
ميثم اكبري، خبرنگار:مطابق با آخرين آمار مصرف گاز كشور در سال 2021 بيش از 241 ميليارد متر مكعب بوده است. از طرفي ميزان صادرات گاز طبيعي بنا به گزارش بانك مركزي در سال 1399 و سال 1400 حدود 17 ميليارد مترمكعب و طي سال هاي 1391 تا 1400 بالغ بر 124 ميليارد متر مكعب بوده است. نكته تعجب آور در اين ميان، ميزان گاز سوزاندهشده كشور حين استخراج است كه در سال 2021 به بيش از 17 ميليارد مترمكعب و طي 7 سال گذشته به 107.3ميليارد مترمكعب رسيده است. يعني بيش از مجموع صادرات يكساله كشور و بيش از صادرات 9سال، تنها در 7 سال گاز بدون استفاده سوزانده شده است، آن هم تنها به بهانه عدم صرفهي انتقال و جمع آوري و كم توجهي. اين ثروت خدادادي نه تنها در تكميل زنجيره ارزش و ايجاد اشتغال و افزايش قدرت صادراتي نقش نداشته، بلكه به راحت طلبانه ترين شكل ممكن در مشعل هاي مناطق استخراج سوزانده شده است.
چرا فلرينگ گاز؟
احتمالا زماني كه صحبت از صنايع نفت و گاز ميشود اولين تصاويري كه به ذهن ميرسد مشعلهايي باشند كه شعله هاي آنها سر به فلك كشيده است. اين عمليات كه در اصطلاح تخصصي، «فلرينگ» شناخته ميشود از آنجاست كه در زمان تشكيل نفت، مقداري گاز توليد ميگردد كه اين گاز بهعلت چگالي كمتر، روي نفت قرار داشته و در زمان حفاري فضايي براي خروج به سمت زمين پيدا كرده و در برخي مخازن، به همراه نفت استخراج ميشود و در برخي ديگر به علت بالا بودن مقدار آنها و به جهت حفاظت از خطر فشار بالا در تاسيسات آن را ميسوزانند. علاوهبر اين در زماني كه عمليات تعمير و نگهداري در حال انجام است براي حفظ ايمني از فلرينگ استفاده ميشود. درواقع سيستم فلر داراي يك سيستم احتراق است كه در صنايع مخصوص به خود كاربرد دارد و به جهت سوزاندن كنترلشده گازهايي كه نميتوان از آنها بهره برد، استفاده ميگردد.
اولين نكته اي كه پس از مطرح شدن فلرينگ براي افراد سوال ميشود آن است كه آيا نمي توان بهجاي سوزاندن و هدر دادن گاز قابل اشتعال، از آن به صورت هاي مختلف استفاده كرد؟ چه عواملي باعث ميشوند كه سوزاندن و ورود گازهاي آلاينده به طبيعت در كنار از دست رفتن ارزش آن گاز، به اين كار بيارزد؟ مدافعان بحث فلرينگ در توجيه اين كار دلايلي مطرح ميكنند. يكي از اين دلايل اين است كه اين كار ابزاري براي ايمني و كاهش فشار در تاسيسات و كاهش خطر آتش سوزي در تاسيسات نفتي است و درصورت عدم انجام فلرينگ، فشار رو به افزايش وارد به تاسيسات استخراج ميتواند نهتنها به آن تاسيسات آسيب وارد كند بلكه ايمني افراد مشغول به كار در آن بخش را به خطر بيندازد. يكي ديگر از دلايل فلرينك گاز نيز به مساله جلوگيري از توليد محصولات ناخواسته برميگردد؛ چراكه هدف از انجام عمليات استخراج در يك ميدان، استخراج محصولي است كه مطابق با مطالعات انجامشده تا حدي در آن ميدان وجود دارد كه انجام عمليات استخراج را به صرفه كند.
