به لحاظ فناوري نيز ايران نسبت به كشورهاي همسايه برخورداري كمتري داشته و در سالهاي اخير سطح فناوري ايران در پنج سال گذشته از ۸۰ درصد ظرفيت به حدود ۵۰ درصد كاهش يافته است.
به گزارش عصر اقتصاد، در ماه هاي اخير عربستان سعودي و كويت به منظور طرح توسعه ميدان گازي مشترك الدوره در آبهاي خليجفارس توافقنامهاي به امضا رساندند كه با واكنش شديد ايران مواجه شد، چرا كه بخشي از آن به نام ميدان گازي آرش، در مالكيت ايران بوده و ايران هرگونه توافق و اقدامي را بدون حضور ايران، غيرقانوني ناميد.
ايران ۲۸ ميدان نفت و گاز مشترك با كشورهاي همسايه از جمله عراق، عربستان، قطر، كويت، امارات متحده عربي، عمان، بحرين و تركمنستان دارد كه تقريبا در همه آنها از بقيه همسايهها عقب مانده است.
كشورمان با عراق پنج ميدان نفتي مشترك دارد، با عربستان چهار ميدان نفتي، با امارات چهار ميدان، در طول مرز مشترك آبي ايران و قطر هم ميدان نفتي رشادت قرار دارد، همچنين لايه نفتي ميدان پارس جنوبي كه مهمترين ميدان مشترك ايران است هم بين ايران و قطر مشترك است.
در سال ۱۳۴۷ قراردادي بين ايران و عربستان سعودي امضا شد كه به اختلاف دو كشور در مورد فلاتقاره و خليجفارس پايان داده يعني مرز دريايي تعيين شده و با توجه به خط عمود منصف طبق قوائد خاص تقسيم شده است، در مورد ميادين مشترك با قطر نيز حد و حدود مشخص است.
سيد حميد حسيني فعال و كارشناسان حوزه نفتي اظهار كرد: حوزه مشترك با كويت، عراق و ديگر كشورها داريم اما در مجموع بهرهبرداري ايراني زياد نيست. در حوزه گازي بايد گفت كه حدود ۶۰ درصد از ذخاير ايران با كشورهاي همسايه مشترك است.
در واقع ايران در حوزه گازي، ميدان مستقل كم دارد. بزرگترين حوزه گازي ايران يعني پارس جنوبي با قطر مشترك است و حوزه فرزاد با عربستان ارش با كويت مشترك است.
او افزود: بر اساس مشكلات سياسي و غيره ممكن است كه ايران همگام با همسايه هاي خود پيش برود. در دولت قبلي زنگنه تلاش كرد تا ميادين گاز پارس جنوبي را توسعه دهد؛ بر اساس اين تلاشها در حال حاضر ۷۰۰ ميليون متر مكعب در حال استخراج ميكند.
اگر فازهاي ۱۱ و ۱۴ و ۲۴ به مدار توليد اضافه شود هر فاز توانايي استخراج بالايي دارد. ميتوان از فاز ۱۴ به تنهاي ۷۵ ميليون متر مكعب گاز استخراج كرد. اين در حالي است كه در مابقي ۲۷ ميدان نفت و گاز پيشرفتي نداشتيم.
حسيني در خصوص مشكلات تحريم و كمبود فناوري تصريح كرد: گاز مانند نفت نيست كه خيلي به فناوري وابسته باشد، بلكه ايران ميتواند تقريبا تمامي فناوري مورد نياز را در داخل تهيه و اجرا كند، ولي نفت به ضريب بازيافت نياز داشته و فناوري محور است مثلا در ميدان مشترك با عراق به نام آزادگان به دليل كمبود فناوري، ضريب بازيافت ايران پايين است و حدود ۵ درصد توانايي بازيافت داريم.
حال آنكه ضريب بازيافت عراقي ها بالاي ۲۰ درصد است، اما در حوزه گاز مسائل به اين پيچيدگي نيست.
