به گزارش پرشين خودرو، ميادين پارس جنوبي، پتروشيميها و پالايشگاهها سه منبع توليد LPG در كشور هستند. بر اساس آمارنامه مصرف فرآوردههاي انرژيزا ميزان توليد LPG در پالايشگاههاي نفتي 2.1 ميليون تن در سال بوده است. ميزان توليد LPG در پتروشيميها شامل پتروشيميهاي بندر امام خميني (ره) ، پارس، بوعلي، بوشهر و نوري نيز بر اساس صورتهاي مالي اين شركتها در سال 97، 3.5 ميليون تن در سال ميباشد.
در حال حاضر ميزان مصرف LPG در داخل كشور 2.1 ميليون تن در سال است و سالانه 5 ميليون تن LPG صادرات شده و مابقي اين گاز باارزش به ميزان 10.1 ميليون تن در خطوط لوله گاز طبيعي و فلرها ميسوزد و هدر ميرود. در اين بين سوال اساسي اين است كه با اين 10 ميليون تن چه كارهايي ميتوان انجام داد تا به جاي هدررفتن در خطوط لوله بيشترين سودآوري را براي كشور داشته باشد.
يكي از گزينههاي جدي استفاده از LPG مازاد، مصرف آن به عنوان سوخت خودروها است. در گزارشي با عنوان «آدرس غلط منتقدان در دوگانهسازي بين CNG و LPG/ مقايسه اقتصادي چهار سناريو براي استفاده از LPG» به بررسي اقتصاد صادرات LPG، تزريق LPG به خطوط لوله، استفاده از LPG به عنوان سوخت خودرو و استفاده از LPG در پتروشيميها پرداخته شد كه سودآوري هر يك از اين چهارگزينه به ازاي هر تن LPG به ترتيب برابر با 400 دلار، 10.5 دلار، 586 دلار و 380 دلار بوده است. بدين ترتيب استفاده از LPG به عنوان سوخت خودروها بيشترين سودآوري را براي دولت و مردم به همراه خواهد داشت.
بايد توجه داشت كه در صورت استفاده از LPG در واحدهاي PDH علاوه بر درآمد حاصل از فروش آن ميتوان به ايجاد زنجيره ارزش پروپيلن و توليد دهها محصول متنوع و ايجاد اشتغال دست يافت. در نتيجه به نظر ميرسد كه در صورت توجه به اين نكات استفاده از LPG در خوراك پتروشيميها بيشترين مزيت اقتصادي را داشته باشد. اما نكته مهم اين است كه احداث يك واحد PDH به زماني در حدود 10 سال نياز دارد.
در نتيجه گزينه استفاده از LPG به عنوان خوراك پتروشيميها حداقل تا 10 سال آينده منتفي خواهد بود. ضمن اينكه در فضاي واقعي اقتصاد ايران با توجه به تحريمهاي فعلي امكان ساخت چند واحد PDH تا 10 سال آينده وجود دارد به گونهاي كه همه اين 10 ميليون تن LPG مازاد را پوشش دهد؟ بدين ترتيب همچنان استفاده از LPG به عنوان خوراك پتروشيميها بالاترين مزيت اقتصادي را در بين گزينهها دارد.
* عددسازي ناشيانه شركت پالايش و پخش براي از صرفه انداختن طرح اتوگاز
اما عليرغم اقتصادي بودن استفاده از LPG به عنوان سوخت خودروها، برخي از مسئولين وزارت نفت با ذكر برخي اعداد و ارقام نادرست درباره طرح اتوگاز سعي ميكنند كه اقتصاد اين طرح را زير سوال ببرند. در اين بين محمد رضايي مدير پژوهش و فناوري شركت ملي پالايش و پخش در مصاحبه با دنياي اقتصاد، اقتصادي بودن طرح استفاده از LPG به عنوان سوخت خودرو را با مقايسه درآمد و هزينه ناشي از اجراي اين طرح زير سوال برده است.