حال اگر در كنار اين محصول، محصولات جانبي ديگري باشند كه با آن تفاوت داشته و براي بهره گيري از آن نياز به ايجاد تاسيسات و سرمايهگذاري مجدد باشد، اين امر نه تنها از نيت اصلي ورود به استخراج ماده اصلي بهدور است، بلكه هزينه هاي مجددي نيز به سرمايه گذار تحميل ميكند. علاوهبر دلايل ذكرشده، موارد ديگري از قبيل دشواري انتقال و دوري محل استخراج از خشكي نيز مطرح ميشود كه بهعلت عدم صرفه و مشكلات فني و مالي اين كار، ترجيح دستاندركاران اين بخش آن است كه گازهاي ناخواسته طي عمليات فلرينگ طي عمليات سوختن امحا شوند.
معايب زيستمحيطي فلرينگ گاز
اما بعد از ذكر دلايل صرفه داشتن فلرينگ توسط استخراجكنندگان، مخالفان اين عمليات نيز دلايل خاص خود را دارند. عمدتا دلايل مخالفان فلرينگ گاز، به دودسته زيستمحيطي و اقتصادي برميگردد كه هركدام قابل توجه است. معايب زيستمحيطي فلرينگ از آن جهت است كه انجام اين كار، تاثير خود را بر چرخه طبيعت ميگذارد، تغييرات آب و هوايي از توليد دياكسيد كربن، گوگرد و نيتروژن حاصل از سوختن گازهاي سمي ميتواند در تركيب با رطوبت هوا موجب بارش باران اسيدي در منطقه و ايجاد خسارات مادي و بيماري هاي مربوطه شود. كما اينكه بنا به اظهارات مديركل وقت حفاظت محيطزيست استان خوزستان در سال 1397، حدود 50 تا 55 درصد آلودگي هواي اهواز، ناشي از سوختن فلرهاي نفتي آن منطقه بوده كه نيم ديگر سهم ساير عواملي مانند حملونقل و فرسودگي تجهيزات مربوط به آن است يا در عسلويه كه بهدليل وجود تاسيسات عظيم نفت، گاز و نيروگاهي 75 درصد از گاز خانگي و 63 درصد گاز نيروگاه هاي برق كشور را تامين ميكند، آلودگي هواي آن بسيار بيشتر از تهران بوده و توليد مواد و پسماندهاي شيميايي و سوزاندن اين مواد آلوده كننده در مشعل ها خطر ابتلا به بيماري هاي مختلف را افزايش ميدهد.
معادل صادرات؛گاز در مشعلها ميسوزد
اما دسته دوم از دلايل مخالفان و معايب فلرينگ گاز، به ابعاد اقتصادي آن برميگردد؛ چراكه اين گازها به واسطه دلايلي مانند محدوديت در سرمايه گذاري و ظرفيت مناطق استخراج به دست فلرها سپرده ميشوند تا بسوزند، درحاليكه از بازيافت سالانه فلرهاي فعال در پارس جنوبي، گاز موردنياز 19 هزار واحد مسكوني تامين ميشود و نكته جالبتر آن است كه قرار بود تا سال 1398 تمام فلرهاي فعال در پارس جنوبي جمعآوري شود كه ميتوانست تاثير خود را در رفع كمبود گاز شديد زمستان و اثر اقتصادي حاصل از صادرات نيز نشان دهد؛ چراكه ميزان گاز سوزاندهشده در سال 2021 به بيش از 17 ميليارد مترمكعب بوده كه اين ميزان معادل كل صادرات در سال 1399 و سال 1400 است. لذا دلايل اقتصادي كه مدافع سوزاندن گاز در فلرها به بهانه سرمايه گذاري سنگين و تجهيزات موردنياز است، نميتواند با در نظر گرفتن نگاه كلان اقتصادي و زيستمحيطي، قانعكننده باشد و حداقل براي توجيه وضعيت فعلي كافي است و درصورت وجود عزم بر جلوگيري از سوزاندن گازها، محدوديت هاي فني و مالي جاي خود را به خلق ارزش افزوده هاي اقتصادي و بهرهمندي ساكنين محلي از مزاياي شغلي ميدهند؛ چراكه سوزاندن فلرها به تعبيري ديگر معناي قطع زنجيره ارزش توليد كالاي نهايي از گازهاي نفتي را ميدهد و عليرغم راهبرد كشور در پيچيدهسازي و عمق بخشيدن به محصولات نهايي جهت جلوگيري از آسيب به واسطه تحريم يا مشكلات مختلف، در جهت خلاف آن و ايجاد بازي دوسرباخت است كه يك سوي آن هدر دادن ثروت ملي و اجاد مشكلات زيستمحيطي و سمت ديگر از دست دادن فرصت تكميل زنجيره ارزش و استفاده از اين نعمت خواهد بود.
