نويسندگان
1 دانشيار دانشكده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائي
2 دانشآموخته كارشناسي ارشد اقتصاد محيط زيست دانشگاه علامه طباطبائي
چكيده
كليدواژهها
عنوان مقاله [English]
نويسندگان [English]
Statistics indicate a continuous growth in gasoline consumption for transportation in Iran. The volume of domestic consumption of gasoline in recent years has exceeded the country’s refining capacity, and a substantial volume has to be imported to meet the increasing demand for fuel. A growing urban population, together with ever increasing popularity of cars and subsidized fuel prices are considered among the most significant factors for this phenomenon. Which, among other problems, has created a substantial burden for the public budget and a rather serious air pollution in urban communities. Although, rising fuel consumption and its environmental impact could be seen as a common problem in most countries today, it is noteworthy however, that technological progress in urban transportation has presented certain useful alternatives. This study attempts to use advanced econometric methods to postulate a perspective for the long term gasoline consumption in Iran. Subsequently, it proceeds to examines the economic feasibility of utilizing a more advanced automobiles (i.e. Electro Hybrid cars) as an alternative mean for urban transportation. Findings of the study indicate a rather substantial stream of benefits for the economy, in terms of reduced gasoline consumption, as well as, lower air pollution for urban centers.
كليدواژهها [English]
بررسي امكان صرفهجويي در مصرف سوخت و كاهش آلودگي هوا
با استفاده از خودروهاي برقي- بنزيني (الكتروهيبريد)
دكتر حميد ناظمان* و احسان حقدوست**
تاريخ دريافت: 21 خرداد 1391 تاريخ پذيرش: 27 آبان 1391
آمارهاي كشور، حاكي از رشد مصرف بنزين در بخش حمل و نقل كشور بوده و در سالهاي اخير بنزين مصرفي بطور قابل ملاحظهاي بيش از ظرفيت پالايش داخلي شده است و لذا هزينه واردات بنزين سهم نسبتاً مهمي از بودجه دولت را به خود اختصاص ميدهد. افزايش جمعيت شهري، اقبال عمومي استفاده از خودروهاي شخصي و عرضه بنزين به قيمت يارانهاي از عوامل تعيينكننده اين پديده هستند. علاوه بر تحميل هزينههاي فزاينده به اقتصاد كشور، با ايجاد آلودگي بيش از حد هوا در مناطق شهري لطمات جبرانناپذيري نيز بر سلامت شهروندان وارد ميكنند. در اين پژوهش سعي بر آن است كه با استفاده از روشهاي پيشرفته اقتصادسنجي، مصرف بلندمدت بنزين در بخش حمل و نقل برآورد گرديده و آنگاه با توجه به اهميت موضوع، امكان استفاده از تكنولوژيهاي پيشرفتهتر در حمل و نقل شهري مورد توجه قرار گيرد. در اين زمينه به طور خاص كاربرد خودروهاي دوسوخته برقي- بنزيني كه در كشورهاي پيشرفته صنعتي مورد توجه بوده مورد بررسي قرار ميگيرد. نتايج بدست آمده از پژوهش حاكي از آن است كه استفاده از اين نوع خودروها در حمل و نقل شهري از نظر اقتصادي توجيهپذير بوده و ميتواند داراي منافع قابل ملاحظهاي به صورت محدود شدن مصرف بنزين و كاهش آلودگي هوا باشد.
واژههاي كليدي: پيشبيني مصرف بنزين، حمل و نقل شهري، يارانه سوخت، آلودگي هوا، تكنولوژي پيشرفته.
طبقهبندي JEL: Q41، Q47، L92، Q53، Q55.
1. مقدمه
محدوديت طبيعي و پايانپذير بودن برخي منابع، همچون سوختهاي فسيلي لاجرم ما را به سوي تلاش براي استفاده هرچه صحيحتر از اين ثروتهاي با ارزش رهنمون ميشود. نگرش حاكم بر بخش انرژي در اقتصاد ايران از ديرباز نگرشي عمدتاً فني و مهندسي بوده و به اهميت اقتصادي اين بخش كمتر توجه شده است، در حالي كه بخش انرژي يكي از بخشهاي اصلي اقتصاد كشور است. با توجه به اهميت اين بخش از نظر توليد ثروت ملي در ساير بخشها و با لحاظ نمودن آثار وسيع مصرف انرژي بر محيط زيست، لازم است كه اين بخش تا حد امكان از ديدگاه اقتصادي ساماندهي شود.
از نظر پيشينه مطالعات انرژي در جهان بايد توجه داشت كه طرحهاي تحقيقاتي عمدتاً از دهه 1970 ميلادي و پس از شوكهاي جهاني نفتي در كشورهاي بزرگ مصرفكننده انرژي مورد تأكيد قرار گرفته و در سالهاي اخير نيز با توجه به اهميت بخش انرژي بطور محسوس گسترش يافته است.
در تحليلهاي راهبردي بلندمدت، مسئله كميابي منابع بويژه منابع انرژي همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده و با توجه به فناپذيري منابع فسيلي ترديدي نيست كه در طول زمان مسئله كميابي با تأكيد بيشتري مورد توجه قرار خواهد گرفت و به نظر ميرسد كه اين موضوع در ايران نيز يكي از مهمترين مسائل سياستگذاري اقتصادي خواهد بود.
هنگامي كه مصارف مختلف انرژي را در مقياس جهاني مورد توجه قرار ميدهيم، مشخص ميشود كه بيش از يك چهارم انرژي اوليه در بخش حمل و نقل مصرف ميشود كه سهم فرآوردههاي نفتي در تأمين آن در حدود 70 درصد است[1] كه به اين ترتيب اهميت بخش حمل و نقل در حوزه اقتصاد انرژي و محيط زيست بيش از پيش نمايان ميشود. در اين زمينه به نظر ميرسد كه توسعه تكنولوژيهاي نوين و كاربرد آن در خودروها مانند پيل سوختي، خودروهاي الكتروهيبريدي، موتورهاي الكتريكي و استفاده از سوختهاي جايگزين، در آينده تأثيرات وسيعي در ساختار بازار انرژي و مسائل اقتصادي و سياسي مرتبط با آن خواهد داشت. كاربرد اين تكنولوژيها همچنين ميتواند بر الگوي توليد و مصرف انرژي نيز اثرگذار بوده و موجب ايجاد تغييرات در رفتارهاي اجتماعي و شيوه زندگي مردم شود.
مشاهدات اخير در كشورهاي صنعتي بويژه پس از افزايش نسبي قيمتهاي انرژي و بحران اقتصادي جهاني حاكي از آن است كه صنايع خودروسازي در حال تحول ساختاري بوده و درصدد طراحي و توليد خودروهايي با مصرف سوخت و آلايندگي كمتر هستند.
در اين پژوهش، سعي ميشود با استفاده از روشهاي اقتصادسنجي ابتدا به پيشبيني بلندمدت مصرف بنزين در كشور پرداخته و سپس منافع حاصل از بكارگيري خودروهاي كممصرف الكتروهبيريدي در حمل و نقل شهري مورد بررسي قرار گيرد.
2. مصرف انرژي و انتشار آلايندهها در بخش حمل و نقل ايران
در ايران مصرف بنزين و گازوئيل در بخش حمل و نقل بخش مهمي از سوختهاي فسيلي مصرف شده در كشور را شامل ميشود. بطوري كه درسال 1388 بنزين مصرف شده در بخش حمل و نقل كشور در حدود 5/23 ميليارد ليتر و گازوئيل مصرفي بيش از 35 ميليارد ليتر در سال بوده است.[2]
با توجه به اينكه اين ميزان بيش از 50 درصد كل مصارف فرآوردههاي نفتي در كشور است، مشخص است كه مصرف سوختهاي فسيلي (بنزين و گازوئيل) در بخش حمل و نقل كشور از كل مصارف صنعتي، تجاري و خانگي در اقتصاد كشور بيشتر بوده است.
با توجه به اينكه ظرفيت پالايشگاههاي كشور محدود است ، در سالهاي اخير تأمين سوخت مصرفي بخش حمل و نقل از منابع داخلي كافي نبوده و مقادير قابل توجهي سوخت بويژه بنزين از خارج از وارد شده است. براساس آمار سال 1387 بطور متوسط روزانه 5/27 ميليون ليتر بنزين و 5 ميليون ليتر گازوئيل از طريق واردات تأمينگرديده است. ولي در سالهاي اخير متعاقب سياستگذاري در اين زمينه بصورت اعمال سهميهبندي بنزين و اقدام براي بهينهسازي مصرف سوخت سبب كاهش آهنگ رشد مصرف در اين بخش گرديده و به نظر ميرسد با اجراي طرح هدفمندي يارانهها و در عين حال اقدام براي توسعه ظرفيت پالايشگاهها ميتوان در اين زمينه به تدريج به خودكفايي رسيد و از واردات فرآوردههاي سوختي بينياز شد.
