پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي: راهكارهاي تحقق جهش اقتصادي در صنعت پتروشيمي(2)
چهارشنبه، 6 فروردین 1399 - 12:51     کد خبر: 45476

دولت رسما هلدينگ هاي تحت پوشش صندوق هاي بازنشستگي را مكلف نمايد حداقل 20 درصد سهام شركتهاي تحت پوشش خود را از طريق فرآيند بورس به مردم واگذار نمايند و دولت نيز با تمام توان از شركتهاي بورسي حمايت نمايد و مجلس محترم نيز در وضع هر نوع قانوني حمايت از شركتهاي بورسي را در محور برنامه هاي خود قرار دهد.
پيام نفت:

عوامل متعددي در تحقق جهش اقتصادي در صنعت پتروشيمي نفش آفرين و تعيين كننده مي باشند اما 5 عاملي كه در طي مدت 12 ماه يا 15 ماه مي توانند منجر به جهش اقتصادي در اين صنعت عظيم شوند عبارتند از:

1- تمركز بر اجراي پروژه هاي نيمه تمام كه امكان راه اندازي آنها طي 15 ماه آينده وجود دارد

پروژه هاي متعددي در سالهاي گذشته تعريف شده كه اكنون اين پروژه هاي صنعت پتروشيمي به 60 تا 90 درصد پيشرفت داشته اند و راه اندازي آنها گام هاي مهمي در ايجاد جهش در صنعت پتروشيمي مي باشد از جمله اين پروژه هاي مهم عبارتند از پالايشگاه بيد بلند 2 جهت تامين خوراك اتان ژتروشيمي گچساران و واحدهاي الفيني بندر امام ؛ اين پروژه مهم ملي در سال 99 قابل راه اندازي مي باشد، پتروشيمي گچساران با ظرفيت توليد بيش از يك ميليون تن اتيلن كه اگر تمركز شود تا 15 ماه آينده قابليت بهره برداري دارد، پروژه پتروشيمي لردگان با ظرفيت توليد يك ميليون تن اوره كه در صورت تمركز لازم  تا چند ماه آينده قابل بهره برداري خواهد بود، واحد الفين پتروشيمي ايلام كه در صورت تمركز تا چند ماه آينده به بهره برداري خواهد رسيد، پتروشيمي معظم بوشهر كه در صورت تمركز لازم تا 15 ماه آينده 3 واحد مهم آن به بهره برداري خواهند رسيد واحد متانول آن در شرف بهره برداري مي باشد، واحدهاي متانول كيمياي پارس، سبلان و دنا؛ سه واحد متانولي كه ظرفيت توليد هر كدام 1.650 ميليون تن متانول است در صورت تمركز لازم طي 15 ماه آينده هر سه واحد پتروشيمي به بهره برداري خواهند رسيد يكي از اين واحدها در مرحله بهره برداري قرار دارد و بزودي به بهره برداري خواهد رسيد.  پروژه متانول و آمونياك اوره چابهار كه تمركز روي راه اندازي آن از جهات مختلف داري اهميت است در صورت تمركز لازم اين پروژه ها طي 15 ماه آينده به بهره برداري خواهند رسيد. چندين پروژه مهم  توسعه اي و افزايش ظرفيت ديگر در منطقه عسلويه و بندر امام كه در صورت تمركز لازم همگي آنها به مرور طي 15 ماه آينده قابل راه اندازي مي باشند. با تمركز و پيگيري شبانه روزي و رفع موانع، و اختصاص منابع مالي مورد نياز همه پروزه هاي ياد شده تا اواخر سال جاري و بعضا تا خرداد سال 1400 راه اندازي خواهند شد.

 * راهكار جذب منابع مالي جهت اجراي سريع پروژه هاي بزرگ ياد شده:

پروژه هاي فوق اكثرا زير مجموعه هلدينگ خليج فارس و پتروفرهنگ و سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح مي باشند اين سه هلدينگ بزرگ داراي شركتهاي متعددي در بورس مي باشند برخي از شركتهاي زير مجموعه آنها نيز مي بايست در سال 99 وارد فرآيند عرضه سهام در بورس شوند لذا پيشنهاد مي شود در شرايط فعلي كه تحت شديدترين فشارهاي تحريمي قرار داريم هلدينگ هاي فوق حداقل 20 درصد سهام شركتهاي زير مجموعه را دربورس آزاد كنند به اين ترتيب منابع مالي مورد نياز جهت اجراي سريع پروژه هاي ذكر شده تامين خواهد شد و بخشي از نقدينگي سرگردان در جامعه كه از عوامل تورم است جمع آوري مي شود، كاهش تصدي گري دولت در معناي واقعي تحقق مي يابد و مزاياي متعدد ديگري نيز به دنبال دارد.

