پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : عباس عبدي: مشكل نواصولگرايان اين است كه گمان دارند، همه بايد ساكت باشند
شنبه، 5 آذر 1401 - 12:31 کد خبر:50189
پيام نفت:
عباس عبدي نوشت: وظيفه حكومت اين نيست كه بگويد اعتراضات مورد بهره‌برداري دشمن قرار مي‌گيرد. وظيفه حكومت اين است كه با روشن‌بيني سياسي اجاره ندهد چنين حوادثي شكل گيرد. حوادثي كه كاملاً قابل پيش‌بيني بوده و علت اصلي آن نيز بي‌درايتي در سياست رسمي است.
 

پايگاه خبري تحليلي انتخاب (Entekhab.ir) :

عباس عبدي در روزنامه اعتماد نوشت: آنچه در جامعه ايران بيش از هر چيزي در سطح كنش‌گران رسمي ديده مي‌شود، سخنان درست و غلطي است كه بدون توجه به نتايج مترتب بر آن ابراز مي‌شود. شايد اگر قدري به تبعات آن‌ها توجه شود، در اين صورت بخش مهمي از ابهامات برطرف گردد. اين روز‌ها كه اعتراضات عمومي ادامه يافته است، يكي از اتهامات عليه معترضين اين است كه چرا جايگاه ايران را در مواجهه با كشور‌هاي ديگر تضعيف مي‌كنيد؟
پيشنهاد امروز

براي اثبات اين ادعا به دوران ۱۳۸۸ و مراحل اوليه پرونده هسته‌اي ايران اشاره مي‌كنند، گويي كه كشف بسيار مهمي كرده‌اند. يكي از افراد فعال در اين پرونده در توضيح اين ادعا نوشته است كه: «كاخ سفيد بيانيه داده كه فعلا مذاكره نمي‌كنيم. ياد ۸۸افتادم كه تلفن‌ها را جواب ندادند به اميد موفقيت فتنه. اين بار هم آشكارا مي‌گويند فعلا برنامه آشوب است و مذاكره نمي‌كنيم. مقاله نوشتم از اينكه چگونه آشوب‌هاي ۸۸ كشور را به كام تحريم‌هاي فلج كننده اقتصادي كشاند. بازخواني آن در اين روز‌ها شايد خالي از فايده نباشد.»

به نظر مي‌رسد كه ما در حال مجادله در باره بديهيات هستيم، بديهياتي كه هر كس به صورت غريزي متوجه آن مي‌شود. اينكه جريان ۱۳۸۸ و نيز اعتراضات جاري موجب تضعيف ايران در مواجهه با كشور‌هاي ديگر شده است و مي‌شود از بديهي‌ترين امور است، همان‌گونه كه انتخابات سال ۱۳۷۶ موجب شد كه كشور‌هاي ديگر حساب جداگانه‌اي در برابر ايران باز كنند، همان گونه كه انتخابات ۱۳۹۲ موجب تغيير رويكرد ديگران شد؛ بنابراين بحث كردن در باره اين بديهيات چيزي جز جدل نيست.

آنچه اهميت دارد اين است كه چرا اين اتفاقات رخ داده كه منجر به تضعيف ايران شده است؟ آيا گريزناپذير بوده؟ آيا توطئه دشمنان بوده؟ آيا ناشي از نارسايي‌ها و اشتباهات سياسي حكومت بوده؟ و مهم‌تر از همه اينكه چگونه مي‌توان مانع از تحقق آن‌ها شد؟ براي نمونه ماجراي ۱۳۸۸ و ماجرا‌هاي بعدي ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱، همگي ريشه در داخل دارد، حتي اگر در مواردي كم يا بيش از طرف بيگانگان تحريك شده باشد. بالاتر از اين اگر هم كل ماجرا را به خارجي‌ها نسبت دهند، اين پرسش باقي مي‌ماند كه آنان بذر‌هاي خود را در زمين مستعد مي‌كارند، پس در بهترين تحليل رسمي هم بايد به اين استعداد زمين داخلي توجه كند، و در بدترين تحليل اينكه كشاورز و بذر و آبياري و زمين سياست و... همه داخلي است.

وظيفه يك حكومت اين نيست كه بگويد اين اعتراضات مورد بهره‌برداري دشمن قرار مي‌گيرد، چون اين طبيعي است، آنان براساس قدرت و منافع خودشان با حكومت معامله مي‌كنند. وظيفه حكومت اين است كه با درايت و آينده‌نگري و روشن‌بيني سياسي اجازه ندهد كه چنين حوادثي در كشور شكل گيرد. حوادثي كه كاملاً قابل پيش‌بيني بوده و علت اصلي آن نيز بي‌درايتي در سياست رسمي است.
پيشنهاد امروز

هنگامي كه قدرت در جايي شكل مي‌گيرد، به طور طبيعي مسووليت نيز همزاد آن است. هر اتفاقي رخ دهد به نحوي مسووليت آن منتسب به قدرت است و نمي‌توان آن را به عهده ديگران انداخت. اين رفتار نشانه مسووليت‌ناپذيري است. اگر نگاهي به عملكرد دولت مستقر در فاصله سال‌هاي ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ كنيد به روشني متوجه مي‌شويد كه چه پرتگاهي در حال شكل‌گيري بود، به طوري كه حتي مهندس موسوي را ترغيب كرد كه به‌رغم رفتار گذشته‌اش وارد ميدان شود.

آيا براي شما ممكن است يك بار ديگر سياست‌ها و گفتار‌هاي آن مقطع زماني را مرور كنيد؟ يا خجالت مي‌كشيد و آن‌ها را از حافظه ذهني خود حذف كرده‌ايد؟

درباره اعتراضات امروز هم همين طور است. آيا انتخابات ۱۳۹۸ را در تراز انقلاب مي‌دانيد؟ ميزان مشاركت در تهران و كردستان جزو كمترين ميزان‌هاي مشاركت بود كه هيچ‌گاه سابقه نداشته است. اين اتفاق عينا در ۱۴۰۰ نيز رخ داد، آيا در هيچ‌كدام از اين‌ها زنگ خطر را حس نكرديد؟ در حقيقت مشكل نواصولگرايان اين است كه گمان دارند، همه بايد ساكت باشند تا آنان كار‌هاي خود را انجام دهند و هيچ مسووليتي هم متوجه آنان نيست. نه چنين نيست. حكومت و قدرت كل تجزيه‌ناپذير است. همه قدرت در برابر همه مسئوليت معنا مي‌دهد و نه هيچ چيز ديگر.