مهمترين مشكل مصرف سوخت در اين بخش، قديمي بودن تكنولوژي ساخت خودروهاي توليدي كارخانجات داخلي است. به طوري كه هزينههاي سنگيني را بر اقتصاد كشور تحميل مينمايد. براساس آمارهاي بدست آمده مصرف بنزين موتور و نفت و گاز بخش حمل و نقل در سال 1386 به ترتيب 23 و 18 ميليون مترمكعب بوده كه در مجموع معادل 238 ميليون بشكه نفتخام است. ارزش سوخت مصرفي اين بخش در آن سال، بالغ بر 210 هزار ميليارد ريال معادل 44/22 ميليارد دلار ميشود.
در تحليل مصرف بالاي بنزين بايد اشاره نمود كه در سالهاي اخير نزديك به 2 ميليون خودرو در سال توليد شده و مجموع كل خودروهاي بنزيني شامل سواري و وانت موجود در كشور تا پايان سال 1390 بيش از 14 ميليون خودرو بوده است. توليد بالاي خودرو از سال 1380 به بعد در كشور يكي از عوامل بسيار مؤثر در افزايش مصرف بنزين بوده است. گفتني است كه عليرغم كاهش نسبي سن متوسط ناوگان بنزيني كشور در سالهاي اخير، اين رقم هنوز از متوسط جهاني خيلي بيشتر است. نكته قابل تأمل ديگر اين است كه تكنولوژي خودروهاي توليدي داخلي نيز با تكنولوژي روز دنيا فاصله دارد و مصرف خودروهاي توليدي كشور از مصرف نمونههاي مشابه اروپايي خيلي بيشتر است. بگونهاي كه برخي خودروهاي توليدي در كشور بيش از دو برابر كلاس مشابه خارجي سوخت مصرف ميكند.
همانطور كه اشاره شد، رشد بالاي توليد خودرو با تكنولوژي پايين در كنار قيمتهاي پايين سوخت، همچنان بزرگترين عامل در مصرف بالاي بنزين در سالهاي اخير در كشور بودهاند. روند توليد خودروهاي بنزيني نشان ميدهد كه ميزان توليد خودرو در دوره 1390–1381 تقريباً معادل با جمع كل خودروهاي وارداتي و توليد شده از ابتداي تاريخ ورود خودرو به كشور تا قبل از 1381 بوده است.
3. ارزاني نسبي سوخت و تأثير آن در اتلاف انرژي
بررسي وضعيت قيمت فروش بنزين در داخل و مقايسه آن با قيمتهاي بينالمللي نشان ميدهد كه قيمتهاي فروش داخل نسبت به قيمتهاي بينالمللي قابل مقايسه نبوده و همواره فاصله بسياري با آن داشته است. بگونهاي كه در سال 1388 بنزين فروش داخل در حدود 2/4 برابر ارزانتر از قيمت بينالمللي عرضه شده است. با توجه به بررسي قيمتها مشاهده ميشود كه بخش قابل توجهي از ارزش بنزين مصرفي در كشور توسط دولت بصورت يارانه تأمين ميشود كه اين مسئله ميتواند يكي از دلايل مصرف بالاي بنزين در كشور محسوب شود. در سال 88 در ميان بخشهاي مصرفكننده، بخش حمل و نقل با 7/42% از كل يارانه انرژي بيشترين سهم را در برخورداري از اين منابع داشته است. همانگونه كه جدول 1 نيز نشان ميدهد، در دوره 1388 -1379 ميزان يارانه اختصاص يافته به بنزين روند رو به رشدي داشته به گونهاي كه يارانه احتسابي براي بنزين از رقم 5/24470 ميليارد ريال در سال 1379 به 131014 ميليارد ريال در سال 1388 رسيده است. به عبارت ديگر، در اين دوره بطور متوسط يارانه محاسباتي براي بنزين سالانه حدود 2/23 درصد رشد داشته است. با توجه به جدول 1 مشخص است كه تغييرات ارقام مربوط به يارانه بنزين بستگي به دو عامل دارد:
- ارزش بينالمللي بنزين كه متأثر از قيمتهاي جهاني نفت خام است
- ميزان مصرف بنزين در داخل كشور
هرچند اين موضوع در مورد ساير حاملها نيز تا حدودي مصداق دارد، ولي توجه به اين نكته ضروري است كه ميزان مصرف بنزين در كشور از حدود 15 ميليارد ليتر در سال 1379 به بيش از 24 ميليارد ليتر در سال 1387 افزايش يافته بود كه پس از اعمال سياست سهميهبندي و همچنين اجراي طرح هدفمندي يارانهها در سالهاي اخير تا حدودي كنترل شده است. بديهي است كه پايين بودن قيمتهاي داخلي بنزين در سالهاي گذشته عامل اصلي افزايش مصرف آن بوده است.
جدول 1. وضعيت مصرف بنزين و ميزان يارانه احتسابي در بخش حمل و نقل
در سالهاي 1388-1379
سال |
كل مصرف (ميليون ليتر) |
قيمت فروش داخلي (ريال) |
متوسط قيمت منطقهاي (ريال) |
قيمت تمام شده (ريال) |
يارانه (ميليارد ريال) |
1379 |
9/15519 |
385 |
5/1850 |
7/1961 |
5/24470 |
1380 |
4/16737 |
450 |
4/1305 |
2/1395 |
6/15819 |
1381 |
2/18440 |
500 |
5/1452 |
9/1559 |
2/19545 |
1382 |
3/20539 |
650 |
7/1745 |
6/1863 |
6/34936 |
1383 |
9/22201 |
800 |
3/2533 |
5/2700 |
9/42194 |
1384 |
6/24469 |
800 |
1/3553 |
2/3812 |
5/73706 |
1385 |
26867 |
800 |
3/4174 |
1/4475 |
8/98839 |
1386 |
2/23525 |
1000 |
8/5122 |
6/5488 |
4/105595 |
1387 |
24494 |
1000 |
3/6221 |
6592 |
105321 |
1388 |
23429 |
1000 |
4200 |
6592 |
131014 |
مأخذ: ترازنامه انرژي سال 1388
با توجه به مباحث بيان شده ميتوان گفت علاوه بر پارامترهاي قيمتي و احتساب يارانه كه موجب مصرف بالاي بنزين در كشور شده است، متغيرها و پارامترهايي همچون رشد روزافزون تعداد خودروها، بالا بودن عمر متوسط ناوگان خودروهاي سواري و پايين بودن تكنولوژي خودروها نيز بايد مورد توجه قرار گيرد كه در ادامه به بررسي اثرات اين پارامترها بر روي تقاضاي بنزين در چارچوب يك مدل تحليلي پرداخته ميشود.
4. آلايندگي سوخت مصرفي خودروها
از طرفي علاوه بر مسائل اقتصادي مرتبط با بخش انرژي، مصرف سوختهاي فسيلي داراي آثار مخربي بر محيط زيست است. مهمترين آثار مخرب ناشي از احتراق سوختهاي فسيلي انتشار آلايندهها و گازهاي گلخانهاي است. بخش حمل و نقل نيز با توجه به مصرف بالاي سوختهاي فسيلي در آن سهم عمدهاي در انتشار اين نوع آلايندهها در كشور دارا بوده است. اطلاعات مربوط به انتشار آلايندههاي زيستمحيطي و گازهاي گلخانهاي در بخش حمل و نقل به صورت خلاصه در جدول 2 نشان داده شده است.
جدول 2. سهم و ميزان گازهاي آلاينده و گلخانهاي بخش حمل و نقل كشور در سال 1388
نوع گازهاي آلاينده |
NOx |
2SO |
2CO |
3SO |
CO |
4CH |
SPM |
ميزان انتشار آلايندگي (هزار تن) |
911 |
544 |
133940 |
7 |
8382 |
40 |
307 |
سهم بخش حمل و نقل از آلايندگي (در صد) |
6/49 |
4/32 |
9/24 |
9/38 |
9/96 |
7/78 |
1/78 |
مأخذ: ترازنامه انرژي سال 1388
5. پيشينه مطالعات مربوط به مدلهاي تقاضاي سوخت
براي پيشبيني تقاضاي بنزين در بخش حمل و نقل، مجموعهاي از روشهاي مخلتف مورد استفاده قرار ميگيرد. با توجه به اينكه تعداد تجمعي خودروها، الگوي استفاده از آنها و راندمان متوسط آنها به ميزان زيادي روي تقاضاي انرژي تأثير دارند، در مطالعات صورت گرفته عموماً تلاش ميشود اين عناصر در تحليل گنجانده شوند. در اين بخش از مقاله به بررسي مدلهاي اقتصادسنجي مورد استفاده در مطالعات قبلي پرداخته ميشود.