شايد لازم باشد دولت رسما هلدينگ هاي تحت پوشش صندوق هاي بازنشستگي را مكلف نمايد حداقل 20 درصد سهام شركتهاي تحت پوشش خود را از طريق فرآيند بورس به مردم واگذار نمايند و دولت نيز با تمام توان از شركتهاي بورسي حمايت نمايد و مجلس محترم نيز در وضع هر نوع قانوني حمايت از شركتهاي بورسي را در محور برنامه هاي خود قرار دهد.

چنانچه درصد سهام شناور شركتهاي زير مجموعه صندوق هاي بازنشستگي در بورس بيشتر شود،  بستر براي  افزايش قيمت سهام شركتها فراهم تر مي شود و بورس بازان نيز نقش خود را در اين خصوص بازي مي كنند. با افزايش سهام شركتهاي زير مجموعه هلدينگ ها ارزش سهام هلدينگ هاي تحت پوشش صندوق ها نيز افزايش مي يابد و بدين ترتيب هم كسري بودجه صندوق ها و هم كسري نقدينگي هلدينگ ها تامين مي شود و هم اينكه بخش عمده نقدينگي سرگردان در بازار جذب بورس مي شود و در كنار همه اينها قدرت و نقش آفريني بخش خصوصي و سهامداران خرد در شركتهاي بزرگ بيشتر مي شود و هلدينگ ها نيز با منابع مالي كه از اين طريق جذيب مي كنند مي توانند پروژه هاي نيمه تمام را به سرعت اجرايي و پروژه هاي پر بازده جديد تعريف و اجرايي نموده و تاثير قابل توجهي در رشد و پويايي اقتصاد ايفا كنند. به دلايل مختلف كه شرح آن در اين مجمل نمي گنجد بورس يكي از بهترين بسترها براي تقويت بخش خصوصي  در كشور ايران است.

 

2- رفع موانع و مشكلات فني، بازار يابي و فروش، تامين خوراك و ساير مشكلات جهت توليد واحدهاي موجود با حداكثر ظرفيت و حتي توليد 110 يا 120 درصد ظرفيت اسمي

در مجموع واحدهاي پتروشيمي كشور با ظرفيت حدود 90 درصد توليد مي كنند كل ظرفيت نصب شده پتروشيمي حدود 66 ميليون تن است چنانچه ده درصد به اين ظرفيت اضافه شود به مفهوم افزايش توليد 6.6 ميليون تن است.  حجم سرمايه گذاري مورد نياز براي احداث واحدهاي پتروشيمي با ظرفيت توليد 6.6 ميليون تن محصولات متنوع بين 3 تا 4 ميليارد دلار خواهد بود اما براي افزايش 6.6 ميليون تن به ظرفيت توليد واحد هاي موجود به يك دهم اين سرمايه نياز خواهد بود بسياري از پروژه هاي افزايش ظرفيت نياز به سرمايه گذاري چنداني ندارد و با چند پروژه اصلاحي و مطالعاتي و پژوهشي مي توان با هزينه كم اصلاحاتي انجام داد كه ظرفيت توليد را در حد قابل توجهي افزايش مي دهد.  از جمله راهكارهاي افزايش ظرفيت توليد واحدهاي موجود عبارتند از:

- شناسايي همه تنگناهاي افزايش ظرفيت و تعريف پروژه هاي اصلاحي لازم براي رفع تك تك اين موانع با كمك شركت هاي مشاور با تجربه داخلي و خارجي

- استفاده از كاتاليست هاي نسل جديد خصوصا در واحدهاي پليمري و واحد هاي توليد كننده آمونياك و متانول

- اضافه نمودن  برخي تجهيزات و ماشين آلات يا پكيج هاي جديد جهت بر طرف كردن تنگناهاي افزاش ظرفيت. به عنوان نمونه اضافه كردن كوره در واحدهاي الفيني و آمونياك و متانول مشروط به اينكه تنگناهاي بعد از كوره نيز با افزايش ظرفيت تاورها، كمپرسورها و ساير موانع رفع شوند حتي ممكن است براي برخي واحدهاي الفيني با اضافه نمودن كمپرسور كمكي بخشي از مشكلات حل شوند.

