پيام نفت -رسانه خبري تحليلي نفت، گاز و انرژي : پشت پرده برنامه هستهاي ايران
یکشنبه، 10 مرداد 1400 - 05:37 کد خبر:47303
اگر ايالات متحده بقاي نظام سياسي ايران را تهديد كند، اين ممكن است تمايل تهران را براي تغيير موضع هستهاي به منظور قدرتنمايي يا ايجاد توان بازدارندهاي براي جلوگيري از حمله دشمن، به طور قابل توجهي افزايش دهد. بنابراين، تهديدهاي نظامي با هدف منع گسترش سلاحهاي هستهاي از قضا ميتواند نتيجهاي را تحميل كند كه واشنگتن سالٰها تلاش كرده است مانع آن شود.»
پيام نفت:
علي آزادي
مايومي فوكوشيما ديپلمات سابق ژاپن و متخصص امنيت هستهاي در موسسه رند (RAND) در مقالهاي براي نشنال اينترست، دلايلي را برشمرده است كه نشان ميدهد كشورهايي مانند ايران كه برنامه هستهاي نهفته دارند، اغلب مايلاند [به لحاظ تسليحاتي] غير هستهاي بمانند.
پشت پرده برنامه هستهاي ايران
به گزارش اقتصادنيوز؛ مايومي فوكوشيما ديپلمات سابق ژاپن و متخصص امنيت هستهاي در موسسه رند (RAND) در مقالهاي براي نشنال اينترست با عنوان «مذاكرات بيهوده» دلايلي را برشمرده است كه نشان ميدهد كشورهايي مانند ايران كه «برنامه هستهاي نهفته» (داشتن ظرفيت توليد سوخت هستهاي بدون حركت قابل توجه به سمت توليد تسليحات) دارند، اغلب مايلاند [به لحاظ تسليحاتي] غير هستهاي بمانند.
به باور خانم فوكوشيما، برنامه هستهاي غيرتسليحاتي (صلحآميز) براي ايران يك سلاح استراتژيك و اهرم مؤثر ايجاد ميكند كه اساساً رفتن به سمت سلاح اتمي، فارغ از ريسكهايش، چنين ابزار مهمي را غيرقابل استفاده ميكند.
خانم فوكوشيما استدلال ميكند منطقاً كشورهايي چون ايران، ميل يا دستكم تعجيلي براي ساخت سلاح اتمي ندارند: از نظر سياسي، ثابت نشده است كه سلاح هاي هسته اي ابزاري كاملاً مفيد و ضروري هستند، زيرا تهديد قابل اعتماد براي استفاده از چنين قدرت تخريبي دشوار است، مگر اينكه در پاسخ به تهديدات شديد امنيتي باشد. از نظر اقتصادي، ساخت و نگهداري زرادخانه هستهاي عملياتي بسيار گرانقيمت براي اكثر دولتهاست. از نظر استراتژيك، سلاحهاي هستهاي تضمين حفاظت را تأمين نميكنند، مگر اينكه با قابليت حمل قوي و قابل دوام همراه باشد كه بتواند بمب ها را به اهداف ارزشمند در عمق خاك يك متجاوز بالقوه برساند و در معرض حمله اول يا متقابل دشمن هم نباشد.
مايومي فوكوشيما چرا تهران تسليحات اتمي نميخواهد؟
مايومي فوكوشيما در اين مقاله نوشته است:
«درحاليكه ابراهيم رئيسي، رئيس جمهور منتخب، سيگنالهايي مبني بر سرسختانهتر شدن سياست خارجي تهران داده است، مذاكرات وين درباره توافق هستهاي ۲۰۱۵ ممكن است حتي شانس كمتري براي رسيدن به توافق داشته باشد. پس از آنكه دونالد ترامپ، رئيس جمهور سابق آمريكا در سال 2018 ايالات متحده را از توافق هسته اي خارج كرد و تحريم هاي شديد اقتصادي عليه ايران را بازگرداند، تهران با غني سازي اورانيوم فراتر از محدوديتهاي اعمال شده ذيل برجام، توليد سانتريفيوژهاي پيشرفتهتر و توليد فلز اورانيوم به اين اقدام پاسخ داده است.