رشد 32 درصدي فلرينگ ايران
در ايران نيز ميزان فلرينگ گاز در سال 2020 نزديك به 13.3 ميليارد تن بوده كه در سال 2021 به 17.4 ميليارد تن رسيده است كه نشاندهنده رشد 32 درصدي در ميزان حجم گازهاي سوزاندهشده كشور دارد، بهطوريكه اين حجم گاز سوزاندهشده 30 درصد مصرف گاز تركيه در سال 2021 است. حل موضوع سوزاندن گاز در عمليات فلرينگ نيز موضوع جديدي نيست، بهطوريكه هم در اسناد و قوانين به آن توجه شده و هم تخصيص بودجه براي حل آن هرساله انجام گرفته است كه عليرغم تمام پشتيباني هاي قانوني و مالي به دليل عواملي نظير همكاري نكردن دستگاه ها و مسوولان مرتبط، قيمت يارانه اي برق و جذاب نبودن بازار براي سرمايه گذاران، در نظر نگرفتن ضمانت اجرايي و شيوه نظارت برخي قوانين در هنگام تصويب و فقط ارشادي شدن آنها، توانايي كم بخش خصوصي براي مشاركت با توجه به قيمت هاي پايه اي دولت و نبود آمار شفاف از ميزان فلرينگ سبب عدم پيشرفت درخور توجه اين موضوع شده است.
از اين رو جواد اوجي وزير نفت در ارديبهشت سال جاري با اشاره به امضاي 28 قرارداد جمعآوري گازهاي مشعل بالغ بر يك ميليارد يورو گفت: «اين قراردادها در دو الي سه سال آتي به بهرهبرداري ميرسد و اين گازهاي غني كه تبديل به دود ميشد و محيطزيست را آلوده ميكرد بهعنوان خوراك مجتمعهاي پتروشيمي استفاده خواهد شد و با برنامهريزياي كه درسال ۱۴۰۱ انجام شده، اميدواريم مابقي گازهاي مشعل را تا پايان دولت سيزدهم جمعآوري كرده و به اين ترتيب كل گازهاي همراه با نفت را تعيينتكليف كنيم.»
همچنين عبدالعي عليعسگري، رئيس سابق صداوسيما و مديرعامل فعلي گروه صنايع پتروشيمي خليج فارس اسفند ماه سال گذشته، با اشاره به آمار روزانه حجم گاز سوزاندهشده كشور گفت: «بحث جمعآوري گازهاي فلر و مشعلها و استفاده از آنها آرزويي ديرينه بوده است. بهجاي اينكه ضايعات داشته باشيم و محيطزيست را خراب كنيم، همانگونه كه مقاممعظمرهبري تاكيد داشتند اين گازها بايد تبديل به ثروت شوند كه امروز آرزوي تاريخي ملت ايران كليد خواهد خورد. حجم گاز ۴۸۰ ميليون فوت مكعبي روزانه در حال سوختن است و اميدواريم ظرف چند سال آينده در دولت سيزدهم به اتمام برسد و در روزي، خاموش شدن آخرين گاز فلر را جشن بگيريم. هزينه جمعآوري گازهاي مشعل اين پروژه يك ميليارد يورو است كه امروز قرارداد ۴۷۰ ميليون يورو از آن، امضا و كار آغاز ميشود.»
