پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : انزواي رو به افزون ايران بيشتر به صورت خودخواسته بود
چهارشنبه، 28 مهر 1400 - 03:31 کد خبر:47834
پيام نفت:

مشاور اقتصادي اتحاديه اروپا در گفت‌وگو با ايلنا:

مشاور اقتصادي در اتحاديه اروپا اظهار داشت: در پروژه انتقال گاز به شمال اروپا، روس‌ها موفق شدند كه تهران را براي خروج از پروژه قانع كنند. در نتيجه روس‌ها توانستند امتيازهاي زياد و مهمي را از اروپا و به خصوص آلمان بگيرند. علاوه بر اين در بسياري موارد به كلي جاي پاي ايران را پر كردند. يعني حتي ايران به بازارهايي كه داشت بازگردد و نفت خام و گاز را با تخفيف ۲۰ درصدي بفروشد ارزيابي من اين است كه توفيق كمي خواهد داشت.

مهرداد عمادي در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادي ايلنا در مورد آخرين وضعيت مذاكرات وين اظهار كرد: آنچه از طرف كشورهاي اروپاي ۳ شنيده مي‌شود اينكه فضاي مذاكره از طرف آمريكا و اروپاي ۳ بسيار سرد شده است. پروژه موشكي ايران به اندازه مسئله هسته‌اي و نظامي كردن آن در نگراني‌هاي اروپا ۳ و آمريكا، در كانون توجهات است. 

وي افزود: در همين راستا شتاب ايران در توليد موشك‌هاي دوربرد با بيش از ۳۰۰۰ كيلومتر يا ۱۸۰۰ مايل را مطرح مي‌كنند. مي‌گويند حمل ۲۰۰ تا ۳۰۰ كيلوگرم عامل انفجاري معمولي در اين فاصله از نظر سود و زيان توجيهي ندارد، مگر اينكه چيز ديگري حمل كند. بنابراين آنها معتقدند پروژه موشكي ايران به طور مستقيم به غني‌سازي ارتباط پيدا كرده است. 

عمادي تصريح كرد: بخش زيادي از موفقيت لابي مخالف توافق ايران در اين پروژه به خاطر كساني بود كه مشق‌نويسي روي موشك‌ها را شروع كردند. اين پيام نوشتن‌ها هزينه بسيار زيادي را وارد كرد. عامل مهم ديگر تغيير كيفي رفتار روسيه در چارچوب اين توافق و اشاره‌هايي است كه غرب از روسيه مي‌گيرد. اين دو موضوع در كنار هم باعث شدند كه فضاي مذاكرات سردتر و انرژي براي توافق بسيار كم شود. طبق مشاهدات، عامل سوم انتخابات و سطح شركت مردم بود. اين اتفاق پيام مثبتي براي توان افزايي تيم مذاكره تهران در چارچوب مذاكرات نداشت.

وي با خودخواسته خواندن انزواي ايران خاطرنشان كرد: انزواي رو به افزون ايران بيشتر به صورت خودخواسته بود. فشارهايي از طرف دولت آقاي ترامپ وارد شد اما به اندازه قابل توجهي اين فشارها و محدوديت‌ها بازگشت داده شد. الان به نظر مي‌رسد كه تهران اين انزوا را به شكل فاصله‌گيري از غرب خواسته است. 

مشاور اقتصادي در اتحاديه اروپا مدعي شد: روس‌ها دست خود را در رابطه با ايران بسيار بالا مي‌بينند. شنيده‌ها حاكي از اين است كه روس‌ها به طور مستقيم به ايران مي‌گويند كه انتظار داريم خريدهايتان را از ما بيشتر كنيد و از كشورهاي غربي كمتر خريد كنيد. مستقيماً مي‌گويند كه پرداخت‌ها را به صورت ارز بين‌المللي مي‌خواهند و همچنين خواستار اعطاي پروژه‌ها بدون مناقصه به شركت‌هاي روسي هستند. اين موضوع شايد قبلا هم وجود داشت اما به اين صورت سنگين و عريان نبود. 

وي در ادامه ادعاي خود افزود: اين موضوع نشان‌دهنده افزايش عدم توازن قدرت بين ايران در چانه‌زني و مذاكره با همسايه شمالي خود است. ارزيابي مسكو در بن‌بست بودن و بسته بودن دست ايران در اقتصاد و روابط بين‌الملل يكي از عوامل اين موضوع بوده است. روابط بين الملل ايران امروز به اندازه قبل از دولت قوام ضعيف شده است و روسيه از كارت ايران استفاده حداكثري مي‌كند. 