منتقدان برجام خواستار يك توافق جديد و جامع تر به جاي بازگشت به شرايط محدود برجام هستند تا امكان دستيابي ايران به تسليحات را بطور دائمي از ميان بردارند. با اين حال ، هيچ كس نبايد به طور خودكار تصور كند كه ايران چنين هدفي را دنبال ميكند. از اين گذشته، اساساً هيچ كس به طور قطعي نميتواند بگويد تهران تصميمي براي ساخت سلاح گرفته است. هرچند ممكن است ايران بخواهد پس از انقضاي برجام يا توافق مشابه، گزينه بازدارنده حركت به سمت تسليحات را در دست داشته باشد، همانطور كه ممكن است وقتي كه زمان آن فرارسيد، چنين تصميمي نگيرد.
تجارب تاريخي كشورهاي نهفته هستهاي
تاريخ نشان مي دهد كه بسياري از كشورها با فناوري هاي پيشرفته هستهاي كه فاقد بمب هستهاي هستند (اصطلاحاً كشورهاي داراي برنامه هستهاي نهفته) ترجيح مي دهند كه در اين موضع بمانند، نه اينكه براي ساخت اسلحه هسته اي در اسرع وقت تعجيل كنند. دلايلي وجود دارد كه نشان ميدهد ايران نيز ممكن است حداقل در آينده قابل پيش بيني، [به لحاظ تسليحاتي] غيرهستهاي باقي بماند. از جمله تصميمات ايران پس از خروج آمريكا از برجام، كه نخست يك سال صبر استراتژيك در پيش گرفت و بعد از يك سال به جاي كنار گذاشتن همه محدوديتها و حركت شتابان به سمت غنيسازي سطوح بالا، به صورت تدريجي و همراه با ارائه مهلت به طرفها، محدوديتهاي توافق را نقض كرد و زمانيكه شرايط براي مذاكره فراهم شد، بطور جدي وارد گفتوگو شد.
بديهي است كشوري كه تصميم و اراده ساخت تسليحات دارد، چنين رفتاري در پيش نميگيرد، بلكه اين فرصت را مغتنم ميشمارد.
خروج از برجام
با اين حال ممكن است عاقلانه باشد كه مذاكره كنندگان ايالات متحده، محتاطانه عمل كنند؛ انگيزههايي را براي ترغيب تهران ارائه كنند، اما نبايد با در نظر گرفتن پاداش بيش از حد در ازاي قولهاي تهران، تصور كنند كه تعهد براي عبور نكردن از محدوديتها، به اين معني است كه ايران به هر حال قصدي براي فرا رفتن از محدودهها ندارد.
قدرت هاي هسته اي اوليه، به ويژه ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي، تسليحات هسته اي را با بيشترين سرعت ممكن توليد كردند. سياست گذاران و دست اندركاران سياست منع گسترش سلاح هاي هسته اي با نگاه از دريچه تجارب ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي ارزيابي كردند كه با در نظر گرفتن تحريمهاي هستهاي و رژيم بازرسيهاي دقيق، تلويحاً تمايل هر كشور نهفته هسته اي براي به دست آوردن «تسليحات در اسرع وقت» فروكش ميكند.
درسهاي مذاكرات آمريكا و شوروي درباره برجام (22)
با اين حال در پنجاه سال گذشته، بسياري از كشورهاي بزرگ و كوچك، مسير هستهاي شدن را به تدريج و كندتر از آنچه تواناييهاي آنها اجازه ميدهدپيش بردهاند و در بسياري از موارد سالها مكث كرده اند يا در مرحله تأخير هستهاي كاملاً متوقف شده اند (مرحله تأخير هستهاي: فاصله بين مرحله نهفتگي و دستيابي به توان توليد تسليحات هستهاي). حتي برخي ديگر كه سرانجام به كلوپ هستهاي پيوستند مانند -اسرائيل و هند- در مورد اهداف نهايي خود اطمينان نداشتند و زمان قابل توجهي را صرف بحث در مورد ماهيت برنامههاي هستهاي خود كردند.