پايه اين نوع تحليلهاي اقتصادي، معمولاً مدل تك معادلهاي است كه در آن شكل خلاصه شده تابع تقاضا براي كل سوختهاي مصرفي در بخش حمل و نقل و يا براي هر يك از سوختهاي مصرفي بطور خاص (بنزين، ديزل و غيره) مورد توجه قرار ميگيرد. در اين زمينه مطالعات زيادي صورت گرفته كه از آن جمله ميتوان به مطالعات انجام شده در مورد تقاضا در كشورهاي در حال توسعه اشاره كرد.[3] مطالعات مربوط به مصرف داخلي فرآوردههاي نفتي در كشورهاي صادركننده نفت (اوپك) نيز قابل ذكر است.[4]
براساس مطالعات صورت گرفته بر روي روشهاي مورد استفاده در تخمين تقاضاي انرژي، روش اتحاد رياضي و روش ساختاري دو روش متداول مورد استفاده براي تخمين تقاضاي انرژي بخش حمل و نقل است. در تحقيقات انجام شده از ابتداي دهه 1970 تاكنون، عموماً اهميت موجودي خودروها، نوع و ميزان استفاده از خودروها و راندمان متوسط خودروها را در تعيين تقاضاي انرژي بخش حمل و نقل مورد توجه قرار گرفتهاند. در حالت كلي اين مدلها را ميتوان به صورت زير نشان داد:
(1)
كه در آن E تقاضاي سوخت، C موجودي خودروها، U نرخ مصرف سالانه (كيلومتر بر سال) و Eff راندمان خودرو (ليتر بر كيلومتر) است.
در مطالعات اوليه مانند پينديك (1979) سعي شده است است تقاضاي سوخت در بخش حمل و نقل در شكل كلي آن فرمولبندي شود.[5] در مطالعات بعدي تقاضاي سوخت در قالب مدلي كه معمولاً به صورت حاصل ضرب سه متغير بالا بيان شده است، تعريف ميشود كه هر يك از اين متغيرها خود از تابعي از ساير متغيرهاي توضيحي بدست ميآيد. در اين روش تابع تقاضاي انرژي برخلاف تئوريهاي مرسوم اقتصادي در زمينه استخراج توابع تقاضا كه از توابع هزينه يا مطلوبيت و از طريق يك فرايند بهينهيابي بدست ميآمد، حاصل نميشود.[6] كاربرد اين نوع مدلها براي اهداف محاسباتي از راههاي جايگزين قابل تحقق است كه در اين زمينه به دو مطالعه انجام شده زير ميتوان اشاره كرد.
- مطالعه انجام شده توسط پينديك كه يكي از اولين مطالعات براي تحليل تقاضاي انرژي در بخش حمل و نقل به شمار ميآيد.
- مطالعه جانسون و اسچيپر[7] كه نسبتاً جديدتر بوده و در آن از ساختار نسبتاً سادهاي استفاده شده است.
با اين وجود، ميزان در دسترس بودن دادهها در اغلب موارد، چنين تحليلهاي مفصلي را حتي در كشورهاي توسعهيافته نيز با مشكل مواجه كرده است و اين امر محققان را ناگزير ساخته است تا روشهاي سادهتري براي محاسبه بكار گيرند.
به عنوان مثال يوري[8] براي تقاضاي بنزين از يك مدل ساده كلي استفاده كرده است. اخيراً، هوگز و همكاران[9] با استفاده از يك فرمولبندي خطي- لگاريتمي، تقاضاي بنزين را در دو دوره زماني مختلف براي ايالات متحده تحليل كردهاند. در تحقيق گلايستر و گراهام[10] مدلهاي تقاضا و روشهاي اقتصادي به طور تفصيلي مرور ميشوند. در مدل تقاضاي انرژي ارائه شده توسط پينديك (1979)، تقاضاي بنزين با استفاده از مدل رابطه برابري تخمين زده شده است. براي تعيين موجودي خودروها، از سه معادله استفاده ميشود و دو معادله ديگر نيز نرخ استهلاك (افت بها) براي موجودي و ميزان افزايش خودروهاي جديد به موجودي را نشان ميدهند. اين امر در معادله (2) نشان داده شده است.
(2)
كه در آن STK موجودي خودروها، r استهلاك موجودي و NR خودروهاي تازه ثبت شده است. خودروهاي تازه ثبت شده، موجودي را به سطح مطلوب خود ميرسانند كه اين سطح مطلوب تابعي از متغيرهاي توصيفي مانند قيمت خودرو Pc، قيمت سوخت (Pf) و (Y) درآمد است. مقدار سرانه خودروهاي تازه ثبت شده را ميتوان به اين شكل بيان كرد:
(3)
با اين فرض كه STK يك تابع خطي از Pi، Pf و Y باشد، معادله (2) را ميتوان به شكل زير نوشت:
(4)
در مورد نرخ استهلاك r انتظار ميرود كه با افزايش درآمد سرانه افزايش پيدا كند و با بالا رفتن قيمتهاي خودروها، كاهش يابد. اين امر را ميتوان مشابه معادله (5)، با يك تابع خطي نشان داد.
(5)
معادلات (2)، (3) و (5) نشاندهنده موجودي خودروها هستند.
ميزان كاربري خودروها معمولاً برحسب تعداد كيلومتر پيموده شده توسط هر خودرو در طول سال بيان ميشود. انتظار ميرود كه مقدار اين كميت به شكلي مثبت به درآمد سرانه بستگي داشته باشد، اما بستگي آن به قيمت سوخت منفي باشد. اين امر در معادله لگاريتمي- خطي (6) نشان داده ميشود:
(6)
در مورد مقدار متوسط راندمان مصرف سوخت انتظار ميرود كه با قيمت سوخت تغيير كند، اما اين تغيير با مقداري تأخير زماني صورت ميگيرد. اين امر نيز در يك رابطه لگاريتمي- خطي ديگر، معادله (7)، نشان داده شده است:
(7)
در مدل جانسون و اسچيپر (1997) تقاضاي سوخت برابر است با حاصل ضرب سه پارامتر به شرح زير:
(8)
كه در آن I مصرف سوخت به ازاي هر كيلومتر پيموده شده (يا شدت سوخت) است و D مقدار فاصله پيموده شده در هر سال براي هر خودرو و S سرانه تعداد تجمعي خودروها است.
در اين مطالعه از يك روش سيستماتيك بازگشتي استفاده شده كه در آن D به صورت تابعي از S و I و ساير متغيرها تخمين زده ميشود، اما I و S صرفاً به صورت توابعي از ساير متغيرها بدست ميآيند. علاوه بر اين، تمامي سه جزء تقاضا با استفاده از رابطههاي لگاريتمي- خطياي تعيين ميشوند كه متداولترين توابعي هستند كه يك كشش ثابت بدست ميدهند و نتايج بدست آمده از آنها به سهولت قابل تفسير است. با اين وجود، براي متغير چگالي جمعيت و ماليات، از مقادير غيرلگاريتمي استفاده شده تا از مشكلات ناشي از مقادير نزديك به صفر اجتناب شود. روابط زير به منظور تخمين مدل پوياي تركيبي استفاده شدهاند:
موجودي خودروها
(9)
شدت سوخت
(10)
فاصله پيموده شده
(11)
كه در آنها P قيمت سوخت،Y درآمد (توليد ناخالص داخلي(، G چگالي جمعيت و T ماليات است.
