيني، محمد يزدي و اسرافيليان».
اگر خانم سرخهاي به جاي ادعاي تشريفاتي بودن «رياست عاليه» به نوشتۀ خود آيتالله منتظري در پاسخ به هيأت امنا پس از ماجراي سال 68 اشاره ميكرد و موضوع را به قائممقامي و نمايندگي امام ربط نميداد بيشتر به واقعيت قرين بود.
البته طبيعي است كه تحولات سياسي بر نهادهاي مختلف اثر ميگذارند كما اين كه پيش از انقلاب قرار بود شعبه اي از رشتههاي مديريت دانشگاه هاروارد باشد و به همين خاطر هنوز اصطلاح «پل مديريت» در آن منطقه به كار ميرود.
5. آيتالله مهدوي كني در خاطرات خود مي نويسد: «اختيارات كلي اين جامعه در اختيار هيئت امنا بود. البته عنوان رياست عالي براي آيتالله منتظري مبتني بر اين بود كه ايشان، به سمت قائممقام رهبري (توسط مجلس خبرگان) تعيين شده بود، ولي پس از عزل ايشان از اين سمت، قهراً رياست عالي موضوعاً منتفي گرديد و پس از بروز مشكلاتي كه مانع از حضور ايشان در جلسات هيئت امنا و قهراً منجر به استعفاي ايشان شد.
ما 11 نفر به عنوان هيأت مؤسس و هيأت امنا بوديم، بعد كه ايشان ( آقاي نوري همداني) تشريف بردند ده نفر شديم. در اين اساسنامه آيتالله منتظري به عنوان رياست عالي آمده است.
سرانجام ادامه كار هيئت امنا بدان شكل غير ممكن مينمود. مقام معظم رهبري حضرت آيتالله خامنهاي مصلحت ديدند تا زمان اصلاح اساسنامه و تعيين امناي جديد، جريان كارهاي جامعه با نظر حقير انجام گيرد و در واقع من به عنوان جانشين هيئت امنا با تعيين هيئت مديرهاي مركب از بعضي از اعضاي امنا و جز آنان؛ مسئوليت ادارهي جامعه را عهدهدار شديم.»
ايشان هم نگفته رياست آقاي منتظري تشريفاتي بوده و بروز مشكل را ناشي از قضيه سال 68 مي داند هر چند آقاي منتظري در خاطرات خود ارتباط رياست عاليه امام دانشگاه امام صادق با قائم مقامي رهبري را به دليلي كه در بند اول ذكر شد رد مي كند.
به نظر مي رسد شكل درست ماجرا اين باشد:
بنيان گذار و رييس عاليه دانشگاه، آيت الله منتظري بوده و در كنار 10 عضو ديگر اعضاي هيأت امنا را تشكيل مي دادند. به گواه روزنامه هاي سال 58 كلنگ را هم آيت الله منتظري بر زمين زد. يكي از اعضا (آيت الله نوري همداني) كناره گرفت و بقيه ماندند. حضور آيت الله منتطري در هيأت امنا مانند ديگران بر پايۀ شخصيت حقيقي بوده نه حقوقي چون در آن زمان - سال 61- قائم مقام رهبري نبوده و تازه اساسا چنين عنواني در قانون اساسي نداريم و صبغۀ حقوقي ندارد.
از سوي ديگر اين دانشگاه وظيفۀ كادرسازي مديريت در جمهوري اسلامي را بر عهده داشته است و با ماجراي آقاي منتظري طبعا تناقض پيش مي آمده و آن تدبير را انديشيدند.
به لحاظ تاريخي بهتر بود خانم سرخهاي تعابيري چون «رياست تشريفاتي»، «مبتني بر قائم مقامي» يا «استعفا از عضويت در هيأت امنا» را دربارۀ آيتالله منتظري به كار نمي بردند چون درست نيست و خداي ناكرده حمل بر بيان سخن خلاف واقع مي شود حال آن كه شناخت و نسبت خانوادگي نويسنده حاكي از اشتهار خاندان ايشان به سلامت و راست گفتاري است.
سركار خانم سرخهاي مي توانستند در توضيح يا توجيه انتقال از مرحوم منتظري به مرحوم مهدوي به مواردي چون اجتناب ناپذيري تعيين تكليف دانشگاه امام صادق بعد از اتفاق سال 68 و ناگزيري از انتقال مديريت با تدابير رهبري اشاره كنند تا شايبه هاي پيش گفته دربارۀ مقطع تأسيس و نقش آيت الله منتظري هم پيش نيايد. خوش بختانه حاج رحيم خانيان كه مهم ترين چهره اقتصادي و بازاري آن جمع بوده هنوز در قيد حيات است و شهادت هاي او قابل استناد است.