به طور كلي براي بررسي اقتصادي بودن يك طرح بايد به هزينهها و سودآوري توجه كرد. هزينههاي استفاده از LPG به عنوان سوخت خودروها به دو بخش هزينه احداث جايگاهها و هزينه LPGسوز كردن خودروها تقسيم ميشود. مدير پژوهش و فناوري شركت ملي پالايش و پخش در محاسبات خود هزينه احداث 2000 جايگاه LPG را 50 هزار ميليارد تومان، هزينه دوگانهسوز كردن 3 ميليون خودرو را 30 هزار ميليارد تومان در نظر گرفته است (مجموعا 80 هزار ميليارد تومان معادل 4 ميليارد دلار با دلار 20 هزار توماني).
سپس با اشاره به اختلاف قيمت 35 دلاري و 30 دلاري LPG با بنزين و گازوئيل، درآمد ناشي از جايگزيني سالانه 7.3 ميليون تن LPG با بنزين و گازوئيل را 25 ميليون دلار در سال عنوان كرد. در نتيجه طبق محاسبه ايشان استفاده از LPG به عنوان سوخت خودرو سالانه درآمدي معادل 25 ميليون يورو دارد و هزينه سرمايهگذاري آن 4 ميليارد دلار است. اما بررسي دقيقتر محاسبات فوق نشان ميدهد ظاهرا مدير پژوهش و فناوري شركت ملي پالايش و پخش سعي كرده است با ارائه اعداد غير واقعي اقتصاد اين طرح را زيرسوال ببرد.
*وقتي پالايش و پخش درباره هزينه احداث جايگاهها خودش را به خواب ميزند
همواره در گزارشها تاكيد كرده است كه با توجه به حجم 10 ميليون تني مازاد LPG در كشور امكان توسعه اين سوخت در كشور همانند سوخت CNG نيست، بلكه شيوه توسعه LPG به گونهاي است كه بايد صرفا در چند نوع از وسايل نقليه عمومي مورداستفاده قرار گيرد و يا اينكه در چند شهر نزديك پالايشگاههاي كشور اين سوخت استفاده شود. در نتيجه همانند CNG نبايد اين سوخت در سراسر كشور توزيع شود و نيازي به احداث 2000 هزار جايگاه در سراسر كشور نيست و احداث 400 جايگاه كفايت ميكند.
در واقع مدير پژوهش و فناوري شركت ملي پالايش و پخش تلاش كرده تا با افزايش گستره استفاده از LPG، اقتصاد اين طرح را زير سوال ببرد، حال آنكه در صورت استفاده از LPG در چند شهر يا چند نوع از وسايل حمل و نقل عمومي احداث حداكثر حدود 400 جايگاه در كشور نيز كفايت ميكند. در واقع حكايت اين استدلال شركت پالايش و پخش مثل اين است كه يك كارشناس بگويد در استانهاي شمالي برنج كاشته شود بعد اين شركت براي كاشت برنج در همه جاي ايران برنامهريزي كند و در پايان بگويد اين اقدام صرفه اقتصادي ندارد و كاشت برنج در استانهاي شمالي را نيز متوقف كند.
پرسش ديگر آن است كه هزينه يك احداث جايگاه LPG بر چه مبنايي 25 ميليارد تومان در نظر گرفته شده است؟ بررسيها نشان ميدهد كه تجهيزات موردنياز براي احداث جايگاههاي LPG شامل 1- شير پنوماتيكي بازو بست سريع كنترل از راه دور 2- شير جريان اضافي 3- فيلتر 4- پمپ سانتريفيوژ چند مرحلهاي 5- الكتروموتور (توان به تعداد نازل بستگي دارد) 6- ديسپنسر 7- نازل 8- شير فشار شكن 9- شير انبساط حراراتي 10- فشار سنج 11- شير كنترل جريان 12- شير فلنج دار توپي (جهت بازگشت گاز اضافي به مخزن) 13- شير يك طرفه (بدون برگشت) (بالاي مخزن) 14- شير فلنج دار توپي 15- اتصال چند منظوره (واحد بخار) 16- اتصال بارگيري مخزن 17- اتصال لوله بازگشت فاز مايع – بخار 18- سطح سنج 19- ژيگلور ورودي پمپ 20- شير بلوكي توپي هستند.