از مطالعات كاربردي اخير در زمينه تخمين تقاضاي انرژي در حمل ونقل، ميتوان به كار تحقيقي مربوط به هندوستان اشاره كرد. در مدلي كه براي پيشبيني تقاضاي سوخت در هندوستان طراحي شده متغيرهاي مالكيت خودرو و مقدار متوسط مصرف سوخت خودروها به كار گرفته شده و با استفاده از روش اقتصادسنجي تقاضاي سوخت براي بخش حمل و نقل هندوستان را پيشبيني كردهاند.[11]
اين محققان مقدار كل تقاضا را براي موجودي خودرو در يك سال معين و نيز مقدار متوسط تقاضاي سوخت براي هر خودرو در هر سال را تخمين زدهاند. در اين مطالعه ميزان مالكيت سرانه خودرو با استفاده از توابع غيرخطي پيشبيني شده است. ميزان خوب بودن تطابق اين توابع با مقادير واقعي مورد اعتبارسنجي قرار گرفته و از اين طريق رابطه بين درآمد سرانه و ميزان سرانه مالكيت خودرو تعيين گرديده و سپس با انجام پيشبينيهايي براي ناوگان خودرويي با استفاده از اين روابط و با تركيب اين پيشبينيها با مفروضات مربوط به مقدار متوسط مصرف سوخت براي هر خودرو، مقدار كل تقاضا تعيين گرديده است. البته بايد توجه داشت كه مانند تقاضاي انرژي در بخش صنعت، مطالعات اخير در مورد پيشبيني تقاضاي انرژي در حمل و نقل نيز اغلب متكي بر مدلهاي همانباشتگي و مدلهاي تصحيح خطا بودهاند. اين مدلها متكي بر ويژگيهاي تكنيكي سريهاي زماني بوده و در آنها تلاش شده است تا از وقوع اشتباه در تعيين مقادير و پارامترها در مدل، اجتناب شود. با اين وجود، در اغلب موارد، اين مدلها در سطح كلان بوده و راندمان و موجودي خودروها به شكل صريح در آنها در نظر گرفته نميشود. اغلب اين مدلها بيشتر روي يك سوخت خاص متمركز ميشوند تا مجموعه كلي سوختها و حالات مورد استفاده در حمل و نقل و در نتيجه، حالات جايگزين ممكن در آنها ناديده گرفته ميشوند.
يكي ديگر از روشهاي مرسوم در پيشبيني تقاضاي بنزين و يا ديزل استفاده از مدلهاي توصيفي است كه مبتني بر راندمان خودروها در ناوگان حمل و نقل جادهاي است. به عنوان نمونه مدلي براي تقاضاي بنزين در ژاپن براساس روش راندمان خودروها تدوين شده است.[12] براساس اين مدل، متغيرهاي جمعيتي، قيمت سوخت، راندمان خودروها و ميزان استفاده از خودروها، تعيينكننده ميزان تقاضاي بنزين است. اين مدل به صورت ساده به شكل زير ارائه ميشود:
(12)
در رابطه (12) Dtميزان تقاضاي بنزين در سال t است. همچنين St ، KMTt و AEFTt به ترتيب ذخيره خودروهاي حاضر و باقي در ناوگان ، متوسط كيلومترهاي پيمايش شده توسط هر خودرو و راندمان تعديل شده سوخت است. ذخيره خودروهاي حاضر و باقي به صورت رابطه (13) بيان ميشود.
(13)
كه در آن St ذخيره خودروهاي حاضر و باقي در ناوگان بوده و Sale بيانگر فروش خودروهاي جديد در بازار است. i شمارشگر انواع خودروها و t نيز بيانكننده زمان است. همچنين ضريب ماندگاري هر خودرو در ناوگان است. همچنين ذخيره خودروهاي حاضر و باقي در واقع جمع فروش خودروهاي جديد است كه در ضريب ماندگاري ضرب ميشود.
6. روش گردآوري دادههاي آماري مدل
در اين بخش به منظور تخمين تقاضاي بنزين و پيشبيني مصرف بلندمدت آن از دادههاي سري زماني مربوط به بخش حمل و نقل جادهاي در اقتصاد ايران در سه دهه گذشته استفاده شده است. در اين مدل از دو نوع پارامترهاي ساختاري و اقتصادي كه تاكنون ثابت شده بر روي تقاضاي سوخت مؤثر هستند، استفاده شده است. اين دادهها عبارتند از: مصرف بنزين (Cons)، قيمت واقعي بنزين (Price)، درآمد سرانه (GDPPer)، تعداد تجمعي خودروهاي سواري (Vehicle)، متوسط عمر خودروهاي سواري (Age) و راندمان مصرف سوخت خودروها (Effic) كه روش گردآوري و محاسبه هر يك از اين اطلاعات به شرح زير است.
در ايران با توجه اينكه اين اطلاعات سالانه و به صورت منسجم محاسبه و منتشر نميشود، بنابراين در اين مقاله براساس ساير اطلاعات موجود به محاسبه غيرمستقيم اين پارامتر پرداخته شده است. روش محاسبه متوسط عمر خودروها، سري زماني خودروهاي سواري ثبت شده در هر سال از سال 1327 در نظر گرفته شده است. سپس با فرض عدم احتساب از رده خارج كردن خودروهاي فرسوده در سالهاي اخير متوسط عمر ناوگان خودروهاي سواري كشور به صورت زير محاسبه شده است:
(14)
(15)
كه در آن:
: متوسط موزون عمر خودروهاي سواري در زمان t
: ابعاد خودروهاي ثبت شده سال i در زمان t
: تعداد كل خودروهاي سواري در زمان t
: عمر خودروي ثبت شده سال i در زمان t[13]
بديهي است كه در صورت احتساب ارقام مربوط به خروج خودروهاي فرسوده در سالهاي اخير، عمر متوسط بدست آمده تغيير خواهد كرد. ولي در هر صورت ساختار روابط تعريفي فوق قابل استفاده خواهد بود.
(16)
كه در آن تعداد خودروهاي ثبت شده در سال i در زمان t و تعداد كل خودروهاي سواري در سال t است. از طرف ديگر متوسط مصرف سوخت خودروهاي نوع i در زمان t است، بطوري كه اين پارامتر تابعي از زمان و عمر خودرو است.
(17)
اطلاعات اين متغير () نيز براساس استانداردهاي مصرف سوخت خودروها در هر 100 كيلومتر و نوع آن خودرو كه توسط شركت بهينهسازي مصرف سوخت منتشر شده است، استخراج شده است.
7. ساختار مدل پيشنهادي پژوهش
در بخش بررسي مدلها و متغيرهايي كه در تخمين تابع تقاضاي سوخت در بخش حمل و نقل تاكنون مورد استفاده قرار گرفته است، پرداخته شد. براساس مطالعات گذشته برخي از پارامترها كه در ايران نيز ميتواند بر روي تقاضاي مصرف سوخت تأثير داشته باشد معرفي شده است. براساس اين متغيرها، به منظور تخمين و پيشبيني تقاضا براي بنزين در كشور مدل اقتصادسنجي مورد نظر به شرح زير ارائه ميشود.
مدل مورد استفاده در اين مقاله يك مدل لگاريتمي است كه در اين مدل تمامي متغيرهاي آورده شده در بخش قبل به صورت لگاريتمي و به روش حداقل مربعات كامل OLS و با استفاده از نرمافزار Eviews5 تخمين زده ميشود. مدل مورد استفاده به صورت زير نشان داده ميشود:
روش كار در اين مقاله شامل دو مرحله است. در مرحله اول با تخمين مدل ارائه شده به بررسي ميزان تأثيرگذاري پارامترها بر روي تقاضاي سوخت پرداخته و پس از آن با درنظر گرفتن روند معقول براي هر يك از پارامترهاي مورد نظر به پيشبيني مصرف بنزين تا سال 1404 پرداخته ميشود. در مرحله دوم تحقيق، براساس پيشبينيهاي صورت گرفته در مورد مصرف بنزين در كشور متوسط مصرف سوخت براي هر خودرو محاسبه خواهد شد. پس از محاسبه اين شاخص براساس ميزان بهرهوري مصرف سوخت خودروهاي هيبريدي و ميزان كاهش مصرف سوخت و كاهش انتشار آلايندهها براساس سناريوهاي تعريف شده، به محاسبه فوايد اقتصادي اجراي اين طرح پرداخته ميشود.
8. برآورد مدل و پيشبيني تقاضاي بنزين
همانطور كه در قسمت قبل بيان شد دادههايي كه در اين مقاله مورد استفاده قرار گرفتهاند، دادههاي سري زماني هستند. در تحليل سريهاي زماني محققان غالبا 2R بالايي را مشاهده ميكنند، هرچند ممكن است رابطه معناداري بين متغيرها وجود نداشته باشد. اين 2R بالا ناشي از وجود روند زماني همجهت در متغيرها است و لزوماً به دليل وجود ارتباط حقيقي بين متغيرها نيست.
براي بررسي پايايي متغيرهاي مورد استفاده در الگو از آزمون ريشه واحد استفاده شد. بدين منظور آزمون ديكي- فولر تعميميافته ([14]ADF) مورد استفاده قرار گرفته كه نتايج آن در جدول 3 آمده است. همانطور كه مشاهده ميشود تمامي متغيرهاي مورد استفاده در سطح و در سطح اطمينان 5% نامانا هستند، اما با يكبار تفاضلگيري مانا ميشوند. آزمون انجام شده با درنظر گرفتن عرض از مبدأ بوده است.