دهلي نو پس از آزمايش يك دستگاه هستهاي در هند در سال 1974 كه نمونه اوليه سلاح نبود، شانزده سال روي حصار هستهاي نشست تا اينكه سرانجام در 1989 توليد تسليحات را آغاز كرد. كره شمالي اولين بمب هستهاي خود را تا سال 2006 آزمايش نكرد؛ يعني بيش از نيم قرن پس از آن كه برنامه تسليحات هستهاي خود را كليد زد و حتي بيش از يكدهه پس از اوايل دهه ۹۰ كه تواناييهاي هستهاياش آنقدر پيشرفته شده بود كه در سال ۱۹۹۳ تحليلگران اطلاعاتي آمريكا تخمين زدند كه پيونگ يانگ از قبل يك يا دو بمب هستهاي توليد كرده است.
همچنين رهبران ايران، اغلب ژاپن را الگوي مناسبي در نظر گرفته و استدلال مي كنند كه اگر ژاپن مجاز به داشتن فنآوري چرخه سوخت هستهاي و همزمان ماندن در پيمان منع گسترش سلاحهاي هستهاي است، ايران نيز بايد اين گزينه را داشته باشد.
منطق تطويل مرحله تأخير هستهاي
اين توسعه هستهاي كُند تا حدي ميتواند صرفاً با تهديد تحريمهاي سخت ناشي از سياست منع گسترش تسليحات هستهاي قابل توجيه باشد. حتي بدون چنين تحريمهايي، طولاني شدن مرحله تأخير هستهاي ممكن است براي اكثر قدرتهاي هستهاي بالقوه، از نظر سياسي ، اقتصادي و استراتژيك منطقي باشد.
تبديل تأسيسات ايران به كنسرسيوم تأمين سوخت هستهاي منطقه عاري از سلاح
۱) منطق سياسي
از نظر سياسي ، ثابت نشده است كه سلاح هستهاي يك ابزار نظامي كاملاً مفيد است، زيرا تهديد قابل اطمينان و قابل باور براي استفاده از چنين سلاح تخريبي قدرتمندي، دشوار است، مگر در پاسخ به تهديدهاي شديداً امنيتي. در مقابل، وقفه ميانمدت در ساخت تسليحات هستهاي ضمن حفظ يا ارتقاء و بهروزرساني فناوري هاي مربوطه، ميتواند يك اهرم چانهزني بسيار مفيد را در اختيار دولت بگذارد. اهرمي كه اغلب نسبت به ديگر ابزارها و تواناييهايي كه براي رايزني وامتيازگيري دولت يادشده در سح بينالمللي خريدار چنداني ندارند، بطور نامتناسبي مؤثر است.
و ظاهراً به همين دليل است كه ايران [بدون حركت شتابان به سوي ساخت تسليحات] مشغول فعاليتهاي هستهاي است كه به زعم بسياري، هيچ توجيه منطقي ندارد. اما براي تصميمسازان كشوري كه بدون داشتن اهرم بازدارنده، سالها درگير يك جنگ نابرابر [به لحاظ تسليحاتي] بوده و پس از آن در برابر فشارها و تهديدهاي مختلف از سوي بازيگران متخاصم قدرتمند، ابزار چنداني براي چانهزني نداشته، احتمالاً چنين سياستي نه تنها قابل توجيه است كه شايد بهترين و يا حتي تنها تاكتيك راهبردي ثمربخش باشد.