- افزايش ضريب تبديل يا كانورژن در كوره هاي واحدهاي الفيني، آمونياك و متانول با بهره گيري از آخرين دستاوردهاي علمي جهاني و كمك واحدهاي R&D  مثلا مي توان در كوره هاي واحدهاي ياد شده ميزان با انجام اصلاحات و تغييراتي درصد تبديل خوراك ورودي به محصولات هدف را افزايش داد. يكي از روش ها يافتن دماي مناسب متناسب با شرايط خوراك ورودي است،  تنظيم خوراك ورودي بگونه اي كه با آن بتوان بشترين محصولات هدف را توليد نمود و كار روي زمان ماند خوراك داخل كوره و كار روي موادي كه همراه خوراك وارد كويل هاي كوره ها مي شوند و موارد متعدد ديگر 

- به حداقل رساندن زمان تعميرات سالانه و شناسايي مواردي كه طي سالهاي گذشته  منجر به توقف توليد يا كاهش توليد شده بودند و تعريف پروژه جهت رفع تك تك اين موانع و در كنار آن تقويت تيم تعمير و نگهداري واحد هاي پتروشيمي كه از اهميت ويژه اي برخوردار است.

شركتها مي بايست متناسب با نياز خوب نيروهاي  طراز اول كشور خصوصا در رشته هاي مكانيك و برق در گرايش هاي مختلف با بالاترين ضريب هوش، خلاقيت، ميزان پشتكار و جسارت هاي لازم را براي تقويت واحد تعميرات جذب نمايند و به نيروهاي موجود قناعت نكنند به هيچ وجه نبايد اجازه داده شود در جذب نيروهاي متخصص تعصب هاي محلي و فشارهاي سياسيون دخالت داشته باشد اين ظلم هاي نا بخشودني خسارت هاي جبران ناپذيري به صنعت پتروشيمي كشو تحميل نموده و بهرطريق ممكن بايد جلو آن گرفته شود. يك اشتباه كوچك توسط شخص با ضريب هوشي و استعداد يادگيري كم عواقب مالي و جاني جبران ناپذيري به دنبال دارد لدا در جذب نيرو در اين صنعت حساس خصوصا براي واحدهاي تخصصي نبايد اجازه دخالت سياسيون داده شود.

هزينه اي كه براي حقوق و مزاياي نيروهاي نخبه جذب شده براي واحد تعميرات مي شود در مقابل كاهش هزينه هاي يك سال هم قابل مقايسه نيست. اين نخبگان كه در مدت كوتاهي به خبرگان و سرمايه هاي اصلي شركت تبديل مي شوند مي توانند با تعميرات به موقع حين توليد ياكوتاه كردن زمان تعميرات در مواقع توقف توليد منافع كلاني را نصيب شركت نمايند و از خسارت هاي كلاني جلوگيري كنند.  در كنار واحد تعميرات واحد بهره برداري كه سكاندار توليد است و در اصل رانندگي در دستان آنهاست نيز اهميت ويژه اي دارد يك خطاب كوچك متخصصين بهره برداري منجر به توقف توليد يا كاهش توليد خواهد شد لذا ترديدي نيست كه پرسنل بهره برداري خصوصا بردمن ها بايد افراد با هوش و پشتكار بالا، صبور و با قابليت عكس العمل سريع دقيق و به موقع باشند. سر ريز نيروهاي خوب بهره برداري و تعميرات  شاكله واحد خدمات فني را تشكيل مي دهند و معمولا افراد با تجربه از دو واحد ياد شده پس از كسب سالها تجربه به واحد خدمات فني منتقل مي شوند لذا تقويت واحد خدمات فني در گروه تقويت واحدهاي تعميرات و بهره برداري است.

باداشتن واحدهاي خدمات فني، بهره برداري و تعميرات قوي و خبره  توقفات توليد به حداقل خواهد رسيد و شركتها قادر خواهند بود با ظرفيت هاي بالاتري توليد كنند.

 

3- حمايت از واحدهاي تحقيق و توسعه(R&D)شركتهاي فعال موجود با هدف توليد محصولات جديد و با ارزش افزوده بالا