امكان حفاري و بهره برداري وجود دارد. البته ايران براي تبديل گاز به «ال ان جي» مشكل داشته و فناوري لازم براي تبديل گاز شهري به گاز مايع را نداريم. مهمترين مشكل ما سرمايه گذاري است.
در سال ۱۹۶۲ در ميانه خليج فارس ذخاير عظيم گازي كشف شد كه حجم آن ۳۵ تا ۶۰ تريليون فوت مكعب (۶۰ هزار ميليارد فوت مكعب) تخمين زده شد.
اين ميدان بين دو كشور ايران و كويت مشترك شناخته شد، كه در سمت ايران با نام «آرش» و در سمت كويت با نام «الدوره» شناخته ميشود.
اين ميدان گازي از ميادين مشترك ايران، با كشورهاي كويت و عربستان است. ذخيره در جاي گاز ميدان آرش ۲۰ تريليون فوت مكعب و ذخيره نفت در جاي اين ميدان نيز نزديك به ۳۱۰ ميليون بشكه برآورد ميشود.
كويت با اطلاع از آغاز حفاريهاي اكتشافي توسط ايران، بحث شكايت در مراجع بين المللي را پيش كشيد و در نهايت ايران نيز با هدف حسن همجواري تا تعيين تكليف اين موضوع و تعيين مرزهاي آبي فعاليتهاي اكتشافي و توسعهاي خود روي ميدان آرش را متوقف كرد.
بعد از اين رخدادها بود كه از سال ۲۰۰۰ عربستان و كويت در طرحي مشترك دوباره فعاليتهاي اكتشافي و توسعهاي را روي اين ميدان گازي بدون اطلاع ايران آغاز كردند ولي به دليل اعتراض ايران اين كار متوقف شد.
در تحولي ديگر، چند ماه پيش، عربنيوز از توافق جديدي بين عربستان و كويت خبر داده نوشته بود كه طبق پيشبينيها، انتظار ميرود از اين ميدان گازي روزانه يك ميليارد فوتمكعب گاز طبيعي و ۸۴ هزار بشكه ميعانات گازي برداشت شود كه بنابر توافق صورتگرفته ميان عربستان و كويت، اين توليد قرار است به طور مساوي ميان دو طرف تقسيم شود.
بر اساس اين توافق، شركت عمليات مشترك الخفي كه يك شركت با سرمايهگذاري مشترك آرامكو و شركت كويتي نفت خليج است، براي مطالعات مهندسي به منظور توسعه اين ميدان گازي مطابق با فناوريهاي مدرن، كنسرسيومي تشكيل ميدهد.
اين ميدان گازي بزرگ چندين سال است كه به محل جدال ايران، عربستان و كويت تبديل شده است. پيش از اين نيز در سال ۱۳۹۸ مذاكراتي جدي ميان عربستان و كويت درباره اين ميدان گازي مشترك انجام شد.
اين در حالي است كه هر سه كشور كويت، عربستان و ايران ميتوانند از ميدان آرش برداشت كنند اما با توجه به مشكلات احتمالي سه كشور بايد به صورت سهجانبه خط مرزي را دوباره مشخص كنند تا مسئله حقوقي خاصي مطرح نباشد.
اهميت ميدان آرش علاوه بر حضور لايههاي نفتي و گازي با مقدار زياد ميعانات گازي، حفظ حاكميت كشورمان بر آبهاي اين منطقه و مناقشه مرزي است كه طي حدود ۱۰ سال اخير توسط كشور كويت به وجود آمده است.
بر اساس اطلاعات موجود و قوانين بين المللي، نظير عمق آب و فاصله تا سرزمين خشكي، مرز دريايي در سالهاي قبل از انقلاب اسلامي تعيين شده كه همين مرز مورد قبول و تاكيد كشورمان است. طبق اين مرز، حدود ۴۰ درصد ساختمان نفتي و گازي موجود ميدان آرش در آبهاي ايران قرار دارد.