در جدول 1 هزينههاي احداث يك جايگاه LPG محاسبه شده است كه بر اين اساس هزينه احداث هر جايگاه حدود 3.3 ميليارد تومان برآورد ميشود، درحاليكه در محاسبه مدير پژوهش و فناوري شركت ملي پالايش و پخش اين رقم 25 ميليارد تومان در نظر گرفته شده بود. اينكه هزينهها در محاسبه مدير پژوهش پالايش و پخش از كجا و به چه شيوهاي استخراج شده محل سوال جدي است.
همچنين بايد توجه داشت كه بر خلاف CNG، اتوگاز همزمان ميتواند در جايگاه بنزين و ديزل سوختگيري شود كه در اين صورت هزينه احداث جايگاه كمتر هم خواهد شد. با توجه به آنچه گفته شد هزينه احداث 400 جايگاه LPG طبق قاعده گفته شده حدود 1.3 هزار ميليارد تومان خواهد شد نه 50 هزار ميليارد تومان!
* هزينه راهاندازه و توسعه اتوگاز در ايران 10 هزار ميليارد تومان است نه 80 هزار ميليارد
مدير پژوهش و فناوري شركت ملي پالايش و پخش در بخش ديگري از محاسبات هزينه LPGسوز كردن 3 ميليون خودرو را 30 هزار ميليارد تومان در نظر گرفته است. يعني هزينه LPGسوز كردن هر خودرو حدود 10 ميليون تومان است. نكته اول اينكه در صورت اخذ مجوز استفاده از LPG به عنوان سوخت خودرو نيازي نيست دولت هزينه دوگانهسوزي خودرو را پرداخت كند زيرا با توجه به مزيت اقتصادي اين طرح براي مردم همانند الان كه يك ميليون خودرو LPGسوز وجود دارد خود مردم براي اين كار اقدام خواهند كرد.
نكته بعدي اين است كه ظاهرا مدير پژوهش و فناوري شركت ملي پالايش و پخش در ادامه عددسازيهاي خود هزينه LPGسوز كردن را بيشتر از آنچه در واقعيت وجود دارد در محاسبات خود در نظر گرفته است. براي اثبات اين موضوع كافي از چند مركز LPGسوز كردن خودروها بازديد كنيد تا ببينيد كه سرجمع هزينههاي دوگانهسوزي حدود 2.5 ميليون تومان است. از اين مقدار 1.5 ميليون تومان آن مربوط به هزينه مخزن و 1 ميليون تومان هم مربوط به هزينه كيت و نصب است.
بايد توجه داشت كه موضوع مهم در تامين ايمني فرآيند LPGسوز كردن خودروها نظارت بر رعايت استانداردهاي نصب مخازن است كه در حال حاضر رعايت نميشود كه اين موضوع بر هزينههاي LPGسوز كردن خودروها تاثير چنداني ندارد. ضمن اينكه خود مردم نيز حاضر هستند اين هزينه را به طور كامل تقبل كنند. به هر حال براي نزديك شدن عددسازيهاي شركت پالايش و پخش به محاسبات واقعي اين طرح، هزينه LPGسوز كردن هر خودرو 3 ميليون تومان در نظر گرفته ميشود كه در مجموع 3 ميليون خودرو كل هزينه دوگانهسوزي 9 هزار ميليارد تومان تخمين زده ميشود.
تا به اينجاي كار محاسبه شد كه هزينه احداث جايگاههاي سوخت LPG و دوگانهسوز كردن خودروها حدود 10.3 هزار ميليارد تومان برآورد ميشود نه 80 هزار ميليارد تومان! حال به محاسبه درآمد حاصل از جايگزيني 7.3 ميليون تن LPG با بنزين و گازوئيل پرداخته ميشود. (سالانه 7.3 ميليون تن برابر است با روزانه 20 هزار تن، معادل همان مقداري LPG كه مدير پژوهش و فناوري شركت ملي پالايش و پخش در مصاحبه با دنياي اقتصاد محاسبات خود را با اين ميزان LPG انجام داده است).