برجام / توافق هستهاي / ايران و آمريكا
حتي يك كشور جزئي كه در صحنه جهاني گاه ناديده گرفته مي شود، با تهديد به هستهاي شدن، مي تواند قدرتهاي بزرگ متأثر از اشاعه را تحت فشار قرار دهد تا در ازاي غيرهستهاي ماندنشان، امتيازات قابل توجهي به آنها ارائه دهند.
طبق چارچوب توافق شده در سال 1994 كره شمالي قول تأمين تأسيسات راكتور آب سبك و سالانه نيم ميليون تن نفت سنگين رايگان را به عنوان پاداش دريافت كرد. ارزش چنين پاداشهايي صرفاً مادي نبود: اپيزودهاي مواضع مذاكراتي قدرتمند پيونگ يانگ در برابر قدرتهاي بزرگ به عنوان ابزاري تبليغاتي براي مشروعيت بخشيدن به خاندان كيم در داخل كره شمالي بسيار مورد استفاده قرار گرفته است.
در همين حال، تمايل آمريكا براي جلوگيري از توليد سلاحهاي هستهاي توسط متحدان خود مانند ژاپن و كره جنوبي، اغلب به عنوان دليل اصلي تعهدات ايالات متحده براي تأمين امنيتي قوي و حفظ نيروهاي مستقر در اين كشورها براي محافظت از آنها، عنوان مي شود.
۲) منطق اقتصادي
از نظر اقتصادي ، ساخت و نگهداري زرادخانه عملياتي هستهاي، اقدامي بسيار گران قيمت براي اكثر كشورها است. به گفته كارشناسان هستهاي و منطقهاي ايالات متحده هند و پاكستان تا اوايل سال 2000 هر كدام بيش از ۵ ميليارد دلار براي توان هستهاي خود هزينه كردند.
علاوه بر هزينههاي اوليه براي توسعه، قدرتهاي هستهاي مجبورند هزينههاي زيادي را صرف نگهداري و نوسازي تأسيسات و تسليحات هستهاي و سيستمهاي حمل كلاهك كنند و اين روند را بايد براي سالها ادامه دهند. و چنين هزينههاي مصرفي به سرعت و به شكل فزاينده اضافه ميشوند.
قدرتهاي هستهاي منطقهاي مانند اسرائيل، هند و پاكستان سالانه ۱ تا ۳ ميليارد دلار براي اين اهداف هزينه ميكنند. تأسيسات هستهاي متوسط فرانسه سالانه تقريباً 6 ميليارد دلار هزينه براي پاريس ميتراشد. علاوه بر اين ، زرادخانههاي هستهاي تمايلي براي صرفهجويي در ساير تواناييهاي نظامي متعارف ندارند. اكثر قدرتهاي هستهاي همزمان با بهبود تواناييهاي هستهاي، همچنان به حفظ و ارتقاء تواناييهاي نظامي متعارف خود ادامه مي دهند. با توجه به لازمههاي سياست رقابتي براي منابع ملي اندك، تا زماني كه كشوري با تهديدهاي امنيتي وجودي قريبالوقوع روبرو نشود، چنين سرمايهگذاريهاي نظامي و هزينه كردن فرصتهاي ديگر به سختي قابل توجيه است.
۳) منطق استراتژيك
از نظر استراتژيك، سلاح هاي هسته اي تضميني براي حفاظت ارائه نمي دهند ، مگر اينكه با قابليت حمل قوي و بادوامي همراه باشد كه مي تواند بمبها را به اهداف گرانبها در عمق خاك يك متجاوز بالقوه برساند و در معرض تخريب توسط حمله اول و يا متقابل دشمن نيست.
مايومي فوكوشيما چرا تهران تسليحات اتمي نميخواهد؟
در صورت عدم وجود سيستمهاي حمل كاملاً قابل بقاء، يك كشور نوپاي مسلح به سلاح هستهاي معمولاً با يك معضل مواجه است؛ در دوراهي «استفاده از سلاح يا از دست دادن آن» قرار مي گيرد و ممكن است در اثناي يك بحران، بيش از وضعيت نهفته هستهاي در معرض خطر حملات پيشگيرانه باشد.