آخرين وضعيت فلرينگ در جهان
به دليل مزاياي اقتصادي و ارزشمندي گازهاي همراه نفت و قابليت استفاده در واحدهاي مختلف، تمايل به استفاده از آن در سطح دنيا نيز وجود دارد؛ چراكه حجم گازهاي سوزاندهشده در تاسيسات نفت و گاز در سال 2022 به 144 ميليارد مترمكعب رسيده است كه سهم 10 كشور توليدكننده نفت معادل سه چهارم كل مشعل هاي گازي دنيا است و كشورهاي روسيه، عراق، ايران، ايالات متحده، ونزوئلا، الجزاير و نيجريه در طي 10 سال گذشته، جايگاه هفت كشور اول در سوزاندن فلر را حفظ كردهاند.
روسيه كه طي ساليان گذشته نيز در رتبه اول بيشترين حجم گاز سوزاندهشده قرار داشته دست به اقدامات گستردهاي براي كاهش حجم گاز سوزانده شده زده است. عراق نيز كه در رتبه دوم اين فهرست قرار دارد و با وجود دارا بودن مقادير عظيم گازي با مشكل كمبود گاز براي نيروگاه هاي خود دستوپنجه نرم ميكند، طرحهايي براي كاهش حجم گاز سوزاندهشده و بازيافت آن تا سال 2030 دارد.
از طرفي در سطح جهاني ادعا ميشود عمليات سوزاندن گازها موجب ورود 361 ميليون تن دياكسيد كربن و 39 ميليون تن گاز گلخانه اي به شكل متان و دوده ميشود و روند گرمايش زمين را تسريع ميكند. از اقدامات كشورهاي مختلف درخصوص كاهش ميزان فلرينگ ميتوان به ايالات متحده اشاره كرد كه بنا به گزارش بانك جهاني در ميان 10 كشوري كه حجم فلر خود را كاهش دادهاند و در عين حال افزايش توليد را رقم زدهاند، توانسته حجم فلرينگ خود را تا 46 درصد كاهش دهد.
قزاقستان نيز طي 10 سال گذشته بيشترين كاهش تعداد مشعل را در بين همه كشورها به دست آورده و ميزان فلرينگ را از 4 ميليارد مترمكعب كه در سال 2012 به ثبت رسانيده بود به 1.5 ميليارد مترمكعب در سال 2021 كاهش داده است. وضعيت حاضر نشان ميدهد بسياري از كشورهاي توليدكننده نفت در حال حاضر سياستهاي كاهش شعلهور شدن و تخليه گاز و سوزاندن آن را در دست دارند و اگرچه در بعضي از كشورها اين روند موثر نبوده است، با اينحال كشورهايي نيز در اين زمينه موفقيت هايي به دست آوردهاند.
از تدوين آيين نامه تا وعده مسئولان
در سال 1388 و در جلسه هيات وزيران آيين نامه رفع آلودگي زيستمحيطي فعاليتهاي نفتي به پيشنهاد سازمان حفاظت محيط زيست در 6 ماده به تصويب رسيد. در ماده 4 اين آيين نامه، وزارت نفت به منظور جلوگيري از هدر رفتن ذخاير نفت و گاز و جلوگيري از آلودگي هواي مناطق نفت خيز ملزم است تا با عدم سوزاندن نفت خام بر چاههاي نفت از طريق استمرار سرمايهگذاري در طراحي و ساخت تجهيزات سيار فرآوري نفت خام(MOT) و ساير تكنولوژي هاي به هنگام موجود اقدام كند. در بند دوم ماده 4 نيز صراحتا به موضوع سوزاندن گازهاي همراه با نفت اشاره ميشود و وزارت نفت را مكلف ميكند تا با بازيافت و استفاده مجدد از گازهاي همراه نفت در مناطق توليد نفت در خشكي و شركتهاي پالايش و پتروشيمي از هدررفت اين منابع و جلوگيري از آلوگي هواي اين مناطق اقدام كند.