در واحدهاي تحقيق و توسعه مي توان با صرف يك ميليارد تومان ده يا ده ها ميليارد تومان سود كسب نمود. بودجه واحدهاي R&D در شركتهاي پتروشيمي غالبا نيم درصد سود هم نمي رسد  افزايش بودجه واحد هاي R&D به حداقل يك درصد سود شركت مي تواند مواهب بسيار ارزشمند و ماندگاري در سود آوري و ارتقاع سطح علمي و كيفيت محصولات به دنبال داشته باشد مشروط به اينكه مدير واحد R&D از قوي ترين مديران شركت باشد مدير واحد تحقيق و توسعه مي بايست از جمله مجرب ترين، با دانش ترين و دقيق ترين و با پشتكار ترين نخبگان شركت باشد و تيم كارشناسي واحد R&D  و امكانات و سطح واحد  در چارت سازماني مي بايست در رديف اول باشد تا بتوان واحد R&D را به موتو محرك و پوياي شركت تبديل نمود. واحد تحقيق و توسعه مي تواند در بهبود كيفيت محصولات، تنوع توليد، افزايش بهره وري، رفع موانع افزايش ظرفيت و مشاوره هايعلمي عميق به مديرعامل و هيات مديره نقش ويژه اي ايفا نمايد. ما در پتروشيمي جم با تقويت واحد R&D و حمايت از مدير توانمند آن به نتايج كم نظيري دست يابيم. واحد R&D پتروشيمي جم با همكاري ساير واحدهاي خصوصا خدمات فني و بهره برداري توانست طي سالهاي 95تا 98  با صرف هزينه كمتر از ده ميليارد تومان بيش از 100 ميليارد تومان منافع براي شركت ايجاد نمايد. از جمله اقدامات مهم انجام شده عبارتند از كاهش مصرف ادتيو ها، توليد 10 گريد با ارزش جديد در واحدهاي پليمري، اصلاح تيپ برنرهاي كوره هاي واحد الفين، توليد آزمايشگاهي يك كاتاليست مهم، ارتقاء كاتاليست واحدهاي پليمري، ارتقاء محصول pe100  و موارد متعدد ديگر

 

4- ايجاد مشوق هاي لازم و رفع موانع واحدهاي پائين دست صنعت پتروشيمي فعال به هدف توليد با حداكثر ظرفيت ممكن و تصويب مشوق هاي لازم جهت احداث واحد هاي پايين دست صنعت پتروشيمي  كه از بازار مناسب داخل و صادراتي برخوردار مي باشند.

ظرفيت توليد نصب شده صنايع پائين دستي پتروشيمي بيش از 45 ميليون تن است اما ميزان توليد كمتر از يك پنجم ظرفيت نصب شده است.  چنانچه در سال 99 موانع افزايش توليد كمتر شوند و مشوق هاي لازم جهت افزايش توليد و صادرات مصوب شود مي توان در مدت چند ماه توليد صنايع پائين دستي را بدون نياز به سرمايه گذاري جديد به 2 يا 3 برابر افزايش داد.  اصلي ترين موانع افزايش توليد در صنايع پائين دستي پتروشيمي عبارتند از:

1- مزيت بيشتر صادرات مواد اوليه نسبت به فروش داخل و عدم وجود مزيت براي واحد هاي پتروشيمي جهت توليد نياز واحد هاي پائين دست از نظر حجم عرضه و تنوع گريد

در حال حاضر مقررات بگونه اي است كه در اغلب ايام سال صادرات مواد اوليه منافع بيشتري براي شركت هاي پتروشيمي دارد و هيچ مزيتي در نرخ خوراك يا ماليات براي فروش بيشتر به صنايع پائين دستي وجود ندارد و اين موضوع منجر به عدم هماهنگي و انس توليد كنندگان مواد اوليه با توليد كنندگان كالاهاي نهايي شده است. اگر مقررات مناسب وضع شود و منافع  اين دو بخش در هم گره بخورد بستر براي تحول فراهم خواهد گرديد

2- هزينه بالاي تامين سرمايه در گردش مورد نياز واحد هاي پائين دستي.

براي خريد 500 تن مواد اوليه پلاستيك و پليمر نياز به 5 تا 7 ميليارد تومان سرمايه است كه مي بايست قبل از تحويل مواد اوليه بهدحساب شركت فروشنده واريز شده باشد از طرف ديگر شركت هاي كوچك صنايع پائين دست ممكن است چند ماه طول بكشد تا بتوانند محصول نهايي را فروخته و وجه آنرا دريافت كنند لذا فشار نقدينگي سنگيني به اين شركتها كوچك وارد مي شود و امكان انعقاد قرارداد هايبلند بلند نيز براي آنها سخت و در بسيار موارد غير ممكن شده لذا ضرورت دارد راهكاري براي حل اين مشكل طراحي شود.

3- عدم امكان تامين مواد اوليه مورد نياز واحدهاي پائين دستي در غالب قراردادهاي بلند مدت و در نتيجه به وجد آمدن فراز و فرودهاي پي در پي در توليد و تامين نياز واحدهاي پائين دستي

4- موانع متعدد جهت صادرات از جمله  عوارض و هزينه هاي گمركي وضع شده توسط كشورهاي هدف صادراتي

5- هزينه هاي بالاي حمل و نقل.  هزينه حمل و نقل صنايع پائين دستي به دليل حجم زياد و وزن كم اغلب آنها بالاست لذا ضرورت دارد سيستم يكپارچه و برنامه ريزي شده تري براي دو سر بار كردن كاميون ها و تردد سير بيشتر كاميون در طول هر ماه بكار گرفته شود. كاميون ها مثل انسان ها نياز به 8 تا 10 ساعت استراحت در شبانه روز ندارند و در ط شبانه روز حداقل بايد 20 ساعت در حركت باشند لذا ضرورت دارد براي مسير هاي طولاني حتما كاميون ها دو راننده داشته باشند و كاميون هاي نسل جديد كه امكانات مناسبي براي استراحت راننده دوم در حين تردد در آنها وجود دارد وارد و در اختياران رانندگان با شرايط مناسب قرار گيرد و در مقابل كرايه جمل ها مديريت شوند.

6- عدم وجود مشوق هاي صادراتي. چنانچه مشوق ها و جوايز  مناسب صادراتي وضع شوند بخش خصوصي به هر طريق ممكن راهكارهاي افزايش صادرات را خواهند يافت و با افزايش صادرات توليد نيز به سرعت افزايش خواهد يافت و با افزايش توليد بدون صرف هيچ هزينه اي براي سرمايه گذاري هاي جديد ده ها هزار نفر مشغول كار مولد خواهند شد.

7- عدم وجود شركت هاي توانمند متصدي صادرات محصولات صنايع پائين دست.

در ايران شركت بازرگاني مرجع و متصدي صادرات صنايع پائين دستي وجود ندارد شركتهاي صنايع پائين دستي نيز اغلب شركتهاي كوچكي هستند و در عرصه تجارت بين الملل تجربه و امكانات لازم را در اختيار ندارد لذا تشكيل شركت بازرگاني محصولات صنايع پائين دست پتروشيمي تحت پوشش هلدينگ هاي پتروشيمي پيشنهاد مي شود بدين ترتيب زنجيره توليد مواد اوليه تا محصول نهايي نيز ارتباط بهتري برقرار خواهند نمود.

براي رفع موانع فوق نياز به سرمايه گذاري جديد نيست بلكه قوانين و مقررات مناسبي بايد وضع و به درستي اجرايي شوند.

5- خريداري سهام يا مشاركت با واحدهاي پتروشيمي نيمه فعال در ساير كشورها كه با خريد آنها بتوان با استفاده از ظرفيت هاي خوراك، بازار و توان فني آنها را به حداكثر ظرفيت توليد رسانيد

احداث يك واحد جديد پتروشيمي علاوه بر اينكه 4 تا 5 سال زمان نياز دارد به سرمايه گذاري عظيم چند صد ميليون دلاري  يا حدود يك ميليارد دلاري نياز دارد  كه در شرايط فعلي كشور هم سخت است و هم ريسك دارد  اما خريد سهام واحدهاي پتروشيمي يا پالايشگاهي فعال در كشورهاي هدف كه با ظرفيت زير 80 درصد توليد مي كنند اما با تامين خوزاك و نيروي انساني مجرب و استفاده از ساير مزيت هاي ايران مي توان آنها را به ظرفيت اسمي رسانيد مي تواند منافع مستقيم و غير مستقيم زيادي به دنبال داشته باشد.  سهامدار شدن در برخي شركتهاي پتروشيمي كه محصولات آنها قابل فروش در ايران و كشورهاي همسايه ايران باشد  مزيت هاي متعددي به دنبال خواهد داشت مثلا در شركتي كه اكريلونيتريل توليد مي كند سهامدار شويم و آن شركت نيز در پروژه هاي PDH ايران كه پروپيلن (يعني ماده اوليه اكريلونيتريل ) توليد مي كنند سهامدار شوند.  در شرايط شيوع كرونا در چين قيمت سهام بسياري از شركتهاي ارزشمند كاهش قابل توجهي يافت و هلدينگ هاي بزرگ پتروشيمي و پالايشگاهي فرصت خوبي براي خريد سهام برخي از اين شركتها داشته و دارند

http://nedayehamvatan.blogfa.com


پیامک - فیس بوک - تویتر
نسخه اصلی - برگشت به خبرها