در صورتي كه گريز هستهاي يك دولت، دشمنش را به هستهاي شدن وادارد، معضل وخيمتر خواهد شد؛ كمااينكه عربستان سعودي ميگويد اگر ايران از آستانه هستهاي عبور كند، رياض نيز چنين كاري خواهد كرد. برزيل و آرژانتين يك بار در معرض خطر گرفتار شدن در يك رقابت هستهاي تسليحاتي به نظر مي رسيدند، اما دو قدرت آمريكاي جنوبي به اندازه كافي عاقل بودند كه به طور مشترك از اين كابوس جلوگيري كنند.
يك كشور نهفته، با حفظ پتانسيل فني براي توليد سلاحهاي هستهاي بدون داشتن بمب واقعي، ميتواند از ارائه بهانههاي وسوسه انگيز براي حملات پيشگيرانه جلوگيري كند و همچنان مانع مؤثري در مقابل تجاوز يا زورگويي نظامي ايجاد ميكند: يك كشور نهفته هستهاي وقتي با تهديدهاي متجاوز بالقوه روبرو ميشود، در پاسخ ميتواند تهديد به پيشروي هستهاي كند، و بنابراين امنيت و موقعيت آينده قدرت متجاوز را در معرض تهديدهاي بالقوه قرار دهد.
موضع هستهاي تهران ممكن است در مقابل افزايش تهديدها تغيير كند
نخست وزير پيشين ژاپن ياسوهيرو ناكازونه استدلال ميكرد كه نشان دادن تواناييهاي نهفته هستهاي ژاپن مهم است تا كشورهاي همسايه رفتار تهاجمي نسبت به كشور وي نداشته باشند. اكبر هاشمي رفسنجاني كه از سال 1989 تا 1997 چهارمين رئيس جمهور و در انتخابات سال 2005 كانديداي انتخابات رياست جمهوري ايران بود به دكتر جورج پركوويچ ، كه برنامه سياست هستهاي «بنياد كارنگي براي صلح بينالمللي» را هدايت مي كند در سال 2005 در حالي كه اصرار داشت كه ايران سلاح هستهاي نميخواهد، گفت: «هنگامي كه به چرخه سوخت هستهاي اشراف پيدا كنيم، همه همسايگان ما نتيجه مناسب را مي گيرند».
تاسيسات هستهاي
به همه اين دلايل ، كشورهاي نهفته هستهاي غالباً تأخير در ساخت سلاحهاي هسته اي را سودمند ميدانند. ايران نيز احتمالاً براي تبديل پتانسيل هستهاي خود به يك زرادخانه واقعي، ميل يا دستكم عجلهاي نخواهد داشت، خصوصاً در حالي كه فاقد قابليتهايي براي حمل قابل اطمينان و ضربات دوم است.
با اين حال، مواجهه ايران با تهديد بالقوه تغيير رژيم ممكن است محاسبات متفاوتي را رقم بزند؛ همانطور كه وقتي در اوايل دهه 2000 دكترين بوش كره شمالي را به عنوان هدف اصلي حملات پيشگيرانه آمريكا قرار داد، پيونگيانگ را به محاسبات ديگري سوق داد.
اگر ايالات متحده بقاي نظام سياسي ايران را تهديد كند، اين ممكن است تمايل تهران را براي تغيير موضع هستهاي به منظور قدرتنمايي يا ايجاد توان بازدارندهاي براي جلوگيري از حمله دشمن، به طور قابل توجهي افزايش دهد. بنابراين، تهديدهاي نظامي با هدف منع گسترش سلاحهاي هستهاي از قضا ميتواند نتيجهاي را تحميل كند كه واشنگتن سالٰها تلاش كرده است مانع آن شود.»
https://www.eghtesadnews.com/