جدول 3. نتايج آزمون ريشه واحد متغيرها
آزمون ADF با اولين تفاضل |
آزمون ADF در سطح |
متغيرها |
||||
مقدار بحراني |
مقدار آماره t |
مقدار بحراني |
مقدار آماره t |
|||
99/2- |
78/5 |
98/2- |
62/1- |
Cons |
||
99/2- |
72/3- |
98/2- |
67/1- |
Price |
||
99/2- |
01/3- |
99/2- |
47/1- |
GDPPer |
||
99/2- |
8/3- |
99/2- |
82/1 |
vehicle |
||
99/2- |
39/3- |
00/3- |
56/1- |
effic |
||
99/2- |
73/3- |
99/2- |
37/2- |
age |
||
*** |
*** |
99/2- |
61/5- |
Resid |
||
مأخذ: نتايج تحقيق
با توجه به نتايج آزمون ريشه واحد جهت برآورد مدل به روش OLS، همانباشتگي متغيرها بوسيله آزمون ريشه واحد پسماندهاي الگو مورد بررسي قرار گرفت. نتايج آزمون نشان ميدهد كه پسماندهاي مدل اوليه برآورد شده بوسيله OLS در سطح اطمينان 5 درصد پايا است. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه متغيرهاي مدل همانباشتهاند و برآوردهاي روش OLS معتبر هستند.
براساس معادله تخمين زده شده نتايج تخمين و كششهاي بدست آمده در جدول 3 نشان داده شده است. براساس نتايج بدست آمده همانطور كه در جدول 4 نيز مشاهده ميشود، مهمترين متغير مؤثر بر تقاضاي بنزين راندمان مصرف سوخت خودروهاست. نتايج تخمين نشان ميدهد به ازاي هر 1 درصد بهبود در راندمان مصرف سوخت 44/2 درصد تقاضاي بنزين در كشور را كاهش خواهد داد.
يكي ديگر از نكات قابل توجه در نتايج بدست آمده ضريب بسيار پايين متغير قيمت است. اين ضريب نشان ميدهد كشش قيمتي بنزين بسيار پايين و كمكشش است. همچنانكه مطالعات قبلي نيز حاكي از پايين بودن كششهاي قيمتي سوخت بوده است.[15] بنابراين ميتوانيم استدلال كنيم كه سياستهاي قيمتي در كنترل مصرف بنزين در كشور چندان مؤثر نخواهد بود و در صورتي كه طرح هدفمندي يارانهها علاوه بر قيمت از تدابير غيرقيمتي بخصوص اصلاح زيرساختهاي توليدي نيز استفاده نمايد، ممكن است تا حدودي احتمال موفقيت آن را بهبود بخشد. در مورد ساير برآوردهاي مربوط به اين مدل، با توجه به ضرايب بدست آمده براي متغيرهاي عمر خودروها و همچنين تعداد خودروهاي سواري كه به عنوان پارامترهاي ساختاري در بخش حمل و نقل شناخته ميشوند، ميتوان نتيجه گرفت كه تغييرات اين پارامترها نيز نسبت به متغير قيمت و درآمد سرانه به عنوان پارامترهاي اقتصادي ميتوانند تأثيرگذاري بيشتري در صرفهجويي سوخت داشته باشند. در واقع نتايج ضرايب بدست آمده براي اين دو متغير نشان ميدهد كه افزايش در تعداد و عمر خودروها موجب افزايش در مصرف بنزين خواهد شد. به طوري كه به ازاي هر 1 درصد افزايش در عمر و تعداد خودروها، به ترتيب 6/0 و 8/0 درصد مصرف بنزين در كشور افزايش مييابد.
جدول 4. نتايج تخمين مدل تقاضا
آماره t |
انحراف معيار |
ضرايب |
متغير |
4622/0 |
0974/4 |
894/1 |
ضريب ثابت |
9196/1- |
0354/0 |
068/0- |
log(Price) |
3751/3 |
1106/0 |
3734/0 |
log(GDPPer) |
3109/12 |
0653/0 |
8039/0 |
log(vehicle) |
0942/2- |
1658/1 |
4416/2 |
log(effic) |
0724/8 |
0754/0 |
6090/0 |
log(age) |
9965/0 |
R-squared |
||
9956/0 |
Adjusted R-squared |
||
95/1 |
Durbin-Watson |
||
188/1143 |
F Statistic |
مأخذ: نتايج تحقيق
افزايش تعداد خودروهاي شخصي كه تا حدود زيادي به دليل رشد جمعيت، توليد بيشتر خودرو، عدم توسعه سريع و مناسب وسايل حمل ونقل عمومي و ساير عوامل محيطي بوده كه انتظار ميرود در سالهاي آينده نيز همچنان در رشد تقاضاي بنزين نقش داشته باشند. همجنين مقدار 2Rدر اين مدل نشان ميدهد كه تغييرات متغيرهاي توضيحي به خوبي توانستهاند تغييرات تقاضا به عنوان متغير وابسته را نشان دهند. در واقع اين پارامترها تا 99 درصد تغييرات مصرف بنزين در كشور را نشان ميدهند. همچنين براساس مقدار شاخص دوربين- واتسون در جدول و طبق آزمون LM ميتوان در سطح اطمينان 5 درصد وجود خودهمبستگي در مدل را رد نمود.
اكنون با استفاده از نتايج تخمين و ضرايب بدست آمده براي پارامترها ميتوان با در نظر گرفتن يك سناريوي نسبتاً واقعبينانه براي متغيرهاي مستقل، مصرف تقريبي بنزين در سالهاي آينده را پيشبيني كرد. براي اين منظور روند آتي پارامترهاي مدل با در نظر گرفتن يك نرخ تغيير و تحول آنها در قالب فروض مطرح شده توسط سازمانها و نهادهاي رسمي كشور ارقام پيشبيني شده براي مصرف سوخت در بازه زماني 1405-1390 بدست ميآيد. بر اين مبنا رشد متوسط درآمد سرانه واقعي با توجه به عملكرد سالهاي گذشته و لحاظ نمودن برآوردهاي بانك مركزي در حدود 3 درصد و نرخ رشد تعداد خودروهاي بنزينسوز با توجه به رشد سريع توليد خودرو در سالهاي اخير و لحاظ نمودن برنامههاي توليد كارخانههاي خودروسازي براي سالهاي 1390 تا 1405 بطور متوسط در حدود 6 درصد در سال در نظر گرفته شده است. البته بايد توجه داشت كه ميزان خروج خودروهاي فرسوده در كشور را معادل واردات خودرو از خارج در نظر گرفته شده و به اين ترتيب آثار ناشي از اعمال سياست جايگزيني خودروهاي فرسوده در محاسبه عمر خودروها جبران شده است .
در مورد قيمتگذاري بنزين در اين تحقيق، فرضي مشابه فروض مربوط به تدابير قبلي دولت در برنامه پنجم در نظر گرفته شده و فرض ميشود كه روش محتاطانهتري در اجراي طرح هدفمندي يارانهها مورد عمل قرار گيرد. نرخ رشد واقعي قيمت بنزين پس از تعديل معادل 10 درصد در سال در نظر گرفته شود. بديهي است كه در صورت تغيير نرخ تورم ميتوان اين فروض را نيز متناسب با مشاهدات بعدي تعديل كرده و نتايج حاصل را در محاسبات مربوطه لحاظ نمود. البته در اين زمينه نكته قابل تأكيد اين است كه هر قدر قيمت بنزين و سوختهاي فسيلي افزايش يابد، مزيت اقتصادي استفاده از خودروهاي كممصرف بطور كلي و مزاياي مربوط به خودروهاي برقي بطور خاص بهتر آشكار شده و صرفه اقتصادي آنها بيشتر خواهد بود و آنچه در اين تحقيق مورد آزمون قرار ميگيرد مزاياي استفاده از اين خودروها در محتاطانهترين حالت ممكن بوده و با فرض شرايطي است كه عرضه بنزين با كمترين افزايش قيمت ميسر باشد. بديهي است كه در صورت افزايش بيشتر قيمتها موجب توجيه مزيت و مطلوبيت اقتصادي بيشتري براي اين نوع خودروها خواهد بود.
در مورد متغير راندمان مصرف سوخت خودروها و عمر آنها، براساس سياستهاي دولت و چشمانداز اين سياستها در برنامه پنجم توسعه، هدفگذاري دولت اين است كه در پايان چشمانداز 20 ساله (سال 1404) راندمان به 8 ليتر كاهش يابد؛ هر چند اين چشمانداز نيز با توجه به پيشرفت تكنولوژي با استانداردهاي دنيا فاصله فراواني خواهد داشت. بر اين اساس بايد ساليانه 4/2 درصد راندمان مصرف خودروها بهبود يابد تا در پايان برنامه به اين هدف رسيد.
در مورد ميانگين عمر خودروها نيز با توجه به سياست جايگريني خودروها در كشور و همچنين رشد ساليانه توليد خودرو با توجه به ميانگين كنوني عمر خودروها (حدود 11 سال) و با در نظر گرفتن اينكه وزارت صنايع و شركت بهينهسازي مصرف سوخت پيشبيني كردهاند كه در يك برنامه 15 ساله اين ميانگين به 8 سال نزديك شود. براين اساس ميتوان فرض كرد كه ساليانه 6/1 درصد از ميانگين عمر خودروها كاسته شود. اكنون براساس اين سناريو براي متغيرهاي مستقل ميتوان مقادير پيشبيني شده براي سوخت خودروها را بدست آورد. همانطور كه در نمودار 2 نيز مشاهده ميشود روند مصرف بنزين در كشور روندي صعودي با نرخي فزاينده خواهد داشت. اين نمودار نشان ميدهد كه از طريق بهبود نسبي راندمان مصرف سوخت و كاهش تدريجي عمر متوسط خودروها نميتوان روند افزايشي مصرف بنزين در كشور را متوقف كرد. به نظر ميرسد كه در اين مسئله مهمترين عامل افزايش مصرف بنزين در سالهاي آينده شدت نرخ رشد تقاضا و توليد خودرو در كشور خواهد بود.
در اين شرايط و با درنظر گرفتن اين واقعيت كه استفاده از خودروي شخصي در رفت و آمدهاي درونشهري و مسافرتهاي برونشهري به عنوان يك كالاي مصرفي بادوام به صورت نوعي ضرورت عرفي براي خانوارهاي شهري مطرح شده است، مسئله افزايش مصرف سوخت و در عين حال شدت آلودگي هواي شهرها از مسائل اصلي اقتصادي و اجتماعي بوده و نيازمند توجه و چارهانديشي جدي است.
نمودار 2. پيشبيني مصرف بنزين ميليون ليتر (1400-1390)
مأخذ: نتايج تحقيق
به نظر ميرسد كه يكي از راهكارهاي مؤثر در كاهش مصرف سوخت و در عين حال پيشگيري از شدت آلودگي هواي شهرهاي بزرگ، علاوه بر توسل به راهكارهاي صرفاً اقتصادي، اتخاذ تدابير تكميلي فني و مهندسي به صورت اصلاح سيستم سوخت خودروها و بهبود بيشتر راندمان مصرف سوخت است كه از مدتها قبل مورد توجه محققين بوده است.[16] اقدامات جديتر در اين زمينه مستلزم استفاده از تكنولوژيهاي پيشرفتهتر دنيا در صنعت خودروسازي مانند خودروهاي دوسوختي (برقي بنزيني) و مانند آنهاست كه در ادامه به ارزيابي منافع استفاده از اين نوع خودرو و تأثير آن بر مصرف بنزين و كاهش آلودگي پرداخته ميشود.
9. منافع استفاده ازخودروهاي برقي- بنزيني (الكتروهيبريدي)
خودروي هيبريدي ماشيني است كه از دو نوع سوخت براي تأمين نيروي محركه خود بهره ميگيرد. در اين خودروها دو موتور سوختي و برقي نيروي محركه لازم را براي حركت خودرو فراهم ميكنند. در اين خودروها برق مصرفي موتور برقي از طريق نسل جديد باتريها يعني باتريهاي دوقطبي حاصل ميشود. در مواقع عادي نيروي اضافي حاصل از عملكرد موتور سوختي از طريق دينام خودرو در باتري آن ذخيره ميشود و به اين طريق از اتلاف انرژي در خودرو به شدت جلوگيري ميشود. مصرف سوخت كمتر شده و آلودگي هواي ناشي از آن نيز كاهش مييابد. در انواع پيشرفتهتر اين خودروها باتري خودرو از طريق اتصال به برق شهري نيز قابل پر كردن بوده و نيروي حركت خودرو در سرعتهاي پايين در خيابانهاي شهر از طريق موتور برقي تأمين ميشود و صرفاً در مسافتهاي طولاني در جادههاي بيرون شهر و بزرگراهها كه خودرو با سرعت بالاتري حركت ميكند، از موتور سوختي آن استفاده ميشود.
انعطافپذيري در عملكرد و صرفهجويي در مصرف سوخت، استفاده از خودروهاي هيبريدي را براي رفت و آمدهاي روزانه در شهرهاي بزرگ بسيار مناسب و مفيد نموده است. بازده بالا، آلايندگي كم، مسافت قابل پيمايش بالا، ايمني مطلوب و قيمت قابل رقابت با خودروهاي متداول از جمله ويژگيهاي حائز اهميت براي خودروهاي هيبريدي جديد است. بسياري از خودروسازان بزرگ مبادرت به توليد اين خودروها در سطحي گسترده نمودهاند. اين خودروها كه در دهههاي اخير معرفي شده و به تدريج رواج يافتهاند، بنابر مطالعات انجام شده داراي مزاياي زيستمحيطي بارزي بوده و در كشورهاي پيشرفته صنعتي مورد توجه نخبگان واقع شدهاند.[17]
با توجه به مزاياي زيستمحيطي خودروهاي هيبريدي، به نظر ميرسد مخصوصاً در شهرهاي بزرگ كه به علت تراكم جمعيت و كثرت خودروهاي شخصي معمولاً با ترافيك سنگين مواجه بوده و به لحاظ شدت و غلظت آلايندگي هوا مخاطرات بزرگي براي سلامت شهروندان وجود دارد، استفاده از اين نوع خودروها يك راهكار مطلوب براي جلوگيري از تشديد آلودگي هوا است. از آنجا كه اين خودروها ميتوانند در سرعتهاي پايين خيابانهاي شهر صرفاً با نيروي موتور برقي خود حركت كرده و نيازي به استفاده از موتور سوختي خود ندارند، تقريباً هيچ نوع آلودگي در هواي شهر ايجاد نكرده و در عين حال رفاه خودروي شخصي مورد علاقه شهروندان را نيز فراهم ميكنند. پيشرفتهاي فني در ساخت اين خودروها فوقالعاده بوده بطوري كه اخيراً مدلهاي جديدي با كمترين مصرف سوخت (حدود 1 الي 2 ليتر در صد كيلومتر) به بازار آمده است. البته بايد توجه كنيم كه اين خودروها موقع پرشدن باتري خودرو از برق شهر، در واقع بطور غيرمستقيم سوخت فسيلي مصرف ميكنند. ولي از آنجا كه ميتوان براي پر كردن باتري با برنامهريزي قبلي عمل كرده و تا حد امكان در ساعات شب و ساعات غير از اوج مصرف برق اقدام نمود، در واقع با استفاده از ظرفيت خالي نيروگاهها ميتوان هزينه مؤثر پر كردن باتري خودرو را به مقدار زيادي كاهش داد. علاوه بر آن بايد توجه كرد كه چون نيروگاههاي برق معمولاً دور از مراكز جمعيت شهري واقع شدهاند، آلودگي احتمالي ناشي از سوخت فسيلي مصرفي آنها در آلودگي هواي داخل شهر نقشي نداشته و از اين لحاظ مزيتي براي خودروهاي برقي محسوب نميشود.
در بازار ايران كه پيشبينيها حاكي از افزايش مداوم تقاضاي خودرو در سالهاي آينده است، به نظر ميرسد در صورتي كه اين خودروها توسط شركتهاي خودروساز داخلي به تدريج معرفي گرديده و بازاريابي شود ميتواند اقدام مؤثري در جهت كاهش مصرف بنزين بوده و در عين حال در اصلاح و حفظ كيفيت هواي شهرها نيز مفيد واقع شود. البته لازم به توضيح است كه خودروهاي هيبريدي مفروض در اين تحقيق از نوع نسبتاً ساده و ارزان قيمت آنها بوده و از نظر قيمت در بازارهاي جهاني قابل رقابت با خودروهاي پرفروش بنزيني ساخت داخل هستند. خودروهاي هيبريدي جديدتر كه داراي باتري با فناوري پيشرفتهتر بوده و تا حدود زيادي قابل حركت با نيروي باتري خود هستند، قيمتهاي بالاتري داشته و صرفه اقتصادي آنها در قيمتهاي بالاتر بنزين بيشتر خواهد بود.
با توجه به اينكه اين خودروها در مقياس نسبتاً وسيعي توسط سازندگان عمده در كشورهاي آسيايي طرف تجارت با ايران مثل چين و ژاپن و هندوستان توليد و عرضه ميشود، به نظر ميرسد اقدام خودروسازان داخلي به جلب مشاركت و همكاري سازندگان خارجي براي انتقال فناوري و سپس بوميسازي آن در داخل ميتواند علاوه بر تأمين بازار داخلي در حركت تدريجي به سوي بازارهاي صادراتي اين محصولات در آينده نيز مؤثر باشد. البته مطالعات و تحقيقات دانشگاهي در زمينه فناوري اين نوع خودروها از مدتها قبل در بعضي دانشكدههاي فني و صنعتي كشور شروع شده و علاقمندان زيادي به طراحي و ساخت نمونههاي آزمايشي آنها در دانشگاهها نيز پرداختهاند.
اكنون ميتوانيم با استفاده از پيشبينيهايي كه در مورد تعداد خودروها و مصرف بنزين بدست آورديم و با طراحي يك سناريوي فرضي در زمينه ورود تدريجي خودروهاي هيبريدي در ناوگان حمل و نقل كشور و براساس برخي فروض نسبتاً واقعبينانه در سناريوي مورد نظر به بررسي ميزان صرفهجويي در مصرف بنزين و كاهش آلودگي هوا پرداخته و منافع آن را در يك دوره 15 ساله (1405-1390) برآورد كنيم. سناريوي مورد نظر بدين گونه طراحي شده است كه از سال 1390 براساس يك برنامه منظم هر سال 5 درصد از كل خودروهاي توليدي و وارداتي به خودروهاي الكتروهيبريدي اختصاص داده شود و در ادامه آن سالانه 5 درصد به سهم اين خودروها افزوده شده تا جايي كه در سال 1405 (سال پاياني اجراي طرح) 75 درصد كل خودروهاي توليد شده در كشور سهم خودروهاي هيبريدي باشد. همچنين در ادامه برنامه جايگزيني خودروهاي فرسوده، فرض شده است كه به همان تعداد خودروي هيبريدي عرضه شود. براساس اطلاعات فني منتشر شده توسط سازندگان بزرگ خودروهاي هيبريدي، سادهترين اين خودروها بطور متوسط در حدود 45 درصد در مصرف سوخت صرفهجويي مينمايد كه بر اين اساس و با توجه به متوسط مصرف سوخت هر خودرو ميزان متوسط مصرف ساليانه هر خودرو هيبريدي در سالهاي 1390 تا 1405 محاسبه شده است. با توجه به تعداد خودروهاي الكتروهيبريدي پيشبيني شده در اين طرح منافع ناشي از كاهش مصرف سوخت و انتشار آلودگي دياكسيدكربن طي 15 سال محاسبه شده و نتايج محاسبات در جدول 5 نشان داده شده است.
نتايج محاسبات نشان ميدهد كه در اثر اجراي چنين طرحي طي 15 سال در حدود 26117 ميليون ليتر در مصرف بنزين صرفهجويي شده و همچنين از انتشار 59 ميليون تن دياكسيدكربن نيز كاسته ميشود. البته بديهي است كه به همين نسبت گازهاي آلاينده ديگر نيز كمتر انتشار يافته و از ميزان مخاطرات مربوط به سلامت شهروندان كاسته ميشود. به طوري كه ديده ميشود منافع مالي مربوط به صرفهجويي در بنزين مصرفي در اين طرح به تنهايي معادل ارزش پولي 26 ميليون ليتر بنزين ميشود كه با احتساب حداقل قيمتهاي كنوني در بازار جهاني رقمي بالغ بر 15 ميليارد يورو برآورد ميشود. از آنجا كه كاهش 59 ميليون تن دياكسيدكربن و به همان نسبت ساير گازهاي سمي ناشي از سوختهاي فسيلي از هواي شهرهاي بزرگ و پرجمعيت ميتواند آثار محسوسي در پاكيزگي هواي اين مناطق داشته باشد، فوايد زيستمحيطي آن براي شهرونداني كه معمولاً در اين شهرها از شدت و غلظت آلودگي هوا رنج ميبرند، در حد بسيار بالايي است و بسيار بالاتر از آن است كه با معيارهاي پولي سنجيده شود.
جدول 5. منافع ناشي از جايگزيني تدريجي خودروهاي الكتروهيبريدي در ناوگان خودروهاي سواري كشور
سال |
تعداد مفروض خودروي هيبريدي |
صرفهجويي بنزين (ميليون ليتر) |
كاهش انتشارآلودگي
)هزارتن 2CO) |
1390 |
1638973 |
2640 |
6045 |
1391 |
167855 |
282 |
646 |
1392 |
285478 |
502 |
1149 |
1393 |
330179 |
607 |
1389 |
1394 |
290816 |
558 |
1278 |
1395 |
303145 |
608 |
1392 |
1396 |
357170 |
749 |
1714 |
1397 |
408067 |
893 |
2046 |
1398 |
473041 |
1082 |
2477 |
1399 |
583044 |
1394 |
3190 |
1400 |
708401 |
1769 |
4050 |
1401 |
836901 |
2184 |
4999 |
1402 |
894739 |
2439 |
5584 |
1403 |
1003870 |
2860 |
6546 |
1404 |
1151698 |
3428 |
7847 |
1405 |
1323993 |
4117 |
9425 |
جمع كل |
10757373 |
26117 |
59780 |
مأخذ: نتايج تحقيق
10. جمعبندي و نتيجهگيري
بخش حمل و نقل به ويژه حمل و نقل زميني تقاضاكننده عمده فرآوردههاي نفتي در كشور محسوب ميشود. خودروهاي سواري شخصي در كشور عمدتاً بنزينسوز بوده و با افزايش توليد اين خودروها و امكان خريد آن در بازار، سهم آنها در تركيب كل خودروهاي كشور افزايش يافته و تعداد آنها همجنان با رشد بالايي افزايش خواهد يافت. كيفيت حمل ونقل شهري كه به لحاظ اهميت رفت و آمد شهروندان و همچنين افزايش مصرف سوخت خودروها داراي اهميت زيادي در اقتصاد شهري بوده است، اخيرا با اجراي تدابيري در سهميهبندي سوخت و هدفمندي يارانهها و خارج كردن خودروهاي فرسوده و بهبود راندمان سوخت خودروها در كانون توجه برنامهريزان اقتصادي و صنعتي مورد توجه قرار گرفته است.
در زمينه اصلاح كيفيت خودروها و بهبود راندمان آنها، اگرچه جوانسازي ناوگان حمل و نقل كشور از طريق جايگزيني خودروهاي فرسوده با خودروهاي نو ميتواند تا حدود زيادي متوسط راندمان كل را نيز بهبودي بخشد، اما اصلاح تكنولوژي ساخت خودرو بطور كلي و عرضه خودروهاي جديد به بازار كه سهم بالايي از كل خودروها را تشكيل ميدهد، ميتواند تأثير نسبي بيشتري را در بهبود راندمان و كاهش مصرف سوخت در كشور داشته باشد. از طرف ديگر با توجه به اين واقعيت كه كشش قيمتي تقاضاي سوخت در تحليلهاي كوتاه و ميانمدت ناچيز و كوچك بوده و در عين حال كشش درآمدي تقاضا بطور محسوسي بزرگ است، براي كنترل مصرف سوخت و كاهش آلودگي نميتوان صرفاً به ابزار تغييرات قيمت بسنده كرد.
در شرايطي كه داشتن خودروي شخصي با اقبال عمومي مردم مواجه شده و تقاضا براي خودرو در حال افزايش است، به نظر ميرسد كه معرفي خودروهاي پيشرفته و كممصرف به بازار و بهرهگيري از فناوري پيشرفته دنيا در ساخت خودرو ميتواند به عنوان يك راهكار مفيد و مؤثر در اين زمينه مورد توجه جدي برنامهريزان اقتصادي و خودروسازان قرار گيرد. آن چنانكه در سناريوي مطرح شده در اين تحقيق نشان داده شد با عرضه تدريجي خودروهاي دوسوخته برقي- بنزيني به بازار خودروي كشور ميتوان در يك بازه زماني 15 ساله علاوه بر صرفهجويي بسيار قابل توجهي در مصرف بنزين، تا حد محسوسي آلودگي هواي ناشي از سوختهاي فسيلي را نيز كاهش داد.
با توجه به اينكه صنايع خودروسازي كشور داراي تجربه كافي در توليد و بازاررساني محصولات اين صنعت بوده و برنامههاي مفصلي نيز براي توسعه اين صنعت و افزايش توليد و جوابگويي به تقاضاي رو به رشد بازار دارد و با در نظر گرفتن روند افزايشي قيمت سوخت در دنيا و توجه خودروسازان بزرگ به عرضه خودروهاي كممصرف هيبريدي، ميتوان نتيجه گرفت كه تشويق خودروسازان داخلي به بوميسازي فناوري و عرضه تدريجي اين نوع خودروها در داخل كشور ميتواند فوايد ارزندهاي در كاهش مصرف سوخت داشته و در عين حال در كاهش آلودگي هوا بويژه در شهرهاي بزرگ كشور نقش مؤثري داشته باشد. از آنجا كه توليدكنندگان شاخص در بازار خودروهاي هيبريدي در حال رقابت براي كاهش هزينه توليد و تسلط بر بازار رو به گسترش اين محصولات هستند، قيمتها رو به كاهش بوده و تا حدودي با خودروهاي مرسوم قابل رقابت شده است. با توجه به اين شرايط ميتوان انتظار داشت كه عرضه تدريجي اين نوع خودروها با استقبال نسبي بازار مواجه شده و در طول زمان با افزايش قيمت سوخت به تدريج بتواند سهم قابل توجهي در بازار داخلي خودرو داشته باشد.
منابع
الف- فارسي
خيرخواهان، جعفر (1374)، بررسي توابع تقاضاي انرژي در ايران، پاياننامه كارشناسي ارشد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائي.
زمرديان، شبنم (1388)، تحليل نظري اثرات زيستمحيطي پروتكل كيوتو و بررسي پيامدهاي آن بر كشورهاي اوپك، پاياننامه كارشناسي ارشد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائي.
شركت ملي پخش و پالايش نفت ايران (1385)، آمارنامه مصرف فرآوردههاي نفتي انرژيز،ا انتشارات روابط عمومي شركت ملي پخش فرآوردههاي نفتي.
شركت ملي پخش و پالايش نفت ايران (1387)، قيمت حاملهاي انرژي، تهران.
صفدريان،سيامك (1376)، بررسي اقتصادي امكان اصلاح آلودگي هواي اصفهان با تأكيد بر تغيير سيستم سوخت خودروها، پاياننامه كارشناسي ارشد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائي.
طاهري بيگم، مرضيه (1375)، امكانسنجي اصلاح آلودگي هواي تهران با ايجاد يك پروژه فضاي سبز فراگير، پاياننامه كارشناسي ارشد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائي.
لطفعليخاني، مجيد (1373)، برآورد هزينههاي اجتماعي آلودگي هواي تهران، پاياننامه كارشناسي ارشد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائي.
ناظمان، حميد (1376)، «صرفهجوييهاي اقتصادي در كنترل مصرف بنزين»، مؤسسه مطالعات انرژي وزارت نيرو، همايش ملي انرژي ايران.
ناظمان، حميد، و همكاران (1381)، «بررسي راهكارهاي اقتصادي صرفهجويي و مصرف بهينه انرژي در داخل كشور»، مؤسسه بينالمللي مطالعات انرژي، وزارت نفت.
وزارت نيرو، آمار ترازنامه انرژي سالهاي 1387، 1388 و 1389.
ب- انگليسي
Adams and Y. Shachmurove (2008), “Modeling and Forecasting Energy Consumption in China”, Energy Economics, Vol. 30. pp.1263-78.
Adams, F. G., et al (1974), “Demand Elastisities for Gasoline”, Discussion Paper No. 279, Dept. of Economics, U. of Pennsylvania, 1974.
Bhattacharyya, S. C. (1997), “Energy Taxation and the Environment: A Developing Country Perspective”, Natural Resources Forum, Vol. 21, No. 4, pp. 273-280.
Blanco, S. (2011), Toyota Prius Plug-In Hybrid 2012 Now Offers 111 Mile per Gallon, Auto Green, Retrieved 16 Sept. 2011.
Bonilla, D. (2006), “Demand for Gasoline in Passenger Vehicles in Japan”, Paper Presented at the International Association of Energy Economics, Berlin, Germany, June.
Bouachera Taoufik and Mohammad Mazraati (2007), “Fuel Demand and Car Ownership Modeling in India”, Opec Review, Vol. 31, No. 1.
Brady, Mike (2003), “The Future Demand for Alternative Fuel Passenger Cars”, Preliminary Review, U. of California Davis, CalTrans Air Quality Project, July.
Breugem, R. M. H., et al (2002), Comparison of Global Passenger Transport Models and Available Literature, RIVM report.
Chakravorty, U. and Fesharaki (2000), “Domestic Demand for Petroleum in OPEC Countries”, OPEC Review, Vol. 24, No. 1, pp. 23-52.
Cuenca, R. M., Gains, L. and A. D. Vyas, Evaluation of Electric Vehicle Production and Operating, Center for Transportation Research, Division, Energy Systems.
Dargay, J. and D. Gately (1997), “Vehical Ownership to 2015: Implications for Energy Use, and Emissions”, Journal of Energy Policy, Vol. 25, No. 14, Dec.
Funk, k. and A. Rabl (1999), Electric Versus Conventional Vehicle: Social Cost and Benefit in France, Transportation Research, pp. 397-411.
Granovski, M., et al (2006), “Economic and Environmental Comparison of Conventional, Hybrid, Electric and Hydrogen Fuel Cell Vehicles”, Journal of Power Sources, Vol. 159, pp. 1186-1193.
Griffin, J. (1995), “Methodological Advances in Energy Modeling”, The Energy Journal, Vol. 4, No. 1, pp. 11-124.
Grraham, D. and S. Glaister (2002), “The Demand for Automobile Fuel”, Journal of Transport Economics & Policy, Vol. 36, Part. 1, pp. 1-26.
Hugh, J. E. et al (2008), “Evidence of a Shift in the Short-run Price Elasticity of Gasoline Demand”, Energy Journal, Vol. 29, No. 1, pp. 113-134.
Paga, E. and F. Britol (1994), “An Empirical Analysis of Oil Demand in Developing Countries”, OPEC Review, Vol. 18, No. 2, pp. 25-46.
I.E.A. (2007), World Energy Modeling, Methodology and Assumptions, Paris.
Johansson, O. and L. Schipper (1997), “Measuring the Long-term Fuel Demand for Cars”, Journal of Transport Economics and Policy, Vol. 31, No. 3, pp. 277-92.
Paga, E. and F. Britol (1994), “An Empirical Analysis of Oil Demand in Developing Countries”, OPEC Review, Vol. 18, No. 2, pp. 25-46.
Pesaran, M. H. and R. Smith (1998), Energy Demand in Asian Developing Countries, Oxford University Press.
Pindyck, R. S. (1979), The Structure of World Energy Demand, MIT Press, Cambridge, Massachusetts, 1979.
Sadeghi, M. and H. M. Hosseini (2008), “Integrated Energy Planning for Transport Sector; A Case Study for Iran”, Energy Policy, Vol. 31, No. 2, pp. 350-66.
Storchmann, K. (2005), “Long-run Gasoline Demand for Passenger Cars: The Role of Income Distribution”, Energy Economics, Vol. 27, pp. 25-58.
United States Dept. of Energy, and the U.S. Environment Protection Agency, Most and Least Efficient Vehicles of 2012, Fuel Economy, Gov. 2012.
Uri, N. D. (1982), “The Demand for Energy in the Transport Sector in the United States”, Journal of Transport Economics and Policy, Vol. 16, No. 1, pp. 65-84.
Worrell, E., et al (2004), “Advances in Energy Forecasting Models Based on Engineering Economics”, Annual Review of Environmental Resources, Vol. 29, pp. 345-81.
* دانشيار دانشكده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائي nazeman@atu.ac.ir
** دانشآموخته كارشناسي ارشد اقتصاد محيط زيست دانشگاه علامه طباطبائي ehsaneconomy@gmail.com
[1]. ترازنامه انرژي (1388)
[2]. ترازنامه انرژي (1388)
[3]. Paga and Britol (1994)
[4]. Chakravorty and Fesharaki (2000)
[5]. Adams (1974)
[6]. Pindyck (1979)
[7]. Johansson and Schipper (1997)
[8]. Uri (1982)
[9]. Hughes, et al (2008)
[10]. Glaister and Graham (2002)
[11]. Bouachera and Mazraati (2007)
[12]. Bonilla (2006)
[13]. به عنوان مثال خودرويي كه در سال 1370 (i) ثبت شده در سال 1380 (t) داراي 15 سال عمر است.
[14]. Augmented Dicky Fuller
[15]. ناظمان (1380)
[16]. صفدريان (1376)
[17]. Funk (1999) and Brady (2003)