*تعارض منافع شركت پالايش و پخش مانع توسعه اتوگاز
براي محاسبه ميزان درآمد ناشي از جايگزيني LPG به جاي بنزين يا گازوئيل و سپس صادرات بنزين يا گازوئيل معادل آن بايد به ميانگين اختلاف قيمت LPG با بنزين و LPG با گازوئيل توجه شود. طبق گزارش نشريه پلتس و آمار معاملات بورس انرژي، قيمت صادراتي هر تن بنزين نسبت به گاز مايع فشرده LPG حدود 150 دلار بيشتر است.
همچنين بر اساس معاملات LPG و گازوئيل در رينگ صادراتي بورس انرژي، ميانگين قيمت صادراتي LPG در دو سال گذشته 369.5 دلار به ازاي هر تن بوده است و ميانگين قيمت صادراتي گازوئيل 547 دلار به ازاي هر تن ميباشد. در نتيجه بر اساس اين آمار اختلاف قيمت يك تن گازوئيل و LPG حدود 187.2 دلار ميباشد.
يعني برخلاف اظهارات مدير پژوهش و فناوري شركت ملي پالايش و پخش اختلاف قيمت يك تن LPG با بنزين 35 دلار نبوده و 150 دلار است و اختلاف قيمت يك تن LPG با گازوئيل 30 دلار نبوده و 187 دلار است. نحوه محاسبه اختلاف قيمت LPG با بنزين و LPG با گازوئيل به صورت مستند در گزارشهاي قبلي فارس با عنوان «چرا استفاده از اتوگاز در خودروها توجيه اقتصادي دارد؟» و «توجيه اقتصادي اتوبوسهاي LPGسوز به روايت معاملات بورس انرژي» آورده شده است.
همچنين بايد توجه داشت كه ارزش حرارتي گازمايع بيشتر از بنزين بوده و به ازاي مصرف هر تن LPG در خودروها ميتوان 1.2 تن بنزين را صادر كرد. در نتيجه در صورت استفاده از 7.3 ميليون تن LPG در خودروها ميتوان 8.76 ميليون تن بنزين صادر كرد. با توجه به اختلاف قيمت 150 دلاري LPG و بنزين، ميزان درآمد حاصله 36.5 هزار ميليارد تومان خواهد بود.
در مجموع ميزان سرمايه لازم براي احداث جايگاههاي LPG و دوگانهسوزي خودروها حدود 10.3 هزار ميليارد تومان ميشود و ميزان درآمد سالانه با جايگزيني 7.3 ميليون تن LPG با بنزين نيز 36.5 هزار ميليارد تومان ميشود. يعني بازگشت سرمايه اين طرح كمتر از 4 ماه است، درحاليكه اين مدت زمان در عددسازيهاي مدير پژوهش و فناوري شركت ملي پالايش و پخش 16 سال محاسبه شده بود. در اين بين اگر وزارت نفت طرح احداث واحدهاي PDH هم داشته باشد ميتواند از LPG باقيمانده (اختلاف 10.1 ميليون تن LPG مازاد با 7.3 ميليون LPG مصرفي در خودروها) استفاده كند.
نكته پاياني اينكه هر چند در ظاهر استفاده از عددهاي غير واقعي شركت پالايش و پخش در اين حوزه غيرطبيعي به نظر ميرسد اما بد نيست بدانيد كه آنچه اين شركت را به دوري از فضاي كارشناسي و توليد اعداد نادرست كشانده، تعارض منافعي است كه از عدم استفاده اين LPG در خودروهاي مردم و سپس صادرات اين سوخت به حساب اين شركت سرازير ميشود. لذا اين شركت حاضر است كه اين LPG فعلا در خط بسوزد ولي زيرساختي براي استفاده مردم فراهم نشود كه بعدها جلوي صادرات اين مقدار LPG گرفته نشود.
منبع: فارس