تلکس پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي: مبناي عزل و نصب مديران ارشد چيست؟
چهارشنبه، 29 شهریور 1396 - 18:59     کد خبر: 43906

پيام نفت:

تين نيوز | متاسفانه عزل و نصب هاي فاقد و جاهت كارشناسي و معقول در انتصاب مديران ارشد، ضررهاي جبران ناپذيري به پيكره سازمان ها و ادارات وارد مي نمايد كه از اهم آن مي توان به نا كار آمدي در حوزه مديريتي فرد منتخب، افزايش هزينه تمام شده كارها، افت چشمگير بهره وري بهره وري و از بين رفتن فرصت ها و سرمايه ها اشاره نمود.

مهمترين ضايعه اين چنين مديريتي كه فاقد تخصص و تجربه لازم در پستي كه به ايشان محول شده است، نداشتن درك صحيحي از اولويت بندي مسائل سازمان تحت امر خود است و مديري كه اولويت بندي صحيحي از مسائل سازمان خود نداشته باشد، با اتلاف وقت و سرمايه هاي سازمان باعث از بين رفتن فرصت هاي كسب و كار آن مجموعه مي گردد و تدريجاً اين مسئله گريبانگير تمام اجزاء سازمان شده و مانند يك غده  سرطاني در تمامي اجزاء سازمان ريشه كرده و نهايتاً به مرگ آن سازمان منجر مي شود.

در كشوري كه براي نقد فوتبالش يك برنامه هفتگي نقادانه به نام 90 وجود دارد و يا در جاي ديگر براي ارزيابي عملكرد يك تهيه كننده يا كارگردان سازنده يك فيلم سينمايي ميزگرد نقد در صدا و سيما تشكيل مي شود و يا در مطبوعات بسياري از متخصصان ذيربط دست به قلم مي شوند و نقد مي كنند كه شايد تاثير اقتصادي آن بر زندگي قشر ناچيزي از مردم و اقتصاد كشور تاثير گذار باشد، حال چرا در سطح گسترده عزل و نصب هاي دولتي در وزارتخانه ها و سازمان هاي تخصصي و ادارات تابعه آنها در كشور كه هزاران ميليارد تومان پول بيت المال به دست اين مديران هزينه و صرف مي شود چنين حساسيتي وجود ندارد و حتي محملي براي نقد اينگونه انتصاب هاي گسترده كه بعضاً از روي تمايلات فردي، حزبي يا قوميتي انجام مي شود وجود ندارد؟!!!

انتصاب هايي كه نه از سر صرفه و صلاح و ارتقاء همه جانبه يك سازمان يا اداره يا وزارتخانه صورت مي گيرد، بلكه غالباً باعث از بين رفتن ثروت ملي، فرصت ها و زمينه هاي سرمايه گذاري داخلي و خارجي شده و روحيه شايسته سالاري و اميد به ارتقاي سلسله مراتبي را در بين قشر جوان تحصيلكرده يك جامعه در بازار كار از بين مي برد.

 معمولاً در انتصاب پست هاي مديريتي كلان يك سازمان يا اداره دولتي مشاهده شده كه فردي خارج از آن سازمان به واسطه ارتباطاتي كه با مديران بالادستي آن سازمان در يك وزارتخانه و يا... داشته اند به عنوان مديرعامل يا مدير كل و عناويني مشابه آن منصوب مي شوند و ظاهراً هيچ فرد مجرب و متخصص و ذيصلاحي در پيكره آن سازمان وجود نداشته كه بتواند پست مديريت ارشد آن سازمان دولتي را احراز نمايد!

بعد از گذشت 37 سال از انقلاب اسلامي ايران و وجود قشر عظيمي از نيروهاي متخصص در عرصه هاي مختلف كشور، خيلي دور از انصاف است كه هنوز به انتصاب مديراني همت گمارده شود كه فاقد تخصص، تجربه و تحصيلات مرتبط با پستي را كه اشغال مي كنند، باشند.