عمادي با اشاره به اهميت فروش گاز به اروپا گفت: در پروژه انتقال گاز به شمال اروپا، روس‌ها موفق شدند كه تهران را براي خروج از پروژه قانع كنند. در نتيجه همين موضوع روس‌ها توانستند امتيازهاي زياد و مهمي را از اروپا و به خصوص آلمان بگيرند. علاوه بر اين در بسياري موارد به كلي جاي پاي ايران را پر كردند. يعني حتي اگر ايران فردا به بازارهايي كه داشت بازگردد و نفت خام و گاز را با تخفيف ۲۰ درصدي بفروشد ارزيابي من اين است كه توفيق كمي خواهد داشت. 

وي اضافه كرد: در مورد چين چارچوب به شكل ديگري است. چين به ايران به عنوان يك بازيكن جغرافياي منطقه‌اي نگاه مي‌كند كه هم مرز نيستند ولي به سرعت به هم نزديك مي‌شوند. چين با ملاقات‌هايي كه در اين سه و نيم هفته با گروه‌ طالبان و ديگر گروه‌هاي سياسي در افغانستان داشته و هم چنين جايگاهي كه در ۱۵ سال اخير در پاكستان و به خصوص در پروژه موشكي و اتمي اين كشور داشته‌، به نوعي به شكل نماينده‌اي در حال هم مرز شدن با ايران است. انتظار ما اين است كه سرمايه‌گذاري‌هاي روابط بين الملل چين با طالبان و ديگر گروه‌هاي سياسي در منطقه براي ايجاد يك جاي پاي سنگين و احتمالاً نظامي در افغانستان باشد. 

عمادي در ادامه تصريح كرد: شايد برخي در تهران بگويند چين متحد ما است و مي‌تواند از ما حمايت كرده و در مقابل غرب ياري دهد. اما بايد توجه داشت كه چين شريك بازرگاني ايران است نه متحد. البته مي‌تواند متحد ايران باشد ولي در حال حاضر اين گونه نيست. براي مثال مي‌توان به مسدود شدن حساب‌هاي ايران در بانك‌هاي چيني يا دو بار پاسخ منفي به ايران براي خريد جت‌هاي جنگي سري «جي» اشاره كرد كه همه كشورها از جمله اندونزي توانستند اين جت‌هاي جنگي را خريداري كنند اما چين حاضر به امضا و فروش آن به ايران نشد.

وي مدعي شد: حتي وقتي چين از كره شمالي براي ياري دادن به پروژه موشكي ايران استفاده كرد خط‌هاي قرمزي را تعيين كرد كه كره‌اي‌ها آن را رعايت مي‌كنند. هنوز ايران متوجه نشده كه ابعاد و پيامدهاي اين خط‌هاي قرمز چه چيزهايي هستند و تا چه اندازه همان خط‌هاي قرمزي هستند كه تل آويو و پكن در سال ۲۰۱۶ در مورد آن توافق كردند. بنابراين گرچه چين شريك تجاري مهمي است اما به خاطر اتفاقاتي كه در افغانستان در حال رخ دادن است و همچنين كاهش توان ايران در پيشبرد اهداف روابط خارجي كه در دنياي امروز تعيين‌كننده توان اقتصادي نيز است، ارزش كارت ايران براي چين بسيار كوچك‌تر شده است.

اين كارشناس اقتصادي با اشاره به تصوير دولت ابراهيم رئيسي در اروپا بيان كرد: من از موضع دولت جديد ايران در برابر مذاكرات اطلاع ندارم اما تصويري كه از دولت ايران در رسانه‌هاي اروپاي غربي و آمريكا شمالي ترسيم شده اين است كه دولت جديد تمايلات بسيار راديكال در روابط بين‌الملل داشته و اين تمايلات راديكال جهت تعميق رويكرد امنيتي و نظامي در مورد عربستان، افغانستان و كشورهاي اروپايي خواهد داشت. به نظر مي‌رسد اين موضوع روي مذاكرات برجام تاثير مثبتي نخواهد داشت. چرا كه از روز نخست تصويري كه در ذهن مذاكره‌كنندگان وجود دارد اين است كه؛ تيم بسيار متفاوت بوده و تمايلات آن به سمت ايران اتمي، صادركننده انقلاب و..... است.

وي با تاكيد بر اهميت عوامل اقتصادي متذكر شد: در سيستم بانكي بدهكاري كيهاني داريم و در سيستم بيمه و صندوق‌هاي بازنشستگي به ورشكستگي رسيده‌ايم. به همين خاطر من فكر مي‌كنم كه هفته‌ها و ماه‌هاي بدي در پيش روي اين دولت خواهد بود. اگر دولت نتواند از روز اولي كه كار را به دست گرفت اقتصاد را با سرعت بسيار زياد به حركت در بياورد مشخص نيست كه چه بخش‌هايي از فرابحران به بيرون كشيده خواهد شد. ما امروز روي سيستم اقتصادي كنترل امنيتي داريم اما اين مي‌تواند به سرعت به آشوب اقتصادي تبديل شود. اين موضوع قبلا هم در آلباني و هم روسيه ديده شده است.