در كنار اين آيين نامه، قرار بود با انجام بازيافت و مصرف ايمن آلاينده هاي پارس جنوبي كه در طرح جامع توسعه پايدار اين منطقه بدان اشاره شده بود با خاموشي فلر پالايشگاه اول مجتمع گازي پارس جنوبي آغاز شود كه تنها به انتقال مكان فلر و سوزاندن گازها در كوههاي مجاور در ازاي سوزاندن درون پالايشگاه كفايت شد.
راهكار جايگزين مشعلسوزي
شايد تصور قديمي بسياري از افرادي كه شناختي از صنعت نفت و گاز ندارند اين باشد كه هرچه مشعلسوزي بيشتر باشد، گويي صنعت نفت و گاز در وضعيت پر رونق تري قرار دارد. حال آنكه اين اتفاق به معناي عدم به كارگيري مناسب گازهاي جانبي در عمليات استخراج محصول اصلي است كه اثرات مادي و محيط زيستي فراواني را به همراه دارد. ازطرفي اين مشكل تنها در ايران بوقوع نپيوسته و در تمام كشورهايي كه با موضوع استخراج رو بهرو هستند كمابيش در سطح تصميم گيري مديران مطرح ميشود. لذا راهكارهاي رفع اين مشكل نيز وجود دارد، بهطوريكه اساس فعاليت بسياري از پالايشگاه هاي گازي دنيا، استفاده از گازهاي جمع آوري شده و انتقال آن به نيروگاه ها است.
نظارت دقيق بر اجراي سياستهاي محدودكننده فلرينگ و پيگيري طرحهايي مانند آماك (جمع آوري گازهاي همراه) كه به صورت كامل به اجرا درنيامدهاند و انجام راهكارهاي رفع مشكلات تامين مالي باعث ميشود طرحهاي انجيال و جمعآوري گازها و توليد برق، سرعت بگيرند و در اين زمينه ميتوان از ظرفيت بخش خصوصي نيز استفاده كرد. لذا موضوع تجميع و استفاده از گازها بهعنوان خوراك نيروگاه و پتروشيمي يا تزريق به شبكه گازرساني راهكارهاي قابل استفاده در اين مسير هستند، كما اينكه هماكنون عربستان سعودي با جداسازي و فرآوري گازهاي همراه با نفت، بهصورت روزانه در حدود 240 ميليون مترمكعب گاز بهعنوان خوراك به شركتهاي پتروشيمي ميفروشد.
از ديگر راهكارهاي مديريت و كاهش مقدار گازهاي سوزاندهشده علاوهبر روش استفاده بهعنوان خوراك نيروگاهها، فشارافزايي و تزريق به مخزن براي افزايش بهرهوري چاههاست. ﻣﺨﺎزن ﻧﻔﺖ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺸﮑﯽ ﮐﻪ ﻗﺴﻤﺖﻫﺎي ﻋﻤﺪهاي از ﮔﺎزﻫﺎي ﻫﻤﺮاه آﻧﻬﺎ ﺳﻮزاﻧﺪه ﻣﯽﺷﻮد، ﻋﻤﺪﺗﺎ در استانهاي ﺧﻮزﺳﺘﺎن، اﯾﻼم، ﺑﻮﺷﻬﺮ، ﻟﺮﺳﺘﺎن و ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه ﻗﺮار دارﻧﺪ كه با فشار افزايي ميتوان براي تزريق به ساير چاهها از آنها استفاده كرد. اما اگر مقدار آلايندههاي گاز بسيار بالا باشد و عمليات شيرين سازي و تصفيه آن صرفه اقتصادي نداشته باشد، تزريق اين نوع گازها در عمق بسيار زيادي از زمين و خارج كردنشان از چرخه مطرح ميشود. مخازن نفت و گاز تخليهشده نيز گزينه مناسبي براي دفع گازهاي اسيدي به شمار ميروند، زيرا توانايي خود را در حفظ و نگهداري به اثبات رساندهاند.