البته تغيير موضع سوال برانگيز كويت در دور جديد اختلاف نظرها در خصوص ميدان آرش، حاكي نشان از غلبه دلايل سياسي بر اين مناقشه گازي است.
اگر اين ميدان گازي بدون حضور ايران برداشت شود به معني آن است كه ايران فرصت خود را از دست داده و رفته رفته سهم ايران از اين ميدان گازي كم ميشود.
رضا پديدار كارشناس امور نفت و انرژي معتقد است كه درگيري با كويت در خصوص برخي از ميادين، سابقهاي بيش از ۵۰ ساله داشته و طرفين متاسفانه تاكنون به جمع بندي واحدي نرسيدند و هركدام به شكلي مسير خود را ادامه دادند.
بعد از انقلاب، سفير وقت ايران بنام شمس اردكاني با هماهنگي كويت جلساتي را برگزار كرد. صرفا مذاكراتي در حد گفت وگو صورت گرفت و هيچ اقدام عملي شكل نگرفته و پيشرفتي حاصل نشد.
پديدار با اشاره به وضعيت نامناسب ايران در ميادين مشترك نفت و گاز در شمال و جنوب اظهار كرد: موضوعات ژئوپليتيكي هم درياي خزر و هم خليج فارس پيشنهاي حدود يك قرن دارند در درياي خزر كه بعد از فروپاشي شوروي، استقلال كشورها و تعيين رژيم درياي خزر سبب شد تا ايران نتواند به انتظارات مطلوب خود دست يابد.
علت عقب افتادن ايران اين است كه جايگاه ايران در كشورهاي حوزه درياي خزر و خليج فارس، تاثير روسيه بر سياست هاي كشورهاي حوزه «سيآياس» بودهاست. در حقيقت حاكميت سياست بر اقتصاد در ايران شاكله اصلي اقتصاد را تشكيل مي دهد، بايد سياستمداران و فعالان سياسي و قتصادي در اين حوزه فعاليت كنند.
يكي از موضوعاتي كه ايران در سالهاي اخير به آن دچار شده است كاهش سطح فناوريكي است. اين موضوع ايران را در مقابل كشورهاي همسايه در سطح نابرابري قرار دادهاست.
پديدار در پاسخ به اين پرسش كه از نظر فناوري ايران چه وضعيتي دارد، پاسخ داد: سطح فناوري ايران در سالهاي اخير رو به كاهش است. در گذشته ايران بالاي ۸۰ درصد توانايي فناوري در حوزه نفت و گاز داشت، اما در حال حاضر حدود ۶۰ درصد توانايي داريم.
اين در حالي است كه در توليد بخشي از تجهيزات تواناييهاي قابل توجهي داريم، اما فناوري و بخش عمدهاي از لوازم و تجهيزات را بايد از كشورهاي خاصي تهيه كنيم كه اين كار به دليل تحريم امكان پذير نيست.
مانند سوپر آلياژها كه به آنها نياز شديد داريم و انحصارش در اختيار آمريكا يا ژاپن و ديگر كشورهاي غربي قراراردارد و به دليل تحريم امكان تهيه آنها سخت است.
پديدار در برابر اين پرسش كه در دولت يازدهم مطالعاتي صورت گرفت كه براي به روز رساني صنعت نفت و گاز ايران بالاتر از ۳۰۰ ميليارد دلار نياز است. در حال حاضر وضعيت چگونه است؟، گفت: بله اين مطالعه انجام شده و نياز ايران به تامين مالي بالاست.
در مرحله اول طي يك برنامه پنج ساله نياز به ۱۵۰ ميليارد دلار سرمايه گذاري و تامين مالي نياز است.
در خصوص بخش ميان دستي كه همان حيطه انتقال و خط لوله و غيره است و همچنين صنايع پايين دستي كه بخش فرآوردها و محصولات پتروشيمي است نيز به سرمايه اي حدود ۱۵۰ ميليارد دلار نياز است تا كل صنعت به روز شود.