اين گونه عمل كردن يعني ضربه زدن به ريشه آن سازمان و سرخورده شدن متخصصاني كه در بدنه آن سازمان تخصصي وجود دارند و بايد سرپرستي و مديريت فردي را بالاي سر خود بپذيرند كه از آنها كمتر مي داند يا هيچ نمي داند و اسف بارتر از آن اينكه مدير نصب شده با الفباي مهارت هاي عمومي مديريت هم آشنا نباشد كه ديگر وامصيبتا.

تا زماني كه آب از سرچشمه تصفيه نشود شاهد انواع و اقسام امراض و آلودگي و عدم شفافيت در پايين دست يك سازمان هستيم. اگر بهترين طرح هاي سرمايه گذاري و اقتصادي براي يك سازمان تهيه شود چون مديران و تصميم گيران آن سازمان فاقد صلاحيت و عدم تخصص لازم هستند فرصت ها به تهديدها تبديل مي شوند و به عبارتي چون ظرف، آلوده است مظروف هرچقدر پاك و شفاف و شفا بخش باشد در تماس با ظرف آلوده ناپاك و زهرآلود خواهد شد و دير يا زود بايد منتظر مرگ سازماني باشيم كه چنين مديران ناكارآمد و نالايقي به مسند مديريتي آن تكيه زده اند.

چرا وقتي كه براي استخدام يك نفر كارشناس در يك سازمان دولتي آزمون، مصاحبه و مطالعه بر روي سوابق كاري مرتبط با شغلي كه قرار است احراز كند انجام مي شود اما براي انتخاب پست مهم و حساس مديريت در همين سازمان هيچگونه شرايط مشخصي براي احراز پست مديريت ارشد وجود ندارد و به اطلاع پرسنل در آن سازمان رسانده نمي شود كه چرا چنين فردي را به عنوان مدير ارشد انتخاب كرده اند؟ حداقل در مراسم معارفه و توديع ويژگي ها و وجه تمايز تخصصي، تجربي مدير مربوطه را به اطلاع كاركنان برسانند.

اگرچه يك كارشناس بعد از گذشتن از چندين فيلتر كارگزيني و آزمون تخصصي استخدام شود و در انتخاب آن اشتباهي رخ داده باشد به مراتب زياني كه به مجموعه متبوعش وارد مي كند كمتر از يك صدم يا بعضاً يك هزارم مديري باشد كه فاقد وجاهت و صلاحيت تخصصي و تجربي لازم باشد.

به واقع در كشور ما مسير گزينش و روش انتخاب يك فرد براي احراز پست مديريتي در يك وزارتخانه يا يك سازمان يا اداره تخصصي دولتي چيست؟ آيا نبايد محملي براي نقد يك مدير، معاون وزير و مدير كل بخاطر انتخاب ها و انتصاب هاي نابجايش وجود داشته باشد كه با صرف هزينه ها و تحميل خسارت هاي كلان مالي از محل بيت المال و فرصت سوزي ها و بد بيني كه در قشر جوان جوياي كار بوجود مي آورد و جامعه تخصصي را به تباهي مي كشد و بعد پست فعلي را به مقصد اشغال پست بالاتر (بدون ادعاي هيچ گونه توضيحي بواسطه خرابكاري هاي گذشته اش) ترك مي كند!

به نظر مي رسد بهترين محمل براي نقد چنين عزل و نصب هايي انجمن ها و تشكل هاي صنفي و تخصصي است كه در برگيرنده نظرات كثيري از متخصصان حرفه مربوطه در هر حوزه كاري هستند كه بايد ابتدا از دولت و شخص وزير محترم راه و شهرسازي پرسيد كه انتصاب چگونه انجام مي شود؟ و چه معيارهايي دارد؟

همچنين بايد پرسيد كه جابجايي و انتصاب معاونان و مديران كل در سازمان هاي تخصصي چگونه انجام مي شود؟ مدت هاست برخي سازمان هاي زيرنظر وزارت راه با مشكل اساسي رو به رو شده و شاهد به گِل نشستن اين كشتي شده ايم كه چشم اميد هزاران متخصص به آن است و آبروي نظام جمهوري اسلامي در داخل و خارج از كشور است.

 


برگشت به تلکس خبرها