پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : بستن تنگه هرمز خطرناك است
جمعه، 16 تیر 1391 - 17:12 کد خبر:9395
حشمت​الله فلاحت​پيشه - استاد دانشگاه و رئيس پيشين كميته روابط خارجه مجلس


اخيرا خبري دال بر تهيه طرحي با 100 امضا براي كمك به بستن تنگه هرمز از سوي برخي نمايندگان در دست تنظيم است كه به نظر طرح خطرناكي است.

عرصه سياست خارجي، عرصه عقلانيت است نه احساس. اما برخي متاسفانه به گونه​اي عقده​اي در اين عرصه عمل مي​كنند و گويا بدشان نمي​آيد كه پرونده ايران ذيل ماده 42 فصل هفتم منشور ملل متحد قرار بگيرد. بر اساس ماده ماده 41 اين منشور «شوراي امنيت مي‌تواند تصميم بگيرد كه براي اجراي تصميمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتي كه متضمن به كارگيري نيوري مسلح نباشد لازم است و مي‌تواند از اعضاي ملل متحد بخواهد كه به اين قبيل اقدامات مبادرت ورزند اين اقدامات ممكن است شامل متوقف ساختن تمام يا قسمتي از روابط اقتصادي و ارتباطات راه‌آهن – دريايي – هوايي – پستي – تلگرافي – راديويي و ساير وسائل ارتباطي و قطع روابط سياسي باشد.» در ماده 42 نيز آمده است: «در صورتيكه شوراي امنيت تشخيص دهد كه اقدامات پيش‌بيني شده در ماده 41 كافي نخواهد بود يا ثابت شده باشد كه كافي نيست مي‌تواند به وسيله نيروهاي هوايي – دريايي يا زميني به اقدامي كه براي حفظ يا اعاده صلح و امنيت بين‌المللي ضروري است مبادرت كند. اين اقدام ممكن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و ساير عمليات نيروهاي هوايي – دريايي يا زميني اعضاي ملل متحد باشد.»

اصل اينكه قدرت​هاي خارجي مي​كوشند پرونده هسته​اي كشور ما را زير اين اصل ببرند و كار ناحقي مي​كنند، را همه قبول داريم. اما نبايد فراموش كنيم كه در دنياي امروز و بازي قدرت، آنچه جولان مي​دهد واقعيت است نه حقيقت. واقعيات تلخي همچون تحريم، تهديد و جنگ و.. كه از سوي دشمنان ما مطرح مي​شود و با تكيه بر قدرت خود، فشار نهادهاي بين​المللي و با بكارگيري ابزارهايي همچون تحريم​هاي فزاينده، اعمال مي​گردد.
تمامي قطعنامه​هاي شوراي امنيت عليه ايران، ذيل اين ماده به ما تحميل شده است و در چنين شرايطي ما نبايد بهانه​اي تازه دست آنها بدهيم. به نظر مي​رسد كه طرح دو فوريتي 100 نماينده براي كمك به بستن تنگه هرمز، بهانه​اي براي كساني خواهد بود كه در گام اول به دنبال تحريم​هاي مازاد بر 5 قطعنامه عليه ايران هستند و مي​كوشند پرونده ما را ذيل اين ماده به سوي تهديد به جنگ پيش ببرند.
حال آنكه رويكردهاي ديپلماتيك بايد همواره به سمتي باشد كه از فضاي بحراني جلوگيري كند. از اين رو كساني كه طرح​هايي همچون بستن تنگه هرمز را دنبال مي​كنند، بايد مسئوليت عواقب آن را نيز بپذيرند. چرا كه عقلانيت حكم مي​كن كه از بحران​هاي تنبيهي و جنگي پرهيز كنيم. اين «احتياط» است نه «ترس». «احتياط» براي اينكه در دام سياست​هاي خصمانه دشمنان عليه خودمان نيفتيم و تيغ تحريم كشورهاي غربي را با تصميمات غلط خودمان تيز نكنيم.

متاسفانه برخي افراد در داخل كشور كه در قاچاق نفت دستي دارند و درآمدهاي كلان از سوآپ نفتي به جيب مي​زنند، علي​رغم شعارهاي ظاهري، به استقبال از تحريم​هاي نفتي مي​روند و از طرح​هايي همچون بستن تنگه هرمز دفاع مي​كنند. اما موضوع جدي​تر از رويه​هاي سياست خارجي و سياست​هاي اعمالي در عرصه ديپلماتيك است. ما بايد به دنبال طرح​هاي «تنش زدا» باشم نه «تنش زا».
امنيت ترانزيتي نفت​كش​ها از تنگه ترمز بر عهده ايران است. از اين رو ناامني در اين حوزه، زمينه را براي قطعنامه​هاي جديد عليه ايران فراهم و ادعاهاي اسرائيل براي لزوم حمله به ايران را مصداقي مي​كند. لذا بايد با حساسيت بيشتري به پيگيري امور پرداخت و عقلانيت را بر تصميمات ديپلماتيك حاكم كرد. متاسفانه در حال حاضر كشور تاوان برخي موضع گيري​هايي را مي​دهد كه بهره​اي براي ما ندارد و منافع ملي ما را ارتقا نداده و صرفا بهانه​اي بوده كه تهديدها را عليه ما بيشتر كرده است.
اميدوارم هيات رئيسه مجلس كمك كند كه مجلس باني طرح​هايي عليه منافع ملي نشود.
·