عمادي همچنين اضافه كرد: مهم نيست كه عملكرد ايران در پروژه موشكي و غني‌سازي، اتهام يا واقعيت است بلكه مهم اين است كه اين موضوع پذيرفته شده و هزينه‌هايي براي ايران ايجاد كرده است. در اتاق‌هاي كليدي برلين، پاريس و لندن اين موضوع ادعا مي‌شود كه ايران از مسئله مهاجرت و مواد مخدر استفاده ابزاري مي‌كند تا منابع مالي خود را تامين كرده و پايه مالي براي كارهايي كه در اروپا تشويق به تروريسم تعبير مي‌شود ايجاد كند!

 وي افزود: البته در آمريكا و كانادا نيز به همين شكل تعبير مي‌شود اما اروپا امروز بيرق‌دار اين موضوع است.

مشاور اقتصادي در اتحاديه اروپا با اشاره به تاثير اين موضوع بر آزادسازي پول‌هاي بلوكه شده ايران گفت: اين موضوع شرايط آزادسازي پول‌هاي ايران را تغيير داد‌، اگر FATF قبلا يك پيش‌نياز بود الان تبديل به يك بايد شده است. اگر قبلا گفته مي‌شد كه ما مي‌توانيم يك زمان انتقالي يك ساله يا ۱۸ ماهه به ايران بدهيم تا به FATF بپيوندد ديگر اينگونه نيست‌؛ بلكه گفته مي‌شود ناظران بايد به تمام پرونده‌هاي انتقال مالي و رسمي ايران دسترسي داشته باشند. اگر اين اتفاق بيفتد پول‌هاي ايران نيز بدون هيچ محدوديتي آزاد مي‌شود اما انجام شدن اين موارد نياز به تغيير بنيادين در سيستم بانكي و ... دارد. براي مثال مي‌توان به مسائلي كه در مورد بانك مركزي ايران در بحرين مطرح شده اشاره كرد.

 وي افزود: از همين روي پول‌هاي بلوكه شده ايران احتمال آزادي دارند ولي از روز نخست آزادسازي اين پول‌ها با نظارت بسيار سنگين همراه خواهد شد. ما مي‌دانيم كه اين شفافيت در ايران دشمنان و مخالفان جدي دارد.

عمادي با تاكيد بر اينكه بسياري از منافع اروپا در روابط با ايران از بين رفته اظهار كرد: منافع اروپا در توسعه روابط با ايران مربوط به ۳ عامل بود اولين عامل امنيت انرژي بود كه اهميت زيادي داشت اما ايران خود را از اين بازار خارج كرد و ديگر در اتحاديه اروپا در اين مورد به ايران به عنوان يك بازيگر با پتانسيل بالا نگاه نمي‌شود. اين مورد اهميت زيادي داشت در حدي كه ارزيابي‌هاي مجلس سناي فرانسه يا مجلس عوام بريتانيا برآورد كرده بودند كه طي ۵ سال بين ۲۵ تا ۴۰ ميليارد دلار سرمايه گذاري و فروش كالاي صنعتي ايران اتفاق بيافتد. زيربناي اين داد و ستد، صادرات انرژي از سوي ايران بود كه ديگر وجود ندارد. حذف اين فاكتور باعث شده كه كارت ايران در منطقه از رده‌بندي AA به رده‌اي ميان B و B منفي قرار بگيرد. يعني ديگر ايران در اين زمينه بازيگر اصلي نيست. 

وي اضافه كرد: بخش ديگري كه براي اتحاديه اروپا اهميت داشت اين بود كه ايران اتمي مي‌تواند ماشه‌اي براي منطقه اتمي باشد. با توجه به اينكه تركيه عملاً در مرز جنوبي اروپا است و ايران نيز موشك دوربرد دارد مي‌تواند از نظر آلودگي اورانيوم و پلاتينيوم و موج انساني مهاجرت فاجعه‌برانگيز باشد. نگاهي وجود داشت مبني بر اينكه ايران قوي از نظر اقتصادي مي‌تواند باعث توسعه منطقه شده و جلوي مهاجرت به غرب را بگيرد اين نگاه نيز ديگر وجود ندارد. چراكه اين ادعا از سوي آنان تا حدود زيادي پذيرفته شده كه ايران به سمت نظامي كردن توان اتمي خود پيش مي‌رود. ناتواني ايران در قانع كردن غرب مبني بر اينكه چنين سناريويي در افق روي ما نيست از عوامل تاثيرگذار در اين موضوع بودند. 

عمادي خاطرنشان ساخت: پرونده‌هايي در آذربايجان، تركيه و آلباني در مورد مواد مخدر و پيوند آن با ايران تشكيل شد كه تصوير ايران را بسيار تاريك نشان داد. در همين راستا نگاه اتحاديه اروپا به ايران نيز تغيير بنيادين پيدا كرده و منفي شده است.

اين كارشناس اقتصادي در پاسخ به سوالي در مورد بزرگترين چالش اقتصادي دولت ابراهيم رئيسي بيان گرد: بزرگترين چالش اقتصادي دولت جديد، توافق مخرب، فسادافزا و انحصاري كه بين سرمايه‌گذاري سنتي بازار كه صادركننده موادخام و واردكننده كالا است و تمايل و مهارتي هم براي سرمايه‌گذاري در توليد ندارند و برخي نهادهاست كه از كابينه دوم خاتمي به صورت رسمي دست در دست اين بازار گذاشتند و تصميم گرفتند اقتصاد را از توليد به سمت تجارت ببرند. در همين راستا حذف سيستماتيك كارشناسي از مديريت كشور اتفاق افتاد. هرجا كه ما كارشناسي داشتيم كه خواسته واقعيات را گفته و ارزيابي كارشناسانه دهد، حذف شده يا به سايه كشانده شدند. اين موضوع را ما هم در مجلس و هم كابينه هاي مختلف شاهد بوديم. 

وي اضافه كرد: بنابراين بزرگترين چالش دولت آينده در حوزه اقتصاد انحصار در تجارت و قراردادهاي خارجي است. تا اين موارد تغيير نكند و اقتصاد ايران مانند مالزي، تركيه، مكزيك، ويتنام و چين به طرف يك اقتصاد مدرن حركت نكند تغييري در وضعيت به وجود نمي‌آيد. لباسي كه ايران به تن اقتصاد كرده مندرس شده و به زودي روزي خواهد رسيد كه اقتصاد ايران برهنه بماند و چيزي براي عرضه نداشته باشد. اين عريان بودن، عرياني فقر، پوك شدن زيرساخت‌هاي توليد صنعتي و ورشكستگي است كه ايران توانسته آن را تنها با چاپ پول پنهان كند اما براي كساني كه در كار هستند از روز هم روشن‌تر است. 

عمادي تأكيد كرد: تا زماني كه ما نپذيريم اين انحصار اقتصادي را بدون تعارف، شعار و ميانبر كنار بزنيم تغيير ايجاد نخواهد شد، كساني كه صحبت از ميانبر مي‌كنند‌ يا كارشناس نيستند يا مي‌خواهند چشم ها را از ديدن واقعيت منحرف كنند. ديگر زمان تعارف در اقتصاد ايران گذشته است. اگر ما حاضر به پذيرش واقعيات و پيامدهايي كه اين انحصار به اقتصاد ايران تحميل كرده و مردم كشور را در اين شرايط نارضايتي گسترده قرار داده، نباشيم، من راه چاره ديگري جز اينكه اين تغيير به ايران تحميل خواهد شد نمي‌بينم.

وي در مورد راه حل اين بحران توضيح داد: راه حل اين موضوع يك مناقصه بين‌المللي در مورد انحصارهايي است كه به وجود آمده، اين همان كاري است كه چك اسلواكي و جمهوري چك انجام داد. با اين كار دولت توانست از زير بار بدهي اين شركت‌ها خارج شود. 

عمادي اضافه كرد: راه حل ديگري هم وجود دارد كه مي‌تواند يك بمب سياسي باشد، در اين راه حل دولت بايد كاري كه در نروژ و مكزيك انجام شده را پيش گرفته و صنعت نفت را به صورت يك شركت سهامي عام عرضه كند و دولت تنها يك سهم طلايي داشته باشد. سهام طلايي اگرچه يك سهم است اما حق وتو دارد تا اگر اين شركت بخواهد كاري كند كه بر خلاف منافع كشور باشد دولت بتواند وتو كند. غير از حالت دولت در بخش نفت، گاز و پتروشيمي مسئوليتي نداشته باشد. 

وي خاطرنشان كرد: كساني كه الان اين بخش‌ها و انحصار را در دست دارند كه عمدتاً وابستگي‌هايي به مراكز قدرت دارند در صورت اجرايي شدن اين پيشنهادات كنار خواهند گذاشته شد. آنها خود نخواهند رفت اما وقتي مناقصه برگزار شود مجبور به نشان دادن بخشي از دفاتر خود خواهند شد. در اين صورت مشخص مي‌شود چه پول‌هايي جابجا شده، چه وام‌هايي به صورت غيرقانوني از كشور خارج شده يا چه ارزهايي به كشور بازنگشته است. تا دولت حاضر به نشان دادن چنين جرأت و جسارتي نباشد، اقتصاد ايران در همين چاله‌اي كه افتاده عميق‌تر و عميق‌تر